24 May 2007 5:04:03

در آمريکا دمکراسی ؟

)خوشحال ارجمند)

                                              

کلمۀ دمکراسی از دو لغت یونانی "دمو" به معنی مردم، و "کراسی" به معنی حکومت تشکیل شده است. بنابراین همان طوری که از مفهوم آن هویداست، به معنی تشکیل حکومت بر اساس رأی و انتخاب مردم می باشد.  یونانی ها ساختار یک حکومت موفق و پایدار را، رضایت مردم از سیستم حکومتی و دخالت غیر مستقیم آنها در امورات کشور از طریق دادن رأی، تشریح می کردند. آنها سیستم دیکتاتوری و عدم شمولیت مردم در تصمیمات حکومتی را، بدترین و بی ثبات ترین نوع حکمروایی می پنداشتند.  

در سیستم دمکراسی که یونانی ها بنا نهادند، زنان و بردگان حق رأی و یا فعالیت در صحنه سیاست را نداشتند و مردان تک سواران صحنه سیاسی و حکومتی کشور بودند.   در قرن بیست و یکم و کنونی ما، سیستم حکومتی کشورهای توسعه یافته بر اساس دمکراسی بنا نهاده شده، و مردم ممالک مختلف جهان با این نام  آشنا هستند. آنها خواهان اینند که دمکراسی جایگزین اشکال دیگر حکومت از قبیل سلطنتی و یا دیکتاتوری، شود. گرچه ساختار یک سیستم دمکراسی از زمان تشکیل آن در یونان باستان دستخوش تغییرات اساسی زیادی شده است، اما صحنۀ سیاست و عرصۀ حکومت در کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، همواره شاهد حضور مردان و قشر نژادی بخصوصی بوده است.

 به طوری که حضور زنان و نمایندگان اقلیت های نژادی موجود در این کشور، در احراز کرسی های ریاست جمهوری بی سابقه بوده و در رتبه های وزارت محدود مانده است. اما انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰٨، آغازی برای ختم این دوره محسوب می شود. از هم اکنون مبارزات برای انتخابات سال ۲۰۰٨ آغاز شده است، و مردم ایالات متحده شاهد تحول تاریخی  جالبی در این انتخابات خواهند بود. چرا که برای نخستین بار در طول تاریخ این کشور، یک زن و دو تن از گروه های نژادی مختلف، آفریقایی-آمریکایی و اسپانیایی-آمریکایی، برای این انتخابات نامزد شده اند.

در طول تاریخ ایالات متحده، هیچ گاه زنی برای احراز مقام ریاست جمهوری نامزد نشده بود. اما خانم هیلاری کلینتون در روز بیستم ماه ژانویامسال و درست در روزی که در سال ۲۰۰٨ رئیس جمهور جدید مراسم تحلیف به جا خواهد آورد، نامزدی خود را اعلام کرد. رئیس جمهوری که جانشین جرج دبلیو بوش خواهد شد.  او با ذکر این جمله "من وارد (گود) شده ام، و برای بردن وارد شده ام"، نامزدی خود را برای رقابت های ریاست جمهوری سال ۲۰۰٨، اعلام کرد.  

