سه شنبه، ۱ می ۲۰۱۸     

یکی شوید همه کارگـران شهر و دیــــــار

کـز اتـحــــاد  شمــا بر نتـابــد استکبـــــار

مگو که داس و چکش رفت، آمــد انترنیت

هر آنچـــه بود، همانست رنــــج استثمــار

عبدالوکیل کوچـــــی

 

بهترین شادباش های خود را به مناسبت روز جهانی کارگر تقدیم میدارم. اول ماه می روز جهانی کارگر است برای اینکه در چنین روزی در سال ۱۸۸۶ میلادی پلیس ایالت شیکاگوی امریکا به موجی از تظاهر کننده گان کارگر آتش کشود که در اثر آن، جمعی کشته و تعدادی زخمی و برخی را بازداشت کردند و پس از آن این روز را بنام روز کارگر نامیدند. طبقه کارگر از همان آغاز مناسبات سرمایداری در بطن جامعه فیودالی بستگی داشته و ماهیتاً یکسان استثمار میشوند.

کارگران بخاطر بهتر شدن وضعیت زندگی شان خواستهای خود را از طریق اعتصابات، تظاهرات و خیزشها و اتحادیه های صنفی و کارگری، شوراها، تشکلهای جمعی و نهاد های حقوق مدنی مطرح میکنند.

در کشور عزیز ما ظهور فعالیت های کارگری بدوره امیر شیرعلی خان مرتبط بوده که در آنزمان از میان کارگران کشاورزی، ساختمانی و اهل کسبه، کارگر صنعتی سر بلند کرد و نخستین بار صنایع باروت سازی و اسلحه شکل گرفت و در دوران امیر حبیب الله خان با ورود صنایع مدرن و تولید برق و نساجی در کشور زمینه گسترش صنایع مساعد شد که در زمان اعلیحضرت غازی امان الله خان، کارگر و کارخانه نخستین بار به سرمایه دولتی در سطح کشور گسترش یافت و علاوه بر دستگاه های صنعتی و تولیدی، ذوب فلزات و مونتاژ ماشین آلات، ترانسپورت و غیره را در بر میگرفت. و در زمان محمد ظاهر شاه با انکشاف صنایع و گسترش دستگاه های تولیدی و صنعتی در مرکز ولایات طبقه نو ظهور کارگر، گرداننده گی چرخ تولید در اقتصاد دولتی، مختلط و خصوصی را بدست گرفت.

پس از تاسیس حزب دموکراتیک خلق افغانستان، کارگران بسیج شده در اتحادیه ها و کوپراتیف های کارگری، شورا ها، نهاد های جمعی و تشکل های صنفی در مرکز و ولایات برعلاوه کار تولیدی، آموزشهای فکری و انقلابی وطنپرستانه، و تشدید خواستهای صنفی و درک از قوانین، بلند بردن شعور سیاسی، اهمیت کار جمعی و بیدار سازی عمومی، به رسالت همیشگی کارگران مبدل شده بود.

پس از تحول ثور ۱۳۵۷ خورشیدی، دولت تحت رهبری ح.د.خ.ا. علی الرغم شرایط دشوار جنگ، باز هم برای بهبود بخشیدن شاخصهای اقتصادی، توجه به سرنوشت مردم، زندگی زحمتکشان و معشیت کارگران با اعطای مواد کوپونی، حق مسکن، حق کار و استراحت، کم ساختن ساعات کار، بیمه صحی، رشد مهارتهای مسلکی در داخل و خارج کشور، مواظبت از دهقانان و اهل کسبه با دادن وام های درازمدت و سایر خدمات و بلند بردن سطح تولید را مبذول میداشت. همچنان کارگران مجهز به اندیشه و شعور سیاسی وطنپرستانه در دفاع از خاک و نوامیس ملی، هم در جبهه کار، تولید و ساختمان و هم در جبهه دفاع از وطن، مهارت و قهرمانی از خود بجا می گذاشتند.

در زمان حاکمیت ح.د.خ.ا. جایگاه کارگران در حزب و دولت با مشارکت تمام اقوام و گروه ها و اصناف کشور اعم از زنان و مردان توام با شور و احساسات وطنپرستی در صف عالی قرار داشته و روابط کاری میان کارگر و کارفرما، رفیقانه، دوستانه و ملهم از احساس پاک وطنپرستی برقرار بود و کارگران از هر نوع امتیاز، تشویق و مواظبت حزبی و دولتی برخوردار بودند. کارگران مبتکر با آفرینش های فنی و فناوری خود در رشد تولید و ساختمان نقش بسزایی داشتند که مورد تشویق قرار می گرفتند.

