16 - 10 - 2007
)بخش ۲۶)
سخنان متفكرين
خطا پايه موفقيت است و وسيله اي است كه با آن مي توان به موفقيت رسيد . (Loa Tzu)
از اشتباهات خود شرمنده نشويد و آن را جرم ندانيد .كنفسيوس.
بسياري از افراد خوب موفقيت را مي بينند. براي من موفقيت با تكرار خطا و درون بيني آن بدست مي آيد. در حقيقت موفقيت حاصل يك درصد كار است كه خود از 99 در صد خطا حاصل شده است. سوشيرو هوندا.
در غرب دلبستگي ما به موفقيت باعث سست شدن ما در خطر كردن مي شود. آنجه از اين خطر كردن مي آموزيم به آن موفقيت مي ارزد. و اين ترس از شكست است كه تعيين مي كند كه بياموزيم يا نه؟ . پاركر پالمر .
خطا فرصتي است كه هوشمندانه تر باشيم .(هنري فورد .
هر چه شما را نمي كشد شما را قوي تر مي كند .مارلون براندو.
من هفتصد بار اشتباه نكردم. من يك بار اشتباه نكردم من زماني موفق شدم كه هفتصد راهي را كه موفقيت آميز نبود اصلاح كردم. هر گاه راهي را كه عمل نمي كرد حذف كردم راهي را پيدا كردم كه كار مي كرد .توماس اديسون .
هر گاه خبر هاي بد را به عنوان يك نياز به تغيير و نه يك خبر منفي پذيرفتيد شما از آن شكست نخورده ايد بلكه از آن چيزهاي تازه آموخته ايد .بيل گيتس .
زمانيكه دانش يك مرد براي موفقيت كافي است. ولي تقواي او كافي نيست. هر چه را كه او ممكن است بدست آورد دوباره از دست خواهد داد .كنفسيوس.
موفقيت به همان اندازه شكست خطرناك است .لائو تزو.
براي قضاوت در مورد موفقيت خودت ببين چه بدست آورده اي و در قبال آن چه از دست داده اي .دالاي لاما.
همة چيزي كه در اين زندگي لازم داريد بي خبري و اعتماد به نفس است و موفقيت حتمي است. مارك تواين.
موفقيت توانايي رفتن از شكستي به شكست ديگر بدون از دست دادن شور و حرارت است .وينستون چرچيل.
موفقيت به معناي بدست آوردن آن چيزي است كه مي خواهيد.
شادي به معناي خواستن آن چيزي است كه داريد.
شكست محرك اوليه براي موفقيت
خطا يك فرصت با ارزش يادگيري در اختيار شما قرار مي دهد و بايد به عنوان خوني حياتي در رگهاي موفقيت به آن نگاه كرد همچنين بيشتر افراد از اين متنفرند كه شكست خورده شناخته شوند و دوست دارند يك انسان موفق شناخته شوند. بسياري از بزرگترين افراد موفق از طريق همين ظاهراً شكست ها به اين موقعيت رسيده اند. موفقيت هميشه مديون شكست هاست. خطا اغلب نتيجه يك بدفهمي از چيزي است كه وجود دارد و مورد توجه قرار نگرفته است و اين همان چيزي است كه بعد از شكست افراد متوجه آن مي شوند.
بين يك شكست شرافتمندانه و يك شكست احمقانه تفاوت قائل شويد
ديويد پوتراك يكي از مديران شركت چارلز اسكواب مي گويد. اين
عقيده كه بگوييم خطا و اشتباه خوب است خنده دار است. من نمي خواهم داخل
شركت به
دنبال افرادي بگردم كه اشتباه كرده اند و به آنها جايزه بدهم. ولي
اينجا در شركت
اسكواب ما بين يك اشتباه احمقانه و يك خطاي شرفتمندانه تفاوت قائل
هستيم
.
چارلز اسكواب يك سري معيار براي تعريف يك خطاي شرافتمندانه
دارد.
خطای
شرافتمندانه زمانی اتفاق می افتد كه
:
شما يك نقشه خوب داريد و مي دانيد چه مي كنيد و به هر مرحله از كار به دقت انديشيده ايد و در همه كارها ديسيپلين مديريتي كافي بكار برده ايد و اگر به عقب برگرديد و به كارهايي كه انجام داده ايد يك بازنگري داشته باشيد نتيجه اين باشد كه همة كارها با با فكر و تدبير انجام شده است.
آيا شما براي روبرو شدن با خطاي احتمالي برنامه داشته ايد و آيا اين برنامه بايد اجرا مي شده است.
لازم است كه از خود بپرسيد و بدنبال آن باشيد كه با آموختن از تجربه جديد قدرتمند تر و چالاكتر باشيد.
مؤسسه چارلز اسكواب اشتباهات و درسهايي را كه از اين اشتباهات آموخته است به صورت مقاله منتشر كرده است. آنها همچنين يك تابلو از نوع آوري هايي كه به شكست منتهي شده است به همراه يك نوار ويديويي براي راهنمايي كارمندان تهيه كرده اند. و هر سال در جشن noble failure رسماً به نمايش مي گذارند. و افرادي كه در مراسم شركت دارند راه حل هاي ممكن را پيشنهاد مي دهند. سپس بهترين پيشنهاد ها انتخاب و سپس اصلاح مي شود.
جلوگيری از شكست
شكست يك تصادف نيست بلكه نتيجه فعل و انفعالات داخلي يك سيستم است. كه يك ساختار و يك ترتيب دارد. براي جلوگيري از شكست به يك موقعيت كه در برابر آن قرار مي گيريد بايد با تمام اجزاي آن بنگريد و تحليل كنيد كه هر يك از اين اجزاء چگونه عمل مي كنند آيا به نفع شما عمل مي كنند يا به ضرر شما براي اين منظور مي توانيد از NLP استفاده كنيد كه به شما مي آموزد به صورت ناخودآگاه به همه چيز نگاه سيستماتيك پيدا كنيد. اين موقعيت شامل افراد و يك ترتيب رخداد ، افكار ، احساسها ، اعمال و فعل انفعالات است. حتي خود شما هم جزء آن هستيد. پس بايد به همه اينها توجه كنيد همينكه متوجه شديد سيستم براي شما كار مي كند يا بر ضد شما اين ابزار را در اختيار داريد تا در آينده شرايط متفاوتي را بسازيد. پس مي توانيد از اشتباه دوباره جلوگيري كنيد.
خطاها و شكست ها را به موقعيت جديد تبديل كنيد
براي بهره بردن از تجربه ها بايد هميشه آماده يادگيري باشيد. حتي زمانيكه بعضي از افراد ممكن است اشتباه شما را گوشزد كنند. معمولاً افراد نسبت به شكست داراي ديد منفي هستند. و تمايل دارند از آن فرار كنند يك عكس العمل كه فرصت با ارزش يادگيري را از بين مي برد اما چطور ممكن است كه يك شكست منجر به يك فرصت جديد شود؟ اين مسئله زماني جدي تر مي شود كه ندانيد چگونه مي توان دانشي را كه از يك خطا ناشي مي شود را استخراج كنيد. براي شروع بايد بياموزيد كه از خود سئوال كنيد البته بايد با خود رو راست باشيد و خود را گول نزنيد تا بتوانيد تجربه با ارزشي را كه بدست آورده ايد در آينده استفاده كنيد. كليد راه موفقيت بعد از شكست تغيير ديدگاه شماست خوشبينانه فكر كردن بيش از حد بدليل دور شدن از واقعيت سبب نتايج ناحوشانيدي شده است اما تحقيقات نشان داده است كه ما مي توانيم خوشحالتر و سالمتر زندگي كنيم و در زندگي موفق تر باشيم اگر بياموزيم كه چگونه موقعيت هاي موجود در قلب مشكلات را شناسايي كنيم. در اين زمان است كه مسائل و مشكلات تبديل به موقعيت هايي براي مبارزه و مي شوند مي توان آنها را به يك موفقيت منتهي كرد.
چرا بعضي از شركت ها شكست مي خورند
نودونو درصد از شركت هايي كه بوسيله افراد كم تجربه تاسيس و اداره شده اند در دو سه سال اول كار خود شكست خورده اند علت اين است كه آنها چگونگي انجام كار را نمي دانند آنها كوچكترين تجربه اي نسبت به موفقيت شركت و چگونگي مراحل آن ندارند. ممكن است آنها ايده هايي براي توليد يك محصول داشته باشند ولي همه آن چيزي را كه براي موفقيت لازم است نمي دانند.
يك مثال : مايكروسافت
همه ما با شركت موفق مايكروسافت كه عرضه كنندة سيستم عامل ويندوز است را مي شناسيم. بسياري از محصولات نرم افزاري مايكروسافت كه منجر به شكست شد زمينه اي براي آموختن و ايجاد فرصتهاي جديد شد كه تبديل به بزرگترين موفقيت هاي آن شركت شد. در زير به چند نمونه اشاره مي كنيم:
چندين سال بر روي پروژه بانكها ي اطلاعاتي اومگا كار شد كه منجر به شكست تجاري محصول شد ولي نتيجه آن توليد بانك اطلاعاتي معروف Access بود.
ميليون ها دالر هزينه و ساعتهاي بيشمار وقت براي يك پروژه مشترك با IBM براي توليد يك سيستم عامل صرف شد و محصولي توليد نشد ولي اين تجربه منجر به توليد سيستم عامل ويندوز NT شد.
و يك پروژه نرم افزاري شكست خورده ديگر كه در رقابت با Lotus 1-2-3 اجرا شده بود در پروژه بعدي منجر به توليد و توسعه نرم افزار معروف Excel شد كه يكي ديگر از موفقيت هاي مايكروسافت را رقم زد.
