04 - 10 - 2007



 

)بخش ۲۵)

از بزرگان علم و ادب

واقعاً چرا اینگونه است ؟

چرا تنها تفاوت های كوچك در انتخاب مسیر زندگی؛ آن هم نه مسیر اصلی و شاید باید گفت تنها ابزارها سبب این همه فاصله میگردد! چه رنجی است از ذاتهای خود جدا شدن به حكم گم گشتگی آنها! انسان های زیادی را دیدم كه اینگونه حكم دیوانه بودن را یدك می كشیدند و هیچ گاه هم خواهان تبرئه خود نبوده اند! آنها می گویند دیوانگی اگر این است آن را ترجیح میدهیم ؛ اما آخر مگر نه این است كه انسانها همگی در تعیین این مسیرها آزاد هستند ؟ چرا خود آزادی خود را نفی می كنیم و به دنبال چهار چوب ها هستیم و خود را در مرزهای مشخص شده تعریف می كنیم و برای تعاریف ما از این مسیر بی سرانجام؛ نقطه انتها می گذاریم و هر كس در این نقطه و در این چهارچوب نگنجید را ؛ هر كس را كه در زیستن در قالبها را در پس حركت خود فرو شكست ؛ دیوانه و از جنسی دیگر می پنداریم! چرا به این نمی اندیشیم كه همه ی ما ؛ حتی خود تو و من ها ؛ فارغ از هر گونه تعریف هستیم! آزاد آزاد .می اندیشم و این گونه نیست كه هر كس برای رهایی نیاز به گذرنامه ای داشته باشد؛ او آزاد است تا از نو زندگی را به اختیار خویش بسازد! *** ریچارد باخ

حقیقت انکار ناپذیر است. بد خواهی ممکن است به آن حمله کند. ممکن است نادانی آن را به استهزا بگیرد. اما سرانجام حقیقت پایدار خواهد بود. - سر وینستون چرچیل (۱۹۶۵-۱۸۷۴) نخست وزیر انگلستان، سخنور، نویسنده و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۱۹۵۳.

وقتی که پول در جیب تان دارید، شما عاقل و خوش تیپ هستید، در ضمن خوب هم آواز میخوانید.

فرمان بری بسیار کم خطر تر از فرمان راندن است. - تامس اکمپیس (۱۴۷۱-۱۳۸۰) راهب آلمانی .

سیاست، هنر به دست آوردن پول از ثروتمندان و رای از فقرا به بهانه حفاظت هر کدام از این دو دسته از دیگری می باشد. – اسکار آمرینگر .

اگر شخصی باعث رنجش شما میشود، به این دلیل است که خود در اعماق وجود خود رنج می کشد و رنج او لبریز میشود. بنابر این او مستحق مجازات نیست بلکه نیازمند کمک است. این همان پیام او برای شما است. – تیک نات هان، راهب ویتنامی و مربی تعلیمات بودایی .

انسان جائزالخطاست بخشاینده خداست – الکساندر پوپ (۱۶۸۸-۱۷۴۴) شاعر، منتقد و مترجم انگلیسی.

کلمه "نه" در زبان یک زن به معنی جواب منفی نیست. – سر فیلیپ سیدنی (۱۵۵۴-۱۵۸۶) .

آدم های حقیر، انسانهای والا را دیوانه می پندارند. چرا كه این انسانها سرشت نامعقول تری داشته و به سمت چیزهای استثنائی جذب میشوند: چیزهای كه هیچ جذابیتی برای بسیاری از مردم ندارند *** فردریش نیچه

اسپنسر جانسون: زندگی دو نیمه است: نیمه اول در انتظار نیمه دوم، نیمه دوم در حسرت نیمه اول.

ناشناس: معلم نفس خود و شاگرد وجدان خویش باش.

ابوعلی سین: هیچ چیز در دنیا اتفاقی نیست.

دایر: حضور در زمان حال، یعنی دور کردن حواس پرتی ها و توجه به آنچه در همین لحظه است.

جانسون: بهترین ها و زیبا ترین ها در جهان نه دیده میشود و نه حتی لمس میشود، آنها تنها باید در دل دیده و لمس کرد.

شکسپیر: حقیقت را همان طور که هست بپذیر.

اوستان: خود را بشناس، چرا که زندگی ارزشیابی نشده، ارزش زیستن ندارد.

سقراط: نخستین گام برای از میان برداشتن یک ملت، پاک کردن حافظه آن است.

هوبل: خاطره نفرت نیرومند تر از خاطره محبت است.

کوندر: کسی را که دوستش داری آزادش بگذار، اگر قسمت تو باشد بر می گردد، و گر نه بدان که از اول مال تو نبوده است.

ناشناس: تا خود را از هر جهت کامل و شایسته ندیدی، قضاوت نکن.

پوشکین: شاید زندگی قصه ای است که کودکان از آن آگاهند که زندگی را با گریه آغاز می کنند.

ناشناس: دانای بی وجدان هیچگاه صاحب روحی پاک نخواهد بود.

رابله: اغلب آنهایی پیروز و موفق میشوند که کمتر تعریف و تمجید شنیده باشند.

ناشناس: کاش در دنیا سه چیز وجود نداشت: غرور، عشق، دروغ آن وقت کسی از روی غرور برای عشق دروغ نمی گفت .

ناشناس: آیا بشر هنگامی زنده است که دیگران زنده اند؟ .

گوته: آنکه به صبح می اندیشد، همیشه می خندد.

به یاد داشته باش:

به خدایت نگو که چقدر مشکلات ات بزرگ است، به مشکلات ات بگو که چقدر خدایت بزرگ است.

امام زین‌العابدین: خدایا، من در كلبه‌ی فقیرانه ‌ی خود، چیزی دارم كه تو در عرش: كبریایی ‌ات نداری. من خدایی چون تو دارم، و تو چون خود نداری.

انتخابات از نگاه سعدی: چون در امضای كاری متردّد باشی، آن‌ طرف اختیار كن كه بی‌آزارتر باشد.

اسپنسر جانسون: زندگی دو نیمه است: نیمه اول در انتظار نیمه دوم، نیمه دوم در حسرت نیمه اول.

كنفوسیوس و آزادگی: مرد آزاده دقت نظر مردم را به صفات نیك دیگران جلب می ‌كند نه به صفات زشت ایشان، و مرد عامی برعكس آن رفتار می ‌كند.

ویلیام كنگرو  :كار امروز را به فردا موكول كردن شرط خردمندی نیست، شاید هرگز خورشید فردا را نبینی...

 دولت ‌های واقعی از نگاه كانت: وظیفهِ اصلی دولت‌ های واقعی آن است كه نگذارند به انسان‌ها مانند شیء نگریسته شود و حداقل محدودیت و صیانت را به حداكثر آزادی افراد اعمال كنند.

این ‌بار، افلاطون: هرگز كسی را كه پیوسته در حال پیشرفت است، هر چقدر هم كه كند حركت كند، نومید مكن.

آن كس كه سرشتی آرام و خرسند دارد، فشار سال‌ خوردگی را كم ‌تر احساس می ‌كند، اما كسی كه این‌ گونه نیست، جوانی و سال ‌خوردگی برایش به یك اندازه سنگین است. آغاز هر كار مهم ‌ترین قسمت آن است.

نگاه چارلی چاپلین :به جای این‌ كه جای كسی را بگیرید، تلاش كنید جای واقعی خود را بیابید.

ارسطو و شادی: شادی، بهترین چیزهاست. آن ‌قدر اهمیت دارد كه سایر چیزها تنها برای كسب آن هستند.  

حضرت (علی) و تفكر: وقتی كلامی می ‌شنوید برای تفكر كردن بیاموزید نه برای نقل ‌كردن، كه راویان علم بسیارند و رعایت‌ كنندگان آن كم.

ژان ‌پل ‌سارتر: انسان، مجموعه‌ای از آن‌چه دارد نیست، بلكه مجموعه ‌ایست از آن ‌چه هنوز ندارد اما می ‌تواند داشته باشد.

هوراس: بدون عشق در زندگی شادمانی وجود نخواهد داشت.

ارنست همینگوی: تنها شجاعت است كه انسان را از بلاهت زندگی و خواری مرگ می‌رهاند.

عشق از نگاه دالایی لاما: به خاطر داشته باش كه بهترین رابطه، رابطه‌ای‌ست كه میزان عشق طرفین، از میزان نیازشان به یكدیگر تجاوز كند.  

پیامبر اكرم ص: هر كس بدون علم كار كند، آن‌چه را كه تباه می‌سازد بیش از آن است كه آباد كند.

كنفسیوس: هرگز تاریكی را لعن و نفرین نكنید، بلكه سعی كنید شمعی روشن كنید تا قسمت كوچكی از آن را روشن كرده باشید.

جبران خلیل جبران: لذت ترساندن عمیق و پایدار است. به همین دلیل مترسك از ایستادن در دشت خلوت هیچگاه خسته نمی شود.

دالایی لاما: سه اصل را فراموش نكن؛ احترام به خویشتن، احترام به دیگران و پذیرش مسوولیت كلیهِ اعمالی كه انجام می ‌دهی.

ادب و بردباری در كلام حضرت علی: به راستی كه تو به ادب خویش قیمت‌گذاری می‌شوی، پس آن را به سبب بردباری زینت ده.

عبید زاكانی: از فضایل‌ِ پشت‌گردنی این است كه حسن‌ِ خُلق می‌آورد، خمار از سر به در می‌كند، بَد‌رامان را رام می‌سازد و ترش‌رویان را منبسط می ‌سازد و دیگران را می‌ خنداند و خواب از چشم می ‌رباید و رگ‌ های گردن را استوار می ‌سازد.

ژان ژاك روسو: در زیر فشار تمایلات نفس، بَرده‌ام، و به‌ندای وجدان، آزادم.

تولستوی: انسان تنها برای نیكی كردن آفریده شده است.

انسان خوشبخت آن كسی است كه حوادث را با تبسم و اندكی دقت بعلت وقوع آن تلقی وقبول نماید *** مترلینگ

اشكهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست *** بودا

انسان خوشبخت نمی شود اگر برای خوشبختی دیگران نكوشد *** دوسن پیر

اگر می خواهی خوشبخت باشی برای خوشبختی دیگران بكوش زیرا آن شادی كه ما به دیگران می دهیم به دل ما بر می گردد *** بتهوون

آنكه كردار به سخاوت بیاراید و گفتار براستی در این جهان نیك بخت است *** بزرگمهر

آنچه جهان به ما می دهد و آنچه خوشبختی نام دارد بازیچه تقدیر بیش نیست *** لاوات

اعتقاد به بخت و قسمت بدترین نوع بردگی است *** اپیكتت

بخاطر بسپاریم كه تنها راه تامین خوشبختی این نیست كه متوقع حقشناسی از دیگران باشیم بلكه خوبیهائیكه به آنها می كنیم باید فقط بمنظور تامین مسرت باطن خودمان باشد *** دیل كارنگی

خوشبختی شكل ظاهری ایمان است، تا ایمان و امید و سخت كوشی نباشد، هیچ كاری را نمی توان انجام داد*** هلن كلر

كسی كه دارای عزمی راسخ است، جهان را مطابق میل خویش عوض می كند*** گوته

یك زندگی مطالعه نشده، ارزش زیستن ندارد *** سقراط

فكر خوب معمار و آفریننده است *** دیل كارنگی

اندیشه و تفكر پشتوانه ای بزرگ در سراسر حیات بشر است و انسان بی اندیشه و تفكر به ماده ای بی روح می ماند *** پاسكال

تمام پیشرفتهای عالمگیر خود را مدیون تفكر منظم و یادداشت برداری دقیق هستم *** ادیسون

