Friday 08 June 2007
چرا پاکستان در آتش تنش و تشنج ميسوزد؟
خون ناحق دست از دامن قاتل بر نداشت
ديده باشيد لکه های پيرهن قصاب را
بخش پنجم
تهيه و پژوهش (دوشی چی)
اوضاع بحرانی و سرنوشت مشرف
پرويز مشرف رئيس جمهور پاكستان روزهاي دشواري را ميگذراند. بعضي ميگويند روزهاي دشوار مشرف از همان زماني شروع شد كه هواپيماهاي معروف 11 سپتامبر به برجها ي نيويارک و ساختمان پنتاگون برخورد كرد . از آن زمان به بعد پاكستان موقعيت و جايگاه ويژهاي در محاسبات دولت بوش يافت و به محلي براي رفت و آمد جنرالها و ديپلماتهاي آمريكايي تبديل شد كه با پيشنهاد وام و قرارداد تسليحاتي اجازه استفاده از خاك كشور پاكستان براي عملياتهاي نظاميو يا كنترول مرزي و به دام انداختن طالبان وشبکه تر.ريستي القاعده را ميگرفتند. اما چند ماهي است كه شرايط و بحرانهاي داخلي به سود مشرف پيش نميرود و چند هفتهاي است كه اين بحران به اوج خود رسيدهاست.
اين بحران جديد كه به استناد بعضي گزارشها با چراغ سبز آمريكا به پيش ميرود، از يك ماه پيش و با دستور مشرف براي بركناري افتخار چودري قاضي ديوان عالي پاكستان شروع شد. اين تصميم اعتراضهاي خياباني مردم و وكلا و شخصيتهاي سياسي پاكستان و درگيري و زد و خورد پوليس با اعتراض كنندگان را به دنبال داشت . در خلال اين حوادث، پاكستان روزها و وقايعي را ديد كه در ده سال گذشته آن را فراموش كرده بود. همزمان با اين درگيريها گزارشهايي در رسانههاي غربي منتشر شد و در آن به نقل از ديپلماتها و منابع آگاه آمريكايي آمده بود كه واشنگتن ديگر مشرف را شريك قابل اعتماد و مطمئن و كارآمد خود نميداند و در فكر جانشيني براي اوست .
يكي از اين گزارشها در روزنامه نيويارك تايمز به چاپ رسيد و در آن به نقل از مقامات آمريكايي حتي از جانشين مشرف هم سخن به ميان آمد . به نوشته اين گزارش برنامه واشنگتن اين است كه احسان سالم حيات معاون مشرف درامورنظامي وسوق واداره اردوي پاكستان جانشين مشرف در نيروهاي مسلح شود و محمد ميا سومرو از بانك داران سابق پاكستاني در مقام رياست جمهوري منصوب شود.
بر اساس اين طرح فرمانده ارتش قدرت اصلي را در كشور به دست خواهد داشت و رئيس جمهور جايگاه نمادين دارد . همزمان شدن انتشار اين گزارشها با بحران و درگيريهاي داخلي در پاكستان كه طي آن دهها قاضي و وكيل در كنار مردم عادي توسط پوليس و نيروهاي امنيتي پاكستان مجروح و مضروب شدند، گمانه زنيها درباره پايان كار مشرف را تقويت كرده است .
انگيزه بركناري قاضي ارشد ديوان عالي پاكستان كه جرقه آغاز درگيريهاي داخلي بود، دليل ديگري است براي جدي گرفتن فرضيه بركناري مشرف. قاضي چودري كه يك سال پيش از سوي مشرف به عنوان قاضي والقضات پاكستان منصوب شدهبود، دو ماه پيش در سخنراني گفته بود كه جنرال مشرف نميتواند در پايان دوران رياستجمهورياش در پايان سال جاري ميلادي در عنوان ديگرش يعني فرمانده عمومي اردو باقي بماند .مشرف قصد دارد تا پيش از پايان امسال و با استفاده از قوانين ايالتي و فدرال، براي يك دوره پنج ساله ديگر در سمت رياست جمهوري باقي بماند.
او همچنين سمت فرماندهي عمومي اردو را هم به كسي واگذار نميكند و اين موضوعي است كه با مخالفت و مقاومت جدي رهبران سياسي و جامعه بينالمللي رو به روست . رهبران و فعالان سياسي پاكستان قصد دارند از طريق دادگاه، مشرف را در اين زمينه به چالش بگيرند و تصميم او براي بركناري قاضي والقضات نوعي اقدام پيشگيرانه در برابر اين اقدام مخالفان بود.
كودتاي پرويز مشرف و بركناري نواز شريف در اين كودتا اگر چه با انتقاد ظاهري غرب رو به رو شد، اما در عمل باعث خشنودي غرب شد. به قدرت رسيدن يك جنرال نظاميبا جذبه كه دست كم به زور اسلحه همه مطيع او هستند، در كشوري كه ماهها دچار هرج و مرج بوده و رهبرانش با اتهام فساد رو به رو هستند، آن هم در منطقهاي حساس براي غرب اتفاق خوشحالكنندهاي بود.
حكومت مشرف براي جلوگيري از به قدرت رسيدن نظاميان افراطي طرفدار القاعده و طالبان گزينه مطمئني براي غرب بود .اما اكنون رسانههاي آمريكايي مينويسند كه گروه هاي نظامي افراطي در انتخاباتهاي اخير پاكستان نتايج مطلوبي به دست نياوردهاند و اين موضوع نشان ميدهد كه با رفتن مشرف هم زلزله خاصي در پاكستان روي نخواهد داد . مشرف در سالهاي اخير دراثركمكهاي مالي آمريكا توانست به رشد اقتصادي 6 درصدي دست يابد و همين را ابزاري براي تبليغ سياسي خود قرار دهد. اما اكنون كنگره آمريكا در صدد قطع اين كمكهاست و همين موضع ممكن است سقوط مشرف را تسريع كند.
همچنان پاکستاني ها عليه عزل قاضي والقضات اين
کشور از سوي پرويز مشرف، رييس جمهور پاکستان تظاهرات کردند.
تظاهرکنندگان مقابل ساختمان دادگاه ديوان عالي در
اسلامآباد جمع شده و خواستار استعفاي مشرف شدند
.صدها
نيروي امنيتي ساختماني را
که
دادگاه تعليق قاضي افتخار محمد چودري
(Chaudhry)
در
آن برگزار ميشود، محاصره
کردهاند.يک
روز پيش مقامات حدود 200 تن را در اسلام آباد، راوالپيندي و ديگر
شهرهاي
اسلامآباد براي جلوگيري از تظاهرات دستگير کرده بودند.
اين
قاضي ديوان عالي که
9
مارچ از مقامش عزل شد، متهم است که پسر خود را با وجود بيکفايتي براي
سمتي عالي
در
پوليس پاکستان مورد حمايت قرار داده و بر خلاف قانون از وسايل نقليه و
هواپيما
استفاده کرده است
.اپوزيسيون
اين اتهامات را کذب دانسته و مشرف را متهم ميکنند
که
با اين گام خود سعي در تضعيف قوه قضاييه دارد. او قصد دارد به اين هدف
دست يابد
که
پس از سال 2007 هم رييس اردو پاکستان بماند. رييس جمهور پاکستان براي
اين منظور
بايد قانون اساسي را تغيير دهد.
علاوه بر اين مشرف مشتاق است که يک دوره پنج سال ديگر را رييس جمهور بماند. اين امر ميتواند به مناقشهاي قضايي بينجامد . تاکنون بسياري از قاضيهاي پاکستان در اعتراض به عزل چودري از سمت خود استعفا کردهاند و هزاران تن نيز در سراسر پاکستان تظاهرات کردند. هفتههاست تظاهراتي عليه مشرف جريان دارد که پس از رسيدنش به قدرت در هشت سال پيش شديدترين از نوع خود محسوب ميشود.
