چرا کاخ سفيد حقيقت را نميپذيرد ؟
)شبنم بهاري)
دولت ايالات متحده با ورود به عراق مشقتي شديد را براي پاسخ به نوعي كنجكاوي به جان خريد . آغاز جنگ عراق به دولت واشنگتن آموخت چگونه «ناتواني ثابت ميشود.»
اين كنجكاوي نه تنها درس بزرگ ناتواني را به دولتمردان كاخ سفيد آموخت بلكه آنان را مجبور ساخت «فرار از بحران» را نيز تجربه كنند .تمامي سياستمداران آمريكايي در اين اشتباه هولناك سهيم هستند؛ ليبرال يا محافظه كار ، جمهوريخواه يا دمكرات، حاميان يا منتقدان آغاز اين جنگ همگي در شكل گيري اين اشتباه و ادامه آن به يك اندازه مقصرند.
چه آنهايي كه تصميم به آغاز اين جنگ گرفتند و چه آنهايي كه براي پيشبرد آن چاره انديشي نكردند، همگي در كشاندن پاي آمريكا به كارزار عراق و آن همه اشتباه و سوء مديريت كه اكنون نيز ادامه دارد، مقصرند .شايد اين افراد مايل باشند بار ديگر چگونگي مواجهه با اين مشكلات را به كنگره بكشانند اما تا زماني كه مفروض لزوم ادامه جنگ در عراق باشد، ميتوان پيشبيني كرد تمامي اين اشتباهات تكرار خواهند شد .
شايد يكي از مهمترين عوامل به وجود آمده در بروز حماقت عراق بزرگنمايي توانايي ها و امكانات عراق زمان صدام بود. اينكه صدام داراي ارتشي قدرتمند است و اينكه اين كشور از يك بخش خصوصي بسيار منسجم برخوردار است دو پيش فرض اصلي براي طراحي حمله به اين كشور و پيشبيني تبعات بعدي آن بود كه هر دوي آنها اشتباه از آب درآمد.
چهار سال پيش، پل ولفوويتس معاون وقت پنتاگون به نمايندگان سنا گفت: «ما به راستي با كشوري روبرو هستيم كه مي تواند بخوبي هزينه بازسازي خود را تامين نمايد .«يك ماه بعد دونالد رامسفلد وزير دفاع امريكا گفت :« اساساً ويراني چنداني براي بازسازي برجاي نمانده است .«آميزهاي از سالها ظلم، ديكتاتوري فاسد و تحريم هاي بينالمللي آسيبهايي جدي به زيرساختهاي عراق بويژه در بخش عمومي وارد كرده بود.
از سوي ديگر تجربه نيجريه و ونزوئلا ثابت كرده بود كشورهاي توسعه نيافته داراي منابع عظيم نفت، عموما در بخش عمومي با مشكلات بسياري مواجه هستند، سازمانهاي ضعيفي دارند، از زيرساختهاي فرسوده رنج ميبرند و تقريبا از اقتصادي فلج بدون تكيه بر نفت برخوردار هستند.
اين شرايط دراين كشورها به وجود ديكتاتوري همچون صدام و يا تحريم بينالمللي نياز ندارد بلكه واقعيتي است كه تقريبا عموميت دارد .بنابراين تصور اين بود كه عراق با تكيه بر منابع و زيرساختهاي خود، خواهد توانست به سرعت خود را پيدا كند، ارتش اين كشور به سرعت توانايي اداره امور را به دست خواهد آورد، اراده سياسي واحد در اين كشور ايجاد خواهد شد و اقشار مختلف عراق براي بازسازي كشورشان متحد ميشوند .اما واقعيت اين است كه نه تنها تمامي اين پيشفرضها اشتباه بوده است بلكه دولت عراق بواسطه چهارسال سال اشغال كشور ضعيف تر و آسيبپذيرتر نيز شده است.
