شنبه، ۶ نومبر ۲۰۱۰
دیگران صعود نمودند تا به مهتاب و مریخ
ما نگشتیم فارغ از جنگ تا هنوز در لانه ایم
شعر از محمدعارف يوسفی
افغانستان- کشور آزاد!؟
داکتر راضیه هوتکی
سرزمین ما افغانستان که ریشه در تاریخ سرفراز آریانای کبیر و خراسان بزرگ دارد، با داشتن میراث ها و افتخاراتِ با عظمتِ خویش، که مسلماً ناشی از فرهنگِ غنی و پُر بار آن میشود، در مسیر تاریخی خویش فراز و فرود های مختلفی را داشته است.
تعریف ملت افغانستان در قانون اساسی جدید اگر چه تام ولی به نحوی شامل یک پارادوکس عجیب است که در وهله اول ذهن هر اندیشمندی را که اندکی از اوضاع افغانستان مطلع باشد مشغول میدارد. در مسوده قانون جدید آمده است (ملت افغانستان عبارت است از تمام افرادی که تابعیت افغانستان را مطابق به احکام قانون دارا باشد.) به هرفرد از افراد مذکور کلمۀ "افغان" اطلاق می شود کشورما نام رسمی اش افغانستان است. یعنی سرزمین افغانها، در ظاهر این اسم به این سبب بر آن نهاده شده و چندان عمر طولانی ندارد و از نگاه نام گذاری اش شاید چند قرنی بگذارد، که یادگار دوران نیاکان غیور ماست و از نگاه تاریخ درخشان آن واقعاً این اسم برازنده این سرزمین میباشد افغانستان یعنی سر زمین شیون و فغان اگر اشتباه نکرده باشم تاریخدانها به این نکته اشاره کرده اند که مردم عزیزما بسیار پرسر و صدا بوده اند از اینرو آنها را افغان نامیده اند
در ظاهر افغانستان کشوری است آزاد که قوتهای خارجی بخاطر تأمین امن و استقرار و زمینه سازی برای یک زنده گی با کرامت برای باشنده گان این سرزمین که زخمهای عمیقی از مداخله مستقیم و غیرمستقیم خارجی ها را در جسم پاره پارۀ خود به یادگار دارد، آمده اند. اما در عمل میبینیم که کشور و مردم ما را در غل و زنجیرهای قوی بسته اند که نه از خود اختیاری دارد و نه هم آزادی!.
گروه خشک اندیش و فرهنگ ستیز (طالبان) در تبانی با بنیادگرایان و تروریزم بین المللی، نه تنها تمام خوشی های مردم افغانستان را گرفتند، بلکه آزادی و اختیار طبیعی انسانهای آن جامعه را زیر سوال برده، هنر، فرهنگ و تمدن انسانی را به نابودی کشانیدند.
به انزوا کشیدن جامعه از کاروان بشریتِ جهانی، نشر و زرع موادِ مُخدر و قاچاق آن برای نابودی و اعتیادِ بشریت و به خطر قرار دادن استقلال و تمامیتِ ارضی کشور در صورتِ نبودِ مقاومت! طبیعتاً همه ارمغان هائی بودند که بنیادگرایان و تروریزم جهانی در تبانی با کشورهای حامی ایشان برای مردم، کشور و تاریخ ما به یادگار گذاشتند.
و شاید آن شعار "آزادی" را که برای کشورما بکار میبرند بمعنی دیگریست؛ یعنی آزادی برای هر غیر، تا هر چه خواهند در کشور ما انجام دهند و بر سر مردم ما هرچه خواستند بیاورند. اما اگر از حقیقت نگریزیم، چگونه میتوان از دیگران خواهان احترام بخود و جغرافیای ملی خود باشیم، وقتی میبینیم افرادی از همین جغرافیا و همین ملت در برابر مشت پولی، افسار دیگران را بگردن میگذارند و پیش قراول همین دیگران برای هتک حرمت حریم کشور و برباد دهی وحدت مردم ما میشوند؟!. وقتی دفتر ریاست جمهوری ما متهم به ریزه خوری دیگران که بخاطر اهداف ناپاک شان خواهان نابودی کشور ما اند، از دیگران چه انتظاری باید داشت؟.آیا این آزادی عمل دیگران را خود ما زمینه سازی نمیکنیم؟!. حال که وضعیتِ کشور ظاهراً شکل دیگری را بخود گرفته و ساختار های نظم دولتی تغیر صورت نموده اند (با آنکه برتری جویی قومی، نابرابری، بی عدالتی، فساد و معامله گری- حتی در سرنوشتِ ملت و جامعه- به وضاحت نمودار میباشد)، همانطوریکه تجربه نشان داده و تصور میشود چهرهء اصلی دولتمردان از زیر نقاب های تفکر طالبی- جهادی در برابر ملت و جامعه نمایانتر و آفتابی تر خواهد شد!!!
امریکا توانست اوضاع را برای مداخلۀ علنی خود مساعد بسازد. و برنامۀ امریکا در افغانستان باعث از بین رفتن بیشتر از صد هــزار نفر افغان از هرسه طرف (طالب، مخالف طالب و مردم) شد. و بعداً بخاطر برچیدن "طالب" که ظاهراً "طالبان" تمرد کردند و احساس خود خواهی و آزادی نشان دادند تا امروز بنام "طالب" خون افغان مباح دانسته میشود و هر روز از قتل بیشمار "طالب" فاتحانه اعلان میگردد اگر این مطلب بدون واقعیت آن تبلیغات جنگی هم باشد نسل های بعدی این را لعنت خواهند فرستاد اگر نسل امروز از قضایا بیخبر اند یا احساس ایشان مکدر گردیده است که اینطور نیست و آینده را جوانان با درد، دلسوز و بادرک رقم میزنند. گرچه تا فعلاً بهای "اشتباه" امریکا را افغانها با خون خود میپردازند.
میتود قیمت گذاری بر سر مخالفین و روشهای نظامیگری و تولید شعارهای اسلامیست و تروریست دردها، مصیبتها، و عوامل دیگری است که باید در پی چاره و علاج اساسی آن شد. این شعار ها چارۀ اساسی مشکلات نبوده، به مرور زمان کهنه میشود و کهنگی شکل و شمایل هر شی را از استعمال بدور می اندازد و کار ساز نمی افتد.
داکتر راضیه هوتکی