يك مقام پاكستاني گفت: دست كم 12 نفر در درگيريهايي كه همچنان در 7 محله مجزا از شهر كراچي ادامه دارند، كشته شدند .اين مقام پاكستاني گفت: در بيشتر مناطق محل وقوع درگيري مجروحان بر كف خيابان افتادهاند و به علت شدت درگيريها آمبولانسها قادر نيستند خود را به آنها برسانند.
به رغم حضور 15هزار نيروي پوليس در سراسر كراچي جمعيت خشمگين يك تانه پوليس و دهها موتر را در سراسر اين شهر به آتش كشيدند . جاويد منير يكي از مقامات پوليس شهر 12 ميليون نفري كراچي درباره اوضاع اين شهر ميگويد: اوضاع بسيار جدي و وخيم است، ما گزارشهاي زيادي را از درگيريهاي مسحانه و شليك گلوله در جاي جاي شهر دريافت كردهايم . به گفته اين مقام امنيتي تاكنون 45 نيز درجريان درگيريهاي كراچي كشته شدهاند .اين درگيريها همزمان با ورود افتخار محمد چودري دادستان پيشين پاكستان، كه توسط پرويز مشرف در ماه مارچ بركنار شد، رخ دادند .اين درگيريها ميان نيروهاي مسلح طرفدار دولت و گروههاي مخالف پرويز مشرف رئيس جمهور پاكستان به وقوع پيوست .
شهر كراچي در واقع چهرهايي ديگر پيدا كرده است . لاري هاي حامل كانتينرخيابانها را بسته اند و مردان مسلح با تفنگچه و تفنگ به جان يكديگر افتاده وموتر ها نيز در آتش خشم مردان مسلح ميسوزند . اين بزرگترين درگيرهايي بوده كه طي دو ماه گذشته در پاكستان رخ داده بود. از دو ماه پيش(9 مارچ) كه مشرف رئيس ديوان عالي پاكستان را بركنار كرد، اعتراضات عليه وي، شدت يافته است .اين درگيريها موجب شد كه افتخار محمد چودري نتواند در آن چه كه بزرگترين تظاهرات ضد دولتي در پاكستان توصيف شده بود، شركت كند. چودري از جمله افراد مخالف دولت مشرف است و خواستار بركناري مشرف از مقام رياست جمهوري پاكستان شده است.
شهر كراچي در پي كشته شدن بيش از 40 نفردرآخرين درگيري به طور كامل تعطيل شد .در پي بزرگترين درگيري سياسي در خيابانهاي شهر تمامي مغازهها و حتي وسايل نقليه عمومي در خيابانها به طور كامل از كار باز ايستادهاند . طي دوروزاخير بيش از 40 نفر بر اثر درگيري در خيابانها جان خود را از دست دادهاند و 150 تن ديگر نيز زخمي شدهاند كه حال چندين نفر از آنها وخيم اعلام شده است .درگيري ها در پاكستان از زماني آغاز شده كه نيروهاي مسلح طرفدار دولت و گروههاي مخالف پرويز مشرف رئيس جمهور پاكستان با يكديگر به جدال پرداختهاند.
بهره برداري پاکستان ازساکنان قبايل
«منطقه قبايلي» جاي مشهوري است ؛ بهويژه زماني كه اختلافات بين پاكستان و افغانستان بالا ميگيرد يا زماني كه نيروهاي آمريكايي و ناتو در تعقيب طالبان در پشت مرزهاي مشترك پاكستان و افغانستان متوقف ميشوند . با اين وجود شايد درباره تاريخ، جغرافيه، نفوس و اهميت اين منطقه در روابط پاكستان و افغانستان كمتر اطلاعي داشته باشيم . منطقه قبايلي كه به اختصار FATA يا «منطقه به لحاظ اداري خودمختار» خوانده ميشود، به وسيله خط ديورند (خط مرزي افغانستان و پاكستان كه هيچگاه مورد قبول افغانستان واقع نشده است) از افغانستان جدا ميشود . به لحاظ جغرافيايي، منطقه قبايلي از غرب با افغانستان همسايه است، از شرق با دو ايالت سرحد و پنجاب پاكستان و از جنوب با ايالت بلوچستان پاكستان هممرز است.
