چهارشنبه‏، ۳۱ دسامبر ۲۰۱۴

 در مقدمۀ طرح مرامنامه ح.د.خ.ا. که در نخستین و دومین شماره جریده "خلق" اولین ارگان نشراتی ح.د.خ.ا. زیر عنوان (مرام دموکراتیک خلق) انتشار یافت، خاطرنشان گردیده است که از سال ۱۹۱۹ به بعد، یعنی از زمان استرداد استقلال کشور، مردم رنجدیده افغانستان "برای طرد نظام فئودالی- ملوک الطوایفی- استبداد و ارتجاع داخلی، ریشه کن ساختن بقایای استعمار و نفوذ امپریالیزم، دلیرانه مبارزه کرد، که با کمال تاسف، بنا بر نبودن شرایط مساعد بین المللی موقتا مردم به شکست های رقت بار، رو به رو گردید. که در نتیجه این وضع قدرت فئودال ها به مثابه فرمانروایان محلی- طبقه حاکمه- و محافل حاکمه آن همچنان پا بر جا باقی ماند، و تضاد اساسی بین دهقانان و فئودال ها، تضاد بین خلق های کشور و امپریالیزم را شدت بخشید. . . ."

یکی از عمده ترین شرایط که مبارزه ملی را به شکست مواجه ساخت، عدم موجودیت یک حزب نیرومند، آگاه و توانا که سازماندهی، رهبری مبارزه ملی را به دوش گیرد، و دارای مرام و شیوه های درست فعالیت و پیکار را در دفاع از منافع خلق های افغانستان در دست داشته باشد، و بتواند در تحقق و انجام نیازمندیها، مبارزه ملی را سازماندهی نماید، بوده است.

رفیق ببرک کارمل با درک این واقعیت متکی بر مواضع وطن دوستانه، و اندیشه های دموکراتیک و بر اصول جهان بینی علمی، به این نتیجه رسیده بود که میتوان یک سازمان و یا حزب مترقی را که دربرگیرنده تمام زحمتکشان و دستیابی به تحولات بنیادی و دموکراتیک در جامعه مطابق به خواستهای خلق های ستمدیده افغانستان، مبارزه همگانی را بدوش گیرد، ایجاد نماید.

چنانچه علماً درک نموده بود که مبارزه ملی و دموکراتیک همیشه با مبارزه جنبش های رهائی بخش ملی و دموکراتیک خلق های منطقه و جهان پیوند های محکم و نا گسستنی دارند. بدون چنین پیوند انترناسیونالیستی به پیروزی کامل نخواهند رسید.

پیوند انترناسیونالیستی، هیچ وقت  و قطعاً دنباله روی از اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی- وقت- و حزب کمونیست آن نبوده، چنانچه دشمنان جنبش ملی و دموکراتیک خلق های افغانستان، منطقه و جهان، در تبلیغات خصمانه و عوام فریبانه خود مطرح و وانمود میسازند!

جنبش های رهائی بخش ملی و دموکراتیک و مترقی در منطقه و جهان در مبارزه علیه نظام استثمار، اسارت، استبداد، استعباد و علیه پلان ها و توطئه های غارت گرانه استعمار و امپریالیزم بین المللی و برای آزادی، استقلال، تمامیت ارضی حاکمیت و وحدت ملی، عدالت، دموکراسی و ترقی اجتماعی، صلح و ثبات در چارچوب همگانی قرار دارند که با نیازمندی های مبارزه تمام زحمتکشان جهان تطابق ناگسستنی دارد، و در پیوند و رابطه انترناسیونالیستی برادری، راه پیکار مشترک خود را به سوی موفقیت و پیروزی، پایدار می پیمایند!

در نتیجه اوج گیری نهضت های آزادی بخش ملی، و به وجود آمدن تحولات و شرایط جدیدی در منطقه و جهان، و رشد نسبی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشور، افزایش کمی زحمتکشان، و پیدایش اقشار جدید روشنفکر، و افزایش مخالفت تاریخی مردم افغانستان با تسلط استبدادی و ظالمانه حکومت ها، که امیدواری را برای تشکل سیاسی پدید آورده بود، بیشتر توانائی و استحکام بخشید.

اعلام قانون اساسی، و بهره گیری به موقع از شرایط مساعد ملی و بین المللی منجر به تشکیل حزب سیاسی دموکراتیک و مترقی در کشور گردید.

میلاد حزب دموکراتیک خلق افغانستان، در یک جامعه عقب مانده قرون وسطائی، فئودالی، ملوک الطوایفی، توام با رسوم و عنعنات دوره های برده گی و ماقبل از برده گی، متکی بر بنیاد های متعصب سیاه مذهبی و قبیله سالاری که مانع هرگونه پدیده های انکشاف و پیشرفت بوده است، و حاکمیت اختناق، ترور  و استبداد، حکمفرمائی میکرد، تحقق یافت.

پیدایش حزب با ماهیت اندیشه ای، آرمانی، و اهداف مرامی و جهان بینی مترقی، و شیوه های مبارزه طبقاتی، و تحولات بنیادی رادیکالی خود، تجربه ای با اهمیتی و الهام بخشی بر گنجینه تجارب خلق های مختلف جهان و منطقه به ویژه شرق میانه، افزود. افغانستان در عرصه منطقه و بین المللی، مقام برجسته ای را احراز نمود، و از آغازین روز فعالیت خود، مورد استقبال گرم تمام رزمندگان، و جنبش های رهائی بخش ملی، و مترقی قرار گرفت.

و در کنفرانس ها، حلقات، و نشست های بین المللی در صدر هیأت های اشتراک کننده، افتخارانه جای داشت، و این تجربه نوین در یک کشور عقب مانده در بررسی ها و مطالعات دانشمندان و کارشناسان سیاسی، ایدئولوژیکی و تاریخی کشور های مختلف انتشار یافت.

اول جنوری ۱۹۶۵، برای نخستین بار سیاست های ملی و دموکراتیک و ترقی خواهانه و اهداف مرامی حزب با گرایشهای جنبش های رهائی بخش ملی و مترقی در جهان همنوا و یکسان گردید و اهمیتی بزرگی را کسب نمود، و همه دشمنان و مخالفان داخلی و خارجی را تکان داد و به لرزه درآورد! زیرا پذیرش و هضم آن به ویژه از طرف گروه های ضد ملی و دارای دید طبقاتی متضاد و از آن عده بیسوادان و تاریک اندیشان جامعه تنها آسان نبود، بلکه با مخالفت و تضاد فکری و عملی و مقاومت آنان رو به رو گردید. چنانچه قسمتی از نیرو های طبقاتی و اقشار جامعه که منافع استثماری و تسلط گرانه خویش را در خطر احساس میکردند، یکجا با بنیاد گرایان مذهبی و روحانیت معامله گر و کلیه نیرو های ارتجاعی وابسته به متنفذان فئودالی، ملاکان و کامپرادور، موضعگیری خصمانه خود را اعلام کرده و در خارج به پشتیبانی آنان نیز تبلیغات عوام فریبانه در عرصه های گوناگون آغاز و پلان های تخریب کارانه به راه انداخته شد!

از نخستین روز فرخنده و تاریخی، روز میلاد حزب دموکراتیک خلق افغانستان با ماهیت و اندیشه های ملی، دموکراتیک و مترقی خود، با وجود شرایط ناگوار جنگ، تحمیل جنایت کارانه بعدی امپریالیزم جهانی، مافیای چندین ملیتی بین المللی، نیرو های ارتجاعی فروخته شده منطقه و داخلی، افراطیون، اپورتونیستان، و معامله گران درون حزبی در چنین اوضاع سرسخت و پیچیده، شادروان رفیق کارمل، توانست  با تجربه هدفمند، توانائی علمی و دور اندیشی خود، با عده ای از همرزمان سالم و پایدار خویش، گامهای مهمی در سازماندهی حزب و طرح ریزی اهداف مرامی آن در جامعه و رسیده گی به تحقق تحولات بنیادی و دستاورد های شگرفی به نفع زحمت کشان و رنج بران کشور از راه تشخیص درست و دقیق مبارزه طبقاتی در تطابق با شرایط و اوضاع ملی، منطقه ای و بین المللی بردارد.

اگر در روند مبارزه موضعگیری های انحرافی و افراط گرائی، معامله گری، فراکسیونی و گروه بازی و دسیسه سازی تشکیلاتی، نظامی، ایدئولوژیکی و سیاسی نمیبود،  و مبارزه خستگی ناپذیر علیه دشمنان کنار گذاشته نمیشد و سازش های پلانیزه شده صورت نمیگرفت، که در نتیجه حزب و دولت ملی و دموکراتیک و دستاورد های زحمتکشان به فروپاشی کشانیده و به دشمنان آدم کش فروخته شده "جهادی" بخشیده نمیشد، و زمینه کاملاً از هر سو و نگاه برای تروریست های جدید تربیه شده "طالبی" و "القاعده" و سپس اشغال نظامی جبهه امپریالیستی و متحدینش، مهیا و اهداف اسارت از طرف غارت گران بین المللی برآورده نمیگردید، افغانستان میتوانست در روند دگرگونیهای بنیادی، با نیروی دست داشته خود به پیش رود، و مردمان این میهن به نیازمندیهای عرصه های گوناگون زندگی مرفه، آزاد و مستقل دست یابند.

امروز آن سازمان دهندگان پلینوم منفور  هجدهم و پروسترویکا سازان "افغانی" وابسته به باند "گورباچف" و شرکاء که در خدمت جبهه امپریالیستی قرار گرفته بودند، و از آغاز اقدامات و تدابیر ویرانگرانۀ پلینوم، در سرنگون سازی رهبری سالم حزب و دولت و فروپاشی آن، تیشه بدوش، تماماً آرزوی دشمنان را برآورده ساختند. روز به روز با رسوایی های بیشتر و رنگارنگ اینترنتی و رسانه های گروهی مختلف ملی، منطقوی و بین المللی- با نام، نشان، قیافه- برملا میشوند! و هیچگونه نقابی و یا پرده ای در قماش سازمانی، سیاسی، و ایدئولوژیکی و شعار های فریبنده دیماگوگی و نمایش های تنظیم یافته و سفارشی، نمیتواند آلودگی شان را- حتی نزد اربابان و باداران شان- بپوشاند!

با تجلیل از این روز با اهمیت تاریخی همه وطن دوستان، ترقی خواهان، رزمنده گان راه بر حق و اصولی با آگاهی، توانائی، بیداری، فداکاری، اتحاد و یکپارچگی برای افغانستان آزاد، مستقل، دارای حاکمیت و وحدت ملی تمامیت ارضی، دموکراسی، ترقی اجتماعی، صلح و ثبات، و در همبستگی با مبارزه انترناسیونالیستی علیه امپریالیزم، عقب گرائی، جنگ و غارتگری مسئولیت های ملی، و تاریخی خود را بهتر، منظم تر و در پیکار همگانی مطابق با اندیشه ها و راه های هدفمند شادروان رفیق ببرک کارمل به پیش روند! و درفش مبارزه همگانی را به سوی آینده درخشان در اهتزاز نگه دارند!

01-01-2015

محمد طاهر نسیم

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org