۲۰۰۷ دشوار ترين سال فرمانروايي بوش

 

 

)ع م از ديار مولا علي)

monday 22 January 2007 17:06:18

 

 

 

بوش

 

   

 

 

 

 

 

شکست واشنگتن در عراق و افزایش تلفات آمریکاییها در ادامه اشغالگری، سبب شده «جرج بوش»، تغییر مقامات بلندپایه آمریکا مسئول در این زمینه را در سياست جدید خود بگنجاند.
گفته می ‌شود شماری از مقامات ارشد دولت آمریکا که با روابط این کشور و عراق ارتباط دارند، به زودی تغییر می‌کنند. در حالیکه رییس جمهوری آمریکا وعده داده که هفته آینده سياست جدید خود درباره عراق را اعلام کند، سخنان برخی منابع آمریکایی حاکی از آن است که «بوش» درنظر دارد شماری از مقامات بلندپایه نظامی و غیرنظامی آمریکایی مرتبط با روابط واشنگتن و بغداد را نیز تغییر دهد.
این تغییرات که هنوز مورد تایید رسمی قرار نگرفته، شامل چندین افسر ارشد، دیپلماتها و سایر مقامات فعال در سیاست خارجی آمریکا است.
انتظار می‌رود «بوش» در سخنرانی خود اعلام کند برای کمک به بهبود شرایط امنیتی عراق، بر حضور نظامی آمریکا افزوده خواهد شد.

وی همچنین درنظر دارد ۲۰ هزار نظامی دیگر را برای پیوستن به حدود ۱۴۰ هزار آمریکایی که هم ‌اکنون در عراق حضور دارند به این کشور اعزام کند که مسوولیت اصلی نیروهای جدید مقابله با شورش و استقرار امنیت بویژه در «بغداد» است.
تصمیم «بوش» به افزایش نیرو در عراق در حالی اعلام می ‌شود که فشار بر وی برای تغییر در سیاست ایالات متحده در این زمینه افزایش یافته است.
فرماندهی مرکزی ارتش ایالات متحده در سال ۱۹۸۳ برای آمادگی اجرای عملیات نظامی در «خاور میانه»، «شرق آفریقا» و «آسیای مرکزی» ایجاد شد و اکنون نیز مدیریت عالی عملیات نظامی آمریکا در «عراق» و «افغانستان» را برعهده دارد. در همین راستا گفته می ‌شود جنرال "دیوید پترائیوس" جایگزین جنرال "جرج کیسی" فرمانده نیروهای آمریکایی در عراق خواهد شد. همچنین انتظار می‌رود "زلمی خلیل ‌زاد" سفیر ایالات متحده در عراق جانشین «بولتون» در سازمان ملل شود که ادامه خدمت وی در سازمان ملل با مخالفتهایی از سوی اعضای کنگره مواجه بوده، اما به ‌گفته ناظران، «خلیل ‌زاد» روابط خوبی با اعضای ارشد حزب دموکرات در کنگره دارد.
قرار است "رایان کروکر" سفیر آمریکا در «پاکستان»، جایگزین «خلیل ‌زاد» شود.
رسانه ‌های آمریکایی همچنین گفته‌اند «بوش» مدیر جدیدی برای «سازمان اطلاعات ملی» تعیین خواهد کرد و انتظار می‌رود "جان نگرو پونته"مدیر کنونی این سازمان به‌عنوان معاون وزارت خارجه منصوب شود و "مایکل مک کونل" جای وی را بگیرد.
در انتخابات اخیر کنگره آمریکا، حزب دموکرات توانست برای نخستین بار در‪ ۱۲ سال گذشته بیشتر کرسیهای «مجلس نمایندگان» و «سنای» آمریکا را که در اختیار «حزب جمهوریخواه» بوش، بود به‌خود اختصاص دهد. «حزب دموکرات» خواستار بازنگری سیاست آمریکا در عراق شده و "نانسی پلوسی" رییس جدید «مجلس نمایندگان» از حزب دموکرات، نتیجه انتخابات را نشانه تمایل رای ‌دهندگان آمریکایی به چنین تغییری قلمداد کرده است. وی از رییس جمهوری آمریکا خواسته اقداماتی برای بهبود شرایط امنیتی و برقراری ثبات در عراق انجام دهد تا زمینه خروج سریعتر نیروهای آمریکایی از آن کشور فراهم شود.