افكار افراد متفكر خودبخود می اندیشد*** ارنست دیمنه

فكر كردن، سخت ترین كار بشر است*** انیشتین

آن هنگام كه روحم عاشق جسمم شد و جفت گیری این دو سر گرفت من بار دیگر متولد شدم *** جبران خلیل جبران

الماس را جز در قعر زمین نمی توان یافت و حقایق را جز در اعماق فكر نمی توان كشف كرد*** ویكتور هوگو

مردی كه فكر نو دارد مادام كه فكرش به ثمر نرسیده است آرام و قرار ندارد*** مارك تواین

فكر نو بسیار ظریف و حساس است، با یك ریشخند كوچك می میرد و كنایه ای كوچك آن را بسختی مجروح می كند*** هربرت اسپنسر

هرگاه بتوانیم از نیروی تخیل به همان اندازه استفاده كنیم كه از نیروی بصری استفاده می كنیم هر كاری انجام پذیر است *** كارلایل

آدم بی مغز و پرگو چون آدم ولخرج و بی سرمایه است *** پاسكال

آنقدر شكست می‌خورم تا راه شكست دادن را بیاموزم.*** پطر كبیر

پیروزی آن نیست كه هرگز زمین نخوری، آنستكه بعداز هر زمین خوردنی برخیزی.*** مهاتما گاندی

انسان برای پیروزی آفریده شده است، او را میتوان نابود كرد ولی نمیتوان شكست داد. «ماهیگیر ودریا»*** ارنست همینگوی

بكوش تا عظمت در نگاهت باشد نه در آنچه می نگری.*** آندره ژید

انسان هیچوقت بیشتر از آن موقع خود را گول نمی‌زند كه خیال می‌كند دیگران را فریب داده است.*** لارشفوكو

اگر بت‌ها را واژگون كرده باشی كاری نكرده‌ای، وقتی واقعاْ شهامت خواهی داشت كه خوی بت‌پرستی را در درون خویش از میان برداری.*** نیچه

فرق انسان و سگ در آنست كه اگر به سگی غذا بدهی هرگز تو را گاز نخواهد گرفت.*** تولستوی

اجل كاینات از روی ظاهر آدمی است و اذل موجودات سگ؛ و به اتفاق خردمندان، سگ حق شناس به از آدمی ناسپاس.

سگی را لقمه‌ای هرگز فراموش

نگردد گر زنی صد نوبتش سنگ

به كمتر چیزی آید با تو در جنگ

به عمری گـر نـوازی سفله‌ای را

-- سعدی باب 8 گلستان --

آنكه می‌خواهد روزی پریدن آموزد، نخست می‌باید ایستادن، راه رفتن، دویدن و بالارفتن آموزد. پرواز را با پرواز آغاز نمی‌ كنند.*** نیچه

مرا دوست بدار، اندكی ولی طولانی! *** كریستوفر مارلو

هیچ شعری شاعر ندارد، هر خواننده‌ی شعری شاعر آن لحظه‌ی شعر است.*** پابلو نرودا

چه اهمیت دارد چه كسی سخن می گوید.

كسی سخن گفته است چه اهمیت دارد كه چه كسی.

میشل فوكو به نقل از ویلیام بكت

خیال انگیز و جان پرور چو بوی گل سراپائی

نداری غیر از این عیبی كه می‌دانی كه زیبائی .رهی معیری

شما ممكن است بتوانید گلی را زیر پا لگدمال كنید، اما محال است بتوانید عطر آنرا در فضا محو سازید. ولتر؛ نویسنده فرانسوی

نگاهت رنج عظیمی است، وقتی بیادم می‌آورد كه چه چیزهای فراوانی را هنوز به تو نگفته‌ام. «آنتوان سنت اگزوپری؛ شاهزاده سرزمین عشق.

