تاريخ سخن ميگويد : چگونه آمريکا شکارافراطيون شد؟

تهيه ، تدوين وپژوهش )راد مرد)

)قسمت شانزدهم) قسمت آخر

 

 

لشکرکشي ، د سيسه ومداخلات

 

با عبور از خط ویرانه مرز تو وطن
ما به جغرافی جان وسعت دنیا دادیم
خیل درناها بودیم و به یک سیر بلند
 تن آواره به تاریکی شب ها دادیم
نه همه وحشت جان بود درین کوچ سیاه
بر پر و بال بسی بار خطا می بردیم
 داده دیروز ز کف سوخته اینده و باز
هم نه معلوم که ره سوی کجا می بردیم
به همه جای جهان بال کشیدیم ولی
 دل شوریده در آن لانه دلتنگ تو ماند
غوطه خوردیم به صد بحر و به امواج زدیم
باز بر بال و پرسوخته مان رنگ تو ماند
 می گذشتیم به پرواز و از این غم آگاه
 که بود مقصد پایانی ما در پس پشت
آه از آن یار و دیاران دمادم شده دور
 وای از این صبر گدازان به هرلحظه درشت
روز پر ریخت و شب خسته تن از راه بماند
 ما ولی پا به سر قله هر سال زدیم
هر چه کردیم ز بی تابی و هر جا که شدیم
در هوای تو برای تو پرو بال زدیم
 یک دم از یاد تو غافل نگذشتیم و نشد
 که نپرسیم به سرآمده ات را از باد
 کوه ها سنگ صبورند ولی می گویند
 هر چه از هجر کشیدیم در آنها فریاد
می سراییم سرودی که ز خون بال گرفت
 می رسانیم پیام نو به عشاق جهان
 تا به یک روز یکی روز به زیبایی وصل
باز گردیم به سوی تو همه مژده فشان
.

بدنبال یک شورش همگانی در جمهوری دومینیکن ، ایالات متحده برای پنجمین بار در پنجاه و هشت سال گذشته ، به ظاهر برای دفاع از جان ودارائی های آمریکائی ها و در واقع برای جلوگیری از پدید آمدن کوبائی دیگر ، وارد این کشور شد . بدنبال گسترش واهمهُ آمریکا از این موضوع که رهبری نیروهای انقلابی را کمونیست ها بعهده گرفته باشند ، در بیست وهشتم آوریل تعدادنیرو های آمریکائی در این جمهوری به 20000 نفر رسید . نیروهای آمریکائی به بهای 59 کشته و174 زخمی ، قیام مردمی جمهوری دومینیکن را در هم کوبید .

بعد از اینکه سفیر یونان ، با اساس طرح صلح قبرس ، بدلیل مغایرت با منافع کشورش مخالفت کرد. لیندن جانسون، رئیس جمهور وفت آمریکا ، به وی هشدار داد و گفت " قانون اساسی و پارلمانت تان را قائیدم ، ما اینهمه دالر های خوب آمریکائی را به کشور شما سرازیر میکنیم آنوقت ، نخست وزیر شما برای ما ، دم از دموکراسی ، پارلمان ، وقانون اساسی میزند ؟ ، بدان که دولت اش دیری نخواهد پائید. یک سال بعد " سیا " از طریق کارگزاران خود به کا نستانتین کمک کرد که دولت را ساقط کند . بعد در 1967یک کودتای نظامی " دست پخت سیا" دولت پاپاندرو را که شانس پیروزی داشت ، و از حمایت منافع آمریکا، سر باز زده بود،دو روز قبل از انتخابات ساقط کرد. و برای شش سال بعد حکومت نظامی سرهنگان در یونان مستقر شد. کشتار وشکنجهُ مخالفین سیاسی به یک امر عادی تبدیل گردید . در راس قدرت ، جورجیوس پاپادوپولوس ( جاسوس مزد بگیر " سیا" از سال 1952، که در زمان اشغال نظامی یونان توسط نازیسم هیتلری ، رئیس امنیت نازی های آلمانی در یونان بود ، این شخص ، انقلابیون میهن پرست یونانی را شکار وبه جوخه های اعدام می سپرد.) بلا فاصله اعلام حکومت نظامی نمود وتمامی احزاب را تار و مار کرد. در ماه نخست رژیم پاپادوپولوس بیش از 8000انقلابی چپگرا شکنجه وزندانی شدند.آمریکا سرانجام در سال 1999 بود که به عمل خود مبنی بر حمایت وپشتیبانی از فاشیست های یونانی اعتراف کرد.

بعد ازگذشت سه سال ، از حکومت دست نشانده ، " ُژنرال انریکو، پرالتا آزوردیا "،که با حمایت دولت " جان اف کندی " بقدرت رسیده بود.بدلیل بقدرت رسیدن یک سیاستمدار، با رای مردم ،ارتش آمریکا مجددا به گواتمالا لشکر کشی کرد. اولین اقدام ژنرا ل پرا لتا، بعد از بقدرت رسیدن این بود که دستور دهد ، هشت رهبر سیاسی اتحادیهُ صنفی را بقتل برسانند (کامیون های پر از سنگ را از روی این رهبران عبور دادنده بودند )

رهبر جدید " جولیو ، کیسر" آمریکا را به حاکم مختار گواتمالا تبدیل کرد.در نتیجه کشتی های حامل اسلحه ومهمات آمریکائی به سوی گواتمالا سرازیر شد.  هواپیما های " سیا" با تیر بار های پنجاه میلی متری و بمب های ناپالم روستا ها را بمباران می کردند.مستشاران نظامی آمریکا به تجهیز نیرو های پلیس گواتمالا پرداخت وبه بیش از 30000 پلیس گواتمالائی روش ها وتاکتیک های متنوع دستگیری ، شکنجه و گم وگور کردن را آموخت .یک مقام وزارت امور خارجهُ آمریکا با تمسخر خاطر نشان کرد که " اگر شکنجه وکشتار توسط ما انجام بگرد و قربانیان هم کمونیست باشند ، هیچ ایرادی ندارد ! "

طی یک عملیات نظامی که توسط " سیا" تدارک ورهبری میشد، پارتیزان افسانه ای بولیوی " چه – گوارا" دستگیر گردید. آمریکا پیشنهاد کرده بود که وی جهت بازجوئی زنده نگهداشته شود ولی دولت بولیوی برای جلوکیری از درخواست های بین المللی جهت آزادی وی ، او را بقتل رساند . چه- گوارا سی نه ساله بود ومرگش میلیون ها نفر در سراسر جهان را عزادار کرد.

ژنرال " جوز آلبرتو مدرانو"با کمک و بودجهُ "سیا" اولین جوخهُ مرگ بسیار بد نام السالوادور را تاسیس کرد. نیرو های آمریکائی، جهت انهدام پناهگاه های کمونیست ها در خاک کامبوج وارد این کشور شدند. کمونیست ها از این پایگاه ها جهت حمله به مواضع آمریکائی ها وویتنام جنوبی ها استفاده می کردند.در همان سال به کمک "سیا" سیهانوک از قدرت سرنگون و" لون نول " مرد دلخواه "سیا" به قدرت رسید.لون نول بر خلاف سیهانوک تمام نیروهای کامبوجی را به نفع آمریکائی ها بسیج کرد.

با کمک نیروی هوائی آمریکا، یک کودتای خونین که " سیا" تدارک دیده بود وپانصد نفر کشته بر جای گذاشت ، رئیس جمهورچپگرای بولیوی "جان ، تورس" را سرنگون وژنرال "هوگو بنزر" را بقدرت رساند.جان تورس کسی بود که در دوران زمامداری اش، نفت و تعداد زیادی از کارخانجات بولیوی را ملی اعلام نمود. و ژنرال هوگو بنزر کسی بود که در مدرسهُ آمریکائی ها آموزش دیده بودو رژیم اش در بکارگیری شکنجه وآزار برای ازبین بردن چپگرایان شهرت داشت. هوگودر طول هفت سال دیکتاتوری اش ، از سیزده فقره کودتا جان سالم بدر بردو در همین دوره ، 200 نفر از مخالفین سیاسی اش را بقتل رساند و 15000 نفر را زندانی نمود.

 بعد از سه سال توطئه چینی ،عملیات زیر زمینی وتحریم های اقتصادی شیلی توسط آمریکا، سالوادرآلنده رئیس جمهورمردمی و برگزیدهُ این کشور در جریان یک کودتا کشته و آگوستینوپینوشه بقدرت رسید . پینوشه دیکتاتوری را در شیلی برقرار کرد ودر تمام دوران حکومت خود که با شکنجه، قتل،وسربه نیست شدن هزاران شیلییائی همراه بود از حمایت همه جانبهُ آمریکا برخورد بود .

در جریان یک جنگ داخلی در آنگولا ، آمریکا ، سازمان فنلا (جبههُ ملی برای آزادی آنگولا ) را تسلیح و حمایت نمود.تا بر علیه سازمان مپلا (نهضت مردمی برای آزادی آنگولا ) که از طرف روس ها حمایت می شد، مبارزه کند.آمریکا از زئیر عملیات جتگی فنلا را سازمان می داد و برایشان از طریق هوا مهمات می ریخت.مشاوران نظامی وما مورین " سیا" وارد منطقه شدندتایک شبکهُ مخفی برای رساندن سلاح های جنگی به آفریقای جنوبی را سازمان دهند. ( در این دوره فروش سلاح های آمریکائی به آفریقای جنوبی توسط وزارت خارجهُ آمریکا ممنوع اعلام شده بود. )که آفریفای جنوبی در عوض سلاح های مورد نیازفنلا را تامین نماید. در سال 1976 کنگره آمریکا ارسال اسلحه ومهمات جنگی را به آنگولا قطع کرد،ولی این کمک ها ، این بار از طرف موبوتو سه سه سه کو، دیکتاتور زئیر کماکان ادامه پیدا کرد.در طول این دوره ، بیش از 300000 نفر آنگولائی جان خود را از دست دادند و بخش وسیعی از این کشور ویران گردید.

در دورهُ ریاست جمهوری جیمی کارتر نیروهای آمریکا خاک گواتمالا را ترک کردند و کمک های مالی و نظامی آمریکا به این کشور قطع گردید، بعد از آن این کمک ها کما کان از طریق اسرائیل ادامه پیدا کرد. در این دورهُ ده ساله ، جوخه های مرگ ونظامیانی که توسط " سیا " آموزش و دوره دیده بودند ، حدود 20000 نفر از مردم گواتمالا را بقتل رساندند. دیکتاتور مورد حمایت آمریکا در نیکاراگوئه " آ ناستا سیوس سوموزا " سقوط کردو ساندنیست های مارکسیست بقدرت رسید ند . ساندنیست ها بخاطر اعلام رفورم ارضی و ارائهُ راه حل هائی برای از بین بردن فقر عمومی، مورد حمایت مردم قرار گرفتند، ولی بقایای گارد ملی و پلیس مخفی بد نام سوموزا با حمایت " سیا " به جنگ چریکی بر علیه ساندنیست ها ، در طول دههُ هشتاد ، ادامه دادند.

بعد از اشغال نظامی افغانستان توسط شوروی ، " سیا " تمامی گروه هائی را که مایل به مبارزه بر علیه شوروی بودند ، از جمله مجاهدین ( مسلمانان واپسگرای اسلامی ) را مسلح کرده وحمایت مالی نمود. این حمایت ها در خاتمه به امر متشکل شدن طالبان و القاعده کمک موثری نمود.

در بیست وششم آوریل کارتر اجازه داد تا شش هواپیمای حمل ونقل و هشت هلیکوپترآمریکائی جهت عملیات برای نجات گروگان های آمریکائی در ایران ، مورد استفاده قرار گیرد. این عملیات بخاطر تصادم دو هلیکوپتر آمریکائی در شب ، در حاشیهُ کویر وکشته شدن هشت خدمهُ آن ناکام ماند.

" آسکر رومورو " اسقف سانسالوادوربه پرزدنت کارتر شکایت کرد با این عنوان ( از مسیحی به مسیحی ) و از وی درخواست کرد که دست از حمایت جناح راست دولت السالوادور به رهبری دیکتاتور نظامی ( رابرتو- آبیوسون ) دست بردارد. ولی در همین زمان رومورو بدستور رابرتو در یک مراسم عشا ربانی بقتل رسیدو بلافاصله در کشور حکومت نظامی اعلام گردید. طولی نکشید که جنگ داخلی راه افتاد. " سیا " از دولت رابرتو بر علیه مبارزان ضد دولتی که اکثرا از دهقانان فقیر بودند، با دادن کمک های نظامی و اطلاعاتی حمایت کرد. و بعد به آموزش دادن جوخه های مرگ السالوادور اقدام نمود . تا سال 1992 حدود 63000 نفر السالوادوری در این درگیری ها بقتل رسیدند. آمریکا قرارگاههای چریکهای ضد دولتی السالوادور را در خاک هندوراس مستقر کرد، واز خاک این کشور جهت حمایت از جوخه های مرگ السالوادور استفاده نمود.

در نوزدهم آگست هواپیما های جنگندهُ های اف14 آمریکا مستقر در ناو هواپیمابر" نی متس" دو جنگندهُ لیبیائی را بر فراز خلیج سیدرا سرنگون کردند. این عمل بدنبال شلیک یک موشک گرماجو توسط یکی از جنکنده های لیبیائی بود. جهت تداوم کمک های آمریکا به چریکهای ضد ساندنیست در السالوادور ، " سیا" اقدام به فروش اسلحه به ایران از طریق اسرائیل نموده و سود حاصله از این معاملات را در اختیار چریکهای ضد ساندنیست قرار میداد. " سیا" همچنین اقدام به انتشار جزواتی نمود که در آن چون وچند ساقط کردن دولت ، از طریق کارشکنی ، خرابکاری در امور اداری و تولید، شرح داده شده بود.آمریکا همچنین با تحریم اقتصادی وتحت فشار دادن بانک جهانی جهت کاهش وام به این کشور، به تلاش های خود جهت ساقط کردن دولت ساندنیست ها ادامه داد . در اکتبر 1983 بدنبال سرنگونی وکشته شدن رهبر محبوب وسوسیالیست جزیرهُ گرانادا " موریس بیشاب " ، نیروهای آمریکا این جزیره را اشغال کردند. دلیل اداری این عملیات ظاهرا درخواست کمک فوری از جانب ( اتحادیهُ کشور های کریبین غربی ) بوده است ، که برای جلوگیری از عکس العمل خشم آگین مردم و همچنین برای نجات جان دانشجویان آمریکائی بوده است. ولی بعد ها نخست وزیر " باربدین " اظهارداشت که هم این درخواست وهم خود تغییر رژیم مدتها پیش توسط آمریکا طرح ریزی شده بود. در اپتدای اشغال جزیره 1200نظامی آمریکائی با مقاومت سخت نیروهای گرانادائی و واحدهای کوبائی قرار گرفتند، ولی با افزایش نیروهای آمریکائی به 7000 نفر ، مدافعان کم کم به مناطق کوهستانی عقب نشینی کردند و سرانجام یک رژیم طرفدار آمریکا برسر کار آمد و اولین اقدامات این دولت از بین بردن آزادی ها و برقراری سانسور و خفقان بود در این درگیری ها 19 آمریکائی ، 29 کوبائی ، و49 گرانادائی جان خود را از دست دادند.

 " افرین ریوز مونت " با یک کودتا که از جانب آمریکا حمایت میشد، در گواتمالا بقدرت رسید.بعد از کودتا کمک های مالی آمریکا به گواتمالا افزایش یافت و ژنرال افرین حکومت نظامی اعلام نمود این ژنرال که در مدرسهُ آمریکائی ها دوره دیده بود، در شش ماه اول زمامداری اش 2600 نفر از بومیان این کشور را قتل عام نمود و در دورهُ هفده ماههُ حکومت اش 400 دهکدهُ بومی نشین را کاملا ویران نمود. پرزیدنت ریگان بعد از بازدیدی از این کشور اعلام کرد " ژنرال افرین خود را وقف آزادی و دموکراسی کرده است "

بدنبال یک عمل انتحاری توسط حزب الله که بر علیه نیروهای آمریکائی در لبنان انجام گرفت و در آن 241 نفر کشته شدند. جنگنده های آمریکائی مستقر در دو ناو هواپیما بر " یو اس- اس " و " کندی " مناطق مشکوک در سوریه را بمباران کردند. در این عملیات دو جنگندهُ آمریکائی مورد هدف قرار گرفته و یک خلبان آمریکائی دستگیر شد.  ریگن به " سیا " دستور داد که بر علیه شیخ فدل الله " ؟ " یکی از رهبران حزب الله لبنان اقدام نماید ، لذا یک اتومبیل پر از مواد منفجره توسط یک مامور لبنانی " سیا " در محلهُ پر جمعیت شیعه نشین لبنان کار گذاشته شده بود منفجرشد ودوساختمان هفت طبقه ، یک مسجد و یک سینما را با خاک یکسان کرد. این انفجار نزدیک یک مسجد وهمزمان با برگزاری نماز جمعه شب صورت گرفت . شیخ از معرکه جان سالم بدر برد ولی هشتاد نفر از مردم عادی و رهگذران جان خود را از دست دادند. این واقعهُ خونین و نا موفق سبب شد که ریگان ، جواز ترور سازمان سیا را باطل کند . بعد از اینکه 35 نفر از افراد نیروی دریائی لیبی ، با یک کشتی دیدبانی ، در آبهای بین المللی توسط ناوگان آمریکائی مورد حمله قرار گرفته وکشته شدند، سرهنگ قذافی خطاب به همه اعراب گفت که آمریکا را در سراسر جهان مورد حمله قرار دهند.متعاقب این پیام بمبی در یک دیسکوی برلین غربی منفجر شد که در اثر آن دو آمریکائی کشته و 230 نفر دیگر زخمی شدند. باور عمومی بر این بودکه این بمب گذاری زیر سر باند های قذافی باشد، در نتیجه آمریکا بعد از ده روز دست به حملهُ تلافی جویانه زد و تریپولی را بمباران کرد که در اثر آن 40 نفر از جمله دختر خواندهُ قذافی کشته شدند.

جت نیروي هوائی آمریکا به فرانسه رفت د والیه میلیونها دلار به همراه برد و درپشت سرش فقیر ترین کشور جهان را باقی گذاشت . کشوری که بیش از پنجاه درصد جمعیت اش بیکاروبیش از چهارپنجم جمعیت اش بی سواداست کشوری که یک سوم کودکانش قبل از پنج سالگی می میرند. سیا تلا ش کرد تا د یکتاتورد یگری را علم کند ولی مخالفت عمومی بر علیه دخالت مجد د آمریکا، اوضاع نا به آرام کشور را تا چهار سال د یگرادامه داد. سرانجام سیا ، سازمان اطلاعات ملی هائیتی را( که ظاهرا برای مبارزه با باند های کوکائین ،مسلح و تربیت اش کرده بود) برای سرکوبی قیام عمومی مردم بکار گرفت .با دستگیری ، شکنجه و ترور ،در این بیست ویک ماهی که دوالیه را از کشور رانده بودند بمراتب تعداد بیشتری از مردم هائیتی بد ست مامورین دولتی کشته شدند تا دوران پانزده سالهُ حکومت دوالیه !

در تاریخ سوم جولای 1988 ناوهواپیمابرآمریکائی (یو اس اس وینسنس ) به حریم آبهای ایران تجاوز کرده و با شلیک دو موشک زمین به هوا ، هواپیمای مسافربری ایران، پرواز شمارهُ 655 را که به مقصد دبی در حال پرواز بود، با 290 نفر مسافر وخد مه متلاشی نمود. آمریکائی ها بلا فاصله برای لاپوشانی کردن این اشتباه فاجعه بار متوسل به دروغ شد ند.بطور مثال گفتند که ، " هواپیمای 655 از تونل هوائی مخصوص پرواز های غیر نظامی خارج شده بود " ( واقعیت نداشت ) ، اینکه " ما در حال حمایت از کشتی ای بودیم که از طرف لیبی مورد حمله قرار گرفته بود " ( واقعیت نداشت ) ، اینکه " ما در حریم آبهای بین المللی بودیم" ، ( واقعیت نداشت )، اینکه " هواپیمای 655 به سمت پائین جهت گیری کرده بود " ( واقعیت نداشت ) اینکه " هواپیمای 655 به هشدار های ما اعتنائی نکرد ( واقعیت نداشت ) بدلیل اینکه یکی از سربازان آمریکائی فراموش کرده بود که سویچ رادار را از کانال نظامی به کانال غیر نظامی تغییر دهد ، و در واقع اگر هشداری هم در کاربود ، کاپیتان رضائی خلبان 655 قادر به شنیدن آن نبود .بعد ها به خدمهُ این کشتی بخاطر این کار قهرمانانه شان مدال عملیات جنگی اهدا شد، و به فرمانده شان کاپیتان لستینگ بخاطر این دستآورد قهرمانانه اش و توانائی حفظ آرامش و اعتماد بنفس در زیر آتش دشمن ، مدال مخصوص از طرف نیروی دریائی اهدا شد. بعد ها نیروی دریائی اعتراف کرد که حمله به هواپیمای مسافر بری عملی اشتباه بوده است !

بعد از اشغال کویت توسط عراق ،در شانزدهم ژانویه 1991 هیجده کشور هم پیمان برای اجرای عملیات کویر، که به تائید سازمان ملل هم رسیده بود، بر علیه نیروهای عراق وارد عملیات شدند.این حملات نخست با بمباران هوائی وپرتاب موشک های کروز به مواضع عراقی ها شروع و بعد با حملات نیروی زمینی ادامه پیدا کرد.در این جنگ حدود 100000 سرباز عراقی کشته شد. بعد ها " نیویورکر" انتقاد کرد که بسیاری از کشته شدگان جزو جنایات جنگی آمریکا محسوب می شود.که تحت مسولیت ژنرال " بری مک کافری " انجام گرفته است. تنها 166 نفر از نیروهای همپیمان کشته شد ند که اغلب آنها هم در اثر آتش اشتباهی نیرو های خودی بقتل رسیدند . دو سال بعد از نسل کشی ای که در( رواندا ) راه افتاد وحدود 800000 نفر هوتو ای کشته شدند، ارتش میهن پرستان رواندا ( آر- پی – ای )با همدستی یک نیروی مخالف دولت زئیر که توسط ( لارنت کابیلا ) رهبری می شد، قسمت شرق زئیر را بتصرف درآوردند.در نتیجه پناهندگان هوتوای که از جنگ داخلی ( 1994 – 1990) گریخته و در این مناطق پناه گرفته بودند، متواری وبا کشته شدند.شاهدان عینی می گویند : سربازان آمریکائی دوش بدوش ارتش میهن پرستان رواندا ، در مناطق ( کانگوس ) می جنگیدند.وزارت خارجهُ آمریکا هرگونه دخالت آمریکا را انکار کرد .ولی این موضوع را که به (آر – پی – ای) قبل از اشغال ئئیر آموزش جنگی داده است تائید کرد. پاول کاگامه رئیس جمهور رواندا در زمان جنگ داخلی ، در ( آر – پی – ای) درجهُ ژنرالی داشت ، آموزش دیدهُ مدرسهُ آمریکائی است .

بعد از بمب گذاری " القاعده " در سفارتخانه های آمریکا در کینیا و تانزانیا که باعث مرگ 224 نفرو زخمی شد ن بیش از 5000 نفر گرد ید. پرزید نت کلینتون دستور یک حملهُ موشکی به یک کارخانه شیمیائی در سودان را صادر کرد. کلینتون ادعا داشت که این کارخانه در جهت تولید سلاحهای شیمیائی فعالیت می کند.در ادامهُ همین عملیات ، آمریکا هفتاد و پنج موشک کروز به یک پایگاه آموزش تروریست در افغانستان شلیک نمود که باعث مرگ 20 نفر غیر نظامی گردید. بعد ها تائید شد که کارخانهُ بمباران شده در سودان نه تنها سازندهُ سلاحهای شیمیائی نبود بلکه یک واحد شیمیائی غیر نظامی و در کنترات سازمان ملل بود . این عملیات در بعداز ظهرهمان روزی که مانیکا لونیسکی برای اثبات درغگوئی کلینتون در دادگاه عالی شهادت داده بود صورت گرفت .
 -وقتیکه یوگسلاوی در جنگ باارتش رهائی بخش کوسوواانعطافی از خود نشان نداد، در سال 1999 د و بلوک شرق و غرب مشترکا طرح صلحی را آماده کرد ند که اسلوبد ین ملوسویچ از پذ یرش آن سر باز زد.آمریکا و متحد ین اش جنگ را از طریق هوا ودریا علیه یوگسلاوی اغاز کردند. آنها با موشک های کروز ، تاسیسات نظامی و غیر نظامی از جمله بیمارستان ها کلیسا ها تاسیسات آب برق ، تلفن و همچنین سفارت چین در بلگراد را در هم کوبید ند . این عملیات در واقع جهت فلج کردن دولت ملوسویچ انجام می گرفت که باعث مرگ بیش از 2000 نفر یوگسلاویائی شد . همچنین آمریکا از جانب دیگر با تزریق دلار های آمریکائی به گروه های مخالف ملوسویچ ، اعتصابات و تظاهرات سراسری آنان را وسعت بخشید.که در نهایت ملوسویچ را مجبور به کناره گیری از قدرت نمود. بعد از حملهُ القاعده به مرکز تجارت جهانی در نیويارک که در آن 3000 نفر جان خود را از دست داد ند، آمریکا به همراه متحد ین اش به افغانستان حمله کرد. بعد از هفتاد وهشت روز نیرو های متحده با همکاری نیرو های احمد شاه مسعود که توسط خود آمریکا تجهیز شده بود ند ، کابل وبیشتر نقاط کلید ی افغانستان را بتصرف در آورد ند . در 9 هفتهُ اول جنگ حد ود 3800 افغانی جان خود را از د ست داد ند. سردمداران طالبان از قدرت ساقط وبه کوهها متواری شد ند. حمید کارزار به ریاست جمهوری افغانستان انتصاب شد .بی آنکه در خارج از کابل ونقاط کوهستانی ، که تغییرات به کند ی انجام می گرفت به رسمیت شناخته شود . دراین نقاط قدرت همچنان در چنگ صاحبان مزارع چند ین بیلیون دلاری خشخاش ، تولید کنندگان هروئین باقی ماند. که میزان تولیدات شان 3600 در صد نسبت به دوران قبل از جنگ افزایش یافته است.

سیاست خارجی آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم یا به عبارت دیگر عملکرد سازمان جاسوسی سیا . اینک که آمریکا سیاست توسعه‌طلبانة خود را زیر پرچم دموکراسی پیش می‌برد و سنگ حقوق بشر را به سینه می‌زند و باعث از خودبيخود شدن برخی بورژوا دموکرات‌ها شده است.

