يادداشت مــــــدير مسوؤل مجلهء بانو
ناشر انديشه های زنان افغانستان در اروپا
از شماره بيست و نهم سال چهاردهم
ناهيد صديق علومی
چرا انديشه ورزی را عنوان نموده ايم!
يکتن از فعالان دفاع از حقوق زنان افغانستان در يک نشست دوستانه در رابطه به عنوان مجله بانو که چرا آن را "ناشر انديشه های زنان افغانستان در اروپا" نام گذاشته ايم، مکث نمود.
در اين تبادل نظر ايشان ابراز تشويش و پرسش نمودند که هنوز نمیتواند قناعت کند که زنان افغانستان دارای "انديشه" و شاخصهای "انديشه ورزی" اند. زيرا برداشت وی از "انديشه" همانا ديدگاههای انديشه يی ايست که هنوز در افغانستان نضج نيافته است. پاسخ ما در آن مقطع چنين بود:
هدف ما از عنوان نمودن "انديشه" و "انديشه ورزی زنان افغانستان" همانا خرد ورزی وخرد گرايی آنان است که از دهه ها بدينسو ما شاهد آنيم که زنان افغانستان نه تنها مبارزه داد خواهانه و حق طلبانه را دوشادوش مردان به پيش برده اند، بل در پايه گذاری "انديشه های پيشرو عصر ما" نقش برجسته و ماندگار داشته اند.
اما با اندک تعمق در پروسه های انديشه يی دريافتيم که از گذشته های دور تا کنون در افغانستان بنا بر فقدان يک جريان روشنگرانه که با معيارهای روشنگری معاصر همگام باشد، حرف دوست ما بعيد از حقيقت هم نمی باشد، زيرا ما تا کنون نتوانسته ايم به احساسات قومی، تمايلات زبانی و سياسی و جنسی خود فايق آييم، چه رسد به آنکه جايگاه و بستر توليد انديشه های پيشرونده را تدوين نمایيم. فقدان چنين زمينه باعث شده است که نه تنها زنان بل مردان افغانستان هم از توليد انديشه به دور مانند.
مبرهن است که يکی از وظايف و شاخص های اصلی زنان و مردان همين انديشه ورزی، تفکر و توليد انديشه است که به ويژه زنان افغانستان کمتر به آن نايل آمده اند. اما اين همه بدان معنا نيست که زن افغانستان را از انديشه ورزی و توليد انديشه به دور نگه داريم. زيرا تا زمانی که زنان به اين مأمول بزرگ و اساسی نه انديشند (انديشيدن برای انديشه) را تمرين نه کنند، رهايی شان از قيد و بند مناسبات فرتوت قرون وسطايی نه تنها دشوار بل نا ممکن است.
با آنکه افغانستان در برهه های مختلف تاريخی، شاهد جنگها و دشواری های بزرگی بوده و اين وضع ساختارهای اجتماعی و سياسی را به شدت لطمه زده است. ولی خرد و خرد ورزی در مقطع های از تاريخ توانسته است راه های حلی برای عبور از اين وضعيت را پيشکش دارد.
لغو پادشاهی مطلقه و به ميان آمدن قوای ثلاثه در ساختار دولت، طرحهای اصلاحی دوران شاه امان الله، زمينه سازی برای دسترسی زنان به آموزش و پرورش و تداوم آن طرح، مسأله تساوی حقوق ميان مردان و زنان در مرحله حاکميت دموکراتيک و ارتقای نقش زنان در حيات سياسی و اجتماعی فعاليت هاي بودند که زير نام جريان روشنفکری در افغانستان شکل گرفت و زمينه ساز تحولات کنونی در عرصه انديشه ورزی زنان افغانستان ميباشد. اما انارشی مجاهدين و اليگارشی طالبان يکبار ديگر همه دستاوردهای دموکراتيک منجمله حقوق و آزادی زنان را پايمال و استبداد و وحشت طالبانی سايه بر همه گسترانيد و نه تنها در عرصه تفکر و انديشه، همچنان حقوق و آزادی های زنان مصايب بيشماری را به ميان آورد و کشور را به قهقرا کشانيد.
پس از فروپاشی حاکميت طالبان و باز شدن دريچه جديد بسوی ارزشهای نوين و جهانشمول مسأله حقوق و آزادی های زنان و هم انديشه ورزی زنان بيشتر از پيش شکل و مايه گرفت. اگر بينا بنگريم در وضعيت کنونی افغانستان نظر به هر عصر و زمان ديگر انديشه ورزی و خرد گرايی در ميان روشنفکران به ويژه زنان افغانستان رو به قوام و تکامل است. امروزه زنان افغانستان در داخل و خارج از کشور با ديدگاههای ملهم از خرد و انديشه گامهای انديشه ورزی را استوار بر مي دارند.
بنا بر دلايل ياد شده حق خواهيم داشت تا زنان افغانستان در اروپا را فرا بخوانيم که با گزينش اين عنوان به سمت خرد ورزی و خرد گرايی گامهای خود را همگام جامعه جهانی ساخته و نشان دهند که زن افغانستان همان طوری که از سده ها بدينسو در نهضت آزادي خواهی پيشگام بوده اند در عرصه انديشه هم ميتوانند جايگاه مستحکمی را احراز نمايند.
انديشيدن از ديدگاه فردوسی و مولانا:
انديشيدن، تفکر و خرد ورزی ويژه خاص زمان و حرکت است، تمايز کلی انديشيدن همان خرد ورزی و تفکر است که وجه تمايز و فاصل ميان انسان و حيوان همين انديشدن و تفکر ميباشد.
فردوسی بزرگ گفته است:
توانا بود هرکه دانا بود
ز دانش دل پير برنا بود
همچنان مولانا بلخی هستی حقيقی انسان را همان "انديشه" و خرد او می داند و توصيف فردوسی را به بيان ديگری مطرح میکند:
ای بردار تو همه انديشه ای
مابقی خود استخوان و ريشه ای
مولانا در اين بيت کوتاه همه يی آنچه را بيان داشته است که متفکران و فلاسفه جهان در چندين کتاب به تفصيل گفته اند. اما خطاب مولانا به "برادر" نظر به اوضاع دوران مولانا دربر گيرنده زنان و مردان است، واضحست که انديشه به وسيله انديشمندان ميتواند پله های تکامل خود را به پيمايد. زنان افغانستان جزء انديشمندانی خواهند بود که در اين پروسه عظيم گامهای برداشته اند و در آينده آنرا غنا خواهند بخشيد.
يک نگاه فشرده به تاريخچه روشنگری، روشنفکری و انديشه ورزی زنان:
مسأله روشنگری از نگاه تاريخی بر ميگردد به رويداد های اجتماعی قرن هجدهم فرانسه که در آن گروههای اجتماعی تازه پا به عرصه وجود گذاشته بود و انسان در عالم ديگری سوای مذهب گام نهاده بود. نقش آفرينی در اين تب و تاب و تحولات اجتماعی و سياسی تنها رسالت مردان نبود، بل زنان نيز اين بار سنگين را به دوش کشيدند.
زنان که درعصر روشنگری همپای مردان درت وليد سهم مشترک داشتند، ناگذير که درگير سياست های اعتراضی عليه حکومت برای کاهش فشارهای اجتماعی، اضافه کردن دستمزد، تقليل ساعات کار و ساير تأمينات اجتماعی شدند.
سهم متبارز زنان در جنبش های آزادي بخش ملی، منزلت آنان را همسان با مردان برجسته ساخت.
همان طوری که هدف روشنگری آراسته ساختن جهان با زيور خرد و آگاهی و از ميان بردن جهل و خرافات است، پس همين گامهايی که زنان افغانستان در آراستن صفحه های مجله بانو و يا در هر يک از رسانه ها و نشرات روشنگرانه می پردارند خود جزء پروسه روشنگری ايست، به يقين ميتوانيم اذعان داريم که روشنگری بدون انديشه ورزی و خرد گرايی مفهوم نا تکميل است.
روشن انديشی در واقع واکنشی در برابر تحجر، بنياد گرايی و افراطيت است.
روشنگری در حقيقت خروج آدمی از نا بالغی به توانايی و به کار بردن فهم و دانش است.
کار روشنگرانه ما در مجله بانو ما را بسوی انديشه ورزی، خرد گرايی و هدفمندی ما می کشاند!
هنگامی که زنان از خواب بیدار میشوند، کوه ها به حرکت در میایند. هنگامی که زنان به پا می خیزند، جهان نیز به پا می خیزد!
لُطفاً روی تصویر فشار وارد نمایید
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat