نذیر ظفر
آشتی با عدو
ابر در آسمان به جولان است
سبزه ها انتظار باران است
پنجه ای موج بی مروت بحر
برده از ساحل هر چه امکان است
شاخه های شگوفه میسوزد
کلخنی کد خدای باغبان است
هم ترازو شده سیاه و سفید
زاغ و بلبل به دیده یکسان است
شیخ و شاب از زمانه دلگیر اند
زن و مرد از عدو پریشان است
رهزنان شب از دریچه ای زور
میبرند آنجه مال و سامان است
دل کوه ها کفیده از این غم
دلربایان انیس سلطان است
وای بر حال این سیه روزان
مار در آستین ایشان است
دیدن آتش وطن از دور
بهر بیننده خیلی آسان است
آنکه زین التهاب میداند
هیزم کوره های سوزان است
آشتی با عدو درین وادی
دشمنی با تمام یاران است
با پدر کشته گان خون آشام
دوستی؛ ظلم بر یتیمان است
نذیر ظفر
۲۷-۱۰-۲۰۱۰
امریکا نورت کلونوریا
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat