سه شنبه، ۵ اکتوبر ۲۰۱۰

مسوولیت مقالات، مطالب و نبشته های نشر شده در «دیدگاه ها» به دوش نویسنده گان آنها میباشد


احسان لمر
 

 

تاریخ ارسال به «اصالت»:

Tue, October 5, 2010 15:06:44

 

حدود چهل سال قبل که در معارف و اجتماع جامعهء ما شوری و هیجانی بود، زنجیر ها در حال گسستن بود و زنجیر بدستان در حال طرد شدن از قدرت و تظلم، آقای حکمتیار از لیسۀ شیر خان قندز هم پیمانی هائی با سور ملگری اسدالله امین و پدرش عبدالله امین داشت. بعداً به لیسۀ حربی کابل آمد اما از آنجا به ساحۀ ملکی برگشت و در پوهنتون کابل بارِ دیگر در سیاست داخل گردید و اینبار در جهتِ ضدِ نیرو های چپی یعنی راست افراطی.

اولین فعالیت شان تیزاب پاشی بروی متعلمات و معلمات مکاتب دخترانهء کابل بود، چون مکتب خواندن برای مرد و زن باعث رخنهء کفر و الحاد در جامعه میشود، بخصوص که بقول انها "مکاتب زنانه مرجع فحشا و فساد است" (به نقل از اعلامیۀ دارالفتا آغاز دولت استاد ربانی). چنانچه در هفتۀ اول ماه (ثور ۱۳۸۸) هم دختران مکاتب شمال افغانستان را بعد از تیزاب پاشی، با مواد سمی مسموم نمودند و تا کنون بار بار آنرا تکرار نمودند.

در ادامهء قهر وغضبها و زمینه سازی برخوردهای فزیکی، صبح یکی از روزها از برون لیلیهء محصلین قرآن مجید یافت میشود که گویا محصلین چپی (پرچمی، شعله ای یا . . .) آنرا از پنجره اطاق خود برون پرتاب نموده باشد و تصادفاً برادران مسلمان که از آنجا میگذشتند متوجه این عمل فجیع شده بودند. هر قدر یک نفر احمق و کودن باشد و به هر جریان سیاسی و ایدئولوژی ربط داشته باشد این عمل محرک، ماجرا جویانه، خبیث و شریر را نمی تواند انجام بدهد وهم نمیکند، با آنهمه بهانهء خوبی شد برای قهر بیشتر برادران، ولی اعمال بعدی خود آنها ثابت ساخت که این هم ساختۀ کار خود شان بوده و درامه ی بود در تفاهم دوستان. در شهر کابل دهها مسجد و هزاران منزل بود که حد اقل یک جلد قرآن مجید در آن موجود بود، کی همه را راکت باران نمود؟ کی به قرآن بی حرمتی نمود؟؟

روزی در یکی از صنوف فاکولتۀ حقوق در ارتباط به تاریخ ادیان صحبت میشد محصلی در این ارتباط سوال نمود که در عیسویت که نوشیدن مشروب ممنوع نیست، آیا حواریون و حضرت عیسی (ع) شراب ننوشیده اند چنانچه خود آنحضرت شراب سرخ را بخون خویش تشبه نموده بودند، دوستان حکمتیار به سر و روی همصنفش حمله کردند که تو پیامبران همه را شراب خوار گفته ای، موضوع داغ شده محصلین دو جناح (جوانان مسلمان و دموکراتیک نوین) اجتماعاتی در ساحهء پوهنتون کابل تشکیل دادند و اما حکمتیار با تفنگچه بر محصلین حمله نمود که یکنفر بنام سیدال سخندان را بقتل رسانید. در مراسم تشییح جنازه و فاتحهء او تمام جریانهای سیاسی وقت اشتراک و تمام جراید ملی این عمل وحشیانه وخلاف قانون وی را تقبیح و حکومت زنده یاد دکتور عبد الظاهر امر گرفتاری متهم را صادر نمود، او که در لیلیه پنهان شده بود بالاخره خود را به پُلیس تسلیم نمود ولی در دَورِ حکومتِ موسی شفیق بدون فیصلۀ محکمه و تعین مجازات (حمل غیر قانونی سلاح ناریه و قتل عمد) دو باره آزاد شد، محمد موسی شفیق و حکمتیار که مکتب و حامی مشترک داشتند با هم بسیار نزدیک بودند، که بعد از هشتماه با کودتای سرطان ۱۳۵۲ ش، رژیم سلطنتی سقوط نموده و موسی شفیق صدراعظم زندانی گردید و حکمتیار راهی پاکستان شده، به آغوش باز ذوالفقار علی بوتو پذیرفته شده و از طرف آی اس آی تمویل می شدند.