همه ما درباره قدرت آمريكا نيز فريب خورديم. اشتباهي كه از دسترسي بي حد و حصر دولت به پول، دراختيار داشتن پيشرفتهترين فناوريها، وجود بهترين سيستم اداري و هدايت توسط آموزشديدهها در بهترين نظام دانشگاهي دنيا ناشي ميشد .اما گذشت زمان نشان داد اين همه حتي براي مقابله و پاسخ مناسب به طوفان كاترينا درآمريكا نيز كافي نبود چه رسد به بازسازي عراق .كشوري كه بودجه دفاعي آن از مجموع بودجه نظامي پانزده كشور بزرگ دنيا بيشتر است نتوانست در روند بازسازي عراق حتي با آشوب طلبي مبارزين پراكنده در اين كشور مقابله كند .اما واقعيت همان جمله معروف جنرال ديويد پترائوس فرمانده نيروهاي امريكايي در عراق است : مشكل عراق راه حل نظامي ندارد .
متاسفانه دولتي با اين امكانات حتي نتوانسته است براي حل بحران ناامني در عراق راه حلي ديپلماتيك بيابد و حتي حاضر نيست با كشورهاي موثر در اين عرصه همچون ايران مذاكره كند . مشاهده اين موارد بايد همه ما را زماني كه رهبران امريكا از تبيين راهبردهايي مبتني بر ملت سازي و گسترش دمكراسي براي حل بحران عراق سخن مي گويند به تفكر بيشتري وادار كند .كار با دولتهاي خارجي هيچگاه آسان نيست. كشورهاي خارجي منافع و ديدگاههاي متفاوتي دارند كه مطابقت با آنها دشوار است .اين موضوع در مورد آمريكا نمود بيشتري دارد. در واقع كشورهاي ديگر به سختي منافع مشترك با منافع آمريكا بويژه در 6 سال گذشته يافتهاند آنگونه كه تمامي تلاش كاخ سفيد براي بينالمللي نشان دادن اين جنگ نتوانست اين واقعيت را كتمان كند كه «جنگ عراق جنگ امريكا» است و نه جنگ جامعه بينالملل؛ زيرا نه تنها هزينه اين جنگ را ايالات متحده به تنهايي به دوش ميكشد بلكه امروز كمتر كشوري حاضر است به كاخ سفيد براي رهايي از اين كارزار كمك كند.
به بيان ديگر بيعلاقگي واشنگتن به تمرين ديپلماسي براي پاسخ به مشكلات، راه را براي هرگونه مشاركت بينالمللي ناهموار ساخته است.
سال گذشته با شدت گرفتن ناآراميها در بغداد، دو تن از مشاوران جرج بوش در كاخ سفيد، رئيسجمهور آمريكا را قانع كردند .كه با طرح ساده افزايش نيروها در بغداد و حومه آن و مناطق سنينشين الانبار عراق ميتوان امنيت و آرامش را به عراق بازگرداند و آنچه «پيروزي نظامي» خوانده ميشود را كسب كرد.
سه ماه بعد ازين مشورت ، گزارش بيكر- هميلتون كه در گروه مطالعه عراق تنظيم شده بود، منتشر شد.
در اين گزارش برخلاف نظر مشاوران بوش توصيه شده بود كه اولاً نيروهاي نظامي آمريكا به سوق الجيشي دايمي ا ش در عراق بازگردند ثانياً مسئله فلسطين در اولويت قرار گيرد و بالاخره اينكه با ايران و سوريه مذاكره شود .جرج بوش بهرغم همه نظرات كارشناسي، توصيههاي گزارش بيكر- هميلتون را نپذيرفت و در عوض فرمان افزايش تعداد نيروهاي آمريكايي در عراق را صادر كرد.
بر اساس دكترين جديد نظامي بايد 500/21 نفر به تعداد 132000 سرباز آمريكايي در عراق افزوده ميشد. همچنين بر اساس اين طرح، بغداد به نو بخش تقسيم شد و بيست وهفت پايگاه نظامي و امنيتي مركب از نيروهاي آمريكايي و ارتش و پوليس عراق تأمين امنيت در بغداد و حومه را بر عهده گرفتند.
گرچه از شروع اين طرح ، نشانههاي اندكي از بهبود شرايط امنيتي در بغداد نمايان شد، اما گويا تروريستها خود را براي انطباق با شرايط جديد آماده ميكردند؛ چنانكه از دماه حوت ، عمليات تروريستي و ناآرامي بيسابقه در بغداد رو به افزايش نهاد .رشد عمليات تروريستي در بغداد، شدت تخريب و وسعت تلفات حيرتانگيز بوده است .انفجار پل تاريخي بغداد، انفجار در پارلمان عراق در منطقه بهشدت محافظت شده عراق، و درانفجار ديگر بالغ بر 200 نفر كشته شدند. حاكي از شكست مطلق طرح امنيتي بغداد است .
بر اساس آمار دولت عراق تعداد كشتههاي مردم عادي در ماه دلو ، 1645 نفر و درماه حوت 1861 نفر بوده است. تعداد كشتههاي سربازان خارجي نيز به رقم 73 نفر رسيده كه 65 نفر از آنان آمريكايي بودهاند و اين غير از آمار عظيم آوارگان عراقي است كه خانه و كاشانه خود را فقط براي زنده ماندن رها كردهاند.
وضعيت عراق بهگونهاي است كه از يك طرف آمريكا را از يك «قدرت نظامي» به معني توانايي نظامي براي ايجاد ثبات و امنيت و حكومت قانون و تاسيس دولت به يك «قدرت تخريب» تنزل داده است.
از طرف ديگر سياستها و رفتارهاي متناقض و ناپخته دولت آمريكا منجر به آن شده است كه به گفته تحليلگران ديگر كسي نه از آمريكا ميترسد و نه كسي به آمريكا احترام ميگذارد.
در حالي كه كنگره آمريكا بر بازگرداندن و حفظ نيروهايش در عراق رأي ميدهد، در اين سوي دنيا اجلاسي با حضور آمريكا و همسايگان عراق تشكيل ميشود تا امنيت را به اين كشور برگردانند.
آنچه كه بايد زمينه صلح را فراهم آورد و تمام تحليلگران هم بدان معتقدند خروج نيروهاي آمريكايي است از خاك عراق و با تصميم اخير كنگره آمريكا، مسلم است نه بيانيه پاياني شرمالشيخ و نه شعارهاي تبليغاتي ايالات متحده هيچكدام نميتوانند ضامن امنيت عراق باشند در حالي كه دولت آمريكا آشكارا از گروهكهاي تروريستي مستقر در عراق حمايت ميكند و دولت نوري مالكي هم كاملاً به اين امر وقوف دارد اما تداوم فعاليت اين گروه ها نشان ميدهد كه آمريكا فقط بر اساس منافع خود و تحت فرمانهاي كاخ سفيد تركتازي ميكند و تشكيل اجلاسهايي از قبيل شرمالشيخ نميتواند مشكلگشا باشد.
همچنان ناكامي طرحهاي مختلف آمريكاييها براي خروج از عراق و بازگرداندن آرامش به اين كشور نه تنها بهانهاي دائمي در اختيار دموكراتها قرار داده تا با تمام توان خود سياست خارجي كاخ سفيد را هدف بگيرند، بلكه به تدريج دوستان و همراهان بوش را هم از گرد او پراكنده ميكند. در چنين بستري است كه يك عضو بلندپايه از فركسيون جمهوريخواهان در مجلس نمايندگان آمريكا به رئيسجمهوري هشدار داد كه براي عملي كردن طرحهاي خود و به نتيجه رساندن آنها تنها تا پاييز فرصت دارد.
جان بوهنر نماينده جمهوريخواه ايالت اوهايو و از رهبران اين فركسيون در سخنان خود با تاكيد بر اينكه اگر طرحهاي رئيسجمهوري تا پاييز به نتيجهاي قطعي و مطلوب منتهي نشود آنگاه كنگره در جستوجوي راهحلي ديگر برخواهد آمد، افزود: سياستهاي جديد رئيسجمهوري تا حدي جزئي وضعيت را بهبود بخشيده است اما اين ميزان موفقيت قطعا كافي نيست .بوهنر كه عملا رهبري فراكسيون اقليت جمهوريخواه در مجلس نمايندگان را برعهده دارد، در همان حال كه ميكوشيد از انتقاد صريح از سياستهاي دولت خودداري كند، افزود: بايد دولت عراق را وادار به تلاش بيشتر كرد. رئيسجمهوري بايد هر طور كه شده آنها را وادار كند تا ماه به ماه گزارش كاملي در مورد عملكرد خود در حوزههاي مختلف ارائه كنند .
بوهنر كه در برنامه فاكسنيوز ساندي با كريس والاس خبرنگار نامآشناي آمريكايي گفتوگو ميكرد، در مورد پيشبيني خود از كاركرد طرح بوش گفت: ظرف 3 تا 4 ماه آينده به برداشتي كلي در مورد نحوه كاركرد اين طرح و موفقيت احتمالي آن دست خواهيم يافت. نشانههاي اوليه يا حداقل آنچه كه تاكنون مشاهده كردهايم حاكي از موفقيت در برخي ابعاد خاص است... اما تا زماني كه بتوان نتايج قطعي را بررسي كرد يعني ماههاي سپتامبر و اكتبر، هنوز فاصله داريم.
در آن زمان است كه اگر نتيجه مناسبي را مشاهده نكرديم بايد يا خود طرحي ارائه كنيم و يا از كاخ سفيد بخواهيم كه طرح B خود را ارائه كند . سخنان اين عضو بلندپايه اردوگاه جمهوريخواهان در حالي بيان ميشود كه بوش هماكنون خود را درگير منازعهاي ظاهرآ پاياننيافتني با دموكراتها بر سر عراق و زمان خروج از اين كشور ميبيند. دموكراتها در وادار كردن بوش به امضاي طرحي كه ضميمه بودجه 124 ميليارد دالري جنگي آمريكا كرده بودند و به موجب آن رئيسجمهوري را ملزم به پذيرش تعيين زمان خروج نظامي از عراق ميكردند، ناكام ماندند .در همان زمان بوهنر و برخي ديگر از نمايندگان پيشنهاد ميكردند كه به جاي رويارويي با رئيسجمهوري ضربالاجلهايي را براي دولت عراق تعيين كنند كه به موجب آن موظف باشند تا در يك برهه زماني تعيينشده، وظايفي مورد توافق را انجام بدهند.
اين طرح هرچند هرگز مورد توجه قرار نگرفت و دموكراتها ترجيح دادند به تقابلي جدي با كاخ سفيد بروند تا حداقل بوش را مجبور به تحمل بهاي وتوي مصوبات كنگره كنند، اما در همان زمان هم از سوي برخي محافل سياسي به ايجاد شكاف در جبهه جمهوريخواهان تعبير شده و نشانهاي از آن شمرده ميشد كه بخش عمده اين افراد، يا حداقل آنهايي كه بايد در انتخابات آتي مياندورهاي خود را در معرض راي مردم قرار دهند، خود را به تدريج از بوش و همراهان محافظهكارش دور مي كنند.
بوهنر هم عملا از جانب جمهوريخواهاني سخن ميگفت كه بيش از آنكه به وابستگيهاي حزبي بينديشند ظاهرآ در تلاشند تا آينده سياسي خود را نجات دهند. وي به عنوان رهبر فركسيون اقليت در حالي موضوع اولتيماتوم سه تا 4 ماهه به بوش ر ا مطرح ميكند كه رئيسجمهوري آمريكا و جنرال ديويد پترائوس فرمانده ارشد نظاميان آمريكايي در عراق اعلام كردهاند كه امكان بررسي نتايج اين استراتژي، آنهم به صورت اوليه، در روزهاي پاياني سپتامبر امكانپذير است. به باور اين افراد، تنها در ماههاي نخست سال 2008 است كه ميتوان نسبت به موفقيت طرح اظهار نظر كرد.
اين بازي زماني اما ظاهرا براي سياستمداران جمهوريخواهي است كه چندان اميدي به برنامه جديد نظامي آمريكا نداشته و ترجيح ميدهند در عين حفظ تمايز خود با دموكراتها همزمان سرنوشت خود را هم از جمهوريخواهان تا حد امكان جدا كنند. اين رويكرد تنها منحصر به مجلس نمايندگان نشده و برخي از سناتورهاي ارشد اين حزب هم به آن روي خوش نشان دادهاند.
سناتور ريچارد لوگار، از اينديانا، كه از چهرههاي مطرح جمهوريخواهان در سنا و كميته روابط خارجي آن محسوب ميشود در برنامه >ليت اديشن < سيانان با نظرات بوهنر همراهي كرده و ميگويد: فكر ميكنم حق با اوست. به هر حال بايد همه چيز را زير نظر داشت. دولت عراق هم بايد به اين باور برسد كه قرار نيست همه كارها را ما انجام دهيم. گزارشهاي منظم هم ميتواند به اين امر كمك كند.
سناتور كريستوفر داد، از حزب دموكرات، سخنان جمهوريخواهان را نشانه شكلگيري نوعي تفاهم ميان آنها و دموكراتها دانسته و ميگويد: به نظر ميرسد تعداد جمهوريخواهان ناراضي در حال افزايش است. خيليها از رويكرد ثابت و شكستخورده رئيسجمهوري ناراضي هستند و به اين باور رسيدهاند كه بايد كاري كرد . سناتور دموكرات جان ادواردز نامزد حزب دموكرات براي انتخابات رياستجمهوري هم ميگويد:
مردم از ما خواستهاند كه محكم بايستيم و ما به عنوان دموكراتهايي كه راي مردم و پيام آنها را گرفتهايم بايد از حقوق آنان دفاع كنيم . بديهي است در اين راه از همكاري تمام جمهوريخواهاني كه خواستههاي مردم را به خود ترجيح بدهند، استقبال ميكنيم .
آيا اين همراهي ميتواند به تغيير سياستي جدي در قبال عراق منجر شود؟ مخالفان بوش چه از حزب دموكرات و چه جمهوريخواه در اين مورد خوشبين هستند .جدال بر سر زمان خروج از عراق و كشمكشهاي سياسي ميان كنگره و كاخ سفيد در حالي ادامه دارد كه هر روز بر تعداد تلفات سربازان آمريكايي در عراق افزوده ميشود. چند شب قبل انفجار چندين بمب در اطراف جادههاي منتهي به شهر دياله نيز هشت سرباز آمريكايي را به كام مرگ كشاند. انفجار بمبي در مركز يك بازار در پايتخت هم جان هفتاد نفر را گرفت.
وضعيت نابسامان عراق ظاهرآ حتي با طرحهاي امنيتي جديد هم بهبودي نيافته است؛ تنها در طول يك روز 90 عراقي در سراسر اين كشور جان خود را از دست دادهاند. در اين ميان مرگ دوازده پوليس در سامرا از جمله رئيسپوليس، در پي انفجار بمبي در مقر پوليس وخامت اوضاع را نشان ميدهد .مرگبارترين حمله در دياله رخ داده و خودروي حامل شش سرباز و يك خبرنگار آمريكايي منفجر و همگي كشته شدند.
با احتساب حملات تاكنون 3373 نظامي آمريكايي از زمان حمله ايالات متحده به عراق جان خود را از دست دادهاند. در بغداد نيز يك جنرال آمريكايي هشدار داد كه همزمان با افزايش تلاشهاي آمريكا براي اجراي طرح امنيتي در بغداد و ساير شهرهاي اصلي عراق، آمار كشته شدگان نيز در حال افزايش است. جنرال لينچ كه فرماندهي ارتش عراق در جنوب بغداد را برعهده دارد در اينباره گفت: در طول نود روز آينده با افزايش حملات عليه دشمن، ميزان تلفات سربازان آمريكايي نيز افزايش خواهد يافت
استفاده ازمنابع خبري .