ا . م . شیری

 

دهم مهرماه بر همگان خجسته باد!

 

ا. م. شیری

۱۰ مهر- میزان ۱۳۹۳

 

ماه مهر، ماه آغازین پائیز همواره ماه جمع بندی و نتیجه گیری از حاصل کار و زحمت فصلهای بهار و تابستان، ماه خیر و برکت، ماه جشن و سرور برای ایرانیان بوده است. روز اول مهر، روز آغاز سال تحصیلی، روز علم دانش است و یادآور جشن باستانی مهرگان، جشن طرد کینه و کدورت، مروج مهر و محبت. مهر ماه دل انگیز ایرانیان در روز دهم مهر در تاریخ نزدیک ایران نیز جایگاه ویژه ای دارد. این روز یادآور بنیانگذاری حزب توده ایران است.

حزب توده ایران، یگانه وارث حزب کمونیست ایران، بانی، نماینده و مروج ایدئولوژی و جهان بینی علمی مارکسیسم- لنینیسم، علم مبارزه طبقاتی، علم رهائی طبقه کارگر و بطور کلی همه اقشار زحمتکش و فروشنده نیروی کار از قیود استثمار و بردگی در ایران بود و در راه نشر و توسعه آن از هیچ کوششی فروگذاری نکرد.

نشر گسترده ایدئولوژی و جهان بینی علمی مارکسیسم- لنینیسم بواسطه حزب توده ایران چنان جذابیت فراگیری یافت که بجرأت می توان گفت که کمتر شخصیت سیاسی، علمی، ادبی، فرهنگی، هنری ایران را در دوره پس از بنیانگذاری این حزب می توان سراغ داشت که سری به مکتب آن نزده باشد.

حزب توده ایران بدرازای تاریخ خود سیاستمداران، فیلسوفان، دانشمندان و قهرمانان کم نظیری تقدیم جنبش کمونیستی کشور نموده و مبارزان قهرمان حزب به اسطوره تاریخ مبارزه طبقاتی در ایران بدل شده اند.

مبارزه طبقاتی و فعالیت تبلیغی و ترویجی حزب توده ایران بویژه در سالهای آغازین بنیانگذاری آن بقدری علمی، مدلل و مستند بود که تکان شدیدی به جامعه سیاسی کشور داد و تمامی شخصیتها و جریانهای سیاسی، از چپ ترین طیف جریانهای عدالتخواه تا افراطی ترین نیروهای طیف «راست» را به آموزش و خودسازی وادار نمود. طیف نیروهای چپ ظاهرا با هدف تعمیق و غنای علم رهایی طبقه کارگر، تکامل پویای آن و رقابت با حزب توده ایران مجبور به خودآموزی شدند که البته، اغلب هیچ طرفی نبستند و نیروهای طیف راست برای مقابله با حزب توده ایران و دشمنی با استقلال طلبی، آزادیخواهی و عدالت اجتماعی، ناچارا به خودآموزی روی آوردند. بدین ترتیب، چنین می پندارم که همه جریانهای سیاسی اعم از چپ تا راست، آموخته هایشان را مدیون حزب توده ایران هستند و خود، مسئول نیاموخته ها و ندانسته های خویشند.

سراسر تاریخ موجودیت حزب توده ایران با کینه و دشمنی پایان ناپذیر طبقات بالا دست، سرکوب و زندان و کشتار اعضاء و فعالین حزب از سوی رژیمهای سلطنتی و اسلامی حاکم بر کشور همراه بود. حزب توده ایران منهای یک دوره بسیار کوتاه، هیچگاه مجاز به فعالیت آزاد نبود و به همین سبب، چندین قرن زندان و شکنجه در پرونده خود دارد. اگر رژیم شاه، بویژه بعد از کوتای آمریکائی- انگلیسی ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ با تعقیب و کشتار اعضاء و فعالین حزب، ضربات هولناکی بر پیکر حزب توده ایران وارد آورد، رژیم جمهوری اسلامی بطرز فجیعی «سر» این حزب را برید و موجبات جدایی و انفکاک امروزی قسمتهای مختلف پیکر بی سر حزب را چنانکه شاهدیم، فراهم ساخت.

بموازات تعقیب و سرکوبی مستمر حزب توده ایران بواسطه رژیمهای حاکم کشور، بنظر می رسد علل و عوامل دیگری، از جمله، روحیه فرقه گرائی، خودبزرگ بینی و غرور احتمالا ناشی از توان و پتانسیل بزرگ سیاسی، نظری، ایدئولوژیک و تشکیلاتی حاکم بر حزب توده ایران، موجب هر چه کوچک و کوچکتر شدن این حزب بصورت امروزی درآمدن نقش جدی داشت.

این نیز ناگفته نماند که مخالفان و دشمنان عدالت اجتماعی، بویژه، چپنمایان و چپهای بریده، ایرادات فراوانی را به حزب توده ایران وارد می دانند و در مواردی هم وارد است. اما پرسیدن لازم است: اولا- «ناکرده گنه در این جهان کیست؟ بگو»! و ثانیا- این منتقدان باید یک محک و معیار، یا وسیله و ابزار همه شمول برای سنجش و اندازه گیری ایرادات و انتقادات نشان دهند تا معلوم شود که خود «چند مرده حلاجند» و خطا و اشتباه کدام جریان سیاسی بسی سنگین و در حد خیانت نابخشودنی بوده است.

در رابطه با خطاهای حزب توده ایران، بی شک می توان گفت، که عدم مرزبندی روشن و قاطع در مقابل قلع و قمع و قتل ضد علمی دمکراسی پرولتری بواسطه رویزیونیستهای خروشچوفی در اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی و جایگزینی با «دولت تمام خلقی» که زمینه تمام فجایع امروزی نه تنها همه خلقهای کشور شهید اتحاد شوروی، بلکه، سراسر جهان را فراهم ساخت، یکی از خطاها و اشتباهات فاحش حزب توده ایران بود.

این واقعیت را که خروشچوف، این دلقک ابن الوقت با جعل عمدی و هدفمندانه افسانه «کیش شخصیت استالین»، ارتجاع و امپریالیسم جهانی را از صرف میلیاردها دلار آمریکایی- صهیونیستی برای تخریب سیمای انسانی عدالت اجتماعی و اولین معمار آن در تاریخ- یوسف ویساریونویچ استالین معاف نمود، به ریشه پوسیده بربریت ارتجاع و امپریالیسم جهانی آب حیات مجدد پاشید و زمینه فوق العاده مساعدی برای فعالیت ضدانقلاب داخلی و جهانی و به تبع آن، موجبات تخریب بعدی اولین تجربه عدالت اجتماعی- خواست و آرزوی ازلی و ابدی بشر را فراهم آورد، متاسفانه حزب توده ایران مورد تجزیه و تحلیل علمی قرار نداد.

در همه حال، باید این واقعیت تلخ را همواره مد نظر داشت، که اگر استالین ستیزی بلاواقفه و کینه نفرت پایان ناپذیر ارتجاع و امپریالیسم جهانی نسبت به استالین، این یگانه تاریخ که استثمار و بهره کشی فرد از فرد را، مالکیت خصوصی بر ابزار تولید و زمین را برای اولین بار در تاریخ بشر برانداخت، کلمه رمز ستیز با سوسیالیسم واقعا موجود و عدالت اجتماعی، بطور کلی بوده و هست، «توده ای ستیزی» نیز در بعد ملی ایران همواره اسم رمز کارزار علیه استقلال طلبی، آزادیخواهی و عدالت اجتماعی در کشور بوده و همچنان نیز بقوت خود باقیست.

گذشته از اینها، مهم این است که روز دهم مهر، تنها روز ویژه انتقادها از حزب توده ایران و برشماری علل و عوامل تخریب سوسیالیسم واقعا موجود و قتل فجیع اتحاد شوروی بدست ضد انقلاب داخلی در همدستی و همبستگی تنگاتنگ سیاسی، تشکیلاتی، تبلیغاتی و مالی ضد انقلاب جهانی نیست، بلکه، روز بنیانگذاری حزب توده ایران است. سالگشت این روز تاریخی بر همگان، بویژه رفقای حزبی خجسته باد!

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org