در سوم عقرب ۱۳۵۱ در شهر میترلام ولایت لغمان (معراج الدین زاهب) یکی از همدستان وی به تحریک ملاها و طالبان مساجد پرداخته و به بلدیه آنشهر غرض قتل یک کافر!!! رفتند. یک مامور پائین رتبه آنجا حمله نموده، عبدالرحمن نام را از بام عمارت شاروالی به پائین انداخته، دست و پایش را شکستند، چشمانش را کشیده گوش و بینی اش را بریدند و بعد جسدش را با ریسمان کشان کشان به شهر آورده و سینه اش را دریدند و در مقابل صدها رهگذر و فروشنده ای بازار میترلام جامهای آب را بنام غازی بروی سینه دریده او گذاشته در روز روشن ماه مبارک رمضان بخاطر این پیروزی عظیم سر کشیدند، و روزهء شانرا افطار نمودند ؟؟!!!.

آقای زاهب از سفارت ایالات متحده در کابل دروس لازم را میگرفت چنانچه "در ختم اولین ملاقاتش با کارمند وقت سفارت امریکا، یک تفنگچه را از جیبش بیرون نموده نشان میدهد و با صدای بلند میگوید «که ما به جنگ آماده ایم.»" ۱

بالاخره حفیظ الله امین با این همزاد و همرزم سابقه طرح اتحادی ریخت، در دورهء صد روزه رژیم یکه تاز و دهشتزای وی عجله برای سفر آغا شاهی وزیر خارجهء رژیم ضیا الحق بی ارتباط باین موضوع نبود، بدین گونه اعلامیه ای را قبلاً رژیم خونین پخش نموده بود که: «بخاطر احتمال یک حمله هوائی شهریان کابل باید چراغهای شانرا خاموش و پرده های شانرا ببندند» تا به ادامۀ دوازده هزار کشته و زنده بگور کردنهای قبلی ــ (میگویند امین لیست های آنها را بعد از امحای جمعی از ملاحظهء استاد توانا و نابغه خود می گذشتاند بدینگونه که، شاگرد وفادار در مواقع خاص چند صفحهء را پیش رویش میگذاشت و میگفت چند نفر ضد انقلاب است چه بکنیم؟ و رهبر مینوشت «وکتل شو ووژل شی) و امین امضای وی را بحیث سند نگه میداشت، چنانچه لیست دوازده هزار مقتول را در وزارت داخله بعد از خلع تره کی نصب نمودند که مسئولیت آنرا به دوش وی انداختند) ــ حملهء هوائی خارجی را بهانه ساخته زندان پلچرخی و شاید جاهای دیگری را که در نظر داشتند، بمباران و هزاران نفر ضد انقلاب دیگر را هم محو نمایند زیرا اوشان دو میلیون مثل خود را میخواستند و چهارده دیگر باید محو میشد، ولی امین قبل از عملی شدن پلانشان به کیفر اعمال شومش رسید.

بعداً جنرال ضیا الحق، اختر عبدالرحمن، آغا شاهی وزیر خارجه و دگروال یوسف هر چهار ماه یکبار رهبران را به ملاقات خصوصی دعوت می نمودند. امیر حکمتیار در پاکستان زندانها داشتند. صدها تن بخاطر سر لُچ بودن، موی سرِ رسیده و مکتب خوانده و . . . بنام بچه لنین، کافر و ملحد، کمونیست، خادیست سر به نیست شدند و کسی که سر بلند نمود و حرفی زد هم همین سرنوشت را داشت، پروفیسور سید بهاوالدین مجروح فیلسوف و صوفی وارسته، عزیز الرحمن الفت و دیگرانی بخاطر دانستن حقیقت و تحرک زبان شان، چون به میل آی. اس. آی. نبودند شهید شدند.

شهنواز تنی با یار دیرین متحد شد و طرح کودتاهی را بازهم ریختند که ناکام شده خودش فراری پاکستان شد و در آغوش گرم آی اس ای، حکمتیار پناه داده شد. در سال ۱۳۷۱ بار دیگر بازماندگان تنی ـ امین اتحادی با امیر صاحب نمودند تا دولت دلخواه شانرا بسازد اما ناکام شدند.

شهر و پایتخت کشورش را با راکت محو نمود زیرا به عقیدۀ جنرال اختر عبدالرحمن "کابل باید بصورت دوامدار زیر آتش گرفته شودKabul must Burns منظور اساسی ازین اