هشتم مارچ

روز جهانی زنان

 


زمان هوتک

 

۵ مارچ ۲۰۱۵

«به راستی اینچنین زنانند که می توانند

مسلط بر روان خود و مالک آن باشند»(۱)

 

«روز جهانی زن که در گذشته به نام روز جهانی زنان کارگر یاد می شد، بزرگداشتی است که هر ساله در روز هشت مارچ برگزار می شود. این روز، روز بزرگ برپایی جشن های برای زنان در کل جهان است.»(۲)

«هشت مارچ روزی است که در بیشتر کشورهای جهان به پاس خدمات و حرمتی که زنان سزاوار آنند و به منظور بازبینی مشکلاتی که زنان از آن رنج می برند، برنامه های ویژه ی برای آموزش همگانی در بارهٔ چگونگی کاستن از آن رنج ها و چگونگی افزایش سهم زنان در تولید ارزش های اجتماعی، همبستگی خانوادگی و بالآخره ساختن جامعه بهتر بر حقوق برابر برگزار می کنند.»(۳)

بنده هماین روز جهانی را به همه زنان افغانستان که در داخل و هر گوشهٔ جهان بسر می برند و تمامی زنان جهان از صمیم قلب تبریک می گویم و آرزومندم بهروزی و پیروزی های بیشتر و آیندهٔ درخشان، آینده یی که عاری از خشونت باشد، نصیب هر زن گردد.

روز هشتم مارچ را در حالی به زنان افغان و جهان تبریک می گویم، که خشونت علیه زنان در اکثر کشورها اِعمال می گردد و به یک پدیدهٔ جهانی مبدل گردیده است و این خشونت متأسفانه در کشورما در حد بسیار بالا وجود دارد، که مبارزه علیه آن وظیفهٔ هر چیزفهم می باشد.

بلی! این روز را به یگانه موجودی تبریک می گویم که حقیقت عشق پاک را می شناسد و مخلوقی است که در وجودش لطیف ترین فضیلت ها نهفته است. این اوست که کانون و مرکز خانواده و محل تجمع عطوفت و مهربانی می باشد.

در حقیقت زن یگانه و بهترین تحفه یی آسمانی است که در برابر همه سختی ها مقاومت می کند.

عاطفه، محبت، احساس، دلسوزی، واقعیت پسندی، مونسی، همدمی، همدلی، صبوری، گذشت پرمعنی، عزت نفس، با مشکلات ساختن و سوختن، ایثار و فداکاری، تکیه گاه شدن برای اعضای خانواده ـــ این همه در وجودش نهفته است.

زن است که با تشکیل خانواده سبب سعادت و خوشبختی و بزرگترین و امنترین تکیه گاه، اقیانوس رازها، مرجع نیازها و دردهای خانواده می شود.

تاریخ گواهی می دهد که مبارزهٔ زنان برای طلب حقوق حقهٔ شان به گذشته های دور برمی گردد. اما رویدادهای سازمان یافته به صد و چند سال مربوط می شود.

«با این همه، گفتنی است که در امریکا زنان تا صد سال پیش از حق و حقوقی بهره نداشتند. در امریکا نخستین رویداد سازمان یافته در طلب حقوق حقهٔ زنان در سال ۱۸۴۸ میلادی رخ می دهد و نیاز به برخورداری زنان را از موارد حیاتی زیر مطرح می کند:

ـــ آزادی، تحصیل علم، استقلال مالی، درخواست دستمزد در مقابل کار، حق مالکیت، اجازهٔ داد و ستد، اقامهٔ دعوی و شهادت در دادگاه، اجازه درخواست طلاق بمورد، سرپرستی فرزندان و مشارکت منصفانه در آنچه که در دوران زندگی زناشویی فراهم آمده است.

در آنزمان، «در سراسر ایالات متحد امریکا تنها یک کالج، زنان را می پذیرفت. هرگز بانویی طبیب یا وکیل در این خطه به چشم نمی آمد. بی اغراق می توان گفت که زنان متأهل از جمله «دارایی» همسران خود چون برده و حشم به حساب می آمدند. چنانچه چیزی به دست می آوردند و یا به ارث می بردند از آنِ خودشان نبود، چرا که قانون آن را متعلق به همسر آنها می دانست. زنان مجرد نیز، به نوبهٔ خود، اجازهٔ اظهار وجود نداشتند و آنها را می بایست قیمی از جنس ذکور باشد. بدیهی است که در چنین شرایطی، از حق رأی نیز بی بهره باشند. این حالت، به جز مواردی در قوانین رُم و مصر باستان، از آغاز بر زنان حاکم بوده است.

بن مایه و استراتژی این مبارزهٔ سرسختانه و حق طلبانهٔ چند دهه که به آزادی زن امروزی انجامید از آنِ زنان مبارز در این راه دشوار، که یکی از آنها «سوزان براونل آنتونی، ۱۸۲۰ ـــ ۱۹۰۶ م» است، که گاهی «سردار مدافع حقوق زنان» نیز نامیده می شود، می باشد.

