|
قبل از اینکه چند سطری در باره شخصیت والا گهر این فرزند صدیق زحمتکشان چیزی بنویسم در آغاز کلام از طرف خود و اعضای فامیل خود، و به نماینده گی از رفقا و دوستان و هواخواهان رفیق ببرک کارمل فقید در ایالت متحدۀ امریکا، عمیق ترین تاثرات قلبی را به محترمه محبوبه کارمل، محترمه دکتورس اناهیتا راتب زاد و جمله اعضای فامیل آن مرحوم تقدیم و به روان پاک شان درود میفرستم. آمد و رفت در این جهان چیزی تازه ای نیست.همه موجودات عالم می آیند و میروند ولی فلسفه و منطق این آمد و رفت ها در خصوص انسان یعنی اشرف مخلوقات عالم، این عالی ترین موجود با تفکر، فلسفه ای دیگر دارد که جهان اورا از مرز حیوانیت خط فاصل کشیده و حیات اورا از دایره خورد و نوش و خفت و خواب و حرکت و غیره، به دنیای فضایل و تفکر و نیک اندیشی و همنوع نگری مرتبط میسازد. آری! انسانی که با جوهر انسانیت و خدمت به همنوع خود آراسته نیست، نمیتوان نام انسان باو گذاشت. انسان، یعنی موجودی با طرز تفکر عالی بشری. انسان، یعنی موجود مهربان و نوع پرور. انسان، یعنی دارای خصایل شجاعت و مردانگی و خیر اندیشی. انسان، یعنی پوینده و سازنده و به مدارج عالی علم و کمال رسیدن. انسان، یعنی نیک عمل و نیک گفتار و نیک پندار. انسان، یعنی عادل و صادق و با وقار. انسان یعنی عابد و پرهیز گار. بلی هموطنان شرافتمند! ما در تاریخ گهر بار میهن محبوب خویش یعنی سرزمین آبایی آریایی و خراسانی خویش نمود های از چنین شخصیت های پُرگهر و آراسته با اوصاف فوق داشته و داریم که شب و روز در تلاش برآورده شدن آرزوهای نیک انسانی و بسط و گسترش علم و دانش و هنر برای خیر و صلاح همنوعش و آبادی میهنش کوشیده و خدشه ناپذیر تا دم مرگ با قدم های استوار و قلب سر شار از عشق و محبت در این راه قدم گذاشته و به پیش حرکت نموده اند. تاریخ پُرافتخار وطن عزیزما افغانستان به صدها از همچو نام آوران را به سینه اش جاه دارد و از آنجمله یکی هم رفیق گرامی زنده نام ببرک کارمل، یکی از بنیان گذاران صدیق حزب دموکراتیک خلق افغانستان و یکی از پیشتازان جنبش دموکراسی در وطن و یکتن از رادمردان بزرگ تاریخ میهن ما میباشد که از دوره شباب تا دوره کهولت و از دوره کهولت تا آخرین دقایق عمرش در خدمت میهن بخاطر آبادی میهن، تامین دموکراسی، عدالت و برابری خلقهای زیر ستم رزمیده و صدای رسایش از حلقات تحصیلی پوهنتون کابل و از درون ارتجاعی ترین پارلمان سلطنت ظاهرشاهی تا دوره های اختناق و ترور زمامداری مجاهدین نام نهاد و حتی دوران هجرت و دوری ازمیهن عزیزش بگوش هموطنان رسیده و هنوز هم طنین انداز است. ولی افسوس که قامت رسایش را مرگ بزمین آورد و آن خروش و جوش و فریاد های حق طلبانه اش به سکوت گرایید. بلی! هموطنان صدیق و گرامی و همرزمان شجاع و دلیر راه آزادی و پیونده گان راه عدل و انصاف و آزادی میهن! رفیق کارمل عزیز به جاویدانگی پیوست ولی او همچون خورشید تابان با راه و رسمی که بنا نهاده در بین همۀ ما و شما زنده و جاوید است. راه او راه انسانیت و شجاعت بوده و این راه، راه ماست، ما به پیش میرویم و خدشه ناپذیر به پیش میرویم. در اخیر با اغتنام از این فرصت میگویم: به پیش بسوی یک میهن آزاد، مستقل، سربلند، صلح و دموکراسی واقعی! امین الله مفکر امینی از ایالت منی سوتای امریکا اول دسمبر ۲۰۰۸
|
|