29 - 09 - 2007
)بخش ۲۴)
درس های آنتونی رابینز
رویای سرنوشت
همه ما رویا ها و آرزوها یی داریم ... همه ما در اعماق روح خود می خواهیم باور كنیم كه دارای موهبت خاصی هستیم، می توانیم تغییر و تفاوتی ایجاد كنیم، می توانیم به طریق خاصی در دیگران نفوذ كنیم و می توانیم جهان فعلی را به صورت دنیای بهتری در آوریم.
آرزوی شما چیست ؟ شاید رویایی است كه آن را فراموش كرده اید و یا درشرف زوال و نابودی است . اگر آرزوی شما عملی می شد ، وضع امروزی شماچگونه بود؟ اكنون چند لحظه وقت صرف كنید و در رویا و آرزوی خود فرو بروید و ببینید خواسته واقعی شما در زندگی چیست ؟
كارهایی كه گاه به گاه انجام می دهیم، ملاك نیستند، بلكه اعمال دائمی ما هستند كه نقش تعیین كننده دارند. پدر همه اعمال ما كدام است ؟ چه عملی در نهایت ، تعیین كننده شخصیت و راه زندگانی ماست ؟ پاسخ این پرسش در كلمه تصمیم نهفته است . در لحظات تصمیمگیری است كه سرنوشت ما رقم زده می شود . من بیش ازهر چیز ، اعتقاد دارم كه آنچه سرنوشت ما را تعیین می كند ، شرایط زندگیمان نیست ، بلكه تصمیمهای ماست.
چه كسی باور می كردكه ایمان مردی آرام و بی ادعا ) حقوقدانی كه به اصل مسالمت معتقدبود(چنان قدرتی داشته باشد كه امپراطوری وسیعی را واژگون كند ؟ مع ذالك تصمیم مهاتماگاندی و اعتقاد او به اینكه بدون توسل به خشونت می توان به مردم هند كمك كرد تا دوباره زمام كشور خود رابدست گیرند،یك رشته وقایع زنجیره ای غیر منتظره را سبب شد .ببینید یك تصمیم ، كه به موقع و با ایمان كامل به آن عمل می شود ، چه نیرویی دارد. هنگامی كه خیلیها این كار را رویایی غیر ممكن تصور می كردند ، استقامت و پابندی گاندی به تصمیمی كه گرفته بود ، آن رویا را به واقعیتی غیرقابل انكار مبدل كرد.نكته آن است كه خود متعهد كنیم بطوری كه نتوانیم از تصمیم خود بر گردیم .
اگر شما همین اندازه شور و شوق، ایمان و عمل در خود سراغ داشتید كه بتوانید حركتی توقف
نا پذیر را به وجود آورید، دست به چه اقداماتی می زدید؟
در درون هر یك از ما منابع نیروی عظیمی به ودیعه نهاده شده است كه می تواند ما رابه كلیه آرزوهای خود و حتی به چیزی بیش از آن برساند. یك تصمیم ، می تواند دریچه های بسیاری را به روی ما باز كند و شادمانی یا غم ، سعادت یا بی نوایی، با هم بودن یا انزوا ، عمر طولانی و یا مرگ زود رس را به ارمغان آورد.
از شمامی خواهم كه همین امروز ، تصمیمی بگیرید كه بلافاصله موجب دگرگونی یا بهبود كیفیت زندگیتان شود.كاری را كه به تعویق انداخته اید انجام دهید...مهارت تازه ای فرا بگیرید ...با دلسوزی و احترام بیشتری نسبت به دیگران رفتار كنید ... و یا به كسی كه چند سال است با او صحبت نكرده اید ، تلفن كنید . فقط بدانید كه همه تصمیمها دارای پی آمد هایی هستند. حتی اگر هیچ تصمیمی نگیرید، این خود نوعی تصمیم است.
در گذشته، چه تصمیمهایی گرفته، یا نگرفته اید كه بر زندگی امروزی شما تاثیر شدیدی داشته است ؟
در سال 1955 خانم روزاپاركس تصمیم گرفت كه از یك قانون غیر عادلانه و مبتنی بر تبعیض نژادی سرپیچی كند. وی از اینكه در اتوبوس ، جای خود را به سفید پوستی واگذارد امتناع كرد و این عمل او ، نتایجی به بار آورد كه در آن لحظه به ذهنش خطور نمی كرد . آیا قصد او این بود كه ساختار اجتماع را دگرگون سازد ؟ قصد او هر چه بود، پا بندی وی به معیارهای عالیتر زندگی ، او را به انجام این عمل واداشت .
اگر معیارهایی را كه دارید ، بالا ببرید و تصمیم واقعی بگیرید كه براساس آن معیارها زندگی كنید چه تغییرات شگرفی ایجاد خواهد شد؟
همه ما ، داستان زندگی افرادی را شنیده ایم كه علی رغم محدودیتهای شرایط، دست به كاری شگرف زده و به صورت نمونه هایی از نیروی بی كران روح انسان در آمده اند . من و شما نیز می توانیم زندگانی خود رابه صورت یكی ازاین افسانه ها در آوریم ، به شرط اینكه شهامت داشته باشیم و بدانیم كه قادریم اختیار اتفاقاتی راكه در زندگیمان می افتد به دستگیریم. و اگر هم نتوانیم همیشه اتفاقاتی راكه در زندگیمان می افتد كنترل كنیم ، دست كم می توانیم بر واكنشهای خود نسبت به آن وقایع ، و بر اعمالی كه در مقابل آنها انجام می دهیم مسلط باشیم.اگر در زندگی شما چیزی هست كه از آن ناراضی هستید، ( مثلاٌ در زمینه روابط، سلامت جسمی ویا شغل) هم اكنون تصمیم بگیرید كه بلافاصله تغییری در آن به وجود آورید.
هر چه بیشتر تصمیم بگیرید ،قدرت تصمیم گیری شما بیشتر می شود .همچنان كه عضلات بدن در اثر ورزش نیرومندتر می شوند ، قدرت تصمیم نیز با تمرین افزایش می یابد. همین امروز، در مورد دو كار كه به تاخیر انداخته اید تصمیم بگیرید: یك تصمیم كه گرفتن آن آسان و یك تصمیم كه كمی دشوارتر باشد. بلافاصله در جهت عملی كردن هر یك از آنها قدمی بردارید و این كار را با قدم دیگری كه فردا بر می دارید ادامه دهید. با این عمل ، عضلات تصمیمگیری شما نیرومند می شوند و می توانید بزودی تغییراتی بزرگ ، در تمامی جهات زندگی خود به وجود آورید . باید خود را مقید كنیم كه از اشتباههای خود پند بگیریم، نه اینكه به خود بپیچیم و خویشتن را ملامت كنیم . اگر از خطاهای خود درس نگیریم ، ممكن است در آینده نیز آنهارا تكرار كنیم . اگر موقتاٌ كشتی تان به گِل نشست، بخاطر آورید كه در زندگی انسان شكست معنی ندارد، بلكه فقط نتیجه وجود دارد . این ضرب المثل را در نظر داشته باشید : ناشی از تجربهاست ،و تجربه غالباٌ نتیجه قضاوت غلط است !
در گذشته خود ، مرتكب چه اشتباهی شده ایدكه بتوانید از آن برای بهبود زندگی امروزی خود استفاده كنید؟
موفقیت و شكست، معمولاٌ منشا واحدی ندارند.شكست نتیجه خودداری از انجام عملی ( مثلاٌ زدن یك تلفن ، رفتن یك كیلومتر راه یا اظهار عشق و محبت) است.همان طور كه شكست ، ناشی از یك رشته تصمیمات جزئی است، موفقیت نیز ناشی از آغازگری و ابتكار ، پشتكار و بیان واضح عشق و محبت عمیق قلبی است.امروز چه عمل كوچكی می توانید انجام دهید كه حركتی را در جهت موفقیتهای زندگی به وجود آورد؟
تحقیقات پژوهشگران ، پیوسته نشان داده است كه افرادموفق معمولاٌ به سرعت تصمیم می گیرند و وقتی انجام كاری را درست بدانند به آسانی از تصمیم خود بر نمی گردند. بر عكس ، اشخاص شكست خورده معمولاٌ دیر تصمیم می گیرند و تصمیم خود را به آسانی عوض می كنند .هر گاه تصمیم شایسته ای گرفتید ، آنرا رها نكنید. او تقریباٌ نیمی از عمرش رادر یك ریه آهنی و نیم دیگر را در صندلی چرخدار گذرانده است. با وجود اینهمه مشكلات فردی ، او لابد در شرایطی نیست كه بتواند كیفیت زندگی دیگران را بهتر سازد. آیا نظر شما غیر از این است ؟ادرابرتس ، مجسمه لحظات بی همتای تصمیم و اراده انسانی است . وی نخستین فرد معلولی است كه بدون داشتن دست و پا ، از دانشگاه كالیفرنیا و بركلی فارغ التحصیل شده و به ریاست اداره توانبخشی ایالت كالیفرنیا رسیده است .وی كه مدافع خستگی ناپذیر افراد معلول است ، توانسته است قوانینی رابرای حفظ كلیه حقوق انسانی معلولین به تصویب برساند و برای اجرای آن قوانین نیز ابتكارات بسیاری رانشان دهد.
شما هیچ بهانه قابل قبولی ندارید . هم اكنون سه تصمیم بگیرید كه وضع سلامت، شغل، روابط زندگیتان را بهتر سازد و آنگاه براساس آن تصمیمها عمل كنید.
چگونه می توانید چیزی نامرئی را قابل دیدن كنید؟ اولین قدم آن است كه رویا و آرزوی خود را با دقت و روشنی تعریف كنید. تنها چیزی كه حد توانائیهای شما را مشخص می كند ، همین است كه بتوانید با دقت ، خواسته خود راتعریف كنید . اكنون می خواهیم آرزوها و رویاهای شما را متبلور سازیم و ظرف چند روز آینده برنامه ای بریزیم كه مطمئناٌ شما را به هدف برساند.
همه ما، چه بدانیم و چه ندانیم ، دارای هدفهایی هستیم. این هدفها، هر چه باشند، بر زندگی ما تاثیر اساسی دارند.مع ذالك بعضی از هدفها، نظیر اینكه ( من باید قبضها و صورتحسابهای خود راپرداخت كنم ) هیچ شور و هیجانی در انسان ایجاد نمی كند. رمز آزاد كردن نیروهای واقعی آن است كه هدفهای هیجان آوری برای خود قرار دهید كه حقیقتاٌ نیروی خلاقه را در شما زنده كند و محرك شور و شوق باشد.
هم اكنون آگاهانه هدفهای خود را انتخاب كنید.
هدفهایی را كه به نظرتان ارزش تعقیب كردن دارند در نظر آورید. آنگاه یك هدف را كه مهیج تر باشد بر گزینید . چیزی باشد كه بخاطر آن ، صبحها زودتر از خواب بر خیزید و شبها دیرتر به بستر بروید. برای رسیدن به آن هدفِ، تاریخ معینی را در نظر بگیرید و در چند سطر بنویسید كه چرا حتماٌ باید تا آن تاریخ به هدف برسید.آیا این هدف، آنقدر بزرگ هست كه برایتان شور آفرین باشد؟ یا باعث شود كه از چهار چوب محدودیتهای خود فراتر بروید؟ یا ظرفیتهای نهفته خود را آشكار كنید؟
اگر تاكنون اتومبیل یا وسیله تازه ای خریده باشید، متوجه شده اید كه پس از خرید، مشابه آن در همه جا مشاهده می كنید. البته آن اشیا ، قبل از آن هم در اطراف شما وجود داشته اند ، اما متوجه آنها نمی شده اید .
موضوع ساده است . بخشی از مغزمسئوول است تا كلیه اطلاعات را غربال كند و فقط آنچه را كه برای بقا و یا موفقیت ، ضروری است وارد ذهن نماید. بسیاری از چیزها در اطرافتان وجود دارند كه به كار موفقیت وعملی شدن رویا های شما می آیند، اما متوجه وجود آنها نمی شوید . زیرا هدفهای خود را به روشنی تعریف نكرده اید و به عبارت دیگربه مغز خود نیاموخته اید كه آن چیز ها دارای اهمیت هستند .
پس از آنكه هدفها یا امور مهم را به ذهن خود یاد آور شدید، نوعی غربال ذهنی به نام (سیستم فعال كننده شبكه ذهنی) به كار می افتد . این بخش از ذهن مانند آهن ربا عمل می كند و كلیه اطلاعات و فرصتهایی را كه ممكن است موجب موفقیت سریع و رسیدن شما به هدف شود جذب می نماید. بكار انداختن این كلید نیرومند عصبی ، می تواند ظرف چند روز یا چند هفته ، شكل زندگی شما را واقعاٌ دگرگون كند.
راهنمای هدفگذاری
از امروز به مدت چهار روز و هر روز به مدت ده دقیقه وقت خود را صرف هدفگذاری كنید.
توجه : هدفهای خود رادر دفترچه ای یادداشت كنید.
در هنگام انجام این تمرین مرتباٌ از خود بپرسید، ( اگر مطمئن بودم كه به هر خواسته ای خواهم رسید و در هیچ زمینه ای شكست نخواهم خورد، در آن صورت چه چیزی را می خواستم و چه می كردم ؟(
خوش باشید و به عوالم كودكی بر گردید. در یك فروشگاه بزرگ اسباب بازی ، روی زانوی بابانوئل ( یا عمو نوروز ) نشسته اید . در آن حالت هیجان و انتظار، هیچ خواهشی آنقدرها بزرگ نیست . بهای هیچ چیزی آنقدرها گزاف نیست. همه چیز در دسترس است...
روز اول : هدفهای مربوط به رشد فردی احساس رفاه و دارندگی ، پایه ای است برای رسیدن به هر نوع موفقیت دیگر در زندگی .
پنج دقیقه فكر كنید و همه امكانات را در نظر بگیرید: دلتان می خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتهایی را می خواهید فرا بگیرید؟ چه خصلتهایی رامی خواهید در خود به وجود آورید؟ دوستان شما چه كسانی باید باشند ؟ خود شما چه كسی می خواهید باشید؟
برای رسیدن به هر هدف مهلت معینی قائل شوید - مثلا شش ماه، یك سال ، پنج سال، ده سال، یا بیست سال.
بزرگترین هدفی را كه می خواهید تا یك سال دیگر به آن دست یابید مشخص كنید.
ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید كه چرا باید حتما و به طور قطع ظرف یك سال آینده به آن هدف برسید.
روز دوم : هدفهای وظيفوي واقتصادی
خواه آرزوی شما این باشد كه در رشته حرفه ای خود سر آمد و پیشتاز باشید و میلیونها بر ثروت خود بیفزایید و خواه علاقمند باشید كه به عنوان دانشجوی رشته تخصصی ، سرمایه ای از علم بیندوزید، اكنون فرصت دارید كه نسبت به هدفهای خود اطمینان یابید.
پنج دقیقه فكر كنید و همه امكانات را درنظر بگیرید. چه مبلغ پول می خواهید بیندوزید؟ از شغل خود ویا شركتی كه در آن كار می كنید چه انتظاراتی دارید؟ درآمد سالانه مورد انتظار شما چقدر است ؟ چه تصمیمهایی در زمینه مالی باید بگیرید؟
برای رسیدن به هریك از هدفهای خود مهلتی قائل شوید( مثلا شش ماه، یك سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال(.
بزرگترین هدفی را كه می خواهید ظرف یك سال آینده به آن دست یابید مشخص كنید.
ظرف دو دقیقه شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید كه چرا باید حتماٌ ظرف یك سال آینده به آن هدف برسید.
روز سوم : هدفهای تفریحی و ماجراجویانه اگر از نظر مالی هیچ محدودیتی نداشتید، دلتان می خواست چه كنید و یا چه چیزهایی را داشته باشید؟ اگر هم اكنون یك غول جادویی در مقابل شما حاضرمی شد تا شما را به آرزوهاتان برساند چه آرزویی می كردید؟
پنج دقیقه فكر كنید و همه امكانات رادر نظر بگیرید. دلتان می خواهد چه چیزهایی را بسازید یا بخرید؟ دلتان می خواهد در چه اتفاقاتی حضور داشته باشید؟ به چه ماجراهایی علاقمند هستید؟
برای رسیدن به هر یك از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یك سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال(.
بزرگترین هدفی را كه می خواهید ظرف یك سال آینده به آن دست یابید مشخص كنید.
ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید كه چرا باید بطور قطع ظرف یك سال آینده به آن هدف برسید
روز چهارم : هدفهای معنوی و اجتماعی اكنون فرصت دارید كه اثری از خود باقی بگذارید. میراثی به وجود آورید كه تغییری واقعی در زندگی دیگران پدید آورد.
پنج دقیقه فكر كنید و همه امكانات رادر نظر بگیرید.چه خدمتی از شما ساخته است ؟ در چه اموری و به چه كسانی می توانید كمك كنید ؟ چه چیزهایی را می توانید ایجاد كنید؟
برای رسیدن به هر یك از هدفهای خود مهلت معینی قائل شوید( مثلا شش ماه، یك سال، پنج سال، ده سال،یا بیست سال(.
بزرگترین هدفی را كه می خواهید ظرف یك سال آینده به آن دست یابید مشخص كنید.
ظرف دو دقیقه، شرح مختصری بنویسید و توضیح دهید كه چرا باید بطور قطع ظرف یك سال آینده به آن هدف برسید . هرگز هیچ هدفی را رها مكنید، مگر اینكه ابتدا قدم مثبتی درجهت تحقق آن برداشته باشید. هم اكنون لحظه ای فكر كنتید و اولین قدمی را كه باید در جهت رسیدن به هدف بردارید مشخص سازید. برای اینكه پیشرفت كنید ، چه قدمی را باید امروز بردارید؟حتی یك قدم كوچك ( مثلا زدن یك تلفن ، یك قول، و یا یك برنامه ریزی مقدماتی )شما را به هدف نزدیكتر می كند . آنگاه كارهای ساده ای را كه باید از امروز تا ده روز دیگر انجام دهید، به صورت برنامه ریزی به روی كاغذ بیاورید. این برنامه ده روزه، یك رشته عادتها رادر ما ایجاد می كند و نیروی محركه توقف ناپذیری را به وجود می آورد كه موفقیت دراز مدت شما را تضمین می كند. از هم اكنون شروع كنید! اگر یك سال دیگر ، به همه هدفهای خود برسید چه احساسی خواهید داشت ؟ چه نظری نسبت به خودتان پیدا خواهید كرد ؟ زندگی را چگونه خواهید دید؟ پاسخ با این سئولات باعث می شود تا دلایل قاطعی برای رسیدن به هدفپیدا كنید. اگر بدانید كه چرا باید كاری را انجام دهید، چگونگی انجام آن به آسانی معلوم خواهد شد .از فرصت استفاده كنید و چهار هدف یك ساله خود رامشخص سازید. زیر هریك از هدفها ، در یك پاراگراف شرح دهید كه چرا مطلقاٌ خود را مقید می دانید كه ظرف یك سال به آن هدفها نایل شوید . رمز رسیدن به هدفها، شرطی كردن ذهن است . دست كم روزی دوبار ، هدفهایی را كه نوشته اید بررسی كنید. آنها را در جایی قرار دهید كه هر روزچشمتان به آنها بیفتد : مثلاٌ در دفتریادداشتهای روزانه ، روی میز كار ، در كیف پول یا روی آینه دستشویی كه در هنگام اصلاح صورت آنها را ببینید . به خاطر داشته باشید كه اگر دائماٌ راجع به چیزی فكركنید و افكار خود راروی آن متمركز سازید ، به سوی آن حركتمی كنید . این، راهی ساده و بسیار پر اهمیت برای برنامه ریزی نظام فعال كننده شبكه ذهنی (RAS ) است.
اگر تلاشتان برای رسیدن به هدف ، عبث به نظر رسید، آیا باید هدف خود را تغییر دهید؟ پاسخ مطلقاٌ منفی است !پشتكار، ارزشمندترین عامل شكل دهنده كیفیت زندگی است و حتی از استعداد نیز مهمتر است.به هر حال هیچكس تاكنون صرفاٌ به علت داشتن علاقه به هدفی نرسیده است . انسان باید خود رامتعهد و پابند كند . آیا ممكن است كه در اثر یك شكست موقتی، بینش و توانائیهای پیدا كنیم كه در آینده حتی به موفقیتهای بزرگتری دست یابیم؟ مسلم است !
اكنون به تلاشهای ظاهراٌ ( بی ثمر) گذشته خود بنگرید و ببینید از آنها چه آموخته اید؟چگونه می توانید با استفاده از این بینشها ، چه در زمان حال و چه در آینده موفقیتهای بزرگی كسب كنید؟
همه افراد موفق، آگاهانه یا ناآگاهانه از فرمول مشابهی برای رسیدن به هدفهای خود استفاده می كنند . شما هم برای رسیدن به خواسته های خود این چهار دستور ساده را بكار بندید:
فرمول موفقیت نهایی
ابتدا خواسته خود را مشخص كنید .( دقیق باشید! روشنی بیان نوعی قدرت است(.
دست به عمل بزنید.( زیرا داشتن آرزو كافی نیست(.
ببینیدنحوه عملكرد شما برای رسیدن به هدف، مفید و موثر است یانه .( برای یك فرضیه بی ارزش ، نیرو خود را بیهوده هدر ندهید(.
فرضیات و شیوه كار خود را آنقدر عوض كنید تا به هدف برسید.( قابلیت انعطاف، باعث می شود كه نظرات تازه ای پیدا كنید و به نتایج تازه تری برسید . هنگام تعقیب هدفها ، غالباٌ به نتایجی غیر منتظره دست می یابیم . آیا زنبور عسل عمداٌ می خواهد گلها را بارور سازد؟ خیر، بلكه زنبور در پی جمع آوری شهد، پاهایش به گرده گلها آغشته می شود و هنگامی كه روی گل دیگر می نشیند ، ندانسته یك رشته عكس العملهای زنجیره ای را باعث می شود و در نتیجه ، دامنه كوهسار، هرروزی به رنگی دلپذیر در می آید.
به همین ترتیب ، شما نیز هنگامی كه به دنبال هدفهای ارزشمند خود می روید، ممكن است منابع پیش بینی نشده ای هم نصیب دیگران سازید. حتی تصمیم ساده ای ، نظیر اینكه به فلان دوست قدیمی تلفن كنید، ممكن است پی آمدهای مثبتی داشته باشید كه اصلاٌ فكرش را نمی كردید.
تلاشهای فعلی شما چه منابعی برای دیگران دارد؟
مقصود واقعی از داشتن هدف آن است كه ضمن تعقیب هدف، شخصیت شما به عنوان یك فرد انسانی نیز ساخته شود . پاداش واقعی شما شخصیتی است كه به عنوان یك انسان ، پیدا می كنید.اكنون دقایقی وقت صرف كنید و به طور خلاصه بنویسید كه برای رسیدن به هدفهای خود باید چه خصلتها، خصوصیات، مهارتها، توانائیها، طرز فكرها و عقایدی را در خود ایجاد كنید.
لذت و شادی را فراموش مكنید . در نظر بسیاری از اشخاص ، هدفگذاری به این معنی است كه وقتی به هدف بزرگی رسیدند،آنگاه می توانند از زندگی خود لذت ببرند. ما می خواهیم با شادمانی به هدف برسیم ، نه اینكه ابتدا به هدف برسیم و آنگاه شادی كنیم . سعی كنید از هر روز عمر خود به كاملترین صورت ، استفاده نمائید. شهدی را كه در هر یك از لحظات حیات ، موجود است بچشید. ارزش زندگانی را با ملاك پیشرفتهای خود اندازه نگیرید ، بلكه بخاطر داشته باشید كه جهت حركت شما ، مهمتر از نیل به هدفهای موقت است.
جهت حركت شما رو به كدام جانب است ؟ آیا از هدفهای خود دور می شوید ، یابه آنها نزدیك می گردید؟ آیا لازم است در شیوه های خود تجدید نظر كنید؟ آیا از زندگی خود بطور كامل لذت می برید؟ اگر پاسختان منفی است ، هم اكنون تغییری دریكی از زمینه ها ایجاد كنید.
شاید بارها این جمله را از اشخاص شنیده باشید كه ( آیا سهم من از زندگی همین است؟) فضانوردان آپولو كه تقریباٌ تمام عمر خود را وقف سفر به كره ماه كرده بودند، در آن لحظه افتخار آفرین و تاریخی كه قدم به ماه گذاشتند احساس غرور می كردند. اما پس از آنكه به زمین برگشتند بعضی هاشان دچار افسردگی شدید شدند. آیا هدفی باقی مانده بود كه انتظارش را بكشند؟ آیا هدفی بزرگتر از سفر به كره ماه ، و كشف فضای خارج از زمین وجود داشت ؟ بلی ، شاید فقط یك هدف وجود داشته باشد و آن كشف فضای روح و دل انسانی است .
همه ما نیاز داریم كه دائماٌ احساس رشد عاطفی و معنوی كنیم . این غذایی است كه روح ما به آن محتاج است . وقتی به هدفهایی كه برای خود قرار داده اید نزدیك می شوید، فراموش نكنید كه باید بلافاصله هدفی تازه برای خود انتخاب كنید و برای آینده ای كه حتماٌ خواهد آمد، برنامه داشته باشید.
هدف نهایی چیست ؟ شاید این باشد كه كار ارزشمندی انجام دهیم. پیدا كردن راهی برای كمك به دیگران ( آنانكه صمیمانه دوستشان می داریم) باعث می شود كه در همه عمر ، احساس سعادت كنیم . برای كسانی كه بخواهند، وقت، انرژی، سرمایه و نیرو های خلاقه خود را در راه خیر صرف كنند ، همیشه در این جهان جایی وجود دارد .امروز، چه عمل محبت آمیزی می توانید نسبت به فرد دیگری انجام دهید؟ هم اكنون تصمیم بگیرید ، به عمل بزنید و ازاحساسی كه پیدا خواهید كرد، لذت ببرید.
جورج برنز كمدین محبوب ، اهمیت انتظار را بخوبی درك كرده است . تمام فلسفه زندگی او دراین كلمات خلاصه می شود: ( باید در زندگیتان چیزی وجود داشته باشد كه به خاطرآن از بستر خارج شوید. در حال خواب، نمی توان كاری انجام داد . مهمترین اصل این است كه در زندگی خود ، نقطه روشن و جهت مشخصی داشته باشید كه رو به آن سو حركت كنید.) وی اكنون بیش از نودسال سن دارد و هنوز در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی بازی می كند . او سالن پالادیوم لندن را برای اجرای برنامه ای در سال 2000 میلادی ، از هم اكنون رزرو كرده است كه در آن هنگام ، وی 104 سال سن خواهد داشت ! این گونه آینده سازیها را چگونه می بینید؟ بیشتر مردم تصور می كنند كه در ظرف یك سال كارهای زیادی می توان انجام داد، اما در عین حال ، كارهایی را كه در مدت ده سال می توانند به پایان رسانند دست كم می گیرند.
شما ده سال دیگر چه وضعی خواهید داشت؟
به چیزی فكر كنید كه امروزه آن را در اختیار دارید، اما زمانی در نظرتان هدفی رویایی جلوه می كرده است. شاید برای رسیدن به آن هدف، موانعی هم درسر راهتان بوده است و باوجود این اكنون جزئی از زندگی شماست. وقتی به دنبال هدف تازه ای می روید و با مانعی مواجه می شوید ، به یاد آورید كه از این موانع ، قبلاٌ هم در زندگیتان بوده است و بر آنها غلبه كرده و موفق شده اید !روح انسانی ، واقعاٌ تسخیر ناپذیر است. قدرت اراده و میل به پیروزی ، موفقیت، سامان دادن به زندگی و تسلط بر آن ، تنها هنگامی در شما بیدار می شود كه بدانید چه می خواهید و باور داشته باشید كه هیچ مشكل و مساله و مانعی نمی تواند جلو شما را بگیرد . وجود موانع ، تنهابه این معنی است كه باید عزم خود را برای رسیدن به هدفهای ارزشمند، جزمتر كنید.
چگونه به خواسته های واقعی خود برسیم ؟
برای اینكه به خواسته های خود برسید ، باید ابتدا ببینید چه عواملی
شما
را از تلاش
و
كوشش در جهت رسیدن به هدف، باز می دارند. كارهایی هست كه تا
آخرین لحظه از انجام
آنها خودداری می كنیم.( مثلاٌ پرداخت مالیات). علتش آن است
كه
پرداخت مالیات، ممكن
است
بعداٌ حتی ما را دچار عواقب دردناكتری سازد.
اما
همین كه 14 آوریل فرا می رسد تمام تردیدها و تعللها از میان می رود ،
زیرا نظر
ما
درباره آنچه كه مایه رنج یا لذت است عوض می شود و متوجه می شویم كه
انجام
ندادن
عمل
بمراتب دردناكتر از انجام دادن آن است.