سوزان، در نوجوانی به دبیرستان دخترانهٔ نمونهٔ خانم دبورا مولسن، در نزدیکی فیلادلفیا فرستاده شد. در آنجا سوزان به این حقیقت پی برد که خانم مولسن به جای آن که به پرورش و هدایت ذهنهای خلاق و کنجکاو بپردازد، به همان شیوه های تربیتی قالبی مرسوم و منسوخ می پرداخت و همین امر ذهن پویای سوزان را به شورش و اعتراض سوق داد...»(۴)

سوزان تقریباً شش دهه در دفاع از حقوق زنان مبارزه یی طاقت فرسا و خستگی ناپذیر کرد. یکبار «در ارتباط با موضوع آراء زنان منازعه معروف و تند بین او و هوراس گریلی (ناشر روزنامهٔ نیویورک تریبیون و رهبر جنبش ضد بردگی) رخ داد.

گریلی با سردی و بی نزاکتی خاصی سوزان را مخاطب قرار داد و گفت: «خانم انتونی، می دانید که ورقهٔ رأی و گلوله لازم و ملزوم یکدیگرند؟ آیا آمادگی دارید همان گونه که قصد رأی می کنید در جبههٔ جنگ هم حاضر شوید؟ »

سوزان به تلافی، پاسخ داد: «بدون تردید، آقای گریلی! درست مثل خود شما که در آخرین جنگ به کمک نیش قلم پر غاز تان جنگیدید».»(۵)

سوزان در مراسمی که به مناسبت هشتاد و ششمین سالگرد تولدش، در واشینگتن به افتخارش برپا شده بود، حضور یافت. «او در این مراسم اظهارات خود را با تأکید بر این که، «شکست غیر ممکن است»، به پایان برد.

او هنگامی که در سیزدهم مارچ ۱۹۰۶، زندگی را بدرود گفت، کشور امریکا به نشانهٔ عزا پرچم خود را نیمه افراشته داشت و او را به عنوان «قهرمان نهضت شکست خورده» ستود.

پس از سیزده سال، در ۲۱ می ۱۹۱۹، «نهضت شکست خورده» پیروز شد.

تبصره یی مبنی بر اعطای حقوق و برابری کامل زنان به قانون اساسی ایالات متحد امریکا افزوده شد، که آن را تبصرهٔ سوزان براونل آنتونی نام نهادند.»(۶)

اما، «انتخاب هشت مارچ به نام روز جهانی زن بر می گردد به سال ۱۸۵۷ میلادی، که زنان کارگر کارگاه های پارچه بافی و لباس دوزی (کارخانجات نساجی) در شهر نیویورک امریکا به جاده ها ریختند و خواهان افزایش دستمزد، کاهش ساعات کار و بهبود شرایط بسیار نامناسب کار شدند. این تظاهرات با حمله پلیس و لت و کوب زنان برهم خورد. عده یی زنان تظاهر کننده زخمی و دستگیر شدند. این مسأله باعث شد که زنان کارگر کم کم به حقوق انسانی خود آگاهی پیدا کنند و سعی کنند که حرکت اعتراضی هر سال به حالت آشکار و یا مخفی در کارخانه های مختلف ادامه پیدا کند...

سال ۱۹۰۷میلادی در دوره یی که مبارزات زنان برای تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی اوج گرفته بود، به مناسبت پنجاهمین سالگرد تظاهرات نیویورک در هشتم مارچ، زنان با خواست ده ساعت کار روزانه، دست به تظاهرات زدند که این بار هم تظاهرات آنها با سرکوب پلیس روبرو گردید و به دستگیری بسیاری از زنان منجر شد. در این تظاهرات عدهٔ زیادی از مردان کارگر و زنان طبقات و اقشار دیگر جامعه نیز شرکت کردند...

در سال ۱۹۰۸ میلادی حزب سوسیالست امریکا به تشکیل کمیته زنان برای کمپاین حق رأی زنان در انتخابات اقدام کرد و در مارچ همان سال کارگران زن بافنده سوزنی با خواست ممنوع کردن کار برای کودکان و کسب حق رأی زنان در نیویورک تظاهرات کردند. رویدادهای ۸ مارچ همان سال سبب گردید که در سال بعد، این روز به عنوان نخستین روز ملی زنان در امریکا تثبیت شود...

در سال ۱۹۱۰ میلادی، «دومین کنفرانس زنان سوسیالست» که کلارا زتکین یکی از بنیانگذاران هشت مارچ به عنوان روز جهانی زن به مسأله تعین «روز بین المللی زن» پرداخت...

سال ها این مبارزه با نشیب و فرازها صورت گرفت تا سرانجام در سال ۱۹۲۱ میلادی «کنفرانس زنان انترناسیونال سوم» در مسکو برگزار شد. در آن کنفرانس، روز هشت مارچ به عنوان «روز جهانی زن» به تصویب رسید. کنفرانس، زنان سراسر دنیا را به گسترش مبارزه علیه نظم موجود و تحقق خواسته هایشان فراخواند...

در سال ۱۹۷۵ میلادی سازمان ملل متحد هشتم مارچ را به عنوان «روز جهانی زن» اعلام کرد و دو سال بعدتر یعنی سال ۱۹۷۷ میلادی یونسکو هشت مارچ را به عنوان «روز جهانی زن» به رسمیت شناخت...»(۷)

اما «روز جهانی زن» در افغانستان:

در افغانستان، جنبش زنان برمی گردد به دوره شاه امان الله که در جمع برنامه های مترقی اش، «تشکل زنان با هدف پیشرفت و ترقی و نجات زن از محرومیت شکل گرفت و در پی حقوق و آزادی زنان به خصوص در تعلیم و تربیت، حق تحصیل، حق کار و استراحت، حق آزادی فردی، مصؤنیت فردی، آزادی گفتار و بیان، اجتماعات، فعالیت های سیاسی و مدنی و سفرهای تحصیلی به خارج از کشور بود. در همان دوره انجمن حمایت نسوان در کابل تأسیس شد که بیشتر در راستای آموزش سواد، دوخت و بافت و امور منزل فعالیت می کرد.

در زمان محمد ظاهر، شاه سابق، در سال ۱۳۲۲ اتحادیه زنان که بیست زن در آن عضویت داشتند، موسسه عالی نسوان را در مرکز شهر کابل با هدف تشکل، آموزش و روشنگری زنان افغان تأسیس کردند.

اما در سال ۱۳۴۴ سازمان دموکراتیک زنان افغانستان توسط دوکتور اناهیتا راتب زاد و همرزمانش در کابل بنیان گذاشته شد، که نقش بالفعل را در طلب حقوق حقهٔ زنان و بیداری آنها بجا گذاشتند و همواره تظاهرات را به مناسبت های گوناگون بخصوص روز زن (هشت مارچ) سازماندهی کردند. اما متأسفانه در آنزمان هم بنیادگراهای افراطی با تهدید و تیزاب پاشی بر روی دختران و زنان تلاش کردند تا صدای این جنبش را خفه کنند...»(۸)

امروزه، با وجود این که پس از سقوط امارت اسلامی طالبان در عرصه حقوق و آزادی زنان کار کم و بیش صورت گرفته و نمی توان از پیشرفت های زنان در عرصه های گوناگون چشم پوشی کرد، اما آن چنان که در محافل رسمی سخن از تساوی حقوق زن و مرد گفته می شود، به باور بسیاری از کارشناسان این سخن ها بیشتر جنبه شعاری دارد و از حضور زنان در عرصه های سیاسی و اجتماعی آن هم در برخی شهرهای بزرگ استفادهٔ نمادین شده است و در اکثر مناطق کشور خشونت علیه زنان در سطح بسیار بالا به اشکال مختلف، چنان آشکار است که به اساس گزارش های رسانه یی روحیه مردسالاری، خشونت علیه زنان، تحقیر آنان، مجبور شدن زنان به خود سوزی و خودکشی، ازدواج های اجباری، لت و کوب زنان، فروش زنان و دختران زیر سن، ترویج تن فروشی، تجاوز جنسی بالای زنان حتی طفل دختران، ازدواج های دختران زیر سن و غیره اعمال زجر دهنده در گوشه گوشه کشور رخ می دهد. بناءً برای اعاده حقوق حقه زنان و تساوی حقوق آنها با مردان راه دور و پر از مشکلات در پیش است.

علاوتاً با وجود این که در برخی کشورها «روز جهانی زن، بر بنیاد اصل سیاسی و زمینه حقوق بشری که توسط سازمان ملل متحد تعین شده، با قدرت اجرأ می شود و آگاهی سیاسی و اجتماعی امیدوارکننده یی از مبارزات زنان در سراسر جهان به ارمغان می آورد، اما متأسفانه در برخی کشورها روز جهانی زن رنگ و بوی سیاسی خود را از دست داده و تبدیل به مناسبتی برای مردان شده تا عشق خود را به زنان بیان کنند و آمیزه یی از روز مادر و روز والنتین شده است.»(۹)

با حرمت، زمان هوتک

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

۱ــ آفرینندگان جهان نو، لوئیس آنتر مایر، ترجمهٔ گروه مترجمان ــ‌ منصوره راعی،۱۳۷۲، تهران.

۲ــ روز جهانی زن، ویکی پدیا (دانشنامهٔ آزاد).

۳ــ هشت مارچ، دانشنامهٔ آریانا.

۴ــ آفرینندگان جهان نو، لوئیس آنتر مایر، ترجمهٔ گروه مترجمان ــ منصوره راعی، ۱۳۷۲، تهران.

۵ــ همان جا.

۶ــ همان جا.

۷ــ برداشت آزاد از دانشنامهٔ آریانا ـــ هشت مارچ.

۸ــ ویکی پدیا (دانشنامهٔ آزاد).

۹ــ همان جا.

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org