در زمان حاکمیت ح.د.خ.ا. بیش از یکهزار دستگاه صنعتی ماشینی و دستگاه های ساختمانی و تولید برق و بیش از دو هزار دستگاه صنایع کوچک دستی وجود داشت و حدود پنجصد هزار کارگر مرتبط به کار فابریک وجود داشت ولی در زمان جنگ متاسفانه بسیاری از تاسیسات صنعتی فابریکات، بند و انهار و دستگاه های تولید برق توسط اشرار (جنگسالاران جهادی) تخریب و به آتش کشیده شد و کارگران آن مورد حملات خونین قرار گرفتند زیرا در قاموس مجاهدین آنوقت کارگر بودن، مکتبی بودن، معلم بودن، مامور بودن، داکتر بودن، انجنیر بودن و کلیه چیزهای مهم و روشنگرا، گناه نابخشودنی و کفر آلود دانسته میشد به این دلیل بیشترین دستگاه های صنعتی کشور توسط آنها و به میل پاکستانی ها به آتش کشیده شد و پس از فروپاشی حاکمیت ح.د.خ.ا. پنجاه فیصد باقیمانده دستگاه های صنعتی در شهر ها مورد چپاول قرار گرفته و مانند هر چیز دیگر به بازار های پاکستانی لیلام شد.

در حال حاضر در کشور ی با نفوس سی میلیونی، بیست میلیون آن بیکار و ده میلیون نفر در خط فقر نزدیک به شش میلیون آن زیر خط شدید فقر قرار دارند. در کشوری که دارای زمین زراعتی حاصلخیز، آب فراوان، نیروی مستعد بکار، معادن سرشار باشد، خلق آن با شکم گرسنه و فقیر نگهداشته میشود.

در حال حاضر بر طبق آمار موجود ۴۰ فیصد مردم بیکار اند و از جمله ۶۰ فیصد شاغل ۳۰ فیصد آنرا کودکان تشکیل میدهند، ۵۰ فیصد کودکان بدلیل فقر و نا امنی از مکتب محروم اند. اکثر جوانان وطن به نسبت بیکاری یا به کشت خشخاش پناه می برند یا به خارج سفر کرده حتا به جنگهای سوریه و یمن جانهای شیرین شان را از دست میدهند. و یا در داخل کشور در صفوف مخالفین حکومت پوشالی کابل بزور و جبر کشانده شده و برخی از آنها نیز دچار مواد مخدره و اعتیاد میشوند. علاوه بر فقر، مرض و نا امنی صدها هزار کودک بی پناه و گم کرده والدین در بازار، صف گدایی طویل تشکیل داده و همچنان در گرما و سرمای شدید کارهای شاقه را متحمل شده و حتا به صفوف جنگ کشانده میشوند. در بسا مناطق دیده میشود که مردم از شدت فقر، حاضر بفروش فرزندان خود میشوند ولی زورمندان و غاصبان دارایی عامه با دلهای سیه و سنگین، اکثراً کمک های باد آورده ی خارج را غصب کرده بروز مبادای شان در بانکهای خارجی پس انداز میکنند و در داخل کشور آسمانخراشهای از خون ملت ستمدیده ما بخاطر ناز و نعمت خود میسازند.

جای تاسف اینست که در حضور نیروهای نظامی خارجی و دولت تحت الحمایه نتنها وضع زندگی مردم بهبود نیافته بلکه کارد به اسخوان توده های میلیونی کشور رسیده است.

همین اکنون کارگران کشور از اضافه بودن ساعات کار، کمی دستمزد و معاش، نبود بیمه صحی، نبود مرخصی های قانونی، کمبود غذای مناسب، تحمیل کار طاقت فرسا، برخورد شدید و بیرحمانه کارفرما، کارگران را بیچاره تر ساخته که در اثر مریضی، معلولیت و مصدومیت در زیر نظر دولت بی مسوولیت و مفتخور از کار بر طرف میشوند. کارگران کشور بخاطر نجات شان از وضعیت اسفبار کنونی، نیازمند بیداری عمومی، بلند بردن شعور سیاسی، همبستگی ملی با سایر زحمتکشان و تشکل مبرم سیاسی بدور احزاب ترقیخواه و حامیان طبقه کارگر بوده که با یک جنبش سرتاسری دادخواهانه با نیروی متحدین خود یعنی دهقانان و اهل کسبه و روشنفکران در یک خط مقدس پرچم مبارزه و عدالتخواهی را بر فراز آرمانهای والای خلق ستمدیده افغانستان بلند کنند و پیروزی صلح را بر جنگ و دموکراسی را بر ظلم بدست آورند.

عبدالوکیل کوچی

 

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org