اشرف غنی: دلیل اصلی خروج من، جلوگیری از ویرانی کابل بود. کابل قبلا در جنگ‌های میان گروهیِ مجاهدین بر سر قدرت، ویران شده بوده؛ با خاک یکسان شده بود. دو گروه متفاوت از طالبان از دو جهت مختلف در حال وارد شدن به کابل بودند. احتمال یک درگیری شدید بین آنها بسیار بالا بود و شهری با جمعیت ۵ میلیون نفر در معرض نابودی قرار داشت.

نیک کارتر: چه به یاد می‌آورید از همان روز، وقتی که از خواب بیدار شدید و دیدید که آن اتفاق‌ها افتاد؟

اشرف غنی: صبح آن روز، به ذهنم هم خطور نمی‌کرد که بعد از ظهر من کشور را ترک می‌کنم. به ما اطلاع دادند که گروه حقانی تعهد داده که وارد کابل نشود. ولی دو ساعت بعد، این‌طور نبود. از من خواسته شد که به همکارانم از جمله مشاور شورای امنیت ملی اجازه بدهم تا کشور را ترک کنند. همچنین از همسرم خواستم تا کشور را ترک کند، او مردد بود که این کار را بکند. آنها یک و نیم ساعت قبل از خروج من، محل را ترک کردند. من منتظر بودم، تا اینکه از بسم‌الله خان (وزیر دفاع وقت) به من زنگ زد و گفت که همه چیز از هم فرو پاشیده است. این زمانی بود که من می‌خواستم به وزارت دفاع بروم. ۲۵ دقیقه منتظر بودم، ولی خودروها نیامدند. بعد دکتر محب (حمدالله محب)، مشاور شورای امنیت ملی و بعد رئیس"پی‌پی‌اس"( واحد محافظت از رئیس جمهور) وارد شدند و گفتند که "پی‌پی‌اس" از هم پاشیده و اگر من بر ماندن اصرار کنم، همه آن‌ها کشته می‌شوند. آنها توانایی حفاظت از من را ندارند. دکتر محب واقعا ترسیده بود. برای من بیش از دو دقیقه فرصت نداد. برنامه و دستور من این بود که آماده شویم و به طرف خوست حرکت کنیم. او به من گفت که خوست سقوط کرده و جلال آباد هم سقوط کرده است. من نمی‌دانستم که کجا می‌رویم. تنها وقتی سوار هلی‌کوپتر شدیم، مشخص شد که ما کشور را ترک می‌کنیم، واقعا اتفاق ناگهانی بود.

نیک کارتر: اخیرا کنگره آمریکا از جان ساپکو، بازرس ویژه آمریکا در امور افغانستان خواسته تا در باره ادعاهایی تحقیق کند که گویا شما زمان ترک کشور، با خودتان مقدار مشخصی پول خارج کردید. فکر میکنم سئوال دیگری که خیلی از افغان‌ها می خواهند جوابش را بشنوند این است که چرا شما افغانستان را به آن شکل ترک کردید که البته توضیح دادید، من میخواستم بگویم که برای شما هم شخصا احتمالا خیلی سخت بوده که در آن مرحله افغانستان را ترک کنید.

اشرف غنی: البته، سخت‌ترین اتفاق ممکن بود. به همین دلیل در یک‌صد روز گذشته من تنها بودم و درحال نوشتن. به اتفاقات گذشته فکر می‌کردم. وضع نمی‌توانست از این سخت‌تر باشد. من مجبور بودم خود را قربانی کنم تا کابل را نجات بدهم و خودم را در معرض شرایطی قرار بدهم که واقعیت داشت؛ یک کودتای خشن، نه توافقی سیاسی یا یک روند سیاسی که مردم در آن مشارکت داشته باشند. دوم، من می‌خواهم قطعا تاکید کنم که هیچ پولی را از کشور خارج نکرده‌ام. هلی کوپترها و اولین مقصد ما در دسترس همه بود تا بررسی کنند. من نه تنها از تحقیق در این باره توسط آقای ساپکو استقبال می‌کنم بلکه می‌خواهم تحقیق دیگری هم بشود. به محض اینکه این ادعاها مطرح شد، پیشنهاد کردم که سازمان ملل یا یک نهاد بازرسی دیگر تحقیقاتی در این باره انجام بدهند. شیوه زندگی من بر همه معلوم است. من با پول چه می‌خواستم بکنم؟ این اتهام‌هایی است که مشخصا اول از طرف روسیه مطرح و بعد منتشر شد. من خوشحال می‌شوم که در این زمینه هر نوع تحقیق لازم از من انجام شود، از جمله اینکه از دستگاه دروغ‌سنج استفاده کنند یا به هر شیوه دیگری که لازم باشد. من به دلیل تعهد به کشور خود مطرح هستم و مثل خیلی‌های دیگر به دلیل روابط ویژه با سازمان‌های اطلاعاتی یا چیزهای دیگر وارد میدان (سیاست) نشده‌ام.

نیک کارتر: برگردیم به تفاهم‌نامه‌ای که در تاریخ ۲۹ فبروری/فوریه ۲۰۲۰ امضا شد. حالا وقتی به آن نگاه می‌کنید، آیا چیزی هست که احساس کنید اگربه عقب برگردید، می‌توانست طور دیگری انجام‌ شود یا می‌شد به‌گونه دیگری رفتار کنید که باعث بشود نتیجه بهتری از آن تفاهم‌نامه بگیرید؟

اشرف غنی: آن‌چه در ۲۹ فبروری/فوریه رخ داد، این بود که به جای دستیابی به روند صلح، به روند دیگر [برای خروج نیروهای آمریکا] رسیدیم. در آن زمان طالبان به عنوان مرگ ‌بارترین سازمان تروریستی شناخته می‌‍شد. آن روز دو تفاهم‌نامه وجود داشت؛ دو رخداد. اولی در کابل شکل گرفت. استولتنبرگ، دبیرکل ناتو، و اسپر، وزیر دفاع آمریکا اول به کابل آمدند و اعلام تفاهم مشترک کردند. ماه‌ها بود که این به طور موازی همزمان با تفاهم‌ با طالبان در دست تدارک بود.

نیک کارتر: یعنی این در واقع رابطه مشترک بین آنها و دولت افغانستان بود، درست است؟

اشرف غنی: بله.. وقتی به تفاهم‌نامه نگاه می‌کنید چهار قسمت دارد. اما چهار بخش دو تفاهم‌نامه شدیدا با هم فرق دارند.

نیک کارتر: ببخشید، فکر می‌کنم لازم است توضیح بدهید منظور از تفاهم‌نامه دیگر، تفاهم امضا شده میان دولت آمریکا با طالبان در دوحه است.

اشرف غنی: آن تفاهم‌نامه توسط آقای خلیلزاد، سفیر، در حضور آقای پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا امضا شد. در کابل آقای اسپر، وزیر دفاع گفت این تفاهم مشروط است و بازهم گفت دوباره تاکید می‌کنم این تفاهمی مشروط است و اگر طالبان به تعهداتش عمل نکند، آمریکا این تفاهم‌نامه را لغو می‌کند.

مهم‌ترین مساله‌ای که احتمالا یکی از اصلی‌ترین دلایل وقایع ماه آگوست/اوت است این بود که در تفاهم‌نامه با ما، که ماه‌ها بر سر آن مذاکره صورت گرفت، بیان شد که آمریکا در صورت آزادسازی زندانی‌ها از هر دو طرف (طالبان و دولت افغانستان)، برگزاری مذاکرات بین دو طرف را تسهیل می‌کند. تعداد زندانیان [که باید آزاد می‌شدند] در آن تفاهم‌نامه حداکثر حدود چند صد نفر ذکر شده بود. در تفاهم‌نامه آمریکا با طالبان اما، آمریکا یک تعهد یک جانبه داده بود، که آزادسازی ۵ هزار زندانی طالبان را تا دهم ماه مارس/مارچ تضمین کند.

نیک کارتر: با شما درباره آزاد کردن ۵ هزار زندانی مشورت نکردند؟

اشرف غنی: ما قاطعانه آن را رد کردیم. چون من تکلیفم را انجام داده بودم و همه تفاهم‌نامه صلح را مطالعه کرده بودم و غیر از موضوع آتش‌بس همه‌جانبه و دائمی، آنچه که آقای اسپر، وزیر دفاع آمریکا و دبیرکل ناتو آن را تکرار کرده بودند، هیچ مشورتی با ما صورت نگرفت. علاوه بر آن، آمریکا یک‌جانبه تعهد داد که باقی زندانیان طالبان را هم در سه ماه بعد از آن آزاد کند. ضرب‌الاجلی هشدارآمیز صادر شد، این که ما باید آزادشان می‌کردیم. عددی که مطرح شده بود، اول چند صد نفر بود، بعد به یک هزار رسید و بعد اصرار شدید و کامل وجود داشت که همه پنج هزار نفر آزاد شوند. اما طالبان از مذاکرات سیاسی با ما خودداری می‌کردند و می‌گفتند شما چه‌کاره هستید! حتی در مورد زندانیان گفتند این تعهد آمریکاست و آمریکا قرار است اجرایش کند. چه از نظر روند کار و چه از نظر نتیجه آن، این مسئولیت باید مشخصا متوجه همان تیم باشد. به خصوص سوال اینجاست که چطور وکلای وزارت امور خارجه آمریکا، اجازه دادند دو تفاهم‌نامه به‌شدت متفاوت شکل بگیرد؟ چون تفاوت‌ها با هم نمی‌توانست مطابقت کند.

نیک کارتر: برمی‌گردم به جایی که این گفتگو را شروع کردیم. فکر می‌کنید اگر همانجا می‌ماندید، می‌توانستید کاری کنید که آن‌ها متوجه این موضوع شوند؟

اشرف غنی: نخیر. چون متاسفانه از من چهره‌ای کاملا منفی ترسیم کرده بودند و همه این‌ها به این خاطر رخ داد که ما هرگز فرصت این را نداشتیم که با آنها به مذاکره بنشینیم. سفیر خلیلزاد با آن‌ها به مذاکره نشست. این به مساله‌ای تبدیل شد مربوط به آمریکا، نه مساله افغان‌ها. آن‌ها ما را حذف کردند.

نیک کارتر: شما زمان زیادی، چیزی بیش از صد روز داشتید که به آنچه گذشت فکر کنید. آیا هیچ پشیمانی شخصی‌ای دارید درباره همه اتفاق‌هایی که افتاد؟ مردم احتمالا خیلی برایشان جالب است بدانند که چه احساسی دارید و برایتان چه معنایی دارد؟

اشرف غنی: کارنامه زندگی من ‌نابود شد، ارزش‌هایم لگدمال شد و مرا قربانی کردند. آمریکا و دیگر همکاران غربی ما این انتخاب را داشتند که یا شیوه جنگیدن‌‌شان با ترور را تغییر دهند یا کلا کنارش بگذارند و خارج شوند.اما برای ما خودمختاری ملی تا زمانی که جنگ به این شکل با تروریسم جریان داشت، امکان‌پذیر نبود. چون تمام مشکلات دیگر ما نسبت به این شرایط مشکلات فرعی هستند.

نیک کارتر: شما وقتی رئیس‌جمهور بودید، به وضوح اعلام کردید که این برای شما جنگیدن تا پای مرگ است و همه مسائل مربوط به آن که تا انتها خواهید رفت. اگر به پایان این مساله برگردیم، مطمئنم افغان‌های بسیاری هستند که شما را به عنوان رهبرشان در قبال آنچه اتفاق افتاد، مقصر می‌دانند. احتمالا باید درباره همه این‌ها جوابی به آنها بدهید.

اشرف غنی: قطعا، این که مرا مقصر بدانند برایم کاملا قابل درک است. آنها به درستی من را مقصر می‌دانند و این حق را هم دارند. چون من به مشارکت بین‌المللی اعتماد کردم و این مسیر را پیش گرفتم. به جای مقابله مداوم مثل فرد پیش از من (حامد کرزی)، من، همان‌طور که شما شخصا شاهد بودید، واقعا همه فشارها را پذیرفتم که از این نتیجه خودداری شود.

اما آنها هم این تحمیل مداوم را درک کنند و امیدوارم که با گذشت زمان متوجه شوند. اما خشم آنها را کاملا می‌فهمم چون خودم هم در آن شریک هستم. بیشتر در شکل درماندگی. به همین دلیل، من بر این مساله متمرکز هستم که بتوانیم راهی اساسی‌ به جلو را درپیش‌بگیریم، نه برای مقاصد شخصی، بلکه برای آن‌که قادر باشم به افغانستان و جهتی که در پیش می‌گیرد، کمک کنم که همه ما دوباره بتوانیم به هم تعلق داشته باشیم. اینجا درسی هم برای جامعه جهانی هست. افغانستانی بی‌طرف، موجودیتی به مراتب ماندگارتر است، تا افغانستانی که به میدان جنگ بدل شده باشد یا تابع جنگی از بیرون باشد.

همه ما اشتباه بزرگی کردیم در این‌که فکر می‌کردیم شکیبایی جامعه بین‌المللی پایدار خواهد بود. و درسی که گرفتیم این است که نیاز داریم به مسیری برای آشتی ملی واقعی، خودمختاری و مسئولیت ‌پذیری در قبال یکدیگر حرکت کنیم، تا بتوانیم باز هم با هم زندگی کنیم.

 

یاددآوری: بی‌بی‌سی همه ساله در روزهای پایانی سال از چهره‌های مطرح در بریتانیا به عنوان "سردبیر مهمان" دعوت می‌کند و به آن‌ها فرصت تولید برنامه‌هایی را می‌دهد. ژنرال نیک کارتر که این گفتگو را با اشرف غنی انجام داده، نیز امسال یکی از مجریان مهمان در برنامه "تودی" رادیو ۴ بی‌بی‌سی بود.

 

منبع: بی بی سی نیوز- فارسی

https://www.bbc.com/persian/afghanistan-59818484.amp

 

 

 

 

   

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org