برای ایجاد تغییر در زندگی
،
می توان از همین نكته استفاده كرد. در آینده بجای
اینكه از خود بپرسید
چگونه می توان از انجام این كار دردناك خودداری كرد؟
)بپرسید(
اگر اكنون این
كار
را نكنم ، در آینده به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد؟
نیروی رنج، می تواند
در
خدمت شما باشد، به شرط اینكه از آن به صورت صحیح استفاده
كنید
.
آیاما نیز صرفاٌ نوعی حیوان هستیم و همچون سگ معروف پاولف، در مقابل
تنبیه یا
پاداش،
عكس
العمل نشان می دهیم؟ البته چنین نیست. یكی از امتیازات بزرگ انسان
بودن
،
این است كه می توانیم خودمان تعیین كنیم كه از چه چیزی رنج یا لذت
ببریم. به
عنوان مثال، كسی كه دست به اعتصاب غذا می زند، رنجی جسمانی را تحمل
می
كند و حتی
ممكن است از كار خود لذت ببرد، زیرا اعتقاد دارد كه با جلب توجه
جهانیان به هدف
ارزشمند خود، نتایج مثبتی به دست می آورد. همه ما دارای این حق
انتخاب هستیم.
رمز
موفقیت این است كه یاد بگیریم تا از نیروهای رنج و لذت به
نفع
خود استفاده كنیم.آیا
در
زندگی شما چیزی وجود دارد كه نسبت به آن رنجی غیر
ضروری احساس كنید؟ آیا در
مقابل آن ، صرفاٌ واكنش نشان می دهید، یا از حق
انتخاب خود استفاده می كنید؟ آیا می
توانید مركز توجه خود را تغییر دهید و
واقعه ظاهراٌ دردناكی را به فرصتی لذتبخش
برای یادگیری، رشد، یا كمك به دیگران
مبدل كنید.
چیزهایی كه آنها را باعث رنج و یا مایه لذت می دانید،
سرنوشت شما را شكل می دهند.
برای خلاصی از رنج و كسب لذت، هركسی الگوی رفتاری
خاصی را فرا گرفته و از آن
استفاده می كند. بعضی ها به الكل ، مواد مخدر، و پر
خوری پناه می برند و یا با
دشنام و اهانت دیگران را می آزارند. بعضی دیگر از
ورزش، یادگیری ، گفتگو، كمك به
دیگران و یا ایجاد دگرگونیها كسب لذت می
كنند.
الگوی رفتاری شما برای فرار از رنج و كسب لذت چیست؟ این الگوها تاكنون
چه
تاثیری بر نحوه زندگی شما گذاشته است؟
فهرستی از
شیوه های مورد
استفاده خود را
تهیه كنید . هنگامی كه می خواهید از اوقات خود لذت بیشتری ببرید به
تماشای
تلویزیون می نشینید؟ سیگاری روشن می كنید؟ می خوابید؟ آیا راههای مثبت
تری
برای
فرار از رنج و كسب لذت سراغ دارید؟
در
بیشتر مردم، ترس از زیان، قویتر از
میل
به جلب منفعت است. اغلب افراد برای حفظ
چیزهایی كه دارند، بیشتر حاضر به
تلاش هستند تا برای تحقق آرزوها و رویاهای خود
.دو
حالت را در نظر بگیرید
:
حالت اول – در پنج سال گذشته یكصد هزار دالر اندوخته
اید
و می خواهید آنرا از
دستبرد و آفت حفظ كنید. حالت دوم – طرحی در پیش رو دارید
كه
اگر آنرا اجرا كنید
،
ظرف پنج سال آینده یكصد هزار دالر بدست می آورید. برای
كدامیك از این دو هدف
،
حاضرید بیشتر تلاش كنید؟
وقتی در دیگران عظمتی را مشاهده می كنیم، غالباٌ
تصور می كنیم كه آنها اصولاٌ
خوشبخت هستند و استعداد یا موهبت خاصی به آنها عطا
شده
است . حقیقت، آن است كه این
افراد، از نیروها ومنابع انسانی خود بهتر
استفاده كرده اند، زیرا اگر تمام جوهر
وجودی خود را ظاهر نمی كردند و همه توان
خود
را به كار نمی گرفتند ، دچار رنجی عظیم
می
شدند. به عنوان مثال ، زندگانی
ایثارگرانه مادرتراز ناشی از این است كه وی
رنجهای دیگران را رنجهای خود می
داند و لذا به كمك هركس كه در گوشه ای از دنیا رنج
ببرد می شتابد. بزرگترین لذت
او
در این است كه آلام و دردهای بشری را تخفیف دهد.شما
بیش ازهمه از چه
چیزی رنج یا لذت می برید و این موضوع ، چه نقشی در زندگی
امروزیتان داشته
استاغلب الگوهای ( خود اخلالی )ناشی از عواطف مختلط هستند و این عواطف
، مسلماٌ
مانع
لذت
و موفقیت ما در زندگی می شوند.
مثلاٌ خیلی از مردم می گویند
كه
خواهان وپول بیشتر هستند. این افراد مسلماٌ دارای
هوش
و استعداد كافی هستند
و
می توانن راهی برای افزودن بر دارائیهای خود پیدا كنند
.آنچه
مانع اینافراد
میشود، عواطف مختلط ، یا ( شرطی شدن) های مختلط است. این
اشخاص ممكن است قبول
داشته باشند كه پول فراوان، به معنی آزادی وامنیت بیشتر وقدرت
كمك
به افراد
مورد علاقه است. لیكن در عین حال، فكر می كنند كه پول (زیادی) موجب
اسراف،
ابتذال و تجاوز می شود.
اگر
روزی متوجه شدید كه دارید دو قدم رو به جلو بر
می
دارید و یك قدم رو به عقب ،
یقین بدانید كه به صورت مختلط ، شرطی شده اید؛
یعنی رسیدن به هدف را هم باعث رنج می
دانید و هم مایه لذت.آیا
دچار عواطف
مختلطی هستید كه بر زندگیتان اثر گذاشته باشد؟
آیا
در زندگی شما چیزی وجود
دارد كه بخواهید آنرا بهتر بسازید ( مثل وضعیت مالی یا
روابط با دیگران) ولی به
نظر
برسد كه عاملی شما را به عقب می كشاند و مانع اقدام می
شود؟پاسخ خود را
روی
یك صفحه كاغذ بنویسید و »گاه خطی عمودی در وسط آن صفحه رسم كنید.
در
ستون
سمت
راست، عواطف منفی و در ستون سمت چپ عواطف مثبتی را كه نسبت به آن دارید
بنویسید.آیا
كفه سمت راست ، به سمت چپ می چربد؟ آیا یك احساس منفی وجود
دارد كه به تنهایی
هم
وزن تمام عواطف مثبت باشد؟ این تعادل یا عدم تعادل ، چه
نقشی در موفقیتهای قبلی
شما
داشته است؟در زیر نور درخشان آگاهانه ، غالباٌ
عواطف منفی قدرت خود را از دست می دهند. آگاهی
،
اولین قدم است.
گاهی
انسان بر سر دو راهیهایی قرار می گیرد كه هر دو به رنج منتهی می شود .
به
عنوان
مثال ، بعضیها در زندگی زناشویی خود احساس بدبختی می كنند . اما اگر از
هم
جدا
شوند، تنها می شوند و بیشتر احساس بدبختی خواهند كرد.در نتیجه هیچ كاری
نمی
كنند و همچنان احساس بدبختی میكنند!
بجای اینكه احساس كنید در دام
افتاده اید ، سعی كنید از نیروی رنج به سود خود
استفاده كنید . ببینید در گذشته
و
حال، چه كشیده اید! رنج را با چنان شدتی احساس
كنید كه شما را واداربه عمل
سازد و سرانجام ناچار شویدكه فكری برای وضعیت خود
بكنید. ما به این حالت،
)
آستانه احساس) می گوئیم . به جای اینكه انفعالی داشته
باشید و صبر كنید تا این
حالت عاطفی اجتناب ناپذیر به سراغتان بیاید،چرا آگاهانه و
فعالانه آنرا در خود
ایجاد نمی كنید تا انگیزه ای قوی در شما بوجود آید وسعی كنی از
همین امروز
زندگی خود را بهتر سازید؟
استفاده از نیروی اراده هرگز كاری صورت نمی دهد
و
یا لااقل در دراز مدت شیوه ای غیر
موثر است . آیا تاكنون ، در زمینه ای
–
مثلاٌ در زمینه وضع جسمانی خود – به آستانه
احساس رسیده اید؟ در چه مرحله ای
دچار آن احساس شده اید ؟ شاید با استفاده از قدرتاراده و گرفتن رژیم
غذایی،
باخویشتن به مبارزه پرداخته باشید، اما البته هر نتیجه
ای
كه گرفته اید جنبه
موقت داشته است ،زیرا محروم كردن خویشتن از غذا ، همیشه
دردناك است و مغز شما
هرگز اجازه نمی دهد در شرایطی كه راه دیگری وجود داشته باشد ،
دائماٌ رنج را
تحمل كنید
.
پس
چه باید كرد؟راه حل آن است كه بجای مبارزه با غرایز طبیعی ،
حالت شرطی خود را
نسبت به غذا عوض كنید، تا اینكه میل به غذا در شما كم
شودوخوردن غذا دیگر لذتبخش
نباشد، دائماٌ دردسرهایی را كه در اثر پرخوری كشیده
اید
به خود یادآوری كنید. پر
خوری را رنج آور، و ورزش را امری لذتبخش تلقی كنید
تا
به طور خودكار، در مسیر صحیح
بیفتید.
یكی
از تعریفهای موفقیت از
نظر
من این است: طوری زندگی كنید كه دائماٌ احساس لذت
فراوان كنید و كمتر دچار
رنج
شوید، و با توجه به شرایط زندگیتان، كاری كنید كه
اطرافیانتان نیز طعم خوشی
و
لذت را بیشتر بچشند تا مزه رنج و سختی . برای انجام این
كار
باید از رشد فكری
برخوردار باشید و شوق كمك و خدمت در سر داشته باشید
.با
توجه به این تعریف
،
تاچه حد موفق هستید؟ برای اینكه امروز ، از زندگی خود لذت
بیشتری ببرید و یا
باعث شوید كه نزدیكانتان بیش از پیش از زندگانی خود بهره مند
شوند، چه می
توانید بكنید؟
تعلل و عقب انداختن كارها، یكی از شایع ترین راههای فرار
از
رنج است.
اما
اگر كاریرا به تاخیر بیندازید، معمولاٌ نتیجه اش این است كه
بعداٌ به رنج و دردسر بزرگتری
دچار
می شوید.
چه
كارهایی را قبلاٌبه تعویق
انداخته اید كه امروز باید به آنها رسیدگی كنید؟
صورتی
از این كارها را تهیه
كنید و آنگاه به پرسشهای زیر، پاسخ دهید:
چرا
تاكنون این كار را
انجام نداده ام ؟ قبلاٌ چه رنجهایی را به انجام این كار
،
نسبت داده ام ؟
این
الگوی منفی ، تاكنون چه سودی برایم داشته است ؟
اگر
اكنون این
رفتار را تغییر ندهم در آینده به چه قیمتی برایم تمام خواهد شد و
چه
احساسی
خواهم داشت؟
اگر
هر یك از این كارها را اكنون انجام دهم ، چه فواید و
لذتهایی برایم در پی
خواهد داشت؟
شاید تاكنون برایتان اتفاق افتاده
باشد كه پس از انجام كاری، با خود گفته اید
(
چطور چنین اشتباه احمقانه ای را
مرتكب شدم؟!) و یا برعكس ، كاری را انجام داده و
سپس
فكر كرده اید ( عجیب است!
چگونه به انجام چنین كاری موفق شدم؟(چه
عاملی سبب می شود كه عملكردمان بد، و یا
برعكس عالی باشد؟ این موضوع، ارتباط
چندانی با توانائیمان ندارد، بلكه این حالت
روحی و یا جسمی ما درهر لحظه است كه
باعث می شود افكار، اعمال، احساسات و یا
عملكردهایی از ما سر بزند. اگر راز دستیابی
به
حالات روحی و عاطفی نیرومند را
دریابید، واقعاٌ می توانید دست به كارهای شگفت
آوری بزنید. اگر در حالت صحیح
روحی باشید،بدون اینكه ظاهراٌ كوششی به عمل آورید،
افكار و نظرات تازه ای در
ذهنتان جریان می یابد
.
اگر
همه روزه در شرایط بالای روحی و فكری بودید، چه
كارهایی را می توانستید انجام
دهید؟
فرهنگ جامعه ، صورتی از چیزهای
مطلوب را به همه ما فروخته است . به ما آموخته اند
كه
روزی ، پس از آنكه همه
وقایع به شكل صحیحی اتفاق افتادند، سرانجام خوشبخت خواهیم
شد.
هنگامی كه همسر
شایسته خود را یافتیم ...هنگامی كه بقدر كافی پول بدست
آوردیم... هنگامی كه از
نظرجسمی در سلامت كامل بودیم... هنگامی كه فرزندانی
داشتیم...هنگامی كه بالاخره
بازنشسته شدیم.حقیقت
آن است كه آنچه بدست می آوریم، احساس خوشی و رضایت را در
ما
به وجود نمی
آورند،مگر آنكه یاد بگیریم كه حالت ذهنی خود را بسرعت عوض كنیم
.از
این گذشته ، شما
این
چیزها را برای چه می خواهید ؟ آیا غیر ازاین است كه به
اعتقاد شما همسر دلخواه
،
فرزند، پول و غیره سبب می شود كه احساس بهتری پیدا كنید
؟
اما سرانجام ، پس از آنكه به چیزهایی كه می خواهید ،رسیدید، چه كسی
احساستان
را
بهتر می سازد؟ البته خودتان
چنین می كنید.
پس
چرامنتظرید ؟ هم اكنون
این
كار را انجام دهید!
آیا
می دانید چگونه باید حال خود را بهتر
سازید ؟ آیا امكان دارد كاری كنید كه هم
اكنون احساس خوشبختی كامل، هیجان و
شوروشوق كنید؟ مسلم است! كافی است كه مركزتوجه
خود
را تغییر دهید.آیا
بخاطر
می
آورید كه زمانی ، كار بزرگی انجام داده و خود را سرفراز و موفق احساس
می
كرده اید ؟ آن حالت را بطور روشن و زنده و با تمام جزئیات ، در نظر
مجسم كنید
…صداهایی
را كه شنیده اید به خاطر آورید... ضربان قلب خود را احساس كنید!