بر اساس آمارهاي سال 2000 ميلادي نفوس اين منطقه 3 ميليون و 341 هزار و 70 نفر است (يعني كمتر از 2 درصد جمعيت پاكستان). اكثر جمعيت اين منطقه روستايي و قبيلهاي هستند و فقط 1/3 درصد آنها در شهر زندگي ميكنند. منطقه قبايلي به هفت ناحيه قبيلهاي تقسيم ميشوند كه عبارتند از: مهمند، باجور، كورم، وركزي، خيبر، وزيرستان جنوبي و وزيرستان شمالي.
اگرچه ساكنان اين منطقه همگي پشتون هستند اما خود به گروههاي قومي كوچكتر تقسيم ميشوند كه با نام همان نواحي قبيلهاي خوانده ميشوند.
اين منطقه بهصورت خودمختار اداره ميشود و اگرچه در خاك پاكستان قرار دارد اما دولت مركزي پاكستان و يا دولتهاي ايالتي حق مداخله در امور داخلي اين منطقه را ندارند .
تا قبل از مداخله آمريكا در افغانستان، منطقه قبايلي فقط در پرتو اختلافات پاكستان و افغانستان بر سر «خط ديورند» مورد توجه قرار ميگرفت اما پس از حمله آمريكا، طالبان در اين منطقه مستقر شدند و از اين زمان به بعد بود كه منطقه قبايلي به محلي براي مشاجره تبديل شد . اين مشاجره داراي 3 وجه بود: پاكستان و سران منطقه قبايلي، پاكستان و آمريكا، پاكستان و افغانستان.
مشاجره پاكستان با سران قبايل يك وجه تاكتيكي و يك وجه استراتژيك داشت: وجه تاكتيكي حول مخالفت ظاهري پاكستان با سران قبايل بهدليل پناه دادن به طالبان و القاعده دور ميزد.
وجه استراتژيكي حول تلاش پاكستان براي بهرهبرداري از وضع موجود جهت بسط حاكميت خود به منطقه قبايلي بود. در همين حال افغانستان و آمريكا، دولت پاكستان را به دليل استقرار طالبان و القاعده در خاك اين كشور (منطقه قبايلي) مورد نكوهش قرار دادند.
صرفنظر از اين مسائل، واقعيت اين است كه منطقه قبايلي ميتواند به عنوان ابزاري در دست پاكستان يا افغانستان جهت تعديل و تنظيم رفتار يكديگر مورد استفاده قرار گيرد .قوميت و خودمختاري منطقه قبايلي يك عامل كليدي در نقشآفريني اين منطقه در مناسبات افغانستان و پاكستان است.
هرگاه افغانستان اراده كند ميتواند با بهرهگيري از ناسيوناليسم پشتون، ساكنين قبايل را عليه پاكستان تحريك كند و برعكس پاكستان نيز ميتواند با تحريك همين احساسات آنها را عليه دولت كابل تحريك كند.
در حال حاضر به دليل استقرار طالبان در اين منطقه و بهدليل حمايت پاكستان از طالبان، منطقه قبايلي بهسود پاكستان عمل ميكند . اما هرگاه پاكستان قصد داشته باشد عليه طالبان عمل كند و يا حاكميت خود را بر اين مناطق گسترش دهد، ساكنين قبايل به سمت افغانستان و عليه پاكستان وارد عمل ميشوند.
پايان دولتداري مشرف
پرويز مشرف- رئيسجمهور پاكستان هفت سال است كه رهبري يك دولت كودتا ي را در اين كشور برعهده دارد، اما اكنون عمر اين دولت، ماههاست كه به شماره افتاده و خود با خطر كودتا روبهروست.
اين خطر چندي پيش وقتي مشرف براي حضور در مجمع عمومي سازمان ملل متحد به نيويارك رفته بود از هميشه جديتر شد و تا فيرراکت به قصر مشرف هم پيش رفت، اما بياحتياطي عاملان كودتا و تماس تلفوني آنها، اين توطئه را برملا كرد و در نتيجه خنثيشدن اين كودتا، بيش از 40 نفر دستگيرشدند.
اكثر دستگيرشدگان از افسران ميانرتبه نيروي هوايي پاكستان بودند، اما در ميان دستگيرشدگان، چند غيرنظامي هم ديده ميشود كه از جمله آنها پسر يك فرمانده ارتش است.
همه دستگيرشدگان، از اسلامگرايان هستند و كانالهاي ارتباطي در راولپندي دارند. راولپندي محل استقرار و حضور پايگاههاي نظامي ارتش پاكستان است. پيگيري و شنود مكالمات تلفوني يك افسر نيروي هوايي كه از تلفون همراه خود براي فعالكردن يك راکت پيشرفته هدفگرفتهشده به سوي محل اقامت رئيسجمهور در راولپندي استفاده كرد، اين توطئه را فاش نمود. محل راکت كشف شد و سازوكار فعالكردن آن، شماره تلفون دقيق آن افسر را نشان داد.
دستگيري او به دستگيري ديگر افسران و عاملان كودتا منجر شد. با افزايش دستگيريها و بازجويي از دستگيرشدگان، چندين راکت ديگر از نقاط مختلف امنيتي ديگر كشف شد كه بعضي از آنها به سوي مقر سرويس اطلاعات ارتش پاكستان در اسلامآباد نشانه رفته بود. دستگيريها به اين تعداد ختم نميشود و باز هم ادامه خواهد يافت . از زماني كه مشرف در پي كودتاي سال1999 قدرت را در پاكستان در دست گرفت، تاكنون چندين سوءقصد به جان او صورت گرفته است. در همه اين طرحهاي سوءقصد، ارتباطي ميان عاملان آن و نيروهاي مسلح- بهويژه نيروي هوايي- وجود داشته است اما اين بار معلوم شده كه علاوه بر حمله به رئيسجمهور، كودتا عليه دولت او هم در دست اقدام بوده است.
در ماههاي گذشته تحولات بسياري در پاكستان و در منطقه روي داده كه زمينه را براي اين كودتا فراهم ميكرد. مشرف در آمريكا و در ديدار با جورج بوش بار ديگر تعهد خود به «جنگ با ترور» به رهبري آمريكا را اعلام كرد. او در سخنان خود در آمريكا، توجه جهان را به اين نكته مهم جلب كرد كه به باور او تهديد واقعي، طالبان در افغانستان است نه القاعده.
در نتيجه مشرف با شرايط اعلامشده توسط واشنگتن براي انجام عمليات گسترده مشترك عليه طالبان موافقت كرد. اما در آمريكا در سخناني كه در داخل پاكستان با دقت دنبال ميشد اعلام كرد كه نيروهاي خارجي اجازه تعقيب و پيگيري نيروهاي نظامي و بازماندههاي طالبان را در داخل خاك پاكستان دارند. مشرف همچنين در واشنگتن ادعا كرد كه افسران و مقامات سابق سرويس اطلاعاتي ارتش پاكستان از طالبان حمايت ميكردند و او در دستوري به رئيس اين سرويس، خواستار بررسي ارتباط افسران عاليرتبه از جمله جنرال بازنشسته «حميد گل» و دگروال امير سلطان معروف به «دگروال امام» شده است. حميد گل، رئيس سابق سرويس اطلاعاتي اردو و «امير» بنيانگذار جنبش طالبان هستند.
همزمان با ظهور طالبان در افغانستان در نيمه دهه 1990، «امير» قنسول پاكستان در هرات و در غرب افغانستان بود . مشرف همچنين دستور داده بود كه فهرستي از همه افسران بازنشسته تهيه شود كه در فعاليتها و عملياتهاي اطلاعاتي حضور داشتهاند و مشكوك و مظنون به نزديكي با طالبان هستند.
همزمان او شروع به خروج از توافقنامهاي كرده بود كه اسلامآباد در مناطق قبيلهاي وزيرستان با طالبان امضا كرده بود. موضوع اين توافقنامه آزادي افراد مرتبط با القاعده است كه در پاكستان دستگير شدهاند. اما مدتي بعد از امضاي اين توافقنامه كه بهطور موقت به آرام شدن اوضاع در مناطق قبيلهاي منجر شد، دولت مشرف تعداد بيشتري از نظاميان افراظي را دستگير كرد .از جمله اين دستگيرشدگان شاه محبوب برادر يكي از رهبران بزرگ جهادي در پاكستان و عضو پارلمان يعني شاه عبدالعزيز بود. همچنين يكي از اعضاي انگليسي تبار القاعده به نام عبدالله هم دستگير شد. بعضي از اين نظاميان افراطي و مقامات سابق سرويس اطلاعاتي اردو مجبور به ترك كشورشدند و بعضي ديگر از كار بركنار شدند.
خالد خواجه از مقامات سرويس اطلاعاتي اردو كه بعد از تقاعد اجباري به افغانستان رفته است در گفتوگويي با آسيا تايمز گفت مشرف با هر يك از اين اقدامات كه با تفكرات حاكم در داخل پاكستان كاملاً مغاير بود، يك گام به آمريكا نزديك شد اما فرسنگها از نيروهاي داخل كشور فاصله گرفت.
مشرف همواره مدارس مذهبي را به افراط گرايي و ترويج تندروي متهم ميكند. اما تقريباً همه توطئهها براي ترور او و بركنارياش از درون نيروهاي مسلح ناشي شده است .بعضي منابع درون سرويس اطلاعاتي اردوميگويند، برخلاف آنچه مشرف ميگويد، تفاوتي ميان مقامات سابق و فعلي اين سرويس در رويكردشان نسبت به طالبان و حمايت از آن وجود ندارد. همه آنها يك نظر دارند، اما افسران بازنشسته آزادانهتر عمل ميكنند و افسران مشغول به كار آزادي عمل چنداني ندارند.
آنچه در ماههاي اخير باعث ناخشنودي افسران اردو و نيروهاي نظامي پاكستان از پرويز مشرف شده است، سخنان تند او درباره ارتباط افسران سرويس اطلاعاتي با طالبان است. افسران نظامي كه اكنون قصد جان مشرف را كردهاند و براي سرنگوني دولت او در فكر كودتا هستند ميدانند كه تصميم به حمايت از طالبان و به قدرت رسيدن آن در افغانستان تصميمي بوده كه در راس حكومت پاكستان اتخاذ شده است.
دولتهايي نظير دولت پاكستان معمولاً برنامههايي براي تامين منافع و نيازهاي استراتژيك خود به اجرا ميگذارند كه زمان مشخصي دارد و بعد از كامل شدن اين عمليات هرگونه نقش و حضور خود را انكار ميكنند. در سال 1999 در عملياتي كه به خاطر منطقه محل انجام آن به كارگيل معروف شد و يك جنگ تمام عيار بود، نيروهاي پاكستاني وارد منطقه تحت كنترول هند در كشمير شدند.
دولت پاكستان در ابتدا اين عمليات را كار مجاهدين دانست. اما شش ماه بعد افسران اردوي پاكستان به خاطر اين عمليات يكي پس از ديگري مدال گرفتند. اكنون هم وقتي مشرف دستور بركناري افسران نزديك به طالبان و داراي ارتباط نزديك با آن را صادر ميكند، اين افسران برآشفته ميشوند و از اين كه به خاطر گذشتن تاريخ مصرفشان كنار گذاشته ميشوند درصدد انتقامجويي برميآيند. با اين حال دولت مشرف هرگونه ارتباط عوامل اردو را با اين كودتا رد مي كنند و مسئوليت آن را رسماً متوجه القاعده دانستند.
نيروهاي نزديك به القاعده اكنون در پستهاي حساس و مراكز مهم پاكستان نفوذ كردهاند. بعضي از دستگيرشدگان كودتاي نافرجام اخير انجينران نيروي هوايي پاكستان هستند كه با «مجموعه تسليحات هوايي» اين كشور ارتباط دارند. اين مجموعه از سازمانهاي مهم در حوزه تسليحات و سيستمهاي هوايي است. پرسونل اين سازمان معمولاً بعد از تحقيق و بازرسي دقيق استخدام ميگردند.
پرسونل دستگير شده اين سازمان در بخش تحقيق و پژوهش مشغول به كار بودهاند كه كار طراحي پرتاب راکتها به محلهاي مهم حكومتي در كودتاي نافرجام اخير را به عهده داشتهاند. اين افراد ارتباط اعتقادي و حتي سازماني با القاعده داشتهاند و اين پرسش كه چهطور در بررسيهاي گسترده و گزينشهاي دقيق سرويسهاي امنيتي، صلاحيت اين افراد به تاييد رسيده است، پرسشي قابل تامل و براي مشرف نگرانكننده است. وزير داخله پاكستان در كنفرانس خبري كه بعد از انتشار خبر خنثي شدن كودتا برگزار شد گفت كه عوامل القاعده مسئول اين حملات بودهاند.
دولت مشرف هيچ گاه به نقش اردو در توطئه سوءقصد و كودتا اشارهاي نكرده
است
.
وزير داخله در همين كنفرانس خبري دستگيري بعضي از مقامات نيروي هوايي
اردو را تاييد كرد، اما گفت كه دستگيري اين افسران ارتباطي با كودتاي
نافرجام
نداشته است.
نيروهاي مسلح پاكستان چه افسران و چه سربازان، اكثراً به پنجاب تعلق
دارند كه مناطق پشتوننشين هستند. ساكنان اين مناطق به
خاطر ارتباطات قبيلهايشان عقايد مذهبي نيرومندي دارند. بنابر اين
ميتوان گفت كه
دو
دشمن اصلي مشرف در واقع در يك شكل واحد ظاهر شدهاند.
وقايع بعد از 11 سپتامبر عقايد مذهبي سربازان و افسران اردو پاكستان را تقويت كرده است. دولت اسلامآباد در هفتههاي گذشته عمليات بزرگي در مناطق شمال غرب و جنوب غرب (بلوچستان) عليه گروه هاي نظامي افراطي نزديك به طالبان شروع كرد .همزمان با اين درگيريها دولت پاكستان به عمليات نيروهاي آمريكا و ناتو در خاك اين كشور واكنش نشان داد. مشرف از يك سو تحت فشار آمريكا براي تسليم شدن بيچونوچرا در برابر خواستههاي نظامي واشنگتن قرار دارد و از سوي ديگر با تحولات داخلي روبهروست كه هر لحظه شدت ميگيرد. بايد ديد مشرف چگونه از حركت بر لبه تيغ حكمراني جان بهدر ميبرد.
