سید داوود مصباح

 

‏سه شنبه‏، ۱۰‏ اکتبر‏ ۲۰۱۷

 

 دو روی یک سکه

 

چکیده: «در افغانستان علاوه بر دهها مشکل، سه موضوع منشأ تمام بدبختی های میهن است. یکی آن است که دین و اعتقادات مردم در انحصار سیاست و قدرت ملی و بین المللی قرار گرفته و از جانب دیگر سیاست امپریالیست های امریکا و ناتو هم نیروهای دولتِ نام نهادِ افغانستان را کمک(!) می کند و هم پول و سلاح و مهمات را به جبهات بنیاد گرا ترین گروههای جنگی قرار می دهند و در عملکرد خود «دو روی یک سکه اند» که اهداف شان نا امن نگه داشتن کشور و غارت و چپاول منابع پُر ارزش معادن افغانستان و تحت کنترول در آوردن نفت و گاز ترکمنستان و آسیای میانه و ایران می باشد.»

تمام مصیبت های افغانستان از آن است که سرنوشت کشور و مردم بدست ناپاک اختاپوس جهانی رقم میخورد. بدون تردید تا زمانی که این اختاپوس دست از سر افغانستان بر ندارد نا امنی و نفاق ملی و بازی با دین و باورها ادامه می یابد.

این که منشأ ادیان و باورهای دینی چه بوده، موضوع بحث این مقال نیست. دانشمندِ گرانقدرِ میهن، محترم «عالم افتخار» که افتخار ما است، در زمینه اثر های پُر معلومات و خردمندانه دارد و عمر شان و صحتمندی شان مستدام باد! که خواهد نوشت. تنها می توان گفت که ده هزار سال قبل در تمدن ماورای قفقاز باورهای وجود داشته (توتم) که هیچ گاهی مورد منازعه و اختلاف و جنگ قرار نگرفته و مردمان از هزاره هشتم تا ۱۷۰۰پ م روی اختلاف و تفاوت های عقیدتی باهم نجنگید و در کاوش های باستانشناسی استقرار های شانزده گانه «کوپت داغ» آلتین تپه، چوپان تپه، بچیک تپه و جیتون و همچنان شهر سوخته سیستان هیچ گونه معبدی کشف نشده که ناشی از عمده بودن باورهای دینی باشد. در آق کپروک مجسمه سنگی سر انسان با قدامت ۱۶ هزار سال قبل کشف گردید، لیکن اثری از معبد دیده نشده الی در استقرار مندیگگ اولین آثاری از معبد کشف گردیده. در استقرار شهر سوخته که در ۱۷۰۰پ م حریق گردید و در آتش سوخت که ممکن به اثر حمله «اوغوز خان» مغولستانی که مدت ۱۵ سال در مناطق غربی افغانستان کنونی در تاخت و تاز بوده اثری از معبد نیست. و در این استقرار کمون برقرار بوده. خوب به هر صورت، این موضوع خارج از بحث است. موضوع بحث این است که جنگ های خونین صلیبی در گذشته و فتح و فتوحات اسلام در زمان خلافت اموی ها و عباسی که آن را در دو جلد کتاب عبدالحسین زرین کوب بنام «دو قرن سکوت» می توان مطالعه کرد که روی چنگیز خان را سپید می کند. در این کتاب مستند تذکر یافته است که در لشکرکشی ها و فتوحات اسلامی در ماورای شمال افغانستان و بخارا و سمرقند ۹۰۰ شتر بار زر و زیورات و ۶۰۰ زن «خمس» حق دارالخلافه رسیده بود.

دوم- اما در قرن ۲۰ که عصر ساینس و تکنولوژی است، چطور قدرت های ضد مردمی دین و باورها و اعتقادات مردم را در اختیار خود قرار دادند و باعث قتل و غارت و ویرانی و آواره گی مردمان منطقه و افغانستان گردید. گرچه به خدمت گرفتن دین توسط دولت های استبدادی فئودالی و ماقبل آن برده داری و اکنون تکنوکرات های وابسته به جهان سرمایه داری امپریالیستی یک موضوع متداول بوده، اما به شکل تنظیمی مسلحانه بر اساس طرح مارشال دوگل که اساس طرح از مشاور امنیتی و اطلاعاتی وی «کینت دمورانش» همان شخصی که با «ویلیام کیسی» رییس سی. آی. ای در تنگه خیبر آمده جنگ نیابتی را توسط تنظیم های به اصطلاح جهادی با فیر اولین مرمی به سوی افغانستان افتتاح نمودند.

William Casey (left, with glasses) and General Akhtar Abdur Rahman (center) touring Afghan training camps in the 1980s. 

Alexandre de Marenches (right) in a 1983 meeting with US President Ronald Reagan in the Oval Office.

 مارشال دوگل بر اساس تجارب دولت انگلیس بعد از اشغال هند آموخته بودند که استعمار انگلیس در لشکر کشی های خود در اطراف هند و افریقا از جوانان هندی در جنگ استفاده می کردند. او می گفت: «جنگ با سربازان اجیر این منفعت را دارد که برای قتل آنان هیچ خانواده خودی اشک نمی ریزند . .» سوم، بنا بر آن کانون توطئه های ضد بشری یعنی محافل مغز های متفکر سرمایه داران امریکایی در وال استریت در اواخر قرن بیستم اولین مرکز تشکیلاتی عقیدتی را در عربستان سعودی بنام «القاعده» به سال ۱۹۸۸م باز نمودند. که این مرکز اطلاعاتی و تشکیلاتی بود که «اسامه بن لادن» را جذب و موظف به گروههای مسلح نمودند تا علیه اتحاد شوروی و کشورهای ملی دموکراتیک به جنگ های نیابتی بپردازند. این گروه تروریستی سلفی در ۱۹۹۰م به پاکستان منتقل و در کنار تنظیم های جهادی ساخت «سیا» امریکا و « ایم ۱۶ انگلیس» با میزبانی «آی. اس. آی» پاکستان قرار گرفتند تا علیه دولت ملی دموکراتیک افغانستان بجنگند. بکارگیری نظامی و سیاسی از باور های دینی و عقیدتی مردم به یک مسئله جهان شمول تبدیل گردیده و دولت های امپریالیستی امریکا و اروپا برای فضا سازی های مورد نظر و نا امن نمودن کشورهای مورد نظر و جنگ های نیابتی از دین و باورهای مردمی استفاده می نمایند. می بینید که در سوریه چگونه از داعش و دیگر گروه های تروریستی حمایت می نمایند و حتی در این اواخر تلاش دارند که منطقه پرواز ممنوع که یک چتر هوایی است که ساحات تروریستان را محافظت می کند، زمینه سازی می نمایند. در افغانستان علاوه بر آن که در این مدت ۱۶ سال دولت نام نهاد بدست ناپاک گروه های ارتجاعی و مزدور به غرب افتاده، دهها گروه تروریستی را تمویل و تجهیز نموده برای ادامه اهداف ضد بشری و غارت گرانه شان در نقاط مورد نظر جابجا نموده و نا امنی را ادامه می دهند.

با درد و تأسف که چنان زمینه سازی گردیده که مردم بجای این که از خود ارادیتی داشته باشند از همان جنایت کاران جنگی و تیکه داران قومی حرف شنوی دارند و همان مزدوران امریکا و غرب را رهبر خود می دانند. تا زمانی که مردم بخود باوری و خود ارادیت عقلی و بلوغ نسبی سیاسی نرسیده باشند، دین و باورها و مقدسات شان را به خانه بر نگردانند و از دست تیکه داران دینی و خارجی باز نستانند افغانستان به امنیت و آرامی نمیرسد.

موضوع دیگر عمل کرد دو پهلوی امریکا و ناتو است که بطور علنی مجبورند تا حدودی نیروهای دفاعی و امنیتی افغانستان را کمک کنند و از جانب دیگر بطور مخفی نیروهای جنگی داعش و طالب و دیگر گروه های مخالف دولت نام نهاد افغانستان را اکمالات نموده و بهترین سلاح و پول در اختیار آنان قرار می دهند و توسط هلیکوپتر به آنان سلاح و مهمات و غذای بسته بندی شده، لباس، پتو و خیمه دیسانت می نمایند. سلاح و تجهیزات داعش و دیگر گروه ها ساخت امریکا است. دولت امپریالیستی امریکا و پیمان تجاوزکار ناتو در افغانستان چنان بیشرمانه و عریان باندیتیسم دولتی و داعشی و طالبی را در اختیار خود دارند که حتی در امور جابجایی مهره ها و افراد و اشخاص دستور می دهند. این افراد و اشخاص و مهره ها است که در ازاء کسب امتیاز از جنایات امریکا و ناتو صدای خود را در نمیآورند و از تاراج معادن افغانستان توسط هلیکوپتر های چهل تنی بدون پیلوت حرفی نمی زنند و دارایی های نسل های بعدی این آب و خاک را مورد تاراج کشورهای امپریالیستی دشمن به مردم افغانستان قرار داده اند. باید درک کرد که امپریالیست ها جز منافع شان به هیچ چیزی دیگر از قبیل اخلاق، انسانیت، شرافت، رحم و مروت، بشر دوستی، حقوق انسانی و صلح و دموکراسی باورمند نیستند. دولت امپریالیستی امریکا به حقوق شهروندی ملت امریکا پایبند نیست. پس چگونه ممکن است که در افغانستان و عراق و لیبی و سوریه و یمن به حقوق انسانی مردمان آن تمکین نمایند؟! نی، هرگز ممکن نیست. در ایالت های طوفان زده ای امریکا تا کنون مردم برق و آب آشامیدنی ندارند، چطور ممکن است که دولت ضد بشری امریکا میلیارد ها دلار را صرف به اصطلاح صلح و امنیت افغانستان نماید؟؟! خیلی احمقانه است که کسی به حرف های دروغ و تبلیغات بی پایه و اساس امریکا و ناتو باور نماید. امریکا و ناتو حساب خود را دارد. در این معادله (۶+۲=۸) پایگاه های نیابتی یعنی دولت نام نهاد افغانستان و افراد مزدور وفادار شان (سران جهادی و تیکه داران قومی و روحانیون اجیر) را دارند و ششم: گروههای تروریستی طالب، حقانی، داعش، القاعده، مافیای مواد مخدر و کاوش گران معادن افغانستان را دارند که توسط امپریالیست های امریکا و غرب تمویل می گردد. به گفته یک طالب ساده که می گفت: «سلاح دست اول به ما می رسد و دوم آن به عساکر دولتی و . . .» بلی در واقع چنین است. گروه طالبان خودرو های زرهی امریکایی را از کجا آورده اند؟ سلاح سبک و راکت انداز های روی شانه ای و تجهیزات ساخت امریکا را کی برای شان داده است؟؟. در واقع دولت نام نهاد افغانستان و گروههای جنگی هر دو برای امپریالیست های امریکا و ناتو دو روی یک سکه می باشد. فقط کسانی که در این بازی های خطرناک شیطانی جان می بازند، مردم و جوانان افغانستان است. گروههای داعشی و فامیل های شان را کی از عراق و سوریه به پاکستان و از راه چترال به شمال افغانستان انتقال داده و می دهند؟ بدون تردید به هدایت دولت امپریالیستی امریکا و امکانات مالی و تجهیزاتی امریکا و ناتو و دولت وابسته و متعهد پاکستان. بلی دولت باندیتیسم پاکستان. به اعتراف مقامات پاکستانی که در آن کشور سی و سه گروه مسلح تروریستی و بنیادگرا و وهابی فعالیت دارند. دولت امپریالیستی امریکا و هم پیمانان اروپایی آن خوب سوژه برای تخریب تمدن و اساسات بنیادی فرهنگی و در هم کوبیدن اقتصاد کشورهای آسیایی و شمال افریقا را پیدا کرده اند و این انگیزه بنام اسلام جهادی ریشه ای همه هستی مادی و معنوی و فرهنگی کشورهای که داشت قدم به رشد و انکشاف می گذاشت از ریشه خشک می کند و این کشورها را به آشفته بازار کالاهای تولیدات غربی تبدیل و منابع اولیه صنایع و تولیدی و زراعتی را غارت می نمایند.

 

نتیجه:

ترفند های امپریالیستی غرب بقدر کافی برای همه دست اندرکاران اندیشه و حتی برای مردمانی که اخبار و رخداد های جهان و میهن شان را شنود و مطالعه می نمایند بقدر کافی روشن گردیده که غرب این همه ترفند ها را بخاطر منافع استعماری و غارت گری شان بکار می گیرند. پس وظیفه نیروهای سیاسی و چیز فهم منطقه و منجمله افغانستان چیست؟! صرف روشنگری؟! پشت سر هم این همه احزاب! در افغانستان سی تا جهل حزب، در ایران بیشتر از آن تنها چندین حزب کمونیست و سوسیالیست و کارگری، در عراق، سودان، لیبی و منطقه پر از احزاب ترقی خواه و کارگری می باشد. بازهم مردم به دنبال خر دجال (امپریالیست های امریکا و غرب) اند؟؟؟!!!

باید راه اساسی را دریافت و رفت از گفتار به عمل. این کار عوام نیست کار کنیش گران انسان دوست و ترقی خواه منطقه و افغانستان می باشد. اگر احزاب همسو نمی توانند با هم مدغم گردند می بایست در یک جبهه واحد باهم متحد گردیده توده های مردمی را سازماندهی و به راه رهایی سوق دهند. اهداف اولیه هر کشور منطقه و افغانستان ایجاب می کند که کشور های شان را از تسلط امپریالیست های جهان خوار رهایی ببخشند. در این هدف احزاب و سازمانها و اتحادیه های کارگری و دهقانی و اتحادیه استادان و معلمین و نویسندگان و ژورنالیست ها و سایر تشکل ها شریک اند و باید طوری سازماندهی گردد که همه تشکل ها در یک تشکل ملی برای اهداف ملی بسیج گردد، تا به صورت یک قدرت منطقی ملی برای خود ارادیت ملی ظهور نمایند. زمانی که این همبستگی به وجود آید، زمان آن فرا میرسد که برای تشکیل یک دولت ملی «مجلس موسسان» انتخاب و برای تشکیل دولت ملی کار نمایند. این که دولت ملی به وجود آمده چه راهکارهای اقتصادی و ساختاری و سیاسی را تعیین نماید مرحله ای بعد از گذار یک دولت دست نشانده امپریالیست ها به یک دولت کامل ملی می باشد.

 

----------------------------

منابع:

۱ - تاریخ آسیای میانه، مقالات دانشمندان، فارسی، انتشارات یونسکو، چاپ تهران، در دو جلد

۲ – دو قرن سکوت، عبدالحسین زرینکوب،

۳ - کینت دمورانش، ترجمه فارسی، چاپ تهران

۴ - دفتر شماره نهم، یادداشت های نگارنده   

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org