موفقيت
آيا شما بدنبال اهدافي هستيد و براي رسيدن به آنها تلاش مي كنيد ولي موفق نمي شويد به هدف مورد نظر دست يابيد. اما اگر بعضي باورهاي خود را تقويت كنيد نه تنها راه رسيدن به هدف آسانتر مي شود بلكه آرامش و قدرتي پيدا مي كنيد كه شما را به يك انسان موفق در همه زمينه هاي زندگي تبديل مي كند به طوري كه از ناملايمات نمي ترسيد و پيروزي را به عنوان قسمتي از زندگي در آغوش مي كشيد. در اينجا به بعضي از اين باورها اشاره مي كنيم. آنچه در اين مقاله مي خوانيد روشهايي است كه افراد بسياري در سراسر دنيا بوسيله آنها به موفقيت هاي بزرگي رسيده اند. پس شما هم امتحان كنيد و از نتايج آن لذت ببريد.
خود را لايق موفقيت بدانيد
براي رسيدن به موفقيت بايد خود را لايق موفقيت و توانگري بدانيد تحقيقات مختلف ثابت كرده اند كه بيشتر افراد موفق خود را لايق اين شرايط مي دانند. چگونه مي خواهيد به هدفي برسيد كه خود را لايق آن هدف نمي دانيد يا خود را در رسيدن به آن ناتوان مي شماريد؟ پس در قدم اول به توانا بودن خود ايمان داشته باشيد تا بتوانيد قدم هاي بعدي را با اطمينان و قدرت تمام برداريد. بدانيد كه ذهن انسان داراي قدرت نهفته اي است كه اگر به آن دست يابد مي تواند كارهاي فوق العاده اي انجام دهد و لازمه دستيابي به اين قدرت دروني باور آن است و خبر خوب اين كه شما هم مي توانيد به اين قدرت دست پيدا كنيد. براي رسيدن به اين توانايي فقط بايد اين باور را در خود ايجاد كنيد كه قدرتمند هستيد و مي توانيد به قدرت ذهني كه در شما نهفته است دست پيدا كنيد و بر مشكلات غلبه كنيد. پس هميشه با خود اين عبارات را تكرار كنيد. من توانا هستم قدرت ذهني مرا به موفقيت مي رساند. قدرت ذهني ام بزرگترين مشكلات را از مقابلم بر مي دارد.
ثروت را منفور ندانيد
چه اشكالي دارد كه موفقيت شما رسيدن به ثروت باشد مگر نه اين است كه تا زمانيكه نتوانيد مشكل خود را حل كنيد نمي توانيد مشكل همنوعان را حل كنيد. بسياري ، ثروتمندان را انسانهاي نابكار مي دانند و تصور مي كنند راهي براي پولدار شدن نيست مگر اينكه حق كسي را ضايع كرده باشند. اين افراد در ناخودآگاه خود را به فقير بودن تشويق مي كنند و در حاليكه به ثروتمندان رشك مي ورزند (چون فكر مي كنند حق آنها را ضايع كرده اند) و از آنها متنفرند. چرا از نعمتهايي كه خداوند در اختيار انسان قرار داده نبايد استفاده كرد و از آن براي كمك به انسانهاي ديگر سود برد. چرا فقر را كه باعث بسياري مشكلات بزرگ است بايد مقدس شمرد و نبايد با آن مبارزه كرد؟هميشه به ياد داشته باشيد كه منشاء همه ثروت ها خداوند بزرگ است و قدرت و بخشش خدا نامحدود است پس مي توان ثروتمند بود و از همه نعمتهاي الهي استفاده نمود. و به ديگران هم كمك كرد تا به اين منبع بي كران دست پيدا كنند مگر غير از اين است كه ما از بزرگترين قسمت توان مغزمان استفاده نمي كنيم. مگر غير از اين است كه علوم جديد هر روز راههاي در آمد زايي جديدي پيش روي ما قرار مي دهند مگر غير از اين است كه علم ژنتيك به افزايش توليدات كشاورزي كمك حيرت انگيزي كرده است. مگر غير از اين است كه در تمام دنيا با استفاده از اينترنت افراد زيادي داراي شغل پر درآمدي شده اند. و بسياري مگر هاي ديگر اينچنيني وجود دارد ولي چرا هنوز فقر گرسنگي و بيكاري يكي از بزرگترين مشكلات جوامع بشري هستند. شايد بگوييد شرايط دوروبر ما و نبود امكانات باعث همه اين مشكلات هستند البته نبود امكانات باعث كند شدن سرعت مي شود ولي نمي تواند جلوي قدرت اراده انسان را بگيرد. ولي در همين شرايط هم افراد بسياري به موفقيت هاي بزرگي مي رسند. و در پيشرفته ترين كشور هاي دنيا هم آمار فقر و بي خانماني قابل توجه است. يك نكته را به خاطر داشته باشيد برنده ها در شرايط سخت نه تنها كنار نمي كشند بلكه قوي تر مي شوند ولي بازنده ها همان افراد نا اميد هستند كه به خود فرصت نمي دهند از استعداد هايشان استفاده كنند. پس قوي باشيد و بعد از برخورد به مشكل به اين فكر كنيد كه چگونه مي توان مشكل را از مقابل خود بر داريد. در شرايط سخت ايمان داشته باشيد كه اين شرايط را پشت سر مي گذاريد.