ديك چني 26 فوريه به طور سر زده وارد پاكستان شد .اين ديدار سرزده در حالي از پاكستان انجام ميگيرد كه كه از نظر بسياري از كارشناسان رييس جمهوري اين كشور از نزديكترين متحدان آمريكا در جنگ عليه تروريسم محسوب ميشود .اما واشنگتن اخيرآ ادعا كرده كه القاعده دست به تاسيس اردوگاههاي آموزشي بيشتري در پاكستان زده و دولت مشرف بايد اقدامات بيشتري را جهت جلوگيري از نفوذ القاعده در اين كشور انجام دهد . دولت آمريكا همچنين از عملياتي كه ادعا ميشود طالبان قرار است انجام دهد به شدت نگران است، مقامات دولت افغانساتان ادعا كردهاند دولت پاكستان به اندازه كافي از خود جهت جلوگيري از عبور و مرور نظاميان طالبان در مانطق مرزي جديت نشان نميدهد.
روزنامه نيويارك تايمز به نقل از مقامات ارشد آمريكايي نوشته است:در سفر ديك چني به پاكستان،وي حاوي پيامي غير معمول براي پرويز مشرف خواهد بود . براساس گزارش نيويارك تايمز چني در اين سفر مشرف را به قطع كمكهاي مالي دولت آمريكا به پاكستان خواهد كرد و ارسال اين كمكها را منوط به برخورد قاطعانه دولت مشرف با شبه نظاميان القاعده خواهد كرد.
همچنان نخست وزير سابق پاکستان که در تبعيد به سر ميبرد، گفت پاكستان
مانند گذشته از
افراطگرايان در افغانستان حمايت ميکند
.بينظير
بوتو که اکنون در امارات متحده عربي به سر ميبرد در گفتوگو با
روزنامه
آلماني "يونگه ولت" اظهار داشت عوامل اطلاعاتي پاکستان بدون
نظارت سياسيون کار انجام ميدهند.
وي
گفت که در دوران نخستوزيرياش طالبان به
قدرت رسيد که تا زمان حملات 11 سپتامبر 2001 از نظر مالي و نظامي مورد
حمايت
پاکستان، متحد آمريکا قرار ميگرفت.
بوتو ادامه داد: تا زماني که در پاکستان يک
ديکتاتور نظامي بر سر کار باشد، طالبان و طرفدارانش به طور مداوم قدرت
ميگيرند
.
دولت من و دولتهاي غربي ابتدا طالبان را عاملي براي صلح تلقي
ميکردند. چيزي که
معنا نداشت اين بود که ما از جهانبيني آنها استقبال کرديم.
اين
سياستمدار
تبعيدي افزود: آنها در مذاکراتي که با آمريکا انجام ميشد به طور
گستردهاي حضور
داشتند. پس از سقوط دولت من در سال 1996، طالبان به يک جنبش اصالتا
افغاني با ويژگي
فراملي تبديل شد که در را براي القاعده گشود و به آن امکان داد به غرب
اعلام جنگ
کند.
بوتو که از سال 1988 نخستوزير پاکستان بود، اين را متوجه شده بود که بسياري از عوامل جاسوسي پاکستان که در افغانستان عليه شوروي سابق جنگيده بودند :با مجاهدين احساس همدلي داشتند، کساني که بعدآ يا عضو طالبان شدند يا القاعده. چيزي که در حال حاضر مرا نگران کرده اين است که بحران خودسري عوامل اطلاعاتي افزايش يابد . وي با بيان اين که جنرال پرويز مشرف، رييس جمهور پاکستان خود را به عنوان متحد اصلي آمريکا در جنگ عليه تروريسم معرفي کرده است، افزود:
گزارشها بر اين دلالت دارد که با وجود اظهاراتي که هر يکي از مقامات پاکستان ميکنند، مسووليت قدرتگيري دوباره طالبان در محلهاي سابقش متوجه پاکستان است . به گفته بوتو، با وجود قولهايي که مشرف پس از 11 سپتامبر 2001 به جورج بوش، همتاي آمريکايياش و توني بلر، نخستوزير انگليس داده است، هيچ کاري نکرده است. در حالي که نظاميان ناتو و سربازان افغاني عليه طالبان ميجنگند، افراطگرايان همواره مورد حمايت پاکستان قرار ميگيرند .
ادامه دارد...