هیلاری کلینتون بانوی اول سابق ایالات متحده، - و همسر بیل کلینتون رئیس جمهور سابق آمریکا که برای دو دوره از سال ۱۹۹۳ تا ۲۰۰١ (۱٣۷۲ تا ۱٣۸۰) رئیس جمهور این کشور بود-، با این اعلام، تعجب و تمجید تعداد کثیری را بر نیانگیخت. وی در حال حاضر، سناتور دمکرات موفق شهر نیو یارک است. اگر خانم کلینتون در این انتخابات برنده شود، اولین زن رئیس جمهور در تاریخ آمریکا خواهد بود.
البته نخستین زن بودن، اندکی پیش از این در تاریخ آمریکا به وقوع پیوست. چرا که پس از آن که دموکرات ها در انتخابات میان دوره ای کنگره، اکثریت آرا را به دست آوردند و در نتیجه ادارۀ آن را به دست گرفتند، خانم نانسی پلوسی به ریاست مجلس نمایندگان برگزیده شد. لذا برای نخستین بار در تاریخ کنگرۀ ایالات متحده، یک زن به ریاست یکی از مجالس آن دست پیدا کرد، و با کسب اين مقام برای اولين بار يک زن در رده دوم برای جانشينی رئيس جمهور و پس از معاون رئيس جمهور قرار گرفت.
نامزدی بیل ریچاردسون، دموکرات اسپانیایی تبار و فرماندار ایالت "نو مکزیکو"، و باراک اوبامای آفریقایی- آمریکایی سناتور دموکرات نیز، در انتخابات ریاست جمهوری بی سابقه است.

بنابراین پیروزی هر یک از این دو نیز، در صحنۀ سیاسی ایالات متحده تاریخ ساز خواهد بود. چرا که برای اولین بار این کشور تحت نظارت یک رئیس جمهور از گروه اقلیت ها، اداره خواهد شد. قرن کنونی در صحنه بین المللی، شاهد رواج سیستم های حکومتی تشکیل شده بر مبنای دمکراسی می باشد. اما حضور فعال زنان در صحنه سیاست و شمولیت افراد متعلق به گروه های اقلیت نژادی در فعالیت های سیاسی، ثابت می کند که زمان آن فرا رسیده که دمکراسی یا حکومت بر اساس رأی اکثریت مردم، به ایسوکراسی یا حکومت به مساوات و متعلق به همه، تبدل گردد.

علت این تبدیل، آشکار شدن روند جدیدیست که پا را از عرصۀ "حکومت مردم" یا حکومت اکثریت فراتر نهاده، و مسئلۀ جدیدی را مطرح ساخته است. این مساوات و برابری اقشار چه اکثریت و چه اقلیت، و برابری حقوق زن و مرد در جامعه، برای حضور فعال هر یک از این سه، در ساختار سیاسی و حکومتی می باشد. پدیده ای که در دمکراسی ساختۀ یونان غیر قابل قبول بود، اما در دمکراسی قرن بیست و یکم ما تنها از نظر قانونی وجود داشت، ولی تا کنون به مرحله اجرا گذاشته نشده بود. انتخابات سال ۲۰۰٨ در ایالات متحده آمریکا، زمانی دمکراسی را در اوج آن به نمایش خواهد گذاشت، که یک زن، یک آمریکایی آفریقایی الاصل و یک اسپانیایی، تحت سیستم دمکراسی در این کشور، وارد مبارزات انتخاباتی شوند. نتیجۀ حضور این افراد در صحنه سیاست، تاریخ را دوباره خواهد نوشت.

 این انتخابات، همچنین نظرات ملتی را به نمایش خواهد گذاشت که دهه ها بر اساس قوانین دمکراسی زندگی، و این قوانین را هضم کرده اند. آنها با رأی دادن در این انتخابات و نتایج آن، ثابت خواهند کرد که تا چه اندازه دمکراسی را پذیرفته اند. سیستمی که طبق قوانین آن افراد یک جامعه، چه زن و چه مرد، و چه اکثریت یا اقلیت، با یکدیگر مساوی بوده، و در آن تبعیض نژادی و یا جنسی غیر قابل قبول است.  این نتایج همچنین آشکار خواهد ساخت که آیا دمکراسی به معنی واقعی آن توسط مردم پذیرفته شده یا نشده است. آیا این مردم آماده اند با رأی دادن به افراد بر اساس شایستگی -و نه جنسیت و نژاد- آنان برای مقام ذکر شده، این فرضیه را ثابت کنند، یا این که اهمیت تضاد های جنسی و تعلقات نژادی، آنان را از رأی دهی منصفانه باز خواهد داشت؟ .

 

 

 

www.esalat.org