در واکنش به این فشارها، رییس جمهوری آمریکا از اتخاذ راهبرد جدید سخن گفته که هفته آینده آنرا ارایه خواهد داد. در عین حال گزارشها حاکی از انتصاب "ویلیام فالون" در سمت فرماندهی عالی عملیات نظامی آمریکا در عراق و افغانستان است.

رییس جمهوری آمریکا گفته است در نظر دارد اطمینان حاصل کند ماموریت نیروهای آمریکایی در عراق کاملاً مشخص و روشن و قابل دستیابی خواهد بود. وی تاکید کرد که لازم است امنیت "کافی" در «بغداد» برقرار شود و برای این منظور، اقدامات لازم صورت گیرد.« بوش» گفت، راهبرد جدید خود را در یک تماس تلفنی با "نوری المالکی" در میان گذاشته که هدف از این گفتگو، اطلاع از آمادگی نخست وزیر عراق برای مقابله با خشونتهای فرقه ‌ای بوده و «مالکی» اراده لازم برای اتخاذ تصمیمهای دشوار را دارد. اماخانم «نانسی پلوسی» نماینده ایالت «کالیفرنیا» به عنوان «نخستین زن» در تاریخ آمریکا ریاست مجلس نمایندگان این کشور را از آن خود کرد و به این ترتیب «دمکراتها» موفق شدند طلسم ۱۲ ساله حاکمیت جمهوریخواهان بر کنگره را بشکنند.
‪هشتادوشش نماینده از مجموع
۴۳۵ نماینده مجلس نمایندگان آمریکا زن هستند.
نمایندگان دمکرات اعلام کرده ‌اند قصد دارند ارجحیت را به لوایح افزایش حقوق پایه و تحقیقات در زمینه سلولهای بنیادی بدهند.آنها همچنین می ‌کوشند «بوش» را تحت فشار قرار دهند تا نیروهای آمریکا را از عراق خارج کند.
مبارزه با فساد در درون کنگره از اولویت‌های «پلوسی» عنوان شده و او قول داده که ممنوعیت پرداخت هزینه سفرهای خصوصی و گرفتن هدیه از دلالان سیاسی را در دستور کار خود قرار دهد. دمکراتها همچنین قرار است که هفته آینده حقوق پایه (حداقل) را در آمریکا افزایش دهند و تحقیقات سلولهای بنیادی را بیشتر کنند و به دولت اجازه مذاکره با شرکتهای دارویی بدهند تا قیمتهای داروها را برای کسانی که از مدیکر (بیمه درمانی برای سالمندان) استفاده می‌کنند کاهش دهند.

اما در «سنا» دیگر مجلس آمریکا که در آن دمکراتها با اختلاف یک کرسی رقیب جمهوریخواه را به حاشیه برده‌اند، «هری رید» رهبر حزب اکثریت پیش از شروع جلسه علنی، یک جلسه غیرعلنی با سناتورهای جمهوریخواه برگزار کرد. سناتور «رید» پس از این نشست به خبرنگاران گفت که مسایل داخلی در این مرحله از اولویتهای «سنا» است. وی در عین حال کوشید تا به اظهارات «جرج بوش» در باره «دمکراتها» پاسخ دهد. «بوش» از دمکراتها خواسته بود از تصویب لوایحی که صرفاً جنبه سیاسی و حزبی دارند، خودداری کنند.

در واکنش به این اظهارات «بوش»، رهبر حزب اکثریت در «سنا» گفت که پیدا کردن راه حلی برای عراق، افزایش حقوق پایه، استقلال در زمینه انرژی یا کمک به شهریه دانشگاه، حرکتهای سیاسی و به عبارتی سیاسی بازی نیست.« تام‌ لانتوس»‌ رئیس‌ جدید کمیته‌ روابط خارجی‌ مجلس‌ سنای‌ امریکا اعلام‌ کرد حیثیت‌ امریکا در خارج‌ از این‌ کشور طی‌ سالهای‌ اخیر متحمل‌ شکست‌ سختی‌ شده‌ است‌ و یکی‌ از اهداف‌ اصلی‌ او در این‌ سمت‌ احیا این‌ حیثیت‌ خواهد بود‌. «لانتوس»‌ که‌ بعد از آنکه‌ کنترول‌ «مجلس سنا» به‌ دست‌ حزب‌ دموکرات‌ افتاد ریاست‌ کمیته‌ روابط خارجی‌ را برعهده‌ گرفته‌ است‌ با صدور بیانیه‌ ای‌ اعلام‌ کرد او این‌ کار را با بهبود همکاریهای‌ بین‌ المللی‌ و تقویت‌ نقش‌ امریکا به‌ عنوان‌ محور اصلی‌ ارزشهای‌ دموکراتیک‌ و حقوق‌ بشر انجام‌ خواهد داد‌ «لانتوس‌» در طول‌ شش‌ سال‌ گذشته‌ عضو اقلیت‌ کمیته‌ روابط خارجی‌ بود‌.

