دوشنبه، ۸ جنوری ۲۰۱۸     

 

۲۶ سال است که تنظیم های بنیاد گرای اسلامی هفتگانه و هشتگانه، که نطفه های نا مشروع آنها در پاکستان و ایران در یک اتحاد نا مقدس امپریالیسم، و توطیه بر علیه ملت افغانستان، بسته شده است، سایه شوم و ویرانگر خویش را به ادامه فعالیت های تروریستی و خراب کارانه شان، از دهه ۷۰ تا اکنون ادامه داده است. این گروه های غیر ملی، از همان ابتدای خلقت نا میمون شان از نام قوم، قبیله، عشیره، زبان، ملیت، سمت، منطقه، دین، مذهب و . . . . ملت افغانستان را به طرف تفرقه ملی سوق داده، و اکنون در مرحله بسیار خطرناک و ویرانگر رسیده است که افغانستان را به طرف ملوک الطوایفی، و تجزیه سوق میدهند. دولت دست نشانده در کابل، و در کل، ساختار واحد های اداری حکومتی در سراسر کشور بر مبنای قدرت تنظیم های مسلح جهادی- طالبی تقسیم و مطابق برنامه استعماری نا مریی، حاکمیت دارند. به بیان دیگر، در درون نظام حاکم استعماری، حاکمیت های جداگانه مستقل و خارج از سلطه اداره کابل، که در حقیقت یک نماد تصنعی است، وجود دارد. از رییس جمهور؟! دست نشانده، رییس شورای اجرائیه؟!، کابینه؟! پارلمان؟! (فساد خانه دولت نامشروع) اکثراً افراد غارتگر، دزد دارایی های عامه، عمدتاً بنام اقوام و قبایل، و منطقه در پُست های مذکور مانند موریانه مخرب لانه کرده و تن بیمار مردم افغانستان را دارند هر روز به نا بودی می کشانند. من خودم، عده ی از افرادی این باند ها از مناطق و اقوام افغانستان را می شناسم، که از ابتدای قدرت گیری، این جنایتکاران، مانند خفاش، بنام "ملیت"، از پُست های بلند دولتی آغاز، و اکنون سالهاست که در "پارلمان" (خانه بربریت و وحشت)، به جان هم افتاده اند، که طی همین هفته همه ی ما مشاهده کردیم. اکثراً اعضای این اداره ننگ مردم افغانسان بوده و با خون مردم افغانستان مصروف تجارت در این (خانه مردم؟!) هستند، و صاحب دارایی های عظیم شده، و حتی مصروف در فساد اداری، اجتماعی و اخلاقی هستند، و هیچ مقامی وجود ندارد که از این دسته افراد بازپرس بعمل بیاورد. از همه درد ناک تر اینکه، عده ای زیادی روشنفکران، که بسیاری از ایشان زمانی ادعای وطنپرستی و عدالتخواهی را داشتند، به این گروه ها پیوسته، و به همین روند ویرانگر "قومی، ملیتی، زبانی، . . " جانب یکی از مقامات حاکمیت مزدور، عمدتاً ریاست جمهوری و مقام شورای اجرائیه را گرفته اند. دولت مزدور و مقامات آن بشمول اشرف غنی، جزء همین جهادی ها و طالبان جنایت کار بوده و هیچ تفاوت از گلب الدین، ملا عمر، سیاف، ربانی، احمد شاه مسعود و دیگر جنایتکاران نداشته، و حتی مخربتر از آنها می باشند، و در حقیقت بمثابه سر دسته تمام این جنایتکاران، از طرف اجنبی بر ملت ما تحمیل شده اند. در رسانه های الکترونیکی اجتماعی من می بینم، و عده ی از "روشنفکران" را می شناسم که مصروف نکوهش یکی از سردسته های جنایتکار "جهادی" و یا تنظیم ها بوده، و در مورد سردسته ی جنایتکار دیگر "جهادی" لب به سخن نمی کشایند، و به همین ترتیب عده ای اشرف غنی دست نشانده را "اشرف بابا؟!" و یا زعیم ملی، خطاب می کنند، که احترام به نظر شان و پیشینه ایشان، این گونه اعمال خجالت آور و شرم آور است

هموطنان عزیز!

بیایید همه ی ما بشمول روشنفکران و ترقی خواهان افغانستان، آنهایی که خواهان نجات افغانستان از این وضعیت فلاکت بار هستند جبهه ی وسیع سیاسی را، مبرا از تفرقه قومی، سمتی، زبانی ملیتی، دینی و مذهبی، که شامل هموطنان اهل هنود کشور ما نیز میشود، تشکیل داده، به تن خونین مادر وطن و به زخم های عمیق ملت ما مرهم شویم. در غیر آن این دولت و ساختار کنونی که در ۲۶ سال ثابت ساخته که نه تنها مسئله ملیت و وحدت ملی را نمیتواند حل کند، بلکه کشور و ملت ما را به طرف لبه پرتگاه، تباهی و حتی تجزیه سوق داده اند.

زنده باد وحدت ملیت های با هم برادر افغانستان!

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org