04-10-2007

چهار ضلع خشونت در افغانستان

آمریکا، انگلیس، پاکستان

و

القاعده 

تهیه و پژوهش: زیمیرو اسکاری

بخش چهارم

خليل زاد کيست؟

در خارج از آمریكا محافظان او با عینك های دودی، بیسیم و اسلحههای خودكار بر كمر همراهی اش میكنند. هرجا كه او و محافظانش ظاهر می شوند حاضران فوری پی میبرند كه این مرد دستی در قدرت دارد. چهره تیره و شیك پوشی او در نگاه اول یكی از روسای مافیا را در ذهن تداعی می كند.

زلمی خلیل زاد كه ٥١ سالگی را پشت سرگذاشته كسی است كه در واشنگتن از او به عنوان حلال مشكلات یاد می شود. با آشنایی اش به زبانهای منطقه و با شناختی كه از آن ناحیه دارد و نیز با درك سیاسی یی كه با آموزشهای مبتنی بر اندیشههای نظامی و استراتژیك پرورش یافته خلیل زاد اینك به شخصیت مورد اتكای واشنگتن در غرب آسیا بدل شده است. با این همه، بارها پیش آمده كه وی در اجرای ماموریتها نظر خود را عوض كرده وسیاستهای متفاوتی در پیش گرفته است. وصدالبته در این ماموریتها چه به عنوان فرستاده ویژه و چه به عنوان مشاور یا دیپلمات همیشه هم كارنامه موفقیت آمیزی نداشته است، ولی با این وجود نفوذ و تاثیر او به جای كاهش پیوسته رو به فزونی داشته است. و بعد از آن كه مقدمات كار را در افغانستان فراهم آورد وآینده عراق است كه به تصمیمات او گره خورده است.

با راه یافتن جورج دبلیو بوش به كاخ سفید در ٢٠٠١ خلیل زاد ماموریت یافت كه در وزارت دفاع سازماندهی انتقال امور به وزیر جدید (دونالد رامزفلد) و همكاران وی را سازماندهی كند. او بعدتراز سوی بوش به ریاست بخش آسیای مركزی و خلیج فارس در شورای امنیت ملی آمریكا گمادره شد. ریاست این شورا را كوندالیزا رایس به عهده داشت كه وی نیز از دیگر چهرههای شاخص محافل نومحافظه كار آمریكاست. در پی ترورهای ١١ سپتامبر خلیل زاد به پرنفوذترین شخصیت مسلمان و غیرآمریكایی نسب در دستگاه رهبری آمریكا بدل گشت. با سقوط طالبان شكل دهی به ساختار سیاسی موقت افغانستان مطابق با طرحهای آمریكا به اولین آزمون بزرگ بدل شد. شیوه برخورد وی در جریان لویه جرگه كه تعیین رییسی برای دولت انتقالی از وظایف اصلی آن بود اما نشان داد كه همیشه هم از ظرافت و شم سیاسی لازم در تشخیص به موقع چالشها و ایجاد پل میان مواضع و منافع متفاوت برخوردار نیست و در پیشبرد سیاستهای مورد نظر آمریكا گه گاه از تحكم و بیاعتنایی علنی و زننده به مصالح و انتظارات دیگران نیز ابایی ندارد.

خلیل زاد از جمله دیر متوجه شد كه ظاهرشاه نیز درصدد است خود را برای ریاست دولت موقت نامزد كند. این امر میتوانست شانس كرزی كه گزینه اول واشنگتن برای این مقام بود را تنزل دهد. از این رو خلیل زاد برای منصرف كردن ظاهرشاه از این نامزدی حتی یك روز برگزاری لویه جرگه را به تاخیر انداخت و پیش از آن كه شاه سابق خود انصراف خویش را اعلام كند این خلیل زاد بود كه خبر از شركت آتی وی در یك مصاحبه مطبوعاتی و اعلام انصراف از این نامزدی داد. در جریان لویه جرگه نیز، خلیل زاد گهگاه آشكارا به دخالت در روند بحثها و تصمیم گیریها میپرداخت و آنها را به مسیر مورد نظر خود هدایت می كرد.

 خلیل زاد مردی است كه ماموریت دارد طرحهای سیاسی واشنگتن در منطقه میان پامیر و مدیترانه رابه اجرا درآورد.او چند ی پیش در صلاح الدین (كردستان عراق) به عنوان تعیین كننده وضعیت سیاسی عراق پس از صدام، به نیروهای اپوزیسیون اعلام كرد كه جایگاه شان در دولت آینده عراق كجاست: محرومیت از مصادر مهم حكومتی، اما احراز صندلیهای لژ در میان تماشاگران یا به عبارت دیپلماتیك : نقش مشورتی برای زمامداران موقت آمریكایی. نقش واسطه میان این مشاوران و زمامداران جدید را هم خود خلیل زاد بازی كرد. او برای این انجام این وظیفه از بهترین شرایط برخوردار است.

خلیل زاد گرچه اصل و نسب پشتون دارد ولی خود در مزارشریف یعنی در بخش ازبك نشین افغانستان زاده شده است. پشتونها در این منطقه همچون نمایندگان پادشاه افغانستان به شمار میرفتند. خلیل زاد كودكی و جوانی را در كابل به سرآورد و در همین جا هم با زبان انگلیسی آشنا شد. در سالهای دهه هفتادوقتی كه او در دانشگاه آمریكایی بیروت تحصیل میكرد به هواداری از آرمان فلسطینیان روی آورد. بعدتر او برای ادامه تحصیل به شیكاگو (آمریكا) رفت. دانشگاه شیكاگو سنتا زیر نفود محافل راست آمریكا بوده است و خلیل زاد نیز به هنگام تحصیل در این دانشگاه به سوی اولین محافل نئو كنزرواتیو آمریكا گروید كه اینك قدرت را در واشنگتن را در دست دارند.

خلیل زاد در آمریكا با نویسنده پرخواننده و فمینیست اتریشی تبار یعنی شریل بنارد آشنا شد و با او پبوند زناشویی بست. سال ١٩٧٩، زمانی كه وی تحصیل دكترای خود را به پایان برد افغانستان به لشکرکشی شوروی مواجه شد. خلیل زاد در آمریكا باقی ماند و به تدریس در دانشگاه كلمبیا (نیویارك) مشغول شد و همزمان به صف هواداران زبگنیو برژنیسكی پیوست. برژینسكی به عنوان مشاور امنیت ملی آمریكا در زمان جیمی كارتر استراتژیهایی برای مهار كمونیسم بین المللی طراحی كرد و نهایتا این تئوری را پیش نهاد كه ایالات متحده در چهارچوب تحكیم موقعیت بین المللی خود و نیز به سبب نیازهای نفتی اش باید كنترول آسیای مركزی را در دست بگیرد. خلیل زاد كه اوایل دهه ١٩٨٠ به تابعیت آمریكا درآمد به سبب آگاهی و آشنایی اش با امور افغانستان برای هر دولتی در واشنگتن فردی باارزش تلقی میشد.

اما بویژه این تعلق فكری خلیل زاد به محافظه كاران بود كه راه او را برای ورود به درون دولت ریگن هموارنمود. در سال ١٩٨٤ یعنی در دورانی كه جرج شولتز وزارت خارجه آمریكا را به عهده داشت خلیل زادبرای مدت یكسال به عضویت شورای طرح پلان این وزارت خانه درآمد. ریاست این شورا را پاول ولفویتز به عهده داشت كه معاون رامز فلد، وزیر دفاع بود.

خلیل زاد در آن زمان با سلسله مقالات و متنهایی كه در باره افغانستان منتشر كرده بود دیگر كم و بیش در میان محافل رسمی آمریكا چهره شناخته شدهای به شمار میآمد.او هوادار كمكهای شدیدآمریكا به مجاهدین در رویارویی با نیروهای شوروی بود و كوشید تا از طریق سازمان امنیت پاكستان اسامه بن لادن را نیز در این راه، یعنی جنگ علیه نیروهای شوروی در افغانستان یاری دهد.

به نوشته روزنامه واشنگتن پست خلیل زاد به گروهی تعلق داشت كه ریگن را برای تحویل راکتهای استینگر به مجاهدین زیر فشار گذاشت. بعدتر دولت آمریكا از بیم آنكه این راکتها به دست نیروها یا كشورهای مخالفش بیفتدبه بازخرید و جمع آوری آنها دست زد.

همچنان شركت نفتی Unocal درسال ١٩٩٧ به مذاكرهای با طالبان وارد شد كه هدف آن ایجاد خط لولهای بود كه میبایست گاز تركمنستان را از طریق افغانستان به سواحل پاكستان برساند. این پروژه مورد حمایت خلیل زاد بود و وی خود در این رابطه با مقامات ارشد طالبان نیز به گفتگو نشست. خلیل زاد به طالبان به عنوان نیرویی نگاه میكرد كه بینادگرایی اش از ایران كم خطرتر است و قادر است صلح و ثبات را به افغانستان بازگرداند. او در مقالهای كه در توصیف طالبان انتشار داد از جمله نوشت: آنها در صدد متحقق كردن یك بنیادگرایی آمریكاستیز بسان ایران نیستند. آمریكا باید آمادگی آن را داشته باشد كه رژیم آنها را به رسمیت بشناسد وكمكهای انسانی به آن ها اعطا كند.

 یك سال بعد با حمله راکتی آمریكا به مقرهای بن لادن در افغانستان كه در پی انفجار سفارت خانههای ایالات متحده در كنیا و تانزانیا صورت گرفت خلیل زاد نیز موضع دفاع از طالبان و همكاری با رژیم آنها را رها كرد. خلیل زاد در همین ایام از چهرههای اصلی گروه نومحافظه كار تازه تاسیسی به نام - پروژه قرن آمریكای جدید Project for the New American Century بود كه از جمله در سال ١٩٩٨ در نامهای به بیل كلینتون خواهان آن شد كه آمریكا بدون توجه به رای و آراء سازمان ملل و با توسل به نیروی نظامی حكومت صدام حسین را براندازد.

این نامه كه اینك مضمون آن در حال به اجرا درآمدن است علاوه بر خلیل زاد كسانی همچون ولفوویتس، دونالد رامز فلد، و مشاور ارشد وی یعنی ریچارد پرل نیز آن را امضاء كرده بودند.

روزنامه آمریكایی نیویارك تایمز، در گزارشی نوشته است كه برخی سفرای كشورهای عضو سازمان ملل میگویند، زلمی خلیل زاد، همان -دم هوای تازه ای- بود كه آمریكا به آن نیاز داشت. در این گزارش با تمجید غیر معمولی از خلیل زاد، به نقل از یكی از دیپلماتها نوشته است كه در یك سفر به شورای امنیت، به گونهای با خلیل زاد، رابطه نزدیك برقرار كردم كه یك كودك در یك اردوگاه تابستانی با كودكی دیگر دوست میشود. به نوشته این روزنامه، سفیر دیگری می گوید، در حالی كه هیچكس تا آخر با سیاستهای آمریكا مخالف نیست، ولی از اینكه هماكنون این سیاستها به صورتی حساس مطرح میشوند، بسیار خرسندم.

خلیل زاد كه پیش از این سفیر آمریكا در افغانستان و عراق بود، از چند ی پیش كه به سمت سفیر آمریكا در سازمان ملل منصوب شد، بشدت مورد استقبال قرار گرفته است و دلیل آن نیز این است كه نحوه برخورد او با دیگران با جان بولتون سفیر سابق آمریكا در سازمان ملل بسیار متفاوت است. ادوارد لاك استاد امور بینالملل در دانشگاه كلمبیا كه بیش از سه دهه مسایل سازمان ملل را دنبال كرده است، با اشاره به اینكه در سطح بینالمللی اظهارات بسیار خوبی را از سفرای مختلف در مورد خلیل زاد شنیده است، اظهار داشت:

 ما نمیتوانستیم این اندازه روش متضاد داشته باشیم. همه آنها همچنین به بولتون اشاره میكنند و میگویند خلیل زاد تسكینی بر روش قدیمی است كه بسیار موعظهگرانه بود.

 خلیل زاد كه تقریبا با همان مسایلی مواجه است كه بولتون با آنها مواجه بود، (دارفور، ایران، لبنان، خاورمیانه و مدیریت در سازمان ملل متحد)، بیشتر بر اعتماد خود بر قدرت دیپلماسی شخصی تاكید می كند و معتقد است كه میتوان از طریق آن به نتایج بهتری دست یافت.

 به گفته خلیل زاد، ما باید سختتر تلاش كنیم تا مواضع خود را تشریح كنیم، زیرا هماكنون بیاعتمادیهای زیادی وجود دارد و هماكنون وضعیتی وجود دارد كه پس از آنكه آمریكا چیزی بخواهد، تعداد زیادی از كشورها بلافاصله مظنون میشوند و انگیزههای ما را مورد سئوال قرار میدهند.

 خليل زاد ‪ ۵۶ساله، دوست دارد كه خود را به عنوان يك معامله‌كننده و يك ميانجي توصيف كند كه علاقه‌مند است به ديگران گوش دهد و به ديدگاه‌هاي كشورهاي كوچك احترام بگذارد.

او در نخستين روز آغاز ماموريت خود در سازمان ملل، اظهارداشت: من يك حل‌كننده مشكلات هستم، و در روز بعد به همراه ديگر سفراي شوراي امنيت، در يك ماموريت سه روزه به كوزوو و صربستان سفر كرد.

 هفته پس از آن نیز به هنگام پذیرفتن سمت ریاست شورای امنیت برای ماه مه، در اقدامی غیر معمول، تمامی فرستادگان و همسران آنها را برای یك مراسم مهمانی دعوت كرد.

 خلیل زاد با اشاره به اینكه سعی كرده است، رابطه دوستانهای با همكاران خود ایجاد كند، اظهارداشت من سعی كردهام نوعی حس اطمینان بوجود آورم. من خود را هم سطح آنها قرار میدهم و آنها را تحقیر نمیكنم، حتی اگر ما اختلاف نظر هم داشته باشیم، ما این كار را باید به صورتی انجام دهیم كه ناپسند نباشد.

خلیل زاد كه یك افغانی الاصل است و در لبنان تحصیل كرده است، به پنج زبان آسیای میانه تسلط دارد و معتقد است كه ظاهر و زبان انگلیسی او كه دارای لهجه بخصوصی است به وی این امتیاز را می دهد كه بخصوص در ارتباط با فرستادگان كشورهای در حال توسعه كه سیاستهای آمریكا را با تردید مینگرند، رابطه بهتری برقرار كند. وی در سخنرانی خود در مراسم شامی كه با حضور سفرای سازمان ملل برگزار شد، به نقل شعری از مولانای روم شاعر قرن ۱۳ دریزبان پرداخت و به دوستی خود با لخدار براهیمی وزیر امور خارجه سابق الجزایر كه در سازمان ملل متحد مورد احترام است و از منتقدان شدید جنگ عراق است اشاره كرد.

شرایط در دفتر نمایندگی آمریكا در سازمان ملل متحد نیز كاملا تغییر كرده است. یكی از مقامات آمریكایی كه هم با بولتون و هم با خلیل زاد از نزدیك همكاری كرده، می گوید:

خلیل زاد دارای سبكی كاملا متفاوت با بولتون است. وی كه خواست نامش فاش نشود اظهار داشت، خلیل زاد بی تشریفات و فراگیر است و برخلاف بولتون اصلا مرموز و سلسله مراتبی نیست. یكی دیگر از مقامات دفتر نمایندگی آمریكا كه او نیز خواست نامش فاش نشود، گفت: برای خلیل زاد فرقی نمیكند كه افسرانی كه با او مذاكره میكنند، تنها دارای سه سال سابقه كاری هستند یا‪ ۱۸سال تجربه، او تنها به دنبال ارتباط مستقیم با كارشناسان خود است و به دنبال مطالعه خلاصه دیدگاه كارشناسان نیست.

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org