1945 :ا ز سال 1945 ایالات متحدة آمریکا به رهبر بلا منازع دنیای آزاد تبدیل شد. دو کشور آلمان و جاپان از دو کشور جنگ‌طلب به دو کشورتجاری تبدیل شدند وميلياردها دالر بودجه طرح مارشال، اقتصاد ازهم پاشیده اروپا را بازسازی نمود. تهدید شوروی به عنوان یک مسئلة جدی مطرح شد و در همین راستا جنگ سرد برای 45 سال بعد ادامه پیدا کرد. درگیری و جنگ های غیرمستقیم، مسابقه برای تسخیر فضا ، بازی‌های جاسوسی و ضد جاسوسی، تشبثات دیپلماتیک، تحریم بازی‌های المپیک، تقلیل و ازدیاد کلاهک‌های اتمی، موازنه قدرت تخریب و .... هدف متوقف کردن کمونیسم بود ، اما چگونه؟ اهميتي نداشت!.عملیات زیرزمینی ، کودتا، حمایت از تروریسم، دخا لت و به انحراف کشاندن حرکت‌های استقلال‌طلبانه و ناسیونالیستی، همه وهمه از جمله تاکتیک‌هائی بودند که مورد توجه قرار گرفتند.
1946
:ارتش آمریکا به منظور مدرنیزه و حرفه‌ای کردن ارتش کشورهای آمریکای لاتین، در پانامه یک مدرسة آمریکائی تاسیس کرد. از آن تاریخ تاکنون بیش از 60000 دانشجوی این مدرسه در رابطه با فنون براندازی، تعلیمات نظامی، جنگ‌های روانی و روش‌های مختلف شکنجه برای خدمت به دیکتاتور‌های مختلف آموزش دیده‌اند.
1948
: همزمان با سقوط دو شهر منکینگ و شانگهای، نیروی دریايی آمریکا برای حفاظت از سفارت آمریکا و همچنین برای کمک به امر تخلیة اتباع آمریکايی به منکینگ و شانگ‌های فرستاده شدند.
1953-1950
:در جریان اشغال کورياي جنوبی بدست کمو نیست‌های کورياي شمالی (25 ژوئن1950 ) که توسط شوروی تجهیز شده بودند و پس راندن نیروهای جنوب تا پشت مدار 38 درجه و تصرف سئو ل ظرف دو روز، حدود 5/2 میلیون کشته بر جای ماند. سازمان ملل نو بنیاد، برای اولین بار، با تشکیل نیروی نظامی، دستور تخلیة بدون قید و شرط مناطق اشغالی را صادر کرد. تا آن زمان کوريا برای آمریکا تنها یک منطقة استراتژیک محسوب می شد؛ ولی ترومن ريیس جمهور آمریکا که نمی‌خواست در برابر کمونیسم به سازش و مماشات متهم شود، به همراه نیروهای سازمان ملل که فرماندهی‌ آنها را بر عهده داشت، از مناطق جنوب دست به حمله زد و نیروهای کورياي شمالی را تا مرزهای چین عقب راند. تا جايی که ارتش چین نیز وارد کارزار شد و جنگ کوريا به گره کوری تبدیل گردید .آیزنهاور ريیس جمهور آمریکا، با توجه به امکان وقوع جنگ هسته‌ای، جنگ را خاتمه داد. تلفات ارتش آمریکا در این جنگ 36940 نفر کشته و92134 نفر مجروح بود.
1963 – 1950
:بذر جنگ ویتنام زمانی پاشیده شد که آمریکا، نه تنها درخواست کمک هوشی مین، رهبر مقاومت ملی ویتنام برای رهايی از زیر یوغ استعمار فرانسه را رد کرد، بلکه عملاً از رژیم امپراتور «بائودای» جانبداری نمود، درنتیجه هوشی مین به چینی‌ها متوسل شد. در سال 1950 مشاوران نظامی نیروهای ویژة آمریکا وارد سایگون شدند و از نزدیک به نحوة استفاده از سلاح‌های ارسالی آمریکا توسط فرانسوی‌ها نظارت کردند. تا اواخر سال 1950آمریکا نصف کل هزینة جنگ فرانسه برعلیه ویتنام را تامین می‌کرد. در آوریل 1953 هواپیماهای ویژة «سیا» شروع به تخلیة تانک و دیگر تجهیزات سنگین برای فرانسوی‌ها نمودند . طولی نکشید که این کمک ها لائوس را هم در بر گرفت. در سال 1955 اولین مشاوران نظامی آمریکا، برای آموزش‌های ویژه وارد ویتنام جنوبی شدند و دوش به دوش نیروهای ویتنام جنوبی در جنگ بر علیه شمال وارد جنگ شدند. علاوه بر این آمریکا به مقدار چهل میلیون دلارتجهیزات نظامی به ارتش ویتنام جنوبی تحویل داد. در نوامبر 1963 ژنرا ل «دونگ ون مینه» فرمانده نیروهای ویتنام جنوبی بر علیه «نگو دینه دیم» نخست وزیر، کودتا کرد. جان اف کندی ريیس جمهور آمریکا که در گذشته از «نگو دینه دیم» حمایت می‌کرد، این بار به ارتش و سفیر آمریکا دستور داد که ازکودتا حمایت کنند. از این مقطع به بعد، جنگ دیگر نه جنگ دو ویتنام بلکه به جنگ آمریکا و ویتنام شمالی تبدیل شد.
1979- 1953
:مدت زیادی از تهدید دكتر مصدق مبنی بر ملی کردن نفت در ایران نگذشته بود که دولتش طي کودتای نظامی که توسط «سیا» طراحی شده و به تايید آیزنهاور رسیده بود، سرنگون شد و زمام امور به دیکتاتوری پهلوی سپرده شد. در سال 1957 سیا و سرويس جاسوسي انگليس، سازمان پلیس مخفی شاه، ساواک، را به وجود آوردند . طولی نکشید که ساواک در تمامی عرصه‌های جامعة ایرانی نفوذ کرد و در عین حال، از جاسوسی در بین دانشجویان مقیم خارج نيز غافل نماند . از همان آغاز پانزده هزار عضو ساواک اختیار کامل داشتند که هر کسی را مشکوک به نظرشان می‌رسید، دستگیرو زندانی کنند. شاه شخصاً در یکی از قصرهایش، اداره‌ای بنام «ادارة ویژة اطلاعات» جهت کنترل فعالیت‌های ساواک تشکیل داده بود .دستگاه ساواک، به دلیل سرکوب مخالفین شاه مورد تنفر عموم مردم بود. بازگشت شاه به قدرت، اولین کودتای موفق آمریکايی بود که سیا برعلیه یک کشور خارجی به انجام رساند و از افکار عمومی آمریکا مخفی نگه داشته شد .
1954
:جاکوبوآربنز، ريیس جمهوری مردمی گواتمالا که بعد از کودتای 1944 توسط مردم به ریاست جمهوری برگزیده شده بود، طی یک کودتای دست راستی که توسط سیا رهبری و از سوي دولت آیزنهاور حمایت می‌شد، سقوط کرد. به دنبال این کودتا، مخالفان دست راستی به رهبری کارلوس کاستلو که توسط سیا آموزش وتعلیم دیده بودند، قدرت را به دست گرفتند .اقدامات مردمی جاکوبو وی را با عمده ترین زمیندار گواتمالا يعني شركت يونايتد فروت در انداخت. شرکتی که 55000 هكتار از زمین‌های ساحلی آتلانتیک را برای صدور موز تصاحب کرده بود، صاحب بزرگ‌ترین شرکت حمل و نقل کشور بود و راه‌آهن بین‌المللی آمریکای مرکزی و مهم‌ترین بندر کشور را در اختیار داشت. کاستلو بعد از به قدرت رسیدن، تمامی زمین‌های ضبط شدة يونايتد فروت را به آن بازگرداند، مالیات بر سود وسهام سرمایه‌گزاران خارجی را لغو کرد، مخفی بودن رأی را در انتخابات ملغی نمود، و هزاران منتقد و مخالف سیاسی را دستگیر و زندانی کرد. جان فاستر دالاس، وزیر امور خارجة آمریکا و برادرش آلن دالاس، ريیس سیا از جمله سرمایه‌گزاران شرکت یونایتد فروت بودند .
1957
 :سيا بعد از سال‌ها کمک مالی به مخالفین سوکارنو، ريیس‌جمهور اندونزیا، سرانجام اقدام به تاسیس مراکز فرماندهي و آموزش در جنوب غربی آسیا نمود. زیردریايی‌های آمریکا نیروهای مخالف سوکارنو را در سوماترا پیاده کرد و نیروی هوايی آمریکا از هوا برایشان تجهیزات نظامی ریخت. با شروع جنگ، وابستة نظامی مالزیا در آمریکا، کلنل آلکس کاویلارانگ به مهرة دلخواه سیا تبدیل شد . سیا در بمباران هدف‌های جنگی شرکت مي‌کردند براي مثال هواپیماهای سیا یک بازار عمومی را بمباران کردند و صدها نفر از مسیحیانی را که عازم کلیسا بودند کشتند. نیروهای اندونزیا با موفقیت یکی از هواپیماهای آمریکايی را سرنگون و پيلوت آمریکايی آن را دستگیر و به مدت چهار سال زندانی کردند. دخالت آمریکايی‌ها، نزد افكار بین‌المللی ، برای آنها رسوايی به بار آورد و باعث شد که آمریکا دست از حمایت مخالفین سوکارنو بر دارد .
1974 -1957
 :در سال 1957 هواپیماهای غیرنظامی سیا دست به یک سری حملات دنباله‌دار بر علیه لائوس زدند. این حملات از شانزده پایگاه بالگرد واقع در 40 مایلی وینتیان در حمایت از چریک‌های «همونگ» بر علیه «پتت لائو» انجام می‌گرفت. این درگیری‌ها در ادامه به تدریج به جنگ آمریکا و ویتنام انجامید .
1959
 :در سال 1957 فرانسیسکو پاپادوک دوالیه ريیس جمهور هائیتی شد و سپس خود را ريیس جمهور مادام العمر اين كشور نامید .در سال 1959، نیروهای اعزامی آمریکا که جهت حمایت از رژیم دوالیه وارد هائیتی شده بودند، در اواخر همان سال قیام عمومی مردم ها ئیتی را بر علیه این دیکتاتور سرکوب کردند. تا زمان مرگ دوالیه در سال 1971 نیروهای امنیتی ویژة وی که «تاتان» نامیده می‌شدند و به شمشیر مسلح بودند، دهها هزار نفر از مردم هائیتی را کشتند وهزاران نفر را شکنجه نمودند .
1960
 :رييس‌جمهور آیزنهاور به سیا دستور داد که علیه فیدل کاسترو در کوبا وارد عملیا ت شود. سیا علا وه بر تحریک کوبايی‌ها، سوزاندن محصولات كشاورزي وآتش زدن کشتی‌ها و فلج کردن کارخانجات، به منظور ساقط کردن رژیم کاسترو، 1400 نفر از مخالفین کاسترو را در هفدهم آوریل 1961، مجهز ودر خلیج خوکها پیاده کرد. برخلاف انتظار سیا، مردم کوبا علیه فیدل کاسترو قیام نکردند وحمایت هوايی آمریکا که قول آن را داده بود، جامة عمل نپوشید . در عرض سه روز اغلب اشغالگران کشته ویا دستگیر شدند. این اولین باری بود که سیا به یک چنین نتیجة خفت باری تن در مي‌داد.

1960 : بعد از این که ماریا والاسکو به ریاست جمهوری اکوادور بر گزیده شد و سیاست آمریکا مبنی بر عدم ارتباط با کوبا را نادیده گرفت و به کمونیست‌ها روی خوش نشان داد، سیا اقدام به نفوذ و رخنه در سازمان‌های چپ و راست اکوادور کرد . همچنین دست به تشکیل سازمان‌های قلابی به منظور ایجاد اغتشاش در فضای سیاسی اين کشور زد. در همین رابطه یک مامور سیا اقدام به تشکیل سازمانی بنام «جبهة ضد کمونیستی اکوادور» کرد که بعداً به دلیل وجود سازمانی به همین نام، آن را به «سازمان اقدام ضد کمونیستی اکوادور» تغییر نام داد . سیا همچنین ادارة پست و مهاجرت اکوادور را برای جاسوسی و کسب اطلاعات به خدمت گرفت. تمامی این اقدامات بدین جا ختم شد که رژیم والاسکو سرنگون و کارلوس آروسمانا، مأمور حقوق‌بگیر سیا زمام امور را به دست گرفت .ادامة مشکلات و معضلات سابق، سیا را بر آن داشت که ادارة امور را به نظامیان اکوادور واگذارکندکه بعد از آن بلافاصله کمونیسم غیر قانونی و تمامی آزادی‌های فردی و اجتماعی لغو شد. انتخابات سال 1964 ملغی اعلام گردید و گروهي از افراد مورد تأييد توسط سیا برای از بین بردن چپگرایان مورد استفاده قرار گرفت .
1962
:در سال 1962 سیا به یک سری عملیات در برزیل مبادرت ورزيد تا از کنترل جوا گالرت بر کابینة برزیل جلوگیری کند. در همین راستا میلیون‌ها دلار به نامزدهای انتخاباتی مخالف گالرت کمک کرد. واهمة آمریکا از این بود که تحت رهبری گالرت، برزیل به كمونيسم متمایل شود ( با اینکه گالرت خود زمیندار میلیونری بود که برای آمریکايی‌ها در عملیات خلیج خوکها در کوبا، آرزوی پیروزی کرده بود!) لذا گالرت به دنبال یک کودتای آمریکايي، سرنگون و ژنرال کاستلو به قدرت رسید. کاستلو با کمک و حمایت سیا، اولین «گروه مرگ» آمریکای لاتین را تأسیس نمود .
1964
 :موبوتو سه سه سه کو دیکتاتور جبار یکی از فقیرترین کشورهای جهان يعني زئير، 65000 دلار برای حمل کیک چهار متری عروسی دخترش، از پاریس به ملک شخصی خود هزینه پرداخت کرد. ثروت کلان موبوتو نتیجة کودتای نظامی سیا بود که وی را در سال 1964 به عنوان دیکتاتور زئیر به قدرت رساند. موبوتو در کشور فقیر زئیر همچنان بر ثروت خود می‌افزود. صندوق بين‌المللي پول موبوتو را در سال 1980 بالغ بر چهار ميليارد دالر برآورد کرد. زئیر در زمان موبوتو کمک‌های مالی و نظامی هنگفتی از آمریکا دریافت می‌کرد و در عوض تمامی منابع و معادن گرانقدر کشور را در اختیار آمریکايی‌ها قرار می‌داد. سیاست‌های ضد کمونیستی موبوتو در دوران جنگ سرد، بوش را در سال 1989 بر آن داشت که موبوتو را یکی از پر ارزش‌ترین دوستان آمریکا بنامد .
1975-1964
:تا سال 1964 تعداد مستشاران نظامی آمریکا در ویتنام جنوبی، 16500 نفر بود. در آن سال دو ناوشکن آمریکايی اشتباهاً اطلاع دادند که از طرف ناوهای اژدرافکن کورياي شمالی در خلیج تونکن، مورد حمله قرار گرفته‌اند. در آن زمان، کورياي شمالی وآمریکا روابط خصمانه‌ای بايكديگر داشتند. رييس جمهور آمريكا ليندن جانسون به پشتوانة این حملة خیالی توانست پیمان «خلیج تونکن» را به تصویب رساند. بعدها، جانسون از این قرارداد به عنوان «دامن مادر بزرگ» که می‌تواند همه چیز را در زیر خود پنهان کند، یاد کرد. این پیمان رييس جمهور را برای انجام اقدامات لازم، در هر ابعادی مجاز می‌کرد . تا سال 1965 تعداد سربازان آمریکايی در ویتنام بالغ بر 200000 نفر بود. این تعداد در سال 1968 به مرز 540000 نفر رسید. سربازان آمریکايی نمی‌توانستند با تاکتیک‌های جنگ‌های چریکی ویتکنگ‌ها برابری کنند. هر چه جنگ دامنة بیشتری می‌گرفت، آمریکايی‌ها امید خود را به پیروزی بیشتر از دست می‌دادند. انتشار اخبار جنگ وتصاویر قتل عام‌ها و کشتارهای وحشیانه، افکار عمومی را بر علیه ادامة جنگ تهییج کرد و موج عظیمی از تظاهرات ضد جنگ به راه انداخت. زمزمة بیرون کشیدن نیروهای آمریکايی از ویتنام به گوش رسید و سرانجام در سال 1975 آخرین سرباز آمریکايی، از ویتنام خارج شد و مبارزة سی ساله مردم ویتنام برای استقلال میهن‌شان به نتیجه رسید. بیش از 57000 سرباز آمریکائی و سه میلیون ویتنامی در طول این جنگ‌ جان خود را از دست دادند.
1965
 :به دنبال شورش مردمی در جمهوری دومینیکن، ایالات متحده برای پنجمین بار در پنجاه و هشت سال گذشته، به ظاهر برای دفاع از جان و دارايی‌های آمریکايی‌ها و در واقع برای جلوگیری از پدید آمدن کوبايی دیگر، وارد این کشور شد. به دنبال افزايش واهمة آمریکا از این موضوع که رهبری نیروهای انقلابی را کمونیست‌ها به عهده گرفته باشند، در 28 آوریل تعداد نیروهای آمریکايی در این جمهوری به 20000 نفر رسید. نیروهای آمریکايی به بهای 59 کشته و174 زخمی، قیام مردمی جمهوری دومینیکن را در هم کوبیدند .
1965
:پس از این که سفیر یونان، با طرح صلح قبرس، بدلیل مغایرت آن با منافع کشورش مخالفت کرد، لیندن جانسون، ريیس جمهور وقت آمریکا به وی هشدار داد و گفت: «ما اینهمه دلارهای خوب آمریکايی به کشور شما سرازیر می‌کنیم آن وقت نخست وزیر شما برای ما دم از دموکراسی، پارلمان و قانون اساسی می‌زند؟ او بداند که دولتش دیری نخواهد پايید». یک سال بعد سیا از طریق عوامل خود به کنستانتین کمک کرد که دولت يونان را ساقط کند. سپس در سال1967کودتای نظامی دست ساخت سیا دولت پاپاندرو را که شانس پیروزی داشت و از حمایت از منافع آمریکا سر باز زده بود، دو روز قبل از انتخابات ساقط کرد. طي شش سال بعد حکومت نظامیان در یونان حكمفرما شد و کشتار وشکنجة مخالفین سیاسی به یک امر عادی تبدیل گردید. در رأس قدرت، جورجیوس پاپادوپولوس (جاسوس مزدبگیر سیا از سال 1952 که در زمان اشغال نظامی یونان توسط نازیسم هیتلری، ريیس امنیت نازی‌های آلمانی در یونان بود وانقلابیون میهن‌پرست یونانی را شکار و به جوخه‌های اعدام می‌سپرد) بلافاصله اعلام حکومت نظامی كرد و تمامی احزاب را سركوب نمود. در ماه نخست رژیم پاپادوپولوس بیش از 8000 انقلابی چپگرا شکنجه و زندانی شدند. آمریکا سرانجام در سال 1999 بود که به اقدامات خود مبنی بر حمایت و پشتیبانی از فاشیست‌های یونانی اعتراف کرد.
1966
 :پس ازگذشت سه سال از حکومت دست نشانده «ژنرال انريكو پرالتا آزوردیا»که با حمایت دولت جان اف کندی به قدرت رسیده بود، ارتش آمريكا مجدداً به دلیل به قدرت رسیدن یک سیاستمدار با رأی مردم گواتمالا به اين كشور لشکرکشی کرد. نخستين اقدام ژنرال پرالتا بعد از به قدرت رسیدن این بود که دستور داد هشت رهبر سیاسی اتحادیة صنفی را به قتل برسانند (کامیون‌های پر از سنگ را از روی این رهبران عبور دادند). رهبر جدید دست نشانده آمريكا، جولیو کیسر، آمریکا را به حاکم مختار گواتمالا تبدیل کرد. در نتیجه کشتی‌های حامل اسلحه و مهمات آمریکايی به سوی گواتمالا سرازیر شد.  هواپیماهای سیا با تیربارهای پنجاه میلی‌متری و بمب‌های ناپالم روستاها را بمباران می‌کردند. مستشاران نظامی آمریکا به تجهیز نیروهای پلیس گواتمالا پرداختند و به بیش از 30000 پلیس گواتمالايی روش‌ها وتاکتیک‌های متنوع دستگیری و شکنجه را آموختند .یک مقام وزارت امور خارجة آمریکا با تمسخر خاطرنشان کرد که «اگر شکنجه وکشتار توسط ما انجام بگيرد و قربانیان هم کمونیست باشند، هیچ ایرادی ندارد !»
1966
: طی یک عملیات نظامی با هدايت و تدارك سيا، پارتیزان افسانه‌ای بولیوی چه گوارا دستگیر گردید. آمریکا پیشنهادکرده بود که وی جهت بازجويی زنده نگه داشته شود ولی دولت بولیوی با هدف جلوگيری از فشار‌های بین‌المللی جهت آزادی وی، او را به قتل رساند. چه گوارا سی نه ساله بود ومرگش میلیون‌ها نفر در سراسر جهان را عزادار کرد.
1966
:ژنرال جوز آلبرتو مدرانو با کمک و بودجة سیا اولین جوخة مرگ بسیار مخوف السالوادور را تاسیس کرد.
1970
:نيروهاي آمريكايي، جهت انهدام پناهگاه‌هاي كمونيست‌ها در خاك كامبوج وارد اين كشور شدند. كمونيست‌ها از اين پايگاه‌ها جهت حمله به مواضع آمريكايي‌ها و ويتنام جنوبي‌ها استفاده مي‌كردند. در همان سال به كمك سيا، سيهانوك از قدرت سرنگون و «لون نول» فرد مورد نظر سيا به قدرت رسيد. لون نول بر خلاف سيهانوك تمام نيروهاي كامبوجي را به نفع آمريكايي‌ها بسيج كرد.
1971
:با كمك نيروي هوايي آمريكا، طي كودتاي خونيني كه سيا تدارك ديده بود و پانصد نفر كشته بر جاي گذاشت، رييس جمهور چپگراي بوليوي جان تورس سرنگون و ژنرال هوگو بنزر به قدرت رسيد. جان تورس كسي بود كه در دوران زمامداري خود نفت و تعداد زيادي از كارخانجات بوليوي را ملي اعلام كرد و ژنرال هوگو بنزر كسي بود كه در مدرسة آمريكايي‌ها آموزش ديده بود و رژيمش در به كارگيري شكنجه و آزار براي از بين بردن چپگرايان شهرت داشت. هوگو در طول هفت سال حكومت ديكتاتوري، از سيزده فقره كودتا جان سالم به در برد و در همين دوره 200 نفر از مخالفين سياسي‌اش را به قتل رساند و 15000 نفر را زنداني نمود.
1973
:پس از سه سال توطئه‌چيني، عمليات زيرزميني و تحريم‌هاي اقتصادي شيلي توسط آمريكا، سالوادرآلنده، رييس جمهور مردمي و برگزيدة اين كشوردر جريان كودتايي كشته و آگوستينوپينوشه به قدرت رسيد. پينوشه حكومت ديكتاتوري را در شيلي برقرار كرد و در تمام دوران حكومت خود كه با شكنجه، قتل و سر به نيست كردن هزاران شيلييائي همراه بود از حمايت همه‌جانبة آمريكا برخوردار بود.

)درآينه تاريخ )

 

همه با اینه گفتم آری
همه با اینه گفتم که خموشانه مرا می پایید
گفتم ای اینه با من تو بگو
 چه کسی بال خیالم را چید ؟
چه کسی صندوق جادویی بی اندیشه من غارت کرد ؟
چه کسی خرمن رویایی گلهای مرا داد به باد ؟
سرانگشت بر اینه نهادم پرسان
چه کس آخر چه کسی کشت مرا
 که نهدستی به مدد از سوی یاری برخاست
نه کسی را خبری شد نه هیاهویی در شهر افتاد ؟
اینه
 اشک بر دیده به تاریکی آغاز غروب
بی صدا بر دلم انگشت نهاد
.

1952-1945

آمريكا پس از جنگ جهاني دوم ژاپن را به اشغال خود درآورد و پيش نويس قانون اساسي فعلي اين كشور را تنظيم كرد.
1945
اتحاد جماهير شوروي سابق، كورياي شمالي و آمريكا كورياي جنوبي را اشغال كردند. شوروي نظامي كمونيستي را در كورياي شمالي برسر كار آورد و آمريكا با نظارت سازمان ملل انتخابات در كورياي جنوبي برگزار كرد.
1947
رييس جمهور آمريكا، هري ترومن، دكترين ترومن را عرضه كرد كه براساس آن آمريكا از «افرادي كه در برابر اقليت‌هاي مسلح يا فشارهاي خارجي مقاومت مي‌كنند »حمايت مي كرد.
1947
آمريكا 400 ميليون دالر كمك مالي در اختيار تركيه و يونان قرار داد تا با شورشيان كمونيست مبارزه كنند و از قرار گرفتن آنها تحت نفوذ شوروي سابق جلوگيري شود.
1948
سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) با تبليغات و خريد رأي براي جلوگيري از به قدرت رسيدن حزب كمونيست ايتاليا، در انتخابات اين كشور اعمال نفوذ كرد.
1949
مناطق تحت كنترول آمريكا در آلمان با مناطق تحت كنترل فرانسه و انگليس ادغام و جمهوري فدرال آلمان تشكيل شد.
1951-1948
آمريكا كمك‌هاي فني و اقتصادي براي احيا كشورهاي اروپايي پس از جنگ جهاني دوم در اختيار آنها قرار داد كه به طرح مارشال معروف است اما اكثر كشورهاي كمونيست آن را رد كردند.
 كمك‌هاي مالي و نظامي آمريكا به جمهوري چين كه از زمان جنگ چين و ژاپن و جنگ جهاني دوم آغاز شده بود، به رغم مخالفت ارتش آزادي خلق چين ادامه پيدا كرد.
1953- 1950
جنگ كوريا. پس از اشغال كورياي جنوبي توسط كورياي شمالي ، سازمان ملل به اتفاق آرا (به جز يوگسلاوي كه رأي ممتنع داد) حمايت نظامي از كورياي جنوبي را تصويب كرد كه طي آن ده‌ها كشور از جمله آمريكا در جنگ دو كره مداخله نظامي كردند.
1953
سازمان‌هاي سياي آمريكا و
MI-6 انگليس كودتايي نظامي براي بازگرداندن شاه ايران به قدرت برپا كردند كه در نتيجه آن دولت محمد مصدق، نخست وزير منتخب ملت ايران سرنگون شد.
1954
سرنگوني دولت ژاكوب آربنزگوژمان درگواتمالا به دست سيا (عمليات
PBSUCCESS)
1956
سيا پس از بمباران صومعه‌هاي باستاني چاترنگ و ليتانگ توسط چين كه هزاران نفر غير نظامي ساكن آنها طرح آزادسازي صلح آميز تبت را نقض كرده بودند، به حمايت از جنبش مقاومت چوشي گاندوگ و تنسونگ دانگ لانگ ماگار پرداخت.
1959و1963
دوبار تلاش براي قتل ژنرال عبدالكريم قسيم، رييس جمهور عراق (بار دوم موفقيت‌آميز بود)
1961
اشغال نافرجام خليج خوك‌ها در كوبا
سيا همچنين قتل پاتريس لومومبا، نخست وزير كنگو را طراحي كرد و در مرگ وي متهم شد.
علاوه براين سيا در قتل رافائل لئونيداس تروجيلو، متحد سابق آمريكا در جمهوري دومنيكن و همچنين در سرنگوني دولت ژان بوچ رهبر منتخب جمهوري دومنيكن نيز نقش داشت.
1963
سيا به سرنگوني دولت خوزه ماريا ولاسكو ابارا، رييس جمهور اكوادور كمك كرد. همينطور از كودتا عليه نگودين ديم، رييس جمهور ويتنام جنوبي پشتيباني نمود.
1964
سيا به سرنگوني دولت خوا گولارت در برزيل كمك كرد. همچنين به طور پنهاني از انتخاب ادواردو فري مونتالوا به رياست جمهوري شيلي پشتيباني نمود.
1965
سيا در سرنگوني دولت سوكارنو در اندونزيا و برسركار آمدن سوهارتو دست داشت. همچنين مقامات سفارت آمريكا در اندونزيا فهرستي از پنج هزار نفر كمونيست‌هاي اين كشور را (توسط سيا تهيه شده بود) به دولت اندونزيا تسليم كردند كه همگي اعدام شدند. علاوه براين آمريكا 90 درصد از ارتش اندونزيا را تأمين آموزشي و مالي و تجهيزاتي كرد.
1975-1946
جنگ ويتنام.
سيا در كودتاي نظامي كه جوزف موبوتو را در سال 1965 در كنگو به قدرت رساند، دست داشت.
1967
حمايت سيا از كودتاي نظاميان در يونان منجر به روي كار آمدن حكومتي نظامي در اين كشور شد.
1967
آمريكا از رژيم اسراييل  در جنگ شش روزه سال 1967 حمايت كرد. همچنين عمليات نظامي سازماندهي شده توسط سيا در بوليوي منجر به قتل چه گوارا گرديد.
1968
مشاركت آمريكا در قتل عام تلاتلولكو در مكزيك.
همچنين نيروهاي آمريكا جاده هوچي مين در لائوس و كامبوج را اشغال كردند تا پشتيباني لجستيك كه از آن مسير از ويت‌كنگ‌هاي ويتنام شمالي صورت مي‌گرفت، قطع شود.
1970
سيا از كودتا عليه پرنس سيهانوك در كامبوج حمايت كرد.
1971
سيا از كودتا عليه ژان خوزه تورس، رييس جمهور بوليوي حمايت كرد.
سيا در خلال جنگ هند و پاكستان از نيروهاي پاكستاني حمايت مالي و نظامي نمود.
1972
سيا در نتايج انتخابات استراليا دست برد.
همچنين آمريكا با دخالت در امور سياسي و اقتصادي دولت سالوادور آلنده در شيلي، به نظاميان اين كشور كمك كرد دولت وي را سرنگون كنند.
1975
آمريكا از اشغال تيمورشرقي توسط اندونزي حمايت كرد.
1984-1976
سيا از شورشيان يونيتا در آنگولا حمايت مي‌كرد.
1976
آمريكا در انتخابات پرتگال و جاماييكا دخالت كرد.
1989-1979
آمريكا از نيروهاي مسلح سالوادوران و رييس جمهور خوزه ناپلئون دوآرت در خلال جنگ داخلي السالوادور حمايت كرد.
1993-1979
آمريكا از احزاب مخالف كامبوج از جمله خمرهاي سرخ در برابر رژيم هنگ سامرين دست نشانده ويتنام حمايت كرد.
1984-1979
دخالت آمريكا در جنگ داخلي يمن.
دهه 1980
- آمريكا از نيكلاي چائوشسكو، ديكتاتور روماني حمايت مي‌كرد.
- سيا از خوزه ناپلئون دوآرت و ساير سياستمداران ضد كمونيسم كه با جوخه‌هاي مرگ ارتباط داشتند، حمايت مي‌كرد.
- فروش اسلحه به عراق در طي جنگ عراق و ايران
- آموزش كنتراهاي نيكاراگوئه و حمايت از رژيم‌هاي نظامي در هندوراس، گواتمالا، پاناما و آمريكاي جنوبي.
1980
سيا از قتل عام گوانگ جو حمايت كرد. سيا و آفريقاي جنوبي مشتركاً از كودتايي در سيشل پشتيباني كردند.
1982
كمك مالي و نظامي آمريكا به رژيم صهيونيستي در خلال جنگ با لبنان.
حمايت از افرين رائوس مونت، ديكتاتور گواتمالا و دست داشتن سيا در كوتايي كه وي را به قدرت رساند.
1983
آمريكا گرانادا را اشغال كرد و دولت ماركسيست آن را سرنگون نمود (عمليات ارجنت فيوري)
1986
آمريكا در مرگ مرموز سامورا ماچل، رييس جمهور موزامبيك مشاركت داشت.
1987
آمريكا از كودتا عليه تيموچي باواردا، نخست وزير منتخب و قانوني فيجي حمايت كرد.
1989
اشغال پاناما و دستگيري مانوئل نوريگا به دنبال قتل يك تفنگدار دريايي آمريكا در پاناما و اعلام جنگ از سوي نوريگا، عليه آمريكا.
دهه 1990
دخالت آمريكا در جنگ داخلي كلمبيا.
1991-1990
دخالت آمريكا در انتخابات بلغاريا و آلباني.
حمايت مالي از ويولتا باريوس دوچامرو، كانديد انتخابات رياست جمهوري در دولت ساندنيست‌هاي نيكاراگوئه.
پس از اشغال كويت توسط عراق در سال 1990، آمريكا از عربستان سعودي خواست پايگاهي نظامي در خاك اين كشور برپا كند و شاه فهد از ترس اين كه هدف بعدي صدام حسين باشد، با اين درخواست موافقت كرد.
1991
- آغاز جنگ خليج فارس به رهبري آمريكا عليه عراق به دنبال اشغال كويت از سوي اين كشور.
- سرنگون شدن دولت جاپان برتراند آريستد در هائيتي با پشتيباني آمريكا.
2003- 1990
آمريكا سازمان ملل را وادار به اعمال تحريم عليه عراق نمود.
1993
جنگ در موگاديشو.
عزل رائول سدراس از قدرت درهائيتي و اشغال اين كشور.
1994
پشتيباني آمريكا از دولت مكزيك در مبارزه با ارتش آزاديخواه ملي زاپاتيستا.
1995
بمباران صرب‌هاي بوسني توسط ناتو .
1998
-انجام عمليات روباه صحرا توسط آمريكا عليه عراق در منطقه پرواز ممنوع با هدف حمايت از كردهاي عراق.
-انجام عمليات دسترسي نامحدود، حمله موشكي به افغانستان وسودان، كه كارخانه داروسازي الشفاء نيز هدف قرار گرفت.
-بمباران صرب ها در جنگ كوزوو توسط ناتو.
2001
اشغال افغانستان توسط آمريكا.
2002
اشغال غيرقانوني عراق توسط آمريكا، سرنگون كردن رژيم صدام حسين با اين ادعا كه با شبكه القاعده ارتباط دارد و تسليحات كشتار جمعي در اختيار دارد.
2004
- دخالت در انتخابات رياست جمهوري السالوادور و تهديد به اقدامات تلافي جويانه در صورت انتخاب شافيك هندال، كانديداي سوسياليست.
- آمريكا با همكاري اسپانيا و انگليس، نقشه كودتاي نافرجام عليه تئودور ابيانگ نجومه مومباسگو، رييس دولت گينه استوايي را طرح‌ريزي كرد.

منابع: برعلاوه آنچه که درلابلاي مقاله نام برده شده است :

- پروژه ی امپراتوری آمریکا - نوشته رابرت دریفوس برگردان: گيلاني.

-جنگ جدید علیه ترور نوام چامسکی منبع ديدگاه.

-رسانه­ها و جنون نظاميگري نويسنده: نورمن سلومون  منبع: ماهنامة سياحت غرب.

-پايان امپراطوري نويسنده: ديويد ريف منبع: ماهنامة سياحت غرب.

-آيا هنوز تهديدهاي تروريستي پابرجاست؟ نويسنده: جان مولر- ماهنامة سياحت غرب.

-سپتامبر پایان قطعی جنگ سرد، آغاز چه؟ -منصور امان.

-راه توده نشريه حزب توده ايران .

- نشريه آسيا تايمز

 -عمليات رواني

 - مشعل 

- انديشه سبز

 -روزنامه شرق

) -بازتاب) .

 -باشگاه انديشه

-آرشيف نويسنده

- اشعاراز کسرايي ، سهيلي ، کهزاد وصباح  .