مانند
همان زمان نفس بكشید ، همانطور قیافه بگیرید، و بدن خود را مانند آن
موقع
به
حركت
در
آورید. آیا، هیچ هیجانی در خود احساس نمی كنید؟ آیا ممكن است هروقت
كه
دلتان
بخواهد همین احساس رادر خود ایجاد كنید؟
در
زندگی ، برای
درك
و تجربه هر چیزی راههای گوناگونی هست . روح ما، مانند گیرنده
ای
است كه می
تواند برنامه های شاد یاغم انگیز مختلفی را پخش كند . در هر لحظه، می
توانیم
دچار هر نوع احساسی كه مایلیم ، بشویم. كافی است كه كانال صحیح را
بگیریم
.
این
كار
چگونه امكان پذیر است ؟ برای تغییر فوری روحیه ، دو راه وجود دارد. راه
اول
آن
است كه ذهن خود را به چیزدیگری متوجه كنیم.به
یكی از درخشانترین لحظه
های
ز ندگی خود فكر كنید. با بخاطر آوردن آن چه احساسی
پیدا می كنید؟ذهن خود را
می
توانید متوجه چه چیز هایی دیگری بكنید تا احساسی
خوشایند و حالی خوب پیدا
كنید؟
برای تغییر فوری حالت روحی ، راه دومی هم هست كه فردا به آن می
پردازیم.
تغییر مركز توجه ، فقط یكی از راههای تغییر روحیه است . راه سریعتر و مؤثرتری هم هست و آن استفاده از شیوه های جسمانی و یا به اصطلاح ، فیزیولوژیكی است. بیشتر مردم، هنگامی كه از روحیه خود ناراضی هستند و می خواهند حال بهتری پیدا كنند ، به الكفل، غذا، سیگار، خواب، یا مواد مخدر متوسل میشوند . بعضی ها هم راههای مثبت تر نظیر رقص، آواز، ورزش و یا عشقبازی را انتخاب می كنند.هر یك از حالات روحی، با تغییرات جسمانی مشخصی همراه است. افراد افسرده چه قیافه ای دارند؟ شانه هاشان فرو افتاده وسرشان پائین است. بطور كم عمق نفس می كشند . عضلات چهره شان شل و قیافه شان بی تفاوت است . برعكس در مواقعی كه شاد و سر حال هستیم ، شانه هامان بالا است و حالت طبیعی دارد . سرمان را بالا نگه می داریم و بطور كامل نفس می كشیم . می توانیم آگاهانه این تغییرات رادر جسم خود به وجود آوریم و بلافاصله حالت روحی دلخواه را در خود ایجاد كنیم.
بعضی ازكارهای بسیار ساده، ممكن است نتایج بسیار بزرگی داشته باشد. اگر
می
خواهید
حالت سرگرم كننده ای در خود ایجاد كنید كه نتایج دور از انتظاری هم
داشته باشد
تمرین زیر را انجام دهید:
خود
را مقید كنید كه در هفت روز
آینده روزی پنج بار و هر بار روزی یك دقیقه در
مقابل آینه قرار بگیرید و فقط
نیش
خود را گوش تا گوش به لبخند باز كنید. این كار،
ممكن است در ابتدا كمی
احمقانه به نظر برسد، اما وقتی روزی چند نوبت این عمل را
تكراركنید، سلسله
اعصابتان به طورمداوم تحریك می شود تا احساسی از شادمانی، بی
خیالی، شوخی و
سادگی را در شما ایجاد كند. مهمترآنكه خود را نسبت به ( حال
خوب)داشتن شرطی می
كنید و عادت شادمانی جسمی را در خود بوجود می آورید. پس هم اكنون
یك
دقیقه وقت
صرف
كنید و این كار را محض تفریح انجام دهید!
سن
شخص، چندان به گذشت
زمان بستگی ندارد، بلكه بیشتر به طرز فكر و وضع جسمی او
مربوط است. خیلیها
هستند كه سالهای زیادی را پشت سر گذاشته اند ، اما هنوز شلنگ
انداز راه می روند
و
افكارشان هم هنوز خشك و غیر قابل انعطاف نشده است
.به
عنوان مثال، در روزهای
بارانی وقتی اشخاص مسن به گودال پر از آبی می رسند، نه
فقط
آن را دور می زنند،
بلكه در تمام آن مدت شكوه وشكایت می كنند و غر می زنند!
برعكس، كودكان ( وآنان
كه
هنوز دلشان جوان است ) به میان آب می پرند ، آب را به
اطراف می پاشند و خوش
می
)گودال)های
زندگی را وسیله شادمانی قرار دهید. هنگام راه رفتن ،
پاهاتان حالت فنری
داشته باشد و لبخندرا فراموش نكنید . به خوشرویی، شیطنت و سر
زندگی اهمیت بدهید.
شما
انسان زنده ای هستید
!برای
احساس خوب
داشتن، به هیچ علت و دلیلی نیاز نیست!
برای اینكه زندگی پر مایه تری
داشته باشیم ، بهترین راه، این است كه دامنه عواطف و
احساسات خود را وسعت دهیم.
در
هفته ای كه گذشت ، دچار چند نوع عواطف و احساسات
گوناگون شده اید؟ آنها را
یادداشت كنید.اكنون
عواطفی را كه نوشته اید ، بررسی كنید. اگر تعداد آنها از 12
كمتر است، چند
احساس دلپذیر را به آنها بیفزایید. بعضیها از میان هزاران احساسی
كه
می توانندداشته
باشند، فقط چند مورد را تجربه كرده اند!
توجه داشته باشید
كه
فقط با تغییر مركز توجه و یا تغییر حالت جسمانی، می توانید
قلمرو عواطف خود
را
گسترده تر كنید. یكی از عواطف مثبت ودلپذیر را بطور دلخواه
انتخاب كنید.
طوری بایستید ، حركت كنید، قیافه بگیرید و سخن بگوئید كه گویی دچار آن
احساس
هستید . از تغییری كه بلافاصله در روحیه واحساستان پیدا می شود لذت
ببرید!
شاید برایتان اتفاق افتاده باشد كه زمانی از خشم ، دیوانه شده و یا
احساس درماندگی
و
گرفتاری كرده باشید و اكنون كه به گذشته خود می نگرید، از
اینكه بخاطرچه چیزهایی
از
جا در رفته اید خنده تان بگیرد.همه ما این جمله قدیمی
را
از دیگران شنیده ایم كه
)یك
روز، به یاد رفتار امروزت می افتی و خنده ات می
گیرد ). یكی از استادان من به
نام
ریچارد بندلر یك بارگفت ( چرا صبر كنیم؟ چرا
همین حالا خنده مان نگیرد؟(
این
كار را همین امروز امتحان كنید . به چیزی بخندید
كه
قبلاٌ آنرا تحمل ناپذیر و
عذاب آور می دانستید . آیا احساس نمی كنید كه
اوضاع برایتان قابل تحملتر شده است ؟
همسر شما قرار است تاكنون به منزل برگشته
باشد؛ اما دیر كرده است . چه فكری می
كنید؟ نتیجه می گیرید كه به وقت شناسی
اهمیت نمی دهد ؟ نگران می شوید و فكر می كنید
كه
در بین راه، تصادف كرده است ؟
یا
تصور می كنید كه بین راه توقف كرده است تا
برایتان هدیه ای بخرد؟احساسات
ما
بستگی به این دارد كه فكرمان رامتوجه چه چیزی بكنیم . و نوع احساسمان
به
شدت
بر
عملها و عكس العملهای ما اثر می گذارد . بجای اینكه فوراٌ نتیجه گیری
كنید،
همه
اطراف و جوانب را بسنجید و حالات ممكن را در نظر بگیرید . آنگاه
توجهتان
رابه
حالتی جلب كنید كه شما و اطرافیانتان را نیرومندتر سازد.
برای درك نیروی تمركز و توجه ، بهترین مثالی كه می توان ذكر كرد ، مسابقات اتومبیلرانی سرعت است . وقتی اتومبیل شما منحرف می شود و به سوی دیواره می رود، عكس العمل طبیعی معمولاٌ این است كه خواستان را به دیواره جمع می كنید تا باآن برخورد نكنید . اما اگر توجهمان را به چیزی جلب كنیم كه از آن وحشت داریم ، بطور قطع همان بلائی از آن می ترسیم ، به سرمان می آید .مسابقه دهندگان حرفه ای می دانند كه به هر طرف توجه كنند ، اتومبیل بطور نا خواسته به همان طرف منحرف می شود. به این جهت این
رانندگان كه دائماٌ جانشان در خطر است سعی می كنند به محض مواجه شدن با این خطر،بجای نگاه كردن به دیواره ، به جاده اصلی توجه كنند .
در
زندگی نیز بیشترمردم بجای چاره اندیشی ، به بلاهایی فكر می كنند كه
نمی
خواهند
به
سرشان بیاید. اگر با ترسهای خود مبارزه كنید ، ایمان و توكل
داشته باشید و نیروی
تمركز خود راتحت انضباط در آورید، اعمالتان بطور طبیعی شما
رابه مسیر صحیح هدایت
خواهد كرد. اكنون ترس را رها كنید و به چیزهایی توجه
نمائید كه واقعاٌ طالب آن
هستید ولیاقت آنرا دارید.
حركت ، شور می
آفریند. اگر یك روز دلتان نخواست كه به پیاده روی یا دوآهسته
بپردازید، چه
مانعی دارد كه برای نرمش صبحگاهی و جست وخیز، از منزل خارج شوید ؟ این
حركات ،
اثر
نیرومندی بر تغییر روحیه دارد، زیرا:
نرمش
و جست وخیز ، ورزشی
عالی است.
فشاری كه بر بدن وارد می كند ، كمتراز فشاری است كه در هنگام
دویدن بر بدن وارد
می
شود.
در
هنگام جست وخیز، نمی توانید از لبخند
خودداری كنید.
رانندگان
اتومبیلها نیز با دیدن شما لبخند می زنند و
سرگرم می شوند.
مؤثرترین اه كنترل نیروی تمركز، استفاده از پرسش است. هر سؤالی كه از خود بكنید، مغز پاسخی برای آن پیدا می كند. به عنوان مثال، اگر بپرسید ( چرا فلانی از من سوء استفاده می كند؟)بی اختیار ذهنتان متوجه مواردی می شود كه آن شخص ، سرتان را كلاه گذاشته است، خواه اصلاٌ این موضوع حقیقت داشته یا نداشته باشد. اما اگر بپرسید )چگونه می توانم این مشكل را رفع كنم ؟ ( بدون تردید به پاسخهایی می رسید كه نتیجه اش برداشتن قدمهای مثبت است.
پرسش صحیح ، داری نیرویی است كه نمونه آن را می توان در شرح حال یك
كودك سيلي
خورده
یافت . این
كودك كه در یك نزاع دبستانی ، از كودك بزرگتر از خود كتك
خورده بود ، به
منظور انتقام، تفنگی به چنگ آورد و به تعقیب آن كودك قلدر
پرداخت
.اما
درست در لحظه ای كه میخواست ماشه را بكشد به خودآمد و از خود پرسید
)
اگر
ماشه
را
بكشم چه اتفاق می افتد؟) ناگهان تصویری از زندان و بلاهایی كه
ممكن است بر سرش
بیاورند در نظرش مجسم شد . لوله تفنگ رابه طرف درختی گرفت و به
آن
شلیك كرد.این
پسر بوجكسون بود . یك انحراف توجه، یك تصمیم سنجیده و ناشی از
مقایسه رنج و لذت
،
باعث شد پسری با آینده ای نا معلوم ، به یكی از بزرگترین
قهرمانان ورزشی مبدل
شود.
امروز، چه پرسشهای زندگی سازی می توانید از خود
بكنید؟
آیا كسی تاكنون به شما گفته اتكه ( آینده تان درخشان است؟) از شنیدن این گفته چه احساسی پیدا كردید؟ اگر می گفتید كه آینده تان تاریك است چطور؟ممكن است به شما بگویند ( نظرات شما به گوش خوش می آید) و یا ( طرح ما فریاد می زند كه باید اصلاح شود ). ممكن است درباره كسی گفته باشید (از دیدنش چندشم می شود) و یا ( رفتارش واقعاٌ سرد است(.
هر
دسته از این كلمات، تاثیری متفاوت بر
روی
افراد دارد. كسانی كه معمولاٌ از آینده
روشن یا تاریك ، سخن می گویند، از
تعبیرات بصری استفاده می كنند. بعضی ها به علائم
شنیداری حساسترند، (به گوش خوش
می
آید. فریاد می زند) و بعضی هم برای بیان مقصود از
كلماتی استفاده می كنند كه
به
حس لامسه مربوط است (چندشم می شود. واقعاٌ سرد است
.(توجه
شما معمولاٌ به
كدامیك از این سه حس، بیشتر است؟
بعضیها برای بهبود حالت روحی خود به
سیگار، الكل، پرخوری، سوء استفاده از كارتهای
اعتباری و یا راههای منفی دیگر
پناه می برند . آیا راههای سالمتری هم برای ایجاد
روحیه وجود دارد؟ چند دقیقه
در
این باره فكر كنید.
برای
اینكه رنجها را از خود دور كنید و احساسات
لذتبخشی را جایگزین آنها سازید
چه
شیوه های مثبتی را می دانید؟ آنها را روی
كاغذ بیاورید.
راههای تازهای راكه قبلاٌ از آنها استفاده نكرده ای و به
نظرتان مؤثر می آیند
به
آنها اضافه كنید. دست كم 15 شیوه را برای رفع دلتنگی
ذكر
كنید و چه بهتر كه
تعداد آنها را به 25 و یابیشتر برسانید . این تمرینی است
كه
می توانید آنرا بارها
تكرار كنید تا سرانجام صدها راه سالم برای تغییر روحیه
كشف
نمائید.
هنگامی كه در بزرگراه رنج و دلتنگی ، به مقصد شادی و لذت سفر می كنید، به كشف راههای گوناگون و مثبتی بپردازید كه مناظر اطراف را دلپذیر سازد. بعضی از این راهها را آزمایش كنید:
آهنگهای مورد علاقه خود را زمزمه كنید ... به مطالعه چیزی بپردازید كه مطالبش را بتوانید بكار بندید... به تماشای یك فیلم كمدی و یا برنامه شاد تلویزیونی بپردازید و بخندید... چند طول استخر را شنا كنید ... از صرف غذا با افراد خانواده، یا یكی از دوستان لذت ببرید... مدتی در وان آب گرم، استراحت كنید... به خلق چند نظریه تازه بپردازید... با فرد تازه ای آشنا شوید... لطیفه های بی مزه ای برای دوستان خود تعریف كنید و بدانید كه باز هم شما را دوست خواهند داشت... با همسر خود ، گرم و صمیمانه گفتگو كنید.