2 mei 2007 16:32:37
روزنامه ها رااکنون در همه جا پيدا ميتوانيد ، در دورترين نقاط جهان،
در
خيابان هاي شهرهاي بزرگ، در كوچههاي باريك، در هواپيما، در
هوتلهاورستورانها و كشتيهاودرايستگاه هاي بس
.
آنها لولهشده دست به دست ميشوند و گاه حكم پوشش را
دارند كه به كار شبهاي سرد در پاركها ميخورند.
رسانهاي كه قرار بود دنيا را
تغيير دهد، نخستين پرتو خود را در يكي از روزهاي سال 1605 در
استراسبورگ آشكار ساخت)يك
جمهوري آزاد در قرن شانزدهم(.
يوهان كارولس
(Johann carolus)
نميدانست روزنامه چنين كاركردي خواهد يافت. او روزنامه رليشن
(Relation)
را
به چاپ رساند. رليشن يك واژه لاتين است كه از
relatio
به معني گزارش دادن مشتق
ميشود و او به همين دليل اين نام را براي روزنامهاش برگزيده بود. او
چهار فرمان
رسانههاي مدرن را جاري ساخت. نخست آنكه رليشن نخستين روزنامه موضوعي
بود و طيفي
از موضوعات را پوشش ميداد و بنابراين جهاني بود، دوم آنكه متمركز بر
عامه مردم
بود که مسووليت ورسالت آگاهي داشت و بالاخره تعيينكنندهترين فاكتوري
كه رليشن را به اولين
روزنامه مدرن تبديل ساخت، تداوم آن در انتشار بود.
رليشن نخستين روزنامهاي
بود كه به صورت هفتگي و به مدت هفتاد سال به زندگي خود ادامه داد. اما
به هر حال،
رليشن از بسياري جهات شبيه روزنامههاي امروزي نبود. در آن دوران
پستچيها نقش
تعيينكنندهاي در گردآوري اخبار داشتند، چرا كه آنها بودند كه خبرها
را از
پيكهاي سواره ميگرفتند و از آنجايي كه در آن دوران خبرها به مفهوم
اخص كلمه چندان زياد نبودند، هر چيزي كه ميرسيد به دست چاپ سپرده
ميشد، بيآنكه
حتي ويرايش شود. مقالات بهطور عمده با حروف سربي چيده ميشدند و با
ماشينهايي كه
از چوب ساخته شده بودند، به چاپ ميرسيدند.
چند سال طول
كشيد تا روزنامهها در ساير كشورها هم پديدار شوند. نخستين روزنامه
فرانسه تحت
عنوان گزت
(Gazette)
در سال 1631 منتشر شد. روزنامه ديگري با همين نام در سال 1665
در انگليس منتشر شد كه در آغاز آكسفورد گزت
(Oxford Gazette)
خوانده ميشد. آكسفورد
گزت در آكسفورد يعني در جايي كه دربار انگليس از ترس طاعون در آنجا
مستقر شده بود،
منتشر ميشد. اما وقتي دربار پس از يك سال به پايتخت بازگشت، اين
روزنامه نيز نام
خود را به لندن گزت تغيير داد.
در سوئدن نخستين روزنامه با نام
Post-och inrikes Tidningar
در سال 1645 انتشار يافت. اين روزنامه سوئدني قديميترين روزنامهاي
است
كه هنوز تا امروز و ظاهراً بدون وقفه به انتشار خود ادامه داده است.
پنجاه سال بعد پاي روزنامه به آمريكا باز شد و آن زماني بود كه
روزنامه پابليك اكرنسز
(Public Occurrences)
در سال 1690 در بوستون انتشار
يافت.
بدبختانه اين روزنامه تنها يك شماره انتشار يافت و به سرعت توقيف شد و
به
همين دليل است كه تاريخ آغاز انتشار روزنامههاي مدرن آمريكا را سال
1734
ميدانند، يعني زماني كه ژورنال هفتگي نيويارك
(New York Weekly Journal)
منتشر
شد
.
هجده سال ديگر هم گذشت تا اينكه كاناداييها در سال 1752 به نخستين
روزنامه
خود يعني هاليفكس گزت
(Halifax Gazette)
رسيدند.
اما نخستين روزنامهها در بخش
شرقي جهان در قرن نوزدهم با عنوان سيدني گزت و نيوساوت ادورتايزر
(New South advertiser)
در سال 1803 در استراليا منتشر شدند، يعني درست 15 سال پس از تشكيل
تبعيدگاههاي جزايي در اين سرزمين.
اما روزنامه بمبئي ساماچار
(Bombay samachar)
از سال 1822 در هند منتشر شد.
اين روزنامه به دو زبان انگليسي و گجراتي كه زبان
شمال غربي هند است، منتشر ميشود.
جاپانيها هم نخستين روزنامه خود را با نام
نيچي- نيچي
(Nichi-Nichi)
در سال 1872 منتشر ساختند.
اما انتشار روزنامه و به
عبارت بهتر تولد روزنامه به مفهوم امروزين آن در سال 1650 در لايپزيگ
آلمان و با
انتشار اينكومند زايتونگن
(Einkommende Zeitungen)
صورت گرفت. اينكومند زايتونگن 6
روز در هفته منتشر ميشد، چهار صفحه داشت و ابعاد آن حدود 5/31 در
17سانتيمتر بود
.
اگرچه انتشار روزنامهها در آغاز از نظر تعداد چشمگير نبود، اما آلمانيزبانها به حدي كه بخواهند بخوانند، روزنامه در اختيار داشتند. در پايان قرن هفدهم حدود هفتاد روزنامه آلماني زبان در آلمان منتشر ميشد كه كمي بيشتر از تمام روزنامههاي منتشره در بقيه اروپا در آن دوران بود.
اين روزنامهها كه تيراژهايي در حدود 300 تا
400
نسخته داشتند، توسط 200هزار تا 250 هزار نفر خوانده ميشدند. از آنجا
كه همه
مردم قدرت خريد روزنامه نداشتند، روزنامهخواني در آن دوره يك تجربه
مشترك بود و
علاوه بر اين، يك سوم جمعيت قادر به خواندن و نوشتن بودند. آنانكه
روزنامه
ميخريدند در هوتلها
، خانهها و قرائتخانهها
(reading rooms)
براي ديگران
روزنامه ميخواندند و درباره آخرين خبرها و تحولات با هم بحث ميكردند.
پروفيسورها،
استادان و
معلمين هم از گزارشهاي روزنامهها براي دروس و سخنرانيهاي خود
استفاده
ميكردند.
ارتقاي سطح سواد و آموزش منجر به استقبال بيشتر از روزنامهها شد و
مردم براي هزينه كردن در مورد رسانهاي كه عطش آنها را نسبت به
اطلاعات فرو
مينشاند، رغبت و تمايل بيشتري از خود نشان دادند. حدود سال 1800 بود
كه
Hamburger Unpartheyische Correspondent
براي خود 51 هزار مشتري دست و پا كرد. چهارهزار نسخه
از اين روزنامه هامبورگي كه براي اروپاييها به يك منبع معتبر خبري
تبديل شده بود،
به كشورهاي دورونزديک ارسال ميشد و اين روزنامه توانست نخستين
روزنامهنگاراني
را كه فقط از طريق روزنامهنويسي امرار معاش ميكردند، گرد خود جمع كند.
فرا رسيدن قرن نوزدهم نشان داد هيچ چيز ياراي ممانعت
از غلبه و پيشروي روزنامهها را ندارد.
بروز روشهاي صنعتي كاغذ
سازي در ميانه قرن
نوزدهم و تركيب مطالب محتوايي با آگهيها باعث شد تا در عرصه
روزنامهها سنگپايه
تازهاي از جنبه هزينهها بنيان نهاده شود. قيمت روزنامهها به شدت
پايين آمد و به
اين ترتيب هر كسي قادر به خريد روزنامه شد. پيشرفت در عرصه
تكنولوژيهاي چاپي هم به
روزنامهها بال و پر داد تا به رسانهاي جمعي تبديل شوند.
فردريك كونيگ
(Friedrich Koenig)
مخترع در سال 1814 نخستين ماشين با دو سيلندر چاپ را كه با
نيروي بخار كار ميكرد، اختراع كرد و آن را در اختيار تايمز لندن قرار
داد. اين
ماشين ميتوانست 1100 ورق در ساعت چاپ كند و به اين ترتيب بود كه در 28
نوامبر
1814
چهارهزار نسخه از تايمز لندن را در چند ساعت چاپ كرد و اينجا بود كه
>ماشينهاي
چاپ اتوماتيك
<
رونق روزافزون يافت .
خبرهاي شكست و نابودي
ارتش ناپلئون در ژوئن 1815 در واترلو توسط همين ماشينهاي چاپ سيلندري
چاپ شد و در
سال 1845 شركت فابريك اگسبرگ
(Maschinenfabric Augsburg)
تأسيس شد و
تا سال 1872
-
750 ماشين چاپ اتوماتيك را در آلمان و خارج از آلمان به
فروش رساند.
اما در قرن نوزدهم شاهد يك نوآوري ديگر علاوه بر ماشين
چاپهاي اتوماتيك سيلندري- هم هستيم و اين بار هم اين تايمز لندن بود
كه در
استفاده از آن پيشتاز بود. جان والتر سوم
(John walter III)
نخستين ماشين چاپ
را براي روزنامه ساخت و اين اختراع به نام ماشين چاپ والتر معروف
شد.
مدتي بعد در نمايشگاه جهاني وين در سال 1873 شركت اگسبرگ،
ماشين كوچكتري را عرضه كرد كه بر اساس اصول ماشين والتر كار ميكرد،
اما كار با آن
راحتتر بود و ميتوانست 12 هزار ورق در ساعت پشت و رو چاپ كند
.رشد
سريع در
عرصه چاپ روزنامه باعث شد تا فابريكه اگسبرگ- كه امروز كارخانه پلائن
مان
رولند است- به فكر ساخت ماشين چاپ بيفتد و به اين ترتيب بود كه
روتاپلانا در سال
1897
به عنوان يك ماشين رول مطرح شد.
اما نخستين ماشين سيلندري براي روزنامه در سال
1899
موجوديت يافت و درسال 1912 بود كه اين شركت نخستين ماشين رول افست را
بر اساس
پتنت پيشتاز افست يعني كاسپار هرمن
(Caspar Hermann)
ساخت. او بعدها هم در ساخت
نخستين افست رول كه توسط مان رولند توليد شد، نقش عمدهاي ايفا كرد. در
حال حاضر
بيش از يك سوم روزنامههاي جهان با ماشينهاي افست مان رولند چاپ
ميشوند.
در پيشروي پيروزمندانه روزنامهها كه
چهار قرن است ادامه دارد، نه تنها روشها و فرايندهاي توليد دستخوش
تغيير شده، بلكه
روزنامهها نيز دچار دگرگونيهاي اساسي شدهاند.
روزنامهها از همان روزهاي
اوليه كه خبرهايشان را پستچيها ميآوردند و بدون ويرايش و كنترول و
افزودن تحليل و
تفسير در استراسبورگ به چاپ ميرساندند، به تدريج به سوي تبديل شدن به
رسانههاي
جمعي حركت كردند تا رسانههايي باشند كه از آزادي مطبوعات در سراسر
جهان دفاع
ميكنند، با تحولات عظيم اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي در طول قرنها
همگام بوده و گاه
به اين تحولات شكل هم دادهاند.
روزنامه در چهارصد
مين سال تولد خود به
رسانهاي تبديل شده است كه از جنبه شيوههاي عرضه روزنامهنگارانه
مطالب بسيار
ثروتمند است، بسيار آسان خوانده ميشود، از تصاوير و صفحهآرايي مطلوب
برخوردار شده
و بيش از يك ميليارد نسخه از آن در 200 كشور حضور دارد و جالب اينکه
انجمن
جهاني روزنامهها
(WAN)
هشت ده هزار روزنامه از سراسر جهان را
نمايندگي ميكند و ازآنجمله
6500
مورد از آنها هم جزو روزنامههاي يوميه
هستند.
اما روزنامهها اكنون مدتي است كه از سوي
راديو، تلويزيون و اينترنت به چالش كشيده شدهاند. اما با اين همه هنوز
فرجام تيره
و تاري كه براي روزنامهها پيشبيني ميشد، رقم نخورده است.
روزنامههاي
الكترونيك و چاپي اكنون به طرز مسالمتآميزي با يكديگر زندگي ميكنند و
هيچگاه كميت
چاپ به اندازه امروز نبوده است. اما با اين همه، بسياري از روزنامهها
و به ويژه در
سالهاي اخير در كشورهاي صنعتي غرب دچار افت درآمد و از دست دادن
خوانندگان خود
شدهاند.
آگهيها به سوي اينترنت سرازير شده و نسل شيفته اينترنت هم رو به گسترش
است. آيا روزهاي پرشكوه روزنامهها رو به پايان است؟
روزنامه در
چين و هند
در اين نكته ترديدي نيست كه صحنه رسانهاي دستخوش تغيير شده است و
اين تغييرات باز هم ادامه خواهد يافت. در حالي كه مصرف رسانهاي از
آغاز قرن بيستم
از حدود 10 ساعت به 60 ساعت در هفته در سراسر جهان رسيده، دست
روزنامهها خالي
مانده است. اما هنوز نميتوان گفت كه چشمانداز فراروي روزنامهها
كاملاً تيره است
.
طبق گزارشي كه انجمن جهاني روزنامهها منتشر ساخته است، درآمد آگهيهاي
روزنامهها
در سال 2003 دو درصد نسبت به سال 2002 افزايش يافته و پيشبيني ميشود
كه اين روند
صعودي تا سال
2008
ادامه يابد. انجمن جهاني روزنامهها همچنين گزارش داده كه تيراژ
روزنامهها هم در سطح جهاني در سال 2003 در مقايسه با سال 2002 حدود
12/0 درصد
افت داشته است.
اما اين افت تيراژ در برخي از كشورهاي صنعتي از طريق توسعه بازار
جبران شده است. چين با فروش روزانه 85 ميليون نسخه روزنامه صاحب عنوان
پرتيراژترين
كشور از نظر مصرف روزانه روزنامه است و اين در حالي است كه اين رقم
براي هند
كه در
مكان دوم جهاني قرار دارد- 72 ميليون نسخه در روز است.
نگاهي به كشورهاي ديگر
ميتواند پتانسيل روزنامهها را به تصوير بكشد:
در سيرالئون فقيرترين كشور جهان كه
سطح بيسوادي در آن 85 درصد است، روزنامهها از سال 1997 به بعد مثل
سمارق در حال
روييدن است. اين كشور در سال 1997 داراي 12 روزنامه بود و اين در حالي
است كه
در سال 2005 داراي 50 نشريه است.
در افغانستان سطح سواد 20 درصد است، اما
در سال 2002 در اين كشور حدود 265 نشريه منتشر ميشد كه 150 مورد آن در
كابل پايتخت
آن توزيع ميشد.
در سنگال با كمبود خريدار براي روزنامهها مواجه هستند و اين بسيار طبيعي است، چون قيمت يك روزنامه معادل قيمت يك كيلو برنج است، اما با اين همه روزنامهها كماكان در سنگال خوانده ميشوند:
60 درصد مردم، روزنامهها را قرض ميگيرند.
توليدكنندگان روزنامهها و مفاهيم تازه روزنامهها در عصر اطلاعات به
كدام سو خواهند رفت؟
روزنامهها چهارصد سال است كه در سراسر جهان در حال شكل
دادن به افكار عمومي هستند و هنوز جزو شكلهاي محبوب و معتبر رسانهاي
در عرصه
اطلاعرساني به حساب ميآيند. حفظ اين موقعيت، اصليترين چالش
توليدكنندگان
روزنامهها است
.بر
اساس يافتههاي تازهترين پژوهش انجمن جهاني روزنامهها كه
در زمينه فرايندهاي روزنامهاي صورت گرفته است، تيموتي بالدوين
(Timothy Baldwin)
مدير اين انجمن ميگويد: امروز مديران روزنامهها بيش از هميشه اين
تمايل را از
خود نشان ميدهند تا با اتكا به نوآوريها و استراتژيهاي متفاوت به
جذب خوانندگان
بيشتري بپردازند.
بسياري از روزنامهها در جهت پاسخ دادن به نيازهاي مخاطبان به تغيير قطع وصحافت رو آورده و چاپ تمام رنگي را در دستوركار خود قرار دادهاند. آنها با نوآوريهاي گوناگون درصدد جذب نسل جوان نيز هستند و يكي از اين روشها چاپ نسخههاي رايگان براي متروها و قطارها است .
درآمد تبليغات در روزنامههاي رايگان ظرف يك
سال 5/1 درصد افزايش داشته است و ظرف 5 سال به 6/22 درصد خواهد
رسيد
.مترو
اينترنشنل ناشر سوئدني نشريه رايگان مترو روزانه 5/5 ميليون نسخه از
نشريه خود
رادر 16 كشور توزيع ميكند و به همين خاطر است كه ميتوان گفت هنوز
روزنامهها در
آينده موفق خواهند ماند.
روزنامه بر اساس تقاضا
وقتي انسان در سرزمين
مادري خود نيست، داشتن يك روزنامه آشنا، آرامشبخش است.
و شايد به همين دليل
باشد كه مسافران هوتلهاي مختلف دنيا از سرويس
Newspaper Direct
استقبال
ميكنند
.اين
سرويس 200 روزنامه از 35 كشور جهان با 30 زبان را در اختيار
علاقهمندان
روزنامهها قرار ميدهد. ريشه اين ايده به كانادا بازميگردد و توسط
يك شركت مستقر در ونكوور از سال 1999 رواج داده شده است . اين شركت كه
يك دفتر در
نيويارك دارد، روزنامهها را از سراسر دنيا به صورت ديجيتالي در اختيار
روزنامهخوانان قرار ميدهد.
هر كه با اين شركت قرارداد منعقد كند، امكانات
سختافزاري و نرمافزاري بهرهبرداري از چنين سرويسي را دريافت ميكند
و به اين
ترتيب به مخاطبان اين فرصت را ميدهد تا روزنامههاي دلخواه خود را از
اينترنت
دانلود كرده و از آنها پرينت بگيرند. روزنامههايي كه به اين ترتيب ظرف
چند دقيقه
دانلود ميشوند، در قطع 3
A
پرينت گرفته ميشوند و از نظر شكل صفحات
عين روزنامه اصلي (چاپي) هستند.
استفاده از اين سرويس علاوه بر هوتلها، اكنون در
كتابخانهها، مؤسسات پژوهشي، خطوط هوايي و دريايي نيز عموميت يافته
است.
سرگذشت پر نشيب و فراز مطبوعات
روزنامه ارتباط و يا «ريليشن» در ماه ژوئن سال 1605 در شهر استراسبورگ آلمان آن زمان و فرانسه امروز پا به عرصه وجود نهاد. ريليشن نخستين روزنامه جهان نبوده است، ولي اولين نشريه عمومي است كه اختصاص به اخبار دربار پادشاه، دولت محلي و مدح اين و آن نداشت، و همه گونه مطلب درباره هركس را كه احساس مي كرد كاري كرده و يا اين مي توانسته كاري بكند ولي نكرده بود منتشر مي ساخت و نشريه اي بود فروشي و با بهاي معين. تاريخچه انتشار روزنامه در جهان خيلي قديمي تر از «ريليشن» است. در زمان حكومت ژوليوس سزار (دوهزار و اندي سال پيش) به ابتكار او روزنامه اي در شهر روم منتشر مي شد به نام «اكتا ديوما» كه در آن در آغاز كار، تنها كارها و تصميمات سزار درج مي شد كه بعدا فعاليت هاي سنا و دولت هم بر آنها اضافه شد. اين نشريه دستنويس براي مطالعه باسوادها در چند نقطه عمومي شهر و در جايي محفوظ از باد و باران نصب مي شد. در سده سوم ميلادي، به ابتكار اردشير پاپكان ، كارنامه اي تحت نام «روزنامك (ك = ه)» فعاليت هاي انجام شده دربار، دولت و موبدان موبد را درج و براي مقامات و رجال خاصي ارسال مي شد )بمانند نشريه ويژه خبرگزاري هاي دولتي). اين كار تا اواسط حكومت خسرو پرويز ادامه داشت. در سال 713 ميلادي در پكن )شهر بيژينگ پايتخت چين) روزنامه اي به همان شكل روزنامك زردشتيان انتشار يافت. با اين تفاوت كه گاهي هم مطلبي مربوط به مردم عادي داشت.
اين نشريه كه نخست دستنويس بود بعدا به صورت چاپ مهر منتشر مي شد. به اين ترتيب كه مطالب بر تخته نوشته مي شد و اطراف نوشته را خالي مي كردند و به صورت مهر در مي آوردند، آن را به مركب آغشته مي كردند و روي كاغذ مي زدند و تكثير مي كردند. چيني ها قبل از آن با ساخت كاغذ و مركب آشنا بودند. در دائرة المعارف كتاب و چاپ، نام اين روزنامه «كاي يووان» نوشته شده است كه گويا از نام ماه انتشار آن گرفته شده است. سپس نوبت به «ريليشن» رسيد كه «يوهان كارولوس» آن را در نخستين هفته از ماه ژوئن سال 1605 در استراسبورگ به دست چاپ سپرد و مادر روزنامه هاي امروز بشمار مي رود.
در سال 1621 در لندن نشريه عمومي «كورنت» به چاپ رسيد. نخستين روزنامه به زبان فرانسه «گازت» بود كه در سال 1631 كار انتشار آن آغاز شده بود. در سال 1646 در سوئد روزنامه اي به نام « پست اينريكس تيدنينگار» انتشار يافت كه پس از 359 سال، همچنان منظما منتشر مي شود.
از سال 1701 روزنامه نگاري امر عادي و به تدريج به صورت يك حرفه درآمد و داراي اصول و قاعده شد و بعدا عنوان قوه چهارم دمكراسي را به خود اختصاص داد كه يكي از تكاليف آن دفاع عمومي از ملت و وطن است. سالهاست كه انجمن جهاني روزنامه ها ) اختصارا: وان) كنوانسيون سالانه خود را به مناسبت ولادت روزنامه «ريليشن» در شهر استاسبورگ برگذار مي كند.
در جلسات اين كنوانسيون آمار و مشكلات و پيشرفتهاي روزنامه نگاري چاپي در سال پيش از آن بررسي و مورد بحث قرار مي گيرد. در كنوانسيون امسال 1300 ناشر و مدير روزنامه از 81 كشور شركت كرده اند. طبق آمار رسمي اين انجمن، در سال (2004) در سراسر جهان شش هزار و 580 روزنامه (يوميه كه هفته اي شش شماره منتشر كنند) ادامه حيات مي دادند و هر روز اندكي بيش از 395 ميليون نسخه فروش داشتند. اين انجمن، متوسط حداقل تيراژ هر روزنامه را در آن سال اندكي بيش از 60 هزار ذكر كرده كه كمتر از آن، مگر در نقاطي كه جمعيت بالغ و باسواد كمتر از سيصد هزار تن باشد، علامت بيماري روزنامه اعلام شده است. طبق اين آمار، درصد روزنامه خوان در جاپان بيش از هر كشور ديگر و برابر 64 درصد كل بزرگسالان است و پر تيراژترين روزنامه هاي جهان نيز در همين كشور منتشر مي شوند.
در مقايسه، اين درصد در آمريكا 23 است. در هر روز 85 ميليون چيني، 72 ميليون هندي، نزديك به هفتاد ميليون جاپاني و 57 ميليون آمريكايي روزنامه مي خرند. در سال گذشته، روزنامه ها در اروپا يك و چهار دهم درصد و در آمريكا دو دهم در صد تيراژ خود را از دست داده بودند. رقابت وبلاگها و راديو ـ تلويزيون باعث اين شكست بوده است. كنگره پنجاه و هفتم ژورناليست ها (ژورنال به معناي محل ثبت رويدادهاي جاري و تاريخ محل ثبت وقايع گذشته و اين دو حرفه، قلمرو واحد دارند) كه در استانبول برگذار شده بود توصيه كرده بود كه روزنامه ها بكوشند كه مكمل راديو ـ تلويزيون و وبلاگها باشند و مطالبي منتشر كنند كه آن رسانه ها قادر به انتشار نباشند و رقابت را شديدتر كنند كه برخي روزنامه ها در اين مسابقه شكست خوردند.
سال گذشته به مفسران و مقاله نگاران و اصحاب ستونهاي ثابت (روزنامه نگاران قديمي) توصيه شد كه مطالب خود را نخست به روزنامه بدهند و بعد در سايت (وبلاگ خود( درج كنند، ولي اين تدبير هم زياد موثر واقع نشد زيرا كه يكي دو روز صبر كردن براي درج مطلب در وبلاگ مسئله را حل نمي كند. تنها راهي كه براي روزنامه ها باقي مانده ابتكار تازه و از دست ندادن روزنامه نگاران ماهر و با تجربه است.
چه كسي روزنامه مي خواند؟
از نتايج يك بررسي
( survey )
كه در سه ماه مارچ،
اپريل و مه 2004 در 14 كشور بعمل آمده بود چنين بر مي آيد كه مردم دهه
اول قرن 21
خبرهاي فوري (سپات نيوز) را از راديو ـ تلويزيونها به دست مي آورند تا
روزنامه ها.
اين راديوها اينك در سلفون(موبايل)، ساعت دستي و حتي در قلم تعبيه شده
اند و بسياري
از اين ابزارهاي اطلاع رساني به محض دريافت يك خبر نو ، فرد را متوجه
آن مي
سازند. فروش تلويزيونهاي جيبي نيز در حال افزايش است.
طبق اين بررسي، منبع ديگر؛
موسسات جمع آوري اخبار و نظرات (مقالات) هستند كه آنها را سريعا براي
مشتريان خود
به «اي ميل» آنان ارسال مي دارند. اين موسسات كه همان دفاتر « بريده
جرايد » سابق
هستند برحسب تقاضاي مشتريان، اخبار و نظرات را « شخصي » مي كنند و
ارسال مي دارند
.
بنابراين، يك فرد هر آن از همه مطالبي كه در طلب آنهاست و در رسانه هاي
سراسر جهان
انتشار يافته اند آگاه مي شود.
در گزارش نتيجه گيري اين « سوروي » چنين آمده است
:
در شرايط قرن21 ، مشتريان روزنامه ها كساني هستند كه طالب گزارشهاي تحليلي ، مقالات، نامه هاي مردم، ميزگرد ها، مصاحبه هاي خياباني، كسب نظر پيرامون يك موضوع، يك طرح و يك اقدام، و گزارشهاي مربوط به جزئيات زندگي و فعاليتهاي جوامع شهري هستند .
به اين ترتيب مردم دهه قرن 21 از روزنامه همان را مي خواهند كه پدرانشان از مجله مي خواستند. كاريكاتور چيزي نيست كه بشود آن را از طريق ابزارهاي تازه اطلاع رساني مثلا سلفون و اي ـ ميل به دست آورد و يا خاطرات افراد و تصوير هاي قديمي. كاركنان تحريري روزنامه ها بايد سراغ اين نوع مطالب بروند.
روزنامه تخصصي
نوامبر 2004 «پيتر كاكسPeter
Cox»
روزنامه نگار آمريكايي پس از دهها سال تلاش براي
قبولاندن نظر خود كه برخي روزنامه ها بايد تك موضوعي شوند تا مردم
تكليف خود را
بدانند در 67 سالگي درگذشت.
كاكس كه قبلا مدير يك روزنامه بزرگ بود به اين
نتيجه رسيده بود كه روزنامه هاي تك موضوعي (تخصصي) بهتر مي توانند در
رشته خود به
جامعه خدمت كنند، مثلا روزنامه هاي ورزشي به ورزش، روزنامه هاي تعليم
وتربيه به
بهبود كيفيت مکاتب و روزنامه هاي طبي به پيشبرد اين علم و آشنا كردن
مردم با
علائم امراض و پيشگيري از ابتلاء به بيماري، و مخاطبان ضمن خريد يك
روزنامه عمومي
)حرفه
اي ـ جامع)، برحسب علاقه به موضوع خاص، روزنامه و يا نشريات مربوط را
هم
خريداري خواهند كرد كه وسيعا درباره يك موضوع مطلب مي نويسند.
كاكس مي گفت كه روزنامه هاي تك موضوعي هم حق دارند مطالب ديگر را بنويسند، اما به اختصار. وي اعانه هاي دولت و موسسات ديگر را تنها حق نشريات تخصصي و داراي موضوعهاي محدود و مشخص مي دانست كه كمك به آموزش عمومي و رفع نياز اعضاي جامعه مي كنند. كاكس در اجراي نظر خود از مديريت روزنامه عمومي دست كشيد و يك روزنامه مختص به اخبار و مطالب محيط زيست تاسيس كرد. روزنامه او، «مين تايمز»، از سال 1978 منتشر شد و داراي مطالب فراوان در باره زندگي در محيط زيست از خانه و غذا تا آب و دوا و رانندگي و ... بوده است . نظريه كاكس در کشورهاي آسياي تا حدي زياد به اثبات رسيده است.
استفاده ازمعلومات با ارزش سوزان استينل، استفن كوبس و برژيت ايزنلوفل -پي سي.