شنبه، ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۸


       
             سید داوود مصباح

 

 زلمی خلیل زاد در دوره ریاست جمهوری «رونالد ریگان»، مولوی «یونس خالص» رهبر حزب اسلامی شاخه خالص و هیئت همراه "مجاهدین" را که به واشنگتن سفر کرده بودند، صحبت های این مذاکرات را برای رئیس جمهور آمریکا ترجمه می کرد.

در مذاکرات شرکت نفتی آمریکایی «یونوکال» با هیئت گروه طالبان در دسامبر ۱۹۹۷ در شهر هوستون آمریکا نیز او میزبان هیئت طالبان بود که به نقل از مقامات این گروه، خلیلزاد در این سفر به احترام آنها بر روی درخت کریسمسی که در خانه اش بود یک پارچه انداخت.

 (تصویر برگرفته شده از گوگل)

{دولت ضد بشری امپریالیستی امریکا با این همه رسوایی های که در عملکرد خود در جهان به بار آورده، هنوز هم با سر سختی و بیشرمانه بخاطر اهداف ضد انسانی دست به کار های می زند که واقعاً شرم آور و ننگین است. منجمله در افغانستان. اکنون که در افغانستان در این مدت طولانی ۱۷ سال که با استفاده از جو نادانی و جاهلیت ساکنان این کشور به ثروت های افسانوی دست یافته و علاوه از غارت آثار فرهنگی به معادن بسیار غنی از جمله اورانیوم، پلوتونیوم و لیتیم معدن خانشین هلمند افغانستان دست یافته و به شدت مصروف استخراج و انتقال آن است. این مردم را با همه بد بختی های شان مصروف یک دولت دست نشانده و مستعجل کرده و توسط باند های تجهیز شده ای خود بازار کشت و خون و قتل مردم افغانستان را به راه انداخته، اکنون می خواهند که با تغییر فرمول معادله مدیریت جنگ و نا آرامی افغانستان در استمرار اشغال خود ادامه دهند. اکنون با آوردن دوباره «خلیل زاد» به اصطلاح با طالبان مذاکره و مصالحه در حقیقت معامله کند.}

دولت ضد بشری امریکا بر اساس همان طرح «نظم نوین جهانی» که توسط بوش پدر در ۱۱ سپتامبر ۱۹۹۱ رسما اعلام شد، اکنون با ظهور پرقدرت اقتصادی چین و قدرت نظامی و سیاسی فدراتیف روسیه و دیگر کشورهای عضو پیمان بریکس و شانگهای، سلطه خواب دیده شده ای ایالات متحده امریکا برباد رفت و این غول بی سر و دم با فریاد رسایی قدرت آزادیخواهی و رهایی بخش آسیایی از خواب پرید. با این خواب و خیال های شیطانی این غول سرمایه داری امپریالیستی نه تنها خود را رسوا و مفتضح کرد، بلکه آبروی متحجرین قرون وسطایی را هم که ادعای جهاد و تقدس می کردند افشاء و رسوا ساخت. طرح «سرباز گیری اجیر» مارشال دوگول در جنگ دوم جهانی برای مقاصد سلطه گرایی امریکایی خوب کار داد، اما اکنون مردمان آسیایی و جهان دارند از خواب غفلت بیدار می شوند، دیگر نسخه جهاد کار نمیکند، چون طشت رسوایی این مزدوران بیگانه از بام به زمین خورد و مردم ساده و باورمند دیگر فریب این باند های مزدور را نخواهند خورد.

