سه شنبه، ۱۴ جولای ۲۰۰۹

"افغانستان را خرها رهبری می کنند"

Afghanistan: Led by donkeys

The Guardian, Friday 10 July 2009

گفتن اینکه، سربازان بریتانیایی بی مؤجب در افغانستان کشته می شوند، ناسپاسی است، به ویژه برای خانواده های که بیمِ از دست دادنِ عزیزان شان بر سراسر زندگی شان سایه افگنده است. نِک کِلِگ (Nick Clegg) حق داشت خویشتن داری حزبی را کنار بگذارد و آنچه را در افغانستان جریان دارد مورد سوال قرار دهد. سزاوار نیست که باب اینزورث (Bob Ainsworth)، وزیر دفاع بریتانیا، با گفتن اینکه راهِ پیشِ رو دشوار و خطرناک خواهد بود، ادای چرچیل را در آورد و از مردم بخواهد شکیبا باشند. وظیفه دولت تعیین هدف و تدوین استراتیژی جهت تحقق آن اهداف است. بریتانیا در مورد افغانستان اهداف و استراتیژی لازم را ندارد. شمارش معکوسِ صبر و شکیبایی مردم آغاز گردیده است.

سربازان بریتانیایی در هلمند برای فراهم کردن شرایط انتخاباتِ افغانستان جان شان را ازدست میدهند. اگر معجزه ای رخ ندهد، این انتخابات آغاز حاکمیتِ چهار سالِ دیگرِ رژیم فاسد مواد مخدر به رهبری حامد کرزی خواهد بود، که همه، حتی باراک اوباما، نا امیدی شان را از این حکومت پنهان نمی کنند. حتی فرمانده ایالات متحده در دو ولایت ورودی به کابل سرخوردگی خودرا با هشدار در مورد انتخاب مجدد آقای کرزی که باعث برانگیختن واکنش خشونت بار از طرف افغان های که خواستار حکومتی هستند که مورد اعتماد شان باشد اظهار میکند. دگروال دیوید هایت (David Haight) اینطور موجز بیان کرد: "چهار سال دیگر این چرند؟".

او تنها نیست. ایالات متحده مستمر به کابل پیام می دهد که روند انتخابات را حمایت می کند نه فرد خاصی را. آقای کرزی را، کسانیکه به دلالان قدرت قبایل گفته اند که او مهره واشنگتن بود، ناراحت ساخته است. اما همچنان از پیروزی خود مطمین است و حتی در دور نخست پیروزِ میدان خواهد بود. کرزی باید از پیروزی مطمین باشد چون طرفداران خودرا در کمیسیون انتخابات گماشته است. سوال اینجاست که آیا رای دهندگان افغان به رویارویی روسای طایفه و قبیلهء خود میروند تا مانع انتخاب مجدد کرزی شوند.

اشرف غنی، وزیر مالیه پیشین که جانشینِ احتمالی کوفی عنان دبیر کل سازمان ملل متحد خوانده میشد، چشم به معجزه دوخته است. اشرف غنی یکی از چهل و یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری است؛ رقیب مبارزاتی با شهرتِ زیاد. اشرف غنی با داشتن استراتژی قابل اعتماد، نه تنها ارایه پیشنهاد ِآتش بس سه ساله با طالبان برای ختم جنگ بلکه برنامه دولت سازی افغانستان، جایگاه ممتاز دارد. او که برای پیشبرد کمپاین انتخاباتی هلیکوپتر در اختیار ندارد، از تأمین امنیت توسط نهادهای حکومتی برخوردار نیست و دسترسی محدود به رسانه ای کشور دارد، آیا می تواند با رای دهندگان ارتباط برقرار کند؟ روشن نیست که ایا آو می تواند، اگرچه تعداد نامزد های شورا های ولایتی ـ که تعداد شان به ۳۳۰۰ نفر میرسد، نشان از تعاملی حساس دارد. کاندیداهای از جمله غنی درنده ماهی نیستند، با انکه در یک مخزن پر از کوسه شنا می کنند.

این انتخابات فراتر از شخصیتهاست. تلاش های نظامی به هدر خواهد رفت اگر نیروهای ایالات متحده و بریتانیا نتوانند مردم را قانع بسازند که دست آوردهای نظامی منجر به حاکمیت بهتر خواهد شد. دست آوردهای نیروهای نظامی چیزی جز تصرف صحرای بی آب و علفی که در آن ایستاده اند نخواهد بود. و طالبان به سادگی از لوگر و وردک، که نیروهای ایالات متحده حضوردارند، غیب خواهند شدند و از غزنی سر برون می کنند. هزینه جنگ طالبان از درآمد مواد مخدر تأمین میگردد. اگر درآمد سرانه روستایی از ۱ دالر به ۴ دالر افزایش یابد، تولید تریاک سود آوری نخواهد داشت. این فقط یک اقدام است. چگونگی امنیت، تولید خشخاش و حاکمیت درهم تنیده است.

بهتر است بپذیریم، اوضاع جاری حکایت از آن دارد که ما جنگ را می بازیم، نه تنها به دلیل آنکه طالبان انعطاف زیاد بروز میدهند، و نه اینکه مردم بی ثباتی ایکه کرزی و خانواده اش می آفرینند، می پسندند. ما جنگ را با وجود هزینه ماهانه ۲۰ میلیارد دالری عملیات نظامی نیروهای ائتلاف ـ بعد از هشت سال جنگ دردناک و خونین ـ به علت عدم استراتیژی سیاسی برای رسیدن به اهداف اعلان شده می بازیم. افغانستان تنها کشوری نیست که حکومت آن ناکام میگردد. حکومت های متواتر بریتانیا در ابتذال غرق هستند نیروهایش را قربانی می کند.

 

متن انگلیسی

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org