در چه فعاليتي موفقترم؟
اگر مي خواهيد يك فعاليت جديد را شروع كنيد ولي نمي دانيد چه كاري را انجام دهيد و براي انتخاب هدف خود بين چند گزينه سر در گم هستيد هدفي را انتخاب كنيد كه در آن زمينه تجربه داريد چون اين تجربه ها چراغي مي شود در برابر ديدگان شما. ابتدا هدف خود را به اهداف كوچكتر تقسيم كنيد تا مرحله به مرحله موفقيت را احساس كنيد. حتماً اين اهداف را به ترتيبي كه بايد به آنها دست يابيد در جايي يادداشت كنيد و هر روز به آنها مراجعه كنيد و سعي كنيد تخمين بزنيد كه چند درصد از هدف هاي كوچك (تقسيم شده ) برآورده شده است. با توجه به تجربه قبلي مشكلات كار را بسنجيد و براي آنها راه حل پيدا كنيد و اشتباهاتي را كه در گذشته از شما سر زده يادداشت كنيد و سعي كنيد از آنها اجتناب كنيد نقاط قوت كار خود را هم يادداشت كنيد و به دنبال بهبود آنها باشيد به ياد داشته باشيد هميشه مي توانيد هر كاري را كه به خوبي انجام داده ايد باز هم بهتر انجام دهيد. به عبارت ديگر بهبود يك فرايند پايان ناپذير است.
از سختي ها نهراسيد
انسانهاي بزرگ و موفق هميشه از شرايط به نفع خود استفاده مي كنند. حتي اگر يكي از اين شرايط شكست يا مشكلات بسيار باشد. زيرا آنها از شكست تجربيات جديد مي آموزند و قوي تر و راسخ تر به سمت موفقيت حركت مي كنند. و مشكلات را به نقطه قوتي براي خود تبديل مي كنند زيرا هر جه مشكلات كاري بيشتر باشد رقبا هم كمترند و آنها فرصت بهتر بودن را در اختيار دارند. و در نقطه مقابل انسانهايي كه در جا مي زنند وجود دارند آنها كساني هستند كه هميشه شرايط را مقصر مي دانند. و يا عمل نمي كنند يا اگر كاري مي كنند با اولين شكست يا سختي كنار مي كشند. پس از شرايط نترسيد زيرا آنچه مهم است اراده و قدرت شماست شمايي كه به اراده و قدرت الهي متصل هستيد پس شما قدرتمنديد فقط بايد اين قدرت را طلب كنيد.
پشتكار و آينده نگري
موفقيت با خطر كردن و ارادة قوي امكان پذير است نه با راحت طلبي. البته خطر كردن به معني بدون فكر عمل كردن نيست بلكه در عين حال كه ريسك مي كنيد بايد پيش بيني هاي لازم را انجام دهيد و براي شكست احتمالي جايي را در محاسبات خود باز كنيد براي جلوگيري از شكست يا مقابله با مشكلات احتمالي برنامه ريزي كنيد اين در زمان بروز مشكل به شما قدرت و آرامش خاطر مي دهد. بنابراين با اين باور كه خدا شما را ياري مي كند و اطمينان به موفقيت خود را دلگرم به كار نگه داريد. و بزرگترين مشكلات را با قدرت از مقابل خود برداريد.
علاقه به هدف
براي موفقيت بايد عاشق كار و هدف خود باشيد البته بدون علاقه به هدف هم مي توان موفق شد ولي اين موفقيت عميق و پرشكوه نخواهد بود. اگر به كار خود علاقه مند نيستيد و نمي توانيد شرايط را عوض كنيد سعي كنيد خود را عوض كنيد و در خود علاقه ايجاد كنيد. به جنبه هاي مثبت كار خود فكر كنيد و سعي كنيد آنها را در كار خود پر رنگ تر كنيد سعي كنيد نقاط مثبت جديدي در كار خود كشف و حتي ايجاد كنيد. براي اين كار لازم نيست كار خارق العاده اي انجام دهيد، حتي تميز و مرتب كردن ميز كار هم به شما كمك مي كند. روابط عمومي خود را قوي كنيد. شايد تا به حال به افراد موفق زيادي در محل كار خود برخورد كرده ايد و آنها را خوش شانس بدانيد ولي در بيشتر آنها يك نقطه مشترك مي بينيد و آن روابط عمومي قوي است. و اين همان چيزي است كه براي شما شانس مي آورد. اگر شما در اين زمينه ضعف داشته باشيد از بسياري از فرصت هايي كه ممكن است براي شما پيش آيد حتي خبر دار هم نمي شويد. اگر روابط عمومي شما ضعيف است آن را به نقطه قوت خود تبديل كنيد. سعي كنيد گوش كردن را ياد بگيريد يعني هنگام صحبت با ديگران طوري رفتار كنيد كه آنها بدانند به آنها توجه داريد. گاهي اوقات يك احوال پرسي يا يك لبخند ساده بسياري از مشكلات را حل مي كند. اين را بدانيد كه احترامي كه افراد به شما مي گذارند بازتابي از رفتار شما با آنها است به عبارت ديگر زماني كه به ديگران احترام بگذاريد به شما احترام گذاشته مي شود. در پايان بايد خدمت شما عرض كنم كه اين علاقه است كه باعث مي شود در كار خود پشتكار و خلاقيت داشته باشيد.
نا اميد نشويد
هميشه به ياد داشته باشيد كه آينده را نمي توان پيش بيني كرد پس هميشه امكان بوجود آمدن شرايط مساعد يا فوق العاده اي وجود دارد كه در محاسبات ما نمي گنجد. پس در سخت ترين شرايط هرگز نا اميد نشويد. مثلاً اگر شما حقوق تمام عمرتان را حساب كنيد شايد هيچگاه با اين پول نتوانيد خانه بخريد. ولي افراد بسياري هم قبل از شما اين حساب و كتابها را انجام داده اند ولي اكنون داراي خانه و زندگي مناسبي هستند. بعضي وقتها در حاليكه تلاش مي كنيد كمي صبر و بي خيالي نتايج مثبت فوق العاده اي دارد. هميشه به خدا توكل كنيد و از نتايج معجزه آساي آن بهره مند شويد.
خيرخواهي
انسانهاي موفق خير خواه هستند. بسياري از آنها به موسسات خيريه متعددي كمك مي كنند يا آنها را اداره مي كنند. و اگر با آنها صحبت كنيد به رابطه خير خواهي و موفقيت خود ايمان دارند. هر مشكلي كه از سر راه ديگران كنار مي زنيد مشكلات بسياري از مقابل شما برداشته مي شود. سعي كنيد بخشنده باشيد. صدقه در حد توان آثار فوق العاده اي دارد. شايد وقتي به فردي نيازمند كمك مي كنيد فكر كنيد به او كمك كرده ايد ولي كمك اصلي را به خود كرده ايد. بخشندگي فقط مادي نيست، بلكه دور كردن كينه و خشم از خود نسبت به ديگران به شما كمك بسيار مي كند باور داشته باشيد كه اگر ديگران را ببخشيد و به آنها كمك كنيد خداوند به شما كمك مي كند و نتيجه آن را ببينيد اين بسيار مهم است بنده حقير بارها اين تجربه را داشته ام همين الان اين كار را بكنيد و هر كينه اي كه در دل داريد از خود دور كنيد. خواهيد ديد راه فوران لطف الهي به سوي شما باز خواهد شد. كينه همانند سد ديدگان شما به نعمت هاي خداست.
اولين نتيجه مستقيم اين بخشش آرامش روحي شماست. اولين بار كه بنده سعي كردم كينه را از خود دور كنم به رفتار خود توجه بيشتري كردم و متوجه شدم در زندگي روزمره بارها از افراد مختلف دلگير يا عصباني شده ام و زماني كه سعي كردم كينه اي از كسي بدل نگيرم و عصباني نشوم. روحيه توصيف نكردني داشتم كه تا آن زمان آن را احساس نكرده بودم. هر روز صبح سر كار اين دلگيري ها كه بسيار كوچك هم بود مدتي انرژي مرا تلف مي كرد آن روز وقتي رانندگي مي كردم از هميشه خونسردتر بودم. خلاصه كلام اينكه خدا به كسي كه به ديگران كمك مي كند ياري مي رساند. اين اعتقاد همراه با رعايت نكات بالا به شما اعتماد به نفسي مي دهد كه وصف ناشدني است.
در پايان شايد فكر كنيد
كه چگونه مي توان همه اين باورها را در ذهن نشاند. شما حق داريد زيرا
همه اين حرف
ها زده مي شود و مدتي شما را تحت تأثير قرار مي دهد و شايد در اين مدت
كوتاه آثار
گذراي دلپذيري را هم تجربه كنيد. ولي خيلي زود همه چيز را فراموش مي
كنيد چون انسان
فراموشكار است. اگر به اندازه كافي و در دوره هاي زماني معين اين مطالب
در ذهن شما
نشيند اثر آن كوچك و موقت خواهد بود. اما چه بايد كرد؟ بهترين راه
نوشتن است. خيلي
ساده عباراتي مانند جملات زير بنويسيد و آنها را هر روز صبح بعد از
بيدار شدن
بخوانيد. يك شرط مهم براي اين كار وجود دارد هيچ كس نبايد از نوشته هاي
شما اطلاع
پيدا كند.
نمونه
اي از اين جملات را در زير مي بينيد
:
من انسان توانايي هستم چون به قدرت نامحدودي كه خدا در وجودم قرار داده اعتقاد دارم ، «تا امروز عصر بايد اين كار خير را انجام دهم» ، « من همه را مي بخشم» ، « امروز بايد روابط خود را با اطرافيانم بهبود ببخشم» ، «من به زودي در كسب كار خود يك موفقيت جديد تجربه خواهم كرد» ، «امروز روزي است كه به هدفم نزديكتر مي شوم» و هزاران جمله ديگر كه با قدرت خلاقيت خود مي توانيد بسازيد و از نتيجه معجزه آساي آن لذت ببريد. براي انجام اين كار هر روز صبح يك ربع زودتر از خواب بيدار شويد. شما تمام روز را براي رسيدن به هدف خود تلاش مي كنيد پس واقعاً مي ارزد كه روزي يك ربع وقت بگذاريد تا اين تلاش مداوم را اثر بخش نماييد . يك راه ديگر استفاده از عكسهاي رنگي و زيبا از آنچه كه آرزوي آنرا داريد است. البته در اين مورد هم كسي نبايد متوجه عكسهاي شما شود. و هر روز مدتي را براي نگاه كردن به آنها و تجسم رسيدن به آن وقت بگذاريد.
شايد در ابتدا نتوانيد همه اين اصول را مو به مو رعايت كنيد. يا حتي در درون خود با اين عقايد بجنگيد ، ولي به تدريج همه اين باورها ملكه ذهن شما خواهد شد و از نتايج آن به گونه اي بهره مند خواهيد شد كه آن را به ديگران توصيه خواهيد كرد. و ما منتظريم تا ما را در جريان موفقيتها و نتايجي كه از اين باورها بدست مي آوريد قرار دهيد.
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس با ارزش و اعتبار شما رابطه مستقيم دارد. اولين قدم براي ساختن زندگي بهتر و شادي اعتماد به نفس است .اعتماد به نفس باعث ميشود اطمينان و آرامش شما افزايش يابد.اگر به خود اطمينان داشته باشيد به خود احترام ميگذاريد.اگر به خود احترام بگذاريد ميتوانيد به ديگران احترام بگذاريد و روابط خود با ديگران را ارتقاء دهيدو در نتيجه دستاوردها و شادي روحي خود را افزايش دهيد .اعتماد به نفس پايين باعث افسردگي، احساس بدبختي، ناامني، اطمينان پايين ميشود كه ممكن است سبب شود خواسته هاي ديگران را بر خواسته هاي خود مقدم بدانيد.سرزنش هاي دروني مدام شما را آزار ميدهند، باعث زمين خوردن شما در هر رقابتي ميشود و آنها را براي شما غير ممكن نشان ميدهد.
چگونه اعتماد و اطمينان را افزايش دهيم
ميخواهيد اعتماد به نفس خود را در محل كار افزايش دهيد. از رويارويي با ديگران و ارائه نظراتتان لذت ببريد و در روابطتان با ديگران موفق باشيد.
با ترس خود روبرو شويد. آنها به آن بدي كه فكر ميكنيد نيستند. روبرو شدن با آنچه از آن ميترسيد باعث افزايش اعتماد به نفس ميشود . خطاهاي خود را فراموش كنيد. واز آنها درس بگيريد و از تكرار دوباره همان خطا جلوگيري كنيد. اما خود را به خاطر اشتباه خود و اينكه ممكن است موفق نشويد محدود نكنيد. دوباره سعي كنيد، حالا شما باتجربه تر قوي تر و عاقل تر هستيد. خود را در تله گذشته نيندازيد.
بدانيد چه ميخواهيد و آن را بدست آوريد . براي به حقيقت پيوستن رويايتان بايد خود را سزاوار آن بدانيد.
وقتي موفقيت كسب ميكنيد به خود پاداش بدهيد. هيچ كس ديگري اين كار را نخواهد كرد! هيچ كاري از اين آسانتر نميشود وقتي كه شما براي كمك به خود وقت ميگذاريد . صحبت كنيد. اغلب اوقات در مورد يك موقعيت يا يك شخص دچار توهماتي ميشويم كه درست نيستند اگر شك و ترديدو سؤالي براي شما پيش بيايد و آنرا رفع نكنيد اين شك و ترديد روي رفتار شما تأثير منفي ميگذارد.
مغلوب نشويد! چيز ديگري را انتخاب كنيد. شما كه با يك تجربه ناموفق مغلوب نميشويد؟ آياهيچ كس قبل از موفقيت شكست نخورده است؟ تنها چيزي كه احتياج داريد يك راه متفاوت است.
خلاقيت
تعريف خلاقيت
يك فكر يا ايدة جديد كه تركيبي از ايده هاي قديمي است را خلاقيت گويند. داشتن توانايي ساخت ايده هاي نو به توانايي شما در تشخيص ارتباط بين موارد ظاهراً غير متجانس بستگي دارد .خلاقيت يعني كنار هم قرار دادن افكار و ايده هايي كه تا قبل از اين پنداشته مي شد به يكديگر ربطي ندارند. اين توانايي شماست كه افكار مختلف را با يكديگر تركيب كنيد و يك ايده نو كه مفيد هم هست بوجود آوريد .آن گونه كه به نظر مي رسد ظاهراً مسئله اي وجود ندارد كه نتوانيد حل كنيد هدفي وجود ندارد كه نتوانيد به آن برسيد هيچ مانعي وجود كه نتوانيد از آن بگذريد اگر بدانيد چگونه از قدرت خلاقيت مغز خود استفاده كنيد تا هر مشكلي را مانند يك اشعه ليزر از زندگي خود جدا كنيد و دور بيندازيد.
شما خلاق هستيد
خلاقيت به معني اختراع يك چيز كاملاً جديد نيست، بلكه بوجود آوردن يك سري ارتباطات همسو است. لازم نيست كه حتماً يك فرد خاص باشيد تا خلاق باشيد هر كسي مي تواند خلاق باشد. اين مهم نيست كه شما كي هستيد، مهم اين است كه چگونه عمل مي كنيد. تنها چيزي كه احتياج داريد اين است كه براي مشكل خود چندين راه حل پيدا كنيد نه اين كه خود را به اولين راه حلي كه به نظرتان مي رسد يا از همه ساده تر است محدود كنيد. به خود اجازه بدهيد كه سر زنده كنجكاو و انعطاف پذير باشيد.
روانشناسان معتقدند كه خلق ايده در يك شخص به فعاليتهاي او بستگي دارد و اين تفكر را تفكر همبسته مي نامند. اين وابستگي به صورت مداوم و خطي نيست بلكه پرشي است. با بوجود آوردن ارتباط بين افكار و ايده هاي مختلف براي يك لحظه هم كه شده بايد نسبت به وضعيت موجود در خود شك و ترديد ايجاد كنيد. محدوديت براي خلاقيت كشنده است كه به جاي اينكه به جواب برسد باعث خفه شدن نطفه تفكر خلاق مي شود. در پروسه يك تفكر خلاق همه مراحل ارزيابي ميزان ترديد، غلبه بر آن و بها دادن به آن براي خلق يك ايدة بزرگ بسيار مهم هستند.
يك پيش شرط مهم
همچنان كه به بررسي افراد خلاق مي پردازيد يك چيز مشترك در همه آنها خواهيد يافت و آن عشق به كاري است كه انجام مي دهند.
آموزش و پروراندن خلاقيت
يك خبر خوب اين است كه خلاقيت يك مهارت و استعداد است كه قابل يادگيري و پروراندن است پس براي افزايش مهارت خود تمرين كنيد. با اين مهارت مي توانيد رشد شخصي و حرفه اي خود را شتاب ببخشيد. با افزايش مهارت هاي فكري و انجام تمرين هاي لازم براي شكوفايي خلاقيت مي توانيد ارزش فعاليتهاي خود را چند برابر كنيد و به سرعت كميت و كيفيت دستاورد هايتان افزايش مي يابد.
هر روز تمرين كنيد
اگر بخواهيد جام قهرماني تنيس را ببريد. هر چند وقت تمرين مي كنيد؟ ماهي يكبار؟ هفته اي يكبار؟ روزي يكبار؟ هر چند وقت يكبار بايد عضلات خلاقيت مغز خود را تمرين دهيد تا داراي قدرت خلاقيت بالايي باشيد؟ ماهي يكبار؟ هفته اي يكبار؟ يا هر روز؟
با يك ديدگاه متفاوت به قضايا بنگريد
هميشه يك ديدگاه متفاوت منجر به يك نوع آوري شده است. حال براي كارها و مسائل موجود مي خواهيد يك راه حل بهتر پيدا كنيد پس آنها را بازسازي كنيد يعني اول كار يا حرفه يا مشكل خود را به اجزاي كوچكتر تقسيم كنيد و براي حل مشكل يا يافتن راه بهتر براي انجام كار از يك راه متفاوت اين اجزا را كنار هم بچينيد.
بدنبال سئوالات جستجوگر باشيد
براي خلاق بودن يك ذهن كنجكاو نياز داريد بدون تعداد زيادي سئوالات چرا؟ و چه مي شد اگر؟ نمي توانيد يك ديد خلاق بوجود آوريد. براي بوجود آوردن چنين ديدي كه اكثر افراد در همين زمينه دجار مشكل هستند مطمئن شويد كه علاوه بر طاهر هر چيزي به زير پوسته و ماهيت آن هم نگاهي داشته باشيد هيچ كاري را براي امتياز گرفتن و مورد توجه قرار گرفتن انجام ندهيد. سعي كنيد به دنيا با چشمهاي كنجكاو تري بنگريد. سعي كنيد نظرياتي پويا ارائه دهيد و به آنها اكتفا نكنيد سعي كنيد هر چيز مهمي را از خود بپرسيد چرا؟ و ببينيد چه اتفاقي مي افتاد اگر اينچنين مي شد؟
آلپاچينو
متولد: 25 آوريل 1940
هنگامي كه آلپاچينو با فيلم قهوه چيني به بيست و پنجمين فستيوال بين المللي فيلم تورنتو وارد شد، حضورش همگان را شگفت زده نمود. او به اتفاق روبرت دنيرو بعنوان خدايان بازيگري شور و هيجان بزرگي در فستيوال به راه انداختند كه تا آنروز بي سابقه مي نمود. آلپاچينو كه تنها فرزند "سالواتوره" و "رز پاچينو" بود در بيست و پنجم آوريل 1940 در ايتاليا بدنيا آمد و هنگامي كه تنها دو سال بيشتر نداشت پدر و مادرش از يكديگر جدا شدند و از آن پس او با مادرش زندگي مي كرد.
از همان دوران كودكي به لحاظ اينكه مادرش يك هنرپيشه بود با دنياي بازيگري آشنا شد و شخصيتش بعنوان يك بازيگر در فيلمهايي كه با مادرش بازي مي كرد، شكل گرفت. او تحصيلش را از مدرسه ابتدايي بازيگري آغاز نمود و در 14 سالگي وارد مدرسه عالي بازيگري شد. اما نتوانست هيجكدام از كلاسهاي آكادميك را به پايان برساند و در نهايت از آنجا اخراج گرديد. از آن پس او به شغلهاي مختلفي دست زد تا توانست با سرمايه اي كه از اين كارها بدست آورده بود در استوديوي هنري "هربرت بركوف" ثبت نام نمايد. او در آنجا زير نظر "چارل لاتون" آموزش ديد و با سعي و كوشش فراوان توانست در سال 1966 جايگاهي براي خود در ميان بازيگران باز نمايد. او بعنوان نقش مقابل "جيمز ارل جونز" در تئاتر "خزشهاي صلح" اولين كار هنري خود را آغاز نمود و بعد از آن بخاطر نقش "مورفي" در "سرخپوستها برانكس را ميخواهند" موفق به دريافت جايزه ويژه گرديد. او در فصل 68-67 بعنوان بهترين بازيگر تئاتر جامعه برادوي انتخاب شد.
چند سال بعد او توانست با بازي در "ببر كراوات مي زند" كه 39 بار به اجرا درآمد مجدداٌ توجه منتقدين و رسانه ها را بخود جلب نموده و اولين جايزه "توني آوارد" را دريافت نمايد.
در سال 1969 بعنوان سياهي لشكر در اولين فيلم خود با عنوان "من ناتالي" بازي كرد و بعد از آن در سال 1971 در فيلم "وحشت در پارك سوزن" نقش آفريني كرد. در همين زمان بود كه "فرانسيس فورد كاپولا" كارگردان شهير و صاحب سبك سينماي غرب با وجود فشارهاي زيادي كه از جانب استوديو بر او وارد مي آمد نقش "مايكل كورلئونه" را در فيلم پدر خوانده به آلپاچينو سپرد و او نيز با زيبايي هرچه تمامتر در آن فيلم نقش آفريني كرد و توانست جايزه اسكار بعنوان بهترين بازيگر نقش دوم از آن خود كند. آلپاچينو كار هنري خود را با نقش "سرپيكو" در قسمت دوم فيلم "پدرخوانده" و "يك بعدازظهر سگي" ادامه داد كه در آْنها نيز موفق به ديافت جايزه اسكار شد.
اگر چه بخاطر انقلابهايي كه در كشورش رخ داد او مجبور شد در كار خود چند سالي را توقف نمايد اما مجدداٌ با آثاري همچون "صورت زخمي"، "درياي عشق" و "فرانكي و جاني" خاطرات بياد ماندني و قابل توجهي را در اذهان آفريد و در سال 1977 او مجدداٌ برنده جايزه توني آوارد گرديد. او ترجيح مي داد هميشه بعد از بازي در يك فيلم كار كوچكي را نيز روي صحنه انجام دهد. بازيهاي او توانست لحظات بزرگي را در پرده سينما بوجود آورد. در دهه 90 شاهد هنرنمايي او در فيلمهايي همچون قسمت سوم "پدرخوانده"، "مخمصه" و "وكيل شيطان" بوديم كه او توانست در نهايت پنجاه و هشتمين جايزه ويژه "يك عمر تلاش مستمر" را كسب نمايد. در سال 2002 او بهمراه "روبين ويليامز" و "هيلاري اسوانك" در فيلم "بي خوابي" ايفاي نقش نمود و حال نيز در جديدترين كار خود در سال 2005 با فيلم "تاجر ونيزي" نظر تمام جشنواره هاي معتبر جهان را به خود جلب نموده است.
او در يكي از جديدترين مصاحبه هاي خود عنوان نموده كه با گذشت 64 سال از سن خود احساس مي كنم هنوز هم كاري ماندگار براي سينماي جهان انجام نداده ام و مي خواهم همچنان بدنبال بهترين نقش عمرم بگردم. اخيراٌ "جك نيكلسون" يكي از ستاره هاي پرفروغ هاليوود در مصاحبه خود با مجله سينمايي" ورايتي" عنوان نمود كه "فرانسيس فورد كاپولا" قبل از آلپاچينو نقش مايكل كولئونه را در در اثر با عظمت پدر خوانده به او پيشنهاد داده و او چون در آن زمان معتقد بوده كه نقش يك ايتاليايي را بايد يك ايتاليايي بازي نمايد به پيشنهاد كاپولا پاسخ منفي داده است و بدين ترتيب يكي از بزرگترين فرصتهاي زندگي هنري خود را از دست داده است. او كه تا كنون دوبار موفق به دريافت جايزه پراعتبار اسكار شده است ههمچنين اعتراف نموده كه آلپاچينو در فيلم پدر خوانده با بازي حيرت انگيزش واقعاٌ همان مايكل كورلئونه است و هرگز كسي نمي توانسته آنچنان قدرتمند در قالب آن نقش تاريخي ظاهر شود و بدين خاطر هميشه او را تحسين مي كند.