اکنون آخرین تلاش های مذبوحانه امپریالیست های متجاوز این است که باز هم با وارد کردن تغییراتی به روش های ضد بشری خود برای استمرار خر سازی محیط بشری نادان به اشغال و سلطه ای خود ادامه دهند. به این منظور نوکر بسیار وفادار شان «زلمی خلیل زاد» را دوباره به افغانستان فرستاده تا با ترفند های جدید به اجیران و مزدوران جنگی شان آرایش تازه ای بدهند و سران باند های حکومت مستعجل کابل را از نو جابجا کنند. همه مردم آگاه افغانستان، منطقه و جهان می دانند که دولت امپریالیستی امریکا برای حفظ پایگاه های نظامی و استمرار جنایات ضد بشری شان بخاطر منافع دراز مدت استراتژیک و اقتصادی و سلطه خواهی جهانی شان هرگونه ترفند های که ممکن باشد و به هر قیمتی انجام بدهند. دولت امپریالیستی امریکا در افغانستان بازی تازه ای را آغاز کرده که گویا با گروه "طالبان" مذاکره و مصالحه می کنند (!) در این معامله جدید بگیر و بستان اهداف و منافع گروه جنگجوی "طالبان" و حکومت مستعجل کابل و سران باند های در حاکمیت که به هر نامی طنّازی می کنند در تضاد است. گروه جنگجوی "طالبان" برای خلافت اسلامی میجنگند و حکومت و سران باند های در حاکمیت برای استمرار اشغال و حضور نظامی امریکا و ناتو و دیگر هم پیمانان اشغال تلاش می کنند، چون با حضور نظامی امریکا میلیون ها دلار به این حکومت مستعجل می رسد. در این معامله نه دولت اشغالگر امریکا در افغانستان صلح و امنیت و یک دولت ملی می خواهند و نه گروه های جنگجو، منجمله "طالبان" به معامله پنجاه- پنجاه حاضر می شوند و سلاح به زمین می گذارند. پس در این معادله تمامیت ارضی افغانستان مواجه به خطر است که عاقبت بسیار بد و زشتی دارد. از جانب دیگر "طالبان" تنها گروه جنگی حضور به صحنه نیست، بلکه گروههای زیادی مسلح اند منجمله «داعش» حتی همین سران باند های "جهادی" در حاکمیت و اطراف حکومت مستعجل هر کدام هزاران جنگجوی مسلح دارند که در صورت لازم می توانند به یک جنگ جدید دیگر تبدیل شود. این سران باندها هم به بهانه ائتلاف های بزرگ (!) تلاش می کنند تا توجه جیز گر بزرگ یعنی دولت امریکا را به سوی خود جلب و حکومت مستعجل را تصاحب و به دلار های باد آورده بیشتر سهیم شوند. هیچ جانب معادله در گیر برای مردم افغانستان کار نمیکنند هر گروه و دسته ای برای منافع خود در تپ و تلاش اند. سران باند ها حتی برای تظاهر هم به خون های ریخته مردم اشک تمساح نه ریخته اند و اندکی احساس وطن دوستی ندارند. در این شوره زار اشک و خون و ماتم، خلق های در اسارت استعمار و باند های مافیایی، تنهای تنهاست.

معامله با گروه جنگجوی طالب:

دولت ضد بشری امریکا در این اواخر از کارهای خود سرانه ای گروه جنگجوی "طالبان" در افغانستان سخت عصبانی شد. کارهای خود سرانه این گروه قرار ذیل خلاصه می شود:

* - برخورد و جنگ بین دو گروه جنگ جویان نیابتی "طالبان" با «داعش».

* - تماس محرمانه ای گروه "طالبان" با مقامات فدراتیف روسیه و ایران، اطمینان دادن به عدم مداخله در خاک این کشورها و در یافت پاداش های در زمینه.

* - آمادگی "طالبان" برای اشتراک در کنفرانس مسکو.

* - عدم اجرای دستور های محرمانه امریکا در مورد جنگ جویان تاجکیستانی و ازبکستانی به "طالبان". حمایت نکردن این گروه از جنگ جویان ترکستانی.

نخست برای مطیع ساختن "طالبان" و گوشمالی دادن آنان، دولت ترامپ شعار سرکوب و برچیدن "طالبان" را مطرح و چند موضع آنان را زیر آتش قرار دادند. بعد دریافتند که این ترفند کارساز نیست، تغییر موضع داده راه مذاکره را پیش کشیدند که مذاکرات مستقیم امریکایی با "طالبان" در قطر در این باب است. اکنون امپریالیست های اشغالگر با تغییر دادن فرمانده ناتو و فرستادن «خلیل زاد» و سفر غیر منتظره «جیمز متیس» وزیر دفاع امریکا با همراهی «جنرال جوزف دانفورد» رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا به کابل با هدف دیدار و مذاکره با «جنرال آستین اسکات میلر» فرمانده جدید نیروهای ناتو در افغانستان روی این مسائل محرمانه مصالحه و آشتی دادن "طالبان" و داعش و جنگ جویان آسیای میانه و معامله با "طالبان" برای منصرف نمودن آنان از اشتراک در کنفرانس مسکو و دوری گزیدن از محور روسیه و ایران و چین، مذاکره و راهکارهای را بررسی می کنند. در این اواخر چین با فشار آوردن به دولت پاکستان و هول دادن بیشتر "طالبان" به سوی محور روسیه و ایران، باعث برهم خوردن معادله بازی با آتش امریکایی در افغانستان است. واکنش های اخیر اشغالگران غربی بر محور امریکایی از این جهت می باشد. نه صلح با "طالبان" بلکه معامله با "طالبان". هر دو طرف معادله جهانی می دانند که با فرض محال با این همه تضاد آشتی ناپذیر گروه جنگجوی "طالبان" با حکومت مستعجل کابل صلحی و اشتراک قدرت به وجود بیاید، باز هم جنگ و نا آرامی در افغانستان به پایان نمیرسد. از این جهت تلاش روی بازی های موجود جنگی و تروریستی ادامه می یابد. امریکا در زیر این چتر آتش و خون در استمرار نا آرامی و حفظ پایگاه های نظامی خود در افغانستان و اکتشاف و استخراج و غارت معادن این کشور و تولید و ترافیک مواد مخدر ادامه می دهد.

دولت ایالات متحده امریکا چه می خواهد:

دولت ضد بشری امریکا یک نهاد مربوط به کنسرواتیف های سرمایه داری بوده که به هیچ صورت با فرهنگ و خواست مردم امریکا مطابقت ندارد. بر اساس تحقیق جدید موسسهء گالوپ ۵۵ درصد جوانان امریکایی تا ۳۸ سال عمر سوسیالیسم می خواهند. اینکه چه گونه سوسیالیسم می خواهند، دقیقاً تذکر نرفته. اما دولت امریکا با تمام قد متعلق به سرمایه داران و کمپانی های بزرگ و بانک جهانی و کنسرواتیف های امریکایی است، که اهداف شان بازار و تسلط بر جهان و منابع می باشد. از چهارصد خانواده سرمایه داران امریکایی هفت تن از این غولان میلیاردی که می خواهند جهان را به سود خود مدیریت کنند این ها اند:

بر اساس ارقام ۲۰۱۸م از منابع موسسهء گالوپ منتشره ویکی پدیا در یوتیوب:

۱ - جف بیزوس ۵۴ ساله امریکایی مالک شرکت آمازون با سرمایه ای ۱۱۲ میلیارد دلار.

۲ - بیل گیتس ۶۲ ساله امریکایی مالک مایکروسافت با سرمایه ای ۹۰ میلیارد دلار.

۳ - وارن بافت ۸۷ ساله امریکایی مالک مجتمع برکشایرهاتاوی با سرمایه ای ۸۴ میلیارد دلار.

۴ - مارک زاکربرگ ۳۳ ساله امریکایی مالک فیسبوک با سرمایه ای ۷۱ میلیارد دلار.

۵ - چارلزجی کوک ۸۲ ساله امریکایی مجتمع صنایع کوک با سرمایه ای ۶۰ میلیارد دلار.

۶ - دیوید کوک ۷۷ ساله امریکایی صنایع کوک با سرمایه ۶۰ میلیارد دلار.

۷ - لری الیسون ۷۳ ساله امریکایی مالک شرکت اوراکل با سرمایه ای ۵۹ میلیارد دلار.

همچنین در برنامه ۳۱ مارچ ۲۰۱۸ دکتر مرتضی محیط در تلویزیون پیام افغان آمده است:

خانواده «راکفلر»:

ستاد سازمان ملل متحد موقوفه راکفلر است. ساختمان ستاد سازمان ملل متحد در نیویورک در سالهای ۱۹۴۹-۱۹۵۰ ساخته شد که زمین این ملک را «جان دی راکفلر جونیو» به قیمت هشت و نیم میلیون دلار خرید و پس از احداث بنا، توسط فرزندش «نلسون راکفلر» آن را به سازمان ملل متحد اهداء کرد. «نلسون راکفلر» فرزند «دیوید جانیو» از سال ۱۹۷۴-۱۹۷۷ معاون اول «جرالد فورد» رئیس جمهور امریکا بود. ثروت این بنیاد را نیای راکفلر فعلی «جان دی راکفلر» با تجارت نفتی پایه گذاری کرد. دارایی او در زمان مرگش در سال ۱۹۳۷م چهار برابر سرمایه «بیل گیتس» ۳۴۰ میلیارد دلار بود.

خانواده «میلتون» با یک و نیم میلیون کارگر با ۴۰ در صد در آمد مردم متوسط امریکا است. همچنین «مارک زاکربرگ با یک میلیون کارگر. کارگران این سرمایه داران نهار شان با غذای بازمانده رستوران ها می باشد. یعنی چنین استثمار وجود دارد که کارگران نمیتوانند برای نهار شان غذا بخرند.

این غول های سرمایه داری تمام رسانه های اطلاعات جمعی و تمام بخش ها و فضای دیپلماتیک و سیاست گذاری ها و نظامی را در امریکا در اختیار دارند. این سرمایه داران با در اختیار داشتن سنا و مجلس نمایندگان و منجمله سازمان ملل متحد و بانکها و ستاد های تولیدی و بازرگانی، نیازی ندارند که رئیس جمهور امریکا و سایر بخش های دیپلماتیک چگونه میاندیشند، که باید بطور کامل همه از ستاد سرمایه داری در وال استریت و کانون متفکر آن (حکومت پنهانی جهانی) اطاعت کنند. این ها به هر شکلی ممکن باید بازار و منابع جهانی را در اختیار داشته باشند. این تا آن حدود ادامه می یابد که مواجه با جنگ اتمی نشود. چون آنان می دانند که اگر جهان وارد یک جنگ اتمی شود بیش از همه جغرافیای امریکای شمالی از روی نقشه حذف می شود. به گفته خود آنان که «با خرس قطبی تا آنجا بازی کرد که انگشت روی دکمه های اتم نبرند . . . » منطق سخن در این است که سرمایه داری برای ثروت و زندگی است. باید برای ثروتمند شدن بیشتر و ادامه سرمایه داری و دور زدن بحرانهای موجود جهان سرمایه، بر بازار های جهان و منابع تسلط داشت. به این اهداف در جهان تشنج و جنگ های نیابتی و تفرقه و سوء استفاده از باورهای دینی و جهالت جهان سومی استفاده کرد. دولت سرمایه داری امپریالیستی امریکا، از لحاظ نظامی به هیچ صورت نیروی برتر جهانی نیست. از جانب دیگر دولت امپریالیستی امریکا به قدر کافی در جهان به حیث یک کشور متجاوز، ضد بشری و توطئه گر شناخته شده و در صورت جنگ بزرگ تمام امکانات نظامی و میله های تفنگ بسوی امریکا نشانه گرفته می شود. این یک واقعیت انکار ناپذیر است. باید امپریالیست ها به این واقعیت برسند که زیاد سگ بازی در نیاورند ورنه اول تر از همه همین انتحار و انفجار دامن خود شان را خواهد گرفت و جنگ های نیابتی به جنگ های ضد امپریالیستی بسوی خود شان بر خواهند گشت. روند فاز جهانی در این زمان به سود سرمایه داری امپریالیستی نیست و جهان گرچه با کندی و خون چکان به سوی سوسیالیسم پیش می رود، فروپاشی جهان سرمایه داری رقم خورده است و بشریت بیش از این نمیتواند ناظر مرگ بچه اش از گرسنگی باشد و در آن جنگ ناخوانده نیابتی و بی مفهوم کشته بدهند.

زنده باد صلح و سو سیا لیسم!

مرگ بر امپریالیسم و اشغالگران امریکا و ناتو و متحدین شان

 

 

 

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

 

 

www.esalat.org