شنبه، ۱۹  دسامبر ۲۰۱۵

 


 

Saboor Siasang   

آزاد خان عزیز

سپاس از پرسشهای تان. آزادی بیان همین است که هرکس بتواند در برابر پدیده ها، روندها، آدمها و رخدادهای تاریخ افغانستان و جهان اندیشه خود را بر زبان آورد و در صورت نپذیرفتن، پیشروی یکایک آنها نشانه پرسش بگذارد.

چنانی که توجه فرموده باشید، کار ناچیز من گردآوری "راستها و دروغها" و گذاشتن آنها در پیشگاه خوانندگان است. خودم نه اهل نتیجه گیری هستم، نه توان آن را دارم و نه آرزویش را. در نگاه من کسی که هنگام پرداختن به تاریخ نتواند از گرایش سیاسی، سازمانی، ذوقی و عاطفی خود دست بکشد، بهتر است "شبنامه" بنویسد و در آن "رهبر" خود را پرستش کند و آفرینها بدهد و "رهبر" غیرخودی را نکوهش باران کند و نفرینها ببخشد. 

با کمال شرمندگی باید بیفزایم که من (صبورالله سیاه سنگ) نمونه زنده یکی از همین دشنامنویسهای درشتگوی بودم. آنقدر شبنامه نوشته ام، آنقدر دشنام پراگنده ام، آنقدر ستایشنامه نوشته ام که یگان بار وقتی یادم می آید، از خود میپرسم: راستی من بودم؟

روزی تصمیم گرفتم که اگر نمیتوانم در داوریهایم بیطرف باشم، بهتر است به گفته یک دوست ایرانی "گیلاس قهوه با شیرینی بردارم و اول با خودم آشتی کنم".

روزگار ما روزگار یاوه نویسی نیست (گرچه با تاسف خواننده و خریدار زیاد دارد!) روزگار سخن گفتن با ذهن سرد و شکیبایی بیدریغ در برابر دشنام خواندن و دشنام شنیدن است.

خوشبختانه، اکنون به همان جا رسیده ام: برای من پیامهای نازیبنده هرگونه اثر خوب یا بد شان را برای همیشه از دست داده اند. حالا آدم دیگر شده ام.

- برگرفته از برگه ی فیسبوکی داکتر صبور سیاه سنگ

 

18-12-2015

*   *   *

 

از همین نویسنده بخوانید:

 *  داکتر صبور سیاه سنگ به صدیق رهپو

 *  ای دل پاک! گناه تو خوشم می آید، خوشم می آید ... - صبور سیاه سنگ

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org