در این‌ بیانیه‌ آمده‌ است‌: جلسات‌ اولیه‌ کمیته‌ روابط خارجی‌ در ارتباط با اوضاع‌ رو به‌ وخامت‌ عراق، مخاطرات‌ سیاست‌ جاری‌ امریکا در قبال‌ «ایران‌»، خطر بالقوه‌ و روز افزون‌ افتادن‌ «افغانستان»‌ به‌ دست‌ «طالبان‌» و یک‌ پیشنهادی‌ معقول برای‌ مقابله‌ با تهدید هسته‌ ای‌ «کورياي شمالی‌» خواهد بود‌. «لانتوس»‌ همچنین‌ اظهار داشت‌ او راههای‌ کاهش‌ وابستگی‌ امریکا به‌ انرژی‌ خارجی‌ را هم‌ در دستور کار این‌ کمیته‌ خواهد گنجاند‌. او در توضیح‌ این‌ اقدام‌ گفته‌ است‌ این‌ امر مشروع‌ است‌ چون‌، احتمال‌ دارد اقدامات‌ ما در قبال‌ سایر کشورها تحت‌ تاثیر وابستگی‌ ما به‌ نفتی‌ که‌ از خارج‌ می‌ اید از مسیر اصلی‌ خود خارج‌ شود‌. «لانتوس»‌ یک‌ یهودی‌ متولد «بوداپست»‌ پایتخت‌ «مجارستان‌» است‌ که‌ بعداً به‌ تابعیت‌ «امریکا» درامده‌ است‌‌.

همچنان «نیکلاس کریستوف» مقاله ‌نویس روزنامه «نیویارک تایمز» در مقاله‌ای، ۱۰ پیشنهاد به «جرج بوش» داده تا آبروی از بین رفته خود را در داخل و خارج آمریکا نجات دهد.
«کریستوف» در سایت اینترنتی «نیویارک تایمز» نوشته است اگر «بوش» به روند کنونی ادامه دهد، قضاوت آیندگان درباره عملکرد او بسیار بد خواهد بود.
وی افزوده است: وضعیت برای بوش چندان خوب نیست و احتمالا مرگ وی با چیزی شبیه به این متن همراه خواهد بود"جرج بوش که بخاطر نحوه مدیریت حملات تروریستی «
۱۱ سپتامبر» شدیداً مورد تحسین قرار گرفته بود،در نهایت با بدنامی و رسوایی، گیر افتادن در جنگ عراق و گره ‌خوردگی در داخل آمریکا، ترساندن رای ‌دهندگان با اتخاذ تاکتیکهای تک حزبی افراطی و ناتوان کردن چندین نسل حزب جمهوریخواه، سمت خود را ترک و درگذشت...  مقاله ‌نویس «نیویارک تایمز» در ادامه با اشاره به اینکه بوش هنوز نا امید نشده است، نوشته است: بگذارید من ۱۰ پیشنهاد به شما ارائه کنم که برای نجات میراث خود در سال ۲۰۰۷ میلادی می ‌توانید انجام دهید. «کریستوف» می‌نویسد که نخست آنکه به صورت جدی با همسایگان عراق از جمله «ایران» و «سوریه» وارد مذاکره شوید و گمانه ‌زنیها در مورد داشتن پایگاه نظامی دائمی در عراق را رد کنید.
"هرچند هیچ کدام از این اقدامات باعث برطرف شدن افتضاح عراق نخواهد شد ولی قطعاً نشان‌دهنده آن است که شما در نهایت سعی می ‌کنید تا به پیشنهاد دیگران گوش دهید و آمادگی دارید به دیپلماسی یک فرصت واقعی بدهید. اعلام اینکه آمریکا قصد ندارد به ‌صورت دائمی در عراق پایگاه نظامی داشته باشد دستکم می ‌تواند باعث شود شبه ‌نظامیان عراقی نتوانند مدعی شوند که آمریکاییها فقط برای دزدیدن نفت عراق و داشتن پایگاه‌های نظامی در کشور شان حضور دارند.
دومین اقدامی که باید صورت گیرد آغاز تلاشهایی جدی برای ایجاد صلح در «خاور میانه» است. بوش باید با «ملک عبدالله» پادشاه «عربستان» همکاری کند تا بار دیگر پیشنهادات صلح خود را مطرح کند.
همچنین باتوجه به اینکه همه می‌دانند توافقنامه صلح در نهایت شبیه به «کنوانسیون ژنو» خواهد بود، بوش باید شدیداً از این «کنوانسیون» حمایت کند.
هرچند بسیار بعید است که به زودی در «خاور میانه» به صلح برسیم، ولی دست کم اگر «واشنگتن» نشان بدهد که برای ایجاد صلح تلاش می‌کند این مساله منفعت زیادی برای وجهه آمریکا خواهد داشت. سومین کاری که بوش باید انجام دهد مقابله با قتل عام در «دارفور» است.
«بیل کلینتون» رییس جمهوری سابق آمریکا گفته است بزرگترین تاسف دولت وی عدم واکنش به قتل عامل «رواندا» بوده است و روزی نیز شما و (نویسندگان زندگینامه شما) نسبت به واکنش غیر جدی، نسبت به «دارفور» پشیمان خواهید شد. برای شروع کار می‌توانید از رهبران انگلیس، فرانسه، چین، مصر و عربستان سعودی دعوت کنید که به همراه شما به «دارفور» و «چاد» سفر کنند و خود شاهد زنانی باشند که فلج شده و یا مورد تجاوز قرار گرفته‌اند و مردانی را ببینید که چشمانشان در آورده شده است.
در ادامه نیز می‌ توان منطقه ‌ممنوعه پرواز اعلام کرده و نیروهای بین ‌المللی را برای حفظ «چاد» و «جمهوری آفریقای مرکزی» اعزام و فشارهای بیشتری را برای ایجاد صلح داخلی بین قبیله‌ های «دارفور» وارد کرد.
چهارمین پیشنهاد این است که «دیک چنی» معاون خود را تشویق کنید تا خود را از رنگ باخته نشان دهد تا بتواند با ادعای «کسالت جسمانی» از سمت خود استعفا کند و آنگاه شما می‌توانید «کاندولیزا رایس» یا «رابرت گیتس» را جایگزین وی نمایید زیرا «چنی» تنها فردی بوده که بر سیاست خارجی شما بدترین نفوذ را داشته است و دو قطبی ‌ترین شخص در دولت شما بوده است.
لذا هیچ کاری بهتر از پذیرفتن استعفای «چنی» نمی ‌تواند نشان دهد که شما فصل جدیدی را آغاز کرده‌اید.
پنجم اینکه می‌توانید با تمدید «برنامه پنج ساله مبارزه با ایدز» خود موضوع محافظه ‌کاری مهربانانه را مجدداً احیا نمایید. علاوه بر آن بایستی با کشورهای اروپایی همکاری کنید تا برای سرمایه ‌گذاری شرکتها در «آفریقا» امتیازهایی را ارائه کنند.  بهترین راه برای بالا بردن استاندارد زندگی در آفریقا کمک به افزایش کارخانه‌های تولید کفش و اسباب بازی برای صادرات است. ششمین پیشنهاد نیز توجه به مساله تغییر جو زمین است. هرچند هیچ کس انتظار ندارد شما همچون "ال گور" عمل کنید، ولی هرگاه شما از هر تلاش جدی برای مهار گازهای گلخانه ‌ای فرار می‌کنید باعث لکه ‌دار شدن وجهه آمریکا می‌شوید.
هفتمین پیشنهاد این است که به «اسراییل» اعلام کنید که با هر حمله‌ ای به تاسیسات دیگر کشورها مخالفید زیرا چنین حملاتی تنها برنامه هسته ‌ای آنها را به تعویق خواهد انداخت.
هشتم اینکه بجای تسلیم شدن در مورد تامین اجتماعی، پیشنهادات اصلاحاتی که «بیل کلینتون» در سال‪ ۱۹۹۹ خواستار به تصویب رسیدن آن شده بود، احیا کنید.
نهمین پیشنهاد این است که به بی‌عدالتی ننگین در خدمات درمانی رسیدگی کنید. شما می‌توانید خواستار اجرای طرح جامع حمایت از کودکان زیر ۵ سال شوید (همچون جیمی کارتر) و بدون هیچ هزینه ‌ای می ‌توانید به تبلیغات عمومی در مورد چاقی در کودکان بپردازید. شما می‌توانید برای این کار از "مایک هاکابی"  Mike Huchabeeفرماندار جمهوریخواه «آرکانسس» الگو بگیرید که نشان داده است چگونه ایالتها می ‌توانند به مبارزه با دیابت و چاقی بپردازند. دهمین پیشنهاد نیز این است که این روزنامه را بر روی زمین پرتاب نکنید و بخاطر عدم محبوبیت خود به مطبوعات دشنام ندهید. در عوض بار دیگر همچون زمانی که در سال ۲۰۰۰ در انتخابات مرحله اول یکی از ایالتها شکست خوردید، اما از کتاب قوانین خود (فشردن دندانها، تهیه ابزار جدید و دزدیدن ایده‌ها از منتقدان و رقبای خود) استفاده کردید، این بار نیز استفاده کنید زیرا در آن زمان این کار شما نتیجه داد و این بار نیز ممکن است در سال ۲۰۰۷ میلادی به نتیجه برسید".

بدترين دروغهاي بوش در سال ۲۰۰۶ میلادی از دیدگاه «نیوزویک» :

هفته ‌نامه آمریکایی «نیوزویک» در گزارشی با عنوان «بدترین دروغهای سال ‪ ۲۰۰۶بوش» نوشته است که این دروغها و در نهایت عملکرد جرج بوش به فاجعه اصلی این دولت یعنی سقوط وجهه آمریکا در سراسر جهان کمک کرده است. به نوشته «نیوزویک»،هرچند بخش عظیمی از اتفاقاتی که در دوره بوش رخ داد در مه جنگ ناپدید شد ولی قطعاً، تاریخ این لحظات را بازگو خواهد کرد.

همانگونه که بوش در کنفرانس خبری این هفته خود گفت اگر آنها هنوز راجع به نفر اول (جرج واشنگتن) مطلب می ‌نویسند زمان بسیار زیادی وجود خواهد داشت که تاریخدانان بتوانند به درستی نفر ۴۳ را مورد ارزیابی قرار دهند البته با توجه به افتضاحی که او در عراق بوجود آورده است، شاید ۲۰۰ تا ۳۰۰ سال به طول انجامد که بوش مورد حمایت قرار گیرد.
«نیوزویک» روز دوشنبه نوشت: البته بوش در نهایت تسلیم واقعیات ترسناک و وخیم وضعیت در عراق شده است.
 بوش در ‪ ۲۵اکتبر در پاسخ به این سوال خبرنگاری که آیا ما در عراق در حال پیروز شدن هستیم گفته بود "قطعاً، ما در حال پیروز شدن هستیم ولی او در کنفرانس مطبوعاتی اخیر خود از یک فرمول جدید استفاده کرد و بجای آن گفته است ما در حال پیروز شدن نیستیم، ولی در حال شکست هم نیستیم که البته این بسیار شبیه معنی «باتلاق» است. این هفته نامه افزوده است: بهره ‌گیری از جنگ عراق در سال ۲۰۰۲ میلادی باعث روی کار آمدن جمهوریخواهان شد و هم موجب شد بوش در سال ۲۰۰۴ میلادی برای دومین بار به عنوان رییس جمهوری انتخاب شود ولی استفاده از آن در سال ۲۰۰۶ موثر نبود.

"کارل روو" Karl Rove مغز متفکر دولت بوش به این نتیجه رسید که بهترین راه برای حفظ کنترل جمهوریخواهان بر «مجالس نمایندگان» و «سنا» این است که علیه دمکراتها با این عنوان تبلیغ شود که می‌خواهند "کار در عراق را نیمه تمام بگذارند".
شاید اگر اکثر مردم آمریکا تصمیم نمی ‌گرفتند که کار را در عراق نیمه تمام بگذارند این طرح موثر واقع می‌شد ولی این بار رای‌دهندگان آمریکایی به دروغهای بزرگ بوش در مورد دمکراتها توجه نکردند.
بوش در فصل پاییز به گونه ‌ای در تبلیغات انتخاباتی عمل می ‌کرد که گویی دمکراتها دشمن واقعی هستند نه تروریستها، ولی حال که دمکراتها پیروز شده‌اند می ‌بینیم که بوش شکست در عراق را علت اصلی شکست جمهوریخواهان دانسته و اگر دمکراتها نیز از برنامه‌ های پوچ او حمایت نکنند، همیشه آنها را به علت اصلی شکست در جنگ عراق متهم خواهد کرد.

همچنین بوش تنها چند روز پس از اعلام حمایت از «دونالد رامسفلد» وزیر دفاع سابق خود و اینکه او تا آخر دوران ریاست جمهوری وی به عنوان وزیر دفاع آمریکا باقی خواهد ماند او را اخراج کرد. این واضح ‌ترین دروغ دوران ریاست جمهوری بوش است.هیچکدام از من و من هایی که او همیشه در سخنرانیهای عمومی خود داشت نیز وجود نداشت دروغ بوش به اندازه ادعای «روو» در «رادیوی ملی آمریکا» مبنی بر اینکه تمامی رای‌ ها به جمهوریخواهان اختصاص خواهد یافت، بزرگ بود.
هرچند «روو» عقاید خود را جار زده بود و مردم زیادی به او اعتقاد داشتند، ولی در حقیقت رای ‌دهندگان حرف او را باور نکردند.
در تمام این مدت دولت آمریکا محدودیتهای زیادی را علیه رسانه ها اعمال کرده بود، برخی از گزارشها و تحقیقات نیز بخاطر اینکه به ضرر دولت بوش بودند چندان مورد توجه قرار نگرفتند.
یکی از این تحقیقات مربوط به آمار کشته‌ های عراقیها بود که نشان می دهد این رقم به بیش از
۶۵۵ هزارعراقی رسیده است. این تحقیقات که توسط گروهی از پزشکان دانشگاه "جان هاپکینز" تهیه شده بود مورد توجه بسیار اندک رسانه‌ها قرار گرفت زیرا آماری که توسط این گروه ارائه شده بود بسیار بیشتر از آمار ۵۰ هزار قربانی عراقی بود که توسط دولت بوش ارائه می‌شود.

هر چند که همین میزان نیز برای کشوری با اندازه و جمعیت عراق بسیار وحشتناک است بخصوص که هم اکنون روزانه ۱۰۰ جنازه به مراکز پزشک قانونی «بغداد» برده می‌شود که اکثراً قربانیان خشونتهای فرقه‌ ای هستند. لذا با توجه به این وضعیت، گزارش این گروه که در ماه اکتبر منتشر شده است به واقعیت بسیار نزدیک تر به نظر می ‌رسد تا آن چیزی که دولت بوش اعلام کرده است. یکی دیگر از مسائلی که توسط رسانه ‌ها به آن توجه زیادی نشده است وجود تعداد زیاد پیمانکار خصوصی در عراق است. در حال حاضر ۱۰۰ هزار پیمانکار دولتی در عراق هستند و این در حالی است که تعداد سربازان آمریکایی در آن کشور ۱۴۰ هزار نفر است. کار این پیمانکاران خطرناک است. تاکنون حدود ۶۵۰ تن از این پیمانکاران در عراق کشته شده اند. آنها کارهای زیادی را که پیش از آن ارتش انجام می داد،انجام می‌دهند که شامل تامین امنیت، بازجویی از زندانیان و آشپزی برای سربازان است.
این بزرگترین حادثه تصادفی است که تعداد نیروهای غیرنظامی در یک میدان جنگ این اندازه زیاد است و در حقیقت هیچ نظارت و پاسخگویی توسط کنگره بر این مساله وجود نداشته است لذا با روی کار آمدن دمکراتها و فعالیت کمیته ‌های تحقیقاتی این روند باید تغییر کند بخصوص که ممکن است بدرفتاریهای بیشتری نیز آشکار گردد.«نیوزویک» در ادامه گزارش خود نوشته است: زندانهای مخفی ویژه شکنجه آمریکا نیز که بوش به عنوان بخشی از تبلیغات انتخاباتی پاییز گذشته خود به وجود آنها اعتراف کرده بود، در پی حملات «
۱۱ سیپتامبر» تشکیل شده تا مظنونان تروریستی را تا ابد در آنها نگهداری کند.

به نوشته این هفته نامه،هم اکنون قانونی، اخلاقی و عملی بودن این "اماکن سیاه" مورد بررسی قرار گرفته است لذا پس از هیاهوی اندکی که در مورد استفاده از برخی تاکتیکهای شکنجه به پا شد، داستان این زندانهای مخفیانه سازمان «سیا» در خارج از کشور ناپدید گردید. این هفته ‌نامه نوشته است در این تاکتیک شکنجه معروف به "آب سواری" زندانی را در شرایطی قرار می‌دهند که احساس می‌کند در حال غرق شدن است و لحظه ‌ای تا مرگ فاصله ندارد.

 بااستفاده ازمنابع خبري.