در بین تمامی مردم تنها عقل است كه به عدالت تقسیم شده زیرا همه فكر می‌كنند به اندازه كافی عاقلند.*** رنه دكارت

سعدی باب 8 گلستان:

همه كس را عقل خود بكمال نماید و فرزند خود بجمال.

یكی یهود و مسلمان نزاع می‌كردند

چنانكه خنده گرفت از حدیث ایشانم

به طیره گفت مسلمان گرین قباله من

درست نیست خدایا یهود میرانم

یهود گفت به تورات می‌خورم سوگند

وگر خلاف كنم چو تو مسلمانم

گر از بسیط زمین عقل منهدم گردد

به‌خود گمان نبرد هیچكس كه نادانم.

مدتها پیش آموختم كه نباید با خوك كشتی گرفت، خیلی كثیف می‌‌شوی و مهم‌تر آنكه خوك ار این كار لذت می‌برد.*** جورج برنارد شاو

وقتی «قدرت عشق» بر «عشق به قدرت» غلبه كند، دنیا طعم صلح را می چشد.*** جیمی هندریكس

اگر از كسی متنفری از قسمتی از خودت در او متنفری، چیزی كه از ما نیست نمی‌تواند افكار ما را مغشوش كند.*** هرمان هسه

شاید چالاك‌ترین انسان نباشم، شاید بالابلندترین یا نیرومندترین نباشم، شاید بهترین و زیرك‌ ترین نباشم، اما قادرم كاری را بهتر از دیگران انجام دهم و این كار هنر خود بودن است.*** لئونارد نیموی

هیچوقت نمی‌توانید با مشت گره‌كرده دست كسی را به گرمی بفشارید.*** گاندی

باطن وسیرت مردم را در حین بدبختی آنان می‌توان شناخت.*** دانیال نبی

برای تربیت اراده بهترین زمان ایام جوانی است. *** فیثاغورث

خداوند آزادی را آفرید و بشربندگی را. *** آندره شینه

وقتی نهال آزادی ریشه گرفت به سرعت رشد و نمو می ‌كند. *** جورج واشنگتن

كسی ‌كه حفظ جان را مقدم بر آزادی بداند، لیاقت آزادی را ندارد. *** بنجامین فرانكلین

وقتی انسان دوست واقعی دارد كه خودش هم دوست واقعی باشد. *** امرسون

هرگز مردی ولو بسیار نادان را ندیدم كه از وی چیزی نتوانسته‌ام بیاموزم.*** گالیله

زیبایی ناپایدار و فضیلت جاودانه است . *** گوته

مراقب باشید چیزهایی را كه دوست دارید بدست‌آورید وگرنه ناچار خواهید بود چیزهایی را كه بدست آورده‌اید دوست داشته ‌باشید.*** جرج برنارد شاو.

من به هیچ وجه خدا را لمس نكردم، ولی خدایی كه قابل لمس باشد كه دیگر خدا نیست. اگر هر دعایی را هم اجابت كند، همینطور. همان‌جا بود كه برای نخستین بار حدس زدم كه عظمت دعا بیش از هر چیز در این امر نهفته است كه پاسخی به آن داده نمی‌شود و زشتی سوداگری را به این مبادله راهی نیست. این را هم دریافتم كه آموختن دعا، آموختن سكوت است و عشق فقط از جایی شروع می‌شود كه دیگر هیچ انتظاری برای گرفتن هیچ چیز وجود نداشته باشد. «عشق» تمرین «نیایش» است و «نیایش» تمرین «سكوت». دژ ـ آنتوان سنت اگزوپری.

دنیا را نگه ‌دارید. می‌خواهم پیاده شوم. *** آنتونی نیولی

وقتی جوانتر بودم همه چیز را به خاطر می‌آوردم، حالا می‌خواست اتفاق افتاده باشد یا نه! *** مارك تواین

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت.*** برنارد شاو

زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند كه نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند.*** برنارد شاو

ما از جنس رویاهایمان هستیم. *** ویلیام شكسپیر

اگر قرار باشد بایستی و به طرف هر سگی كه پارس می‌كند سنگ پرتاب كنی، هرگز به مقصد نمی‌رسی. *** لارنس استرن

هیچ چیز بهتر از كار كردن بجای غصه خوردن، آدمی را به خوشبختی نزدیك نمی‌سازد. *** موریس مترلینگ

چنان باش كه بتوانی به هر كس بگویی: «مثل من باش». امانوئل كانت

یا چنان نمای كه هستی، یا چنان باش كه می‌نمایی. *** بایزید بسطامی

بدترین و خطرناكترین كلمات اینست: «همه این جورند». تولستوی

نمی‌توانیم كاری كنیم كه مرغان غم بالای سر ما پرواز نكنند اما می‌توانیم نگذاریم كه روی سر ما آشیانه بسازند. ضرب‌المثل چینی.

لودويک وان بتهوون

لودویک وان بتهوون در شهر بن از شهرهای آلمان غربی متولد شد یوهان پدر بتهوون خواننده بود و در دربار کلن کار می کرد. یوهان بتهوون را از چهار سالگی به پیانو آشنا کرد، وتا ۹ سالگی همه قواعد را که از موسیقی می دانست به وی آموخت بتهوون در ۱۲ سالگی به عضویت ارکستر درابر کلن انتخاب شد. در سال ۱۷۸۷ میلادی در سن ۱۷ سالگی به وین رفت و در آنجا به حضور موتسارت رسید و از او چندین درس موسیقی فرا گرفت. چندی بعد مادرش مرد لذا او تحصیل موسیقی را قطع کرد به بن برگشت ولی دفعه دوم که بتهوون توانست به وین برود، موتسارت مرده بود که بعد از موتسارت بزرگترین آهنگساز وین، هایدن بود که در نزد او مشغول به تحصیل موسیقی شد به مجالس اشراف راه یافت در سال ۱۷۹۴ پرنس لیخونسگی او را به قصرش برد، بتهونو دو سال نزد پرنس بود بزرگترین حادثه عشقی بتهوون این بود که در سی سالگی به دکسترسی با نام جولیا خویجیاری دل باخت و سونات که بعدها به نام سونات مهتاب معروف شد برای او ساخت. بتهوون از آن مردانی بود که سعی میکرد احساسات و حب و بغض خود را تعدیل کند یا مخفی نگهدارد محیط اشرافی و تشریفات معمول آن زمان به نظر بتهوون زاید بود، با اینکه از کلیه رسوم درباری آگاه بود ولی کمتر رعایت می کرد. یکی از مهمترین عامل بدبینی های بتهوون سنگینی گوش او بود، وقتی که در سن ۳۳ سالگی احساس کرد که نمی شنود و نمی تواند ساخته های خود را بیان کننده احساسات او بودند درک کند، تحمل زندگی برایش مشکل شد. نخستین اثر بزرگ بتهوون سنفونی شماره ۳ بود در سال ۱۸۰۴ نخستین اپرای بتهوون به نام فیدلیو با موفقیت روبرو شد، سنفونی چهارم و پنچم و ششم را در همین سالها بوجود آورد تا اینکه در سال ۱۸۱۹ به کلی کر شد و ارتباطش با دنیای اصوات قطع شد.

در سال ۱۸۲۳ به همه بدبختی ها و علیرغم کری، بتهوون سنفونی نهم (کورال) و میساسولمیسیس دو اثر بزرگ خود را در موسیقی سنفنیک و آوازی ایجاد کرد و این آهنگها یک افتخار ابدی برای او باقی گداشتند. بتهوون او شدت تنگدستی می خواست سنفونی نهم را در ازای ۵۰ لیره به انجمن فیلارمونیک لندن بفرشد. در سال ۱۸۲۶ بتهوون بیمار شد، ناچار شدند او را تحت عمل جراحی قرار دهند ولی حال او بهتر نشد و بلاخره در ۲۶ مارس ۱۸۲۶ چشم از جهان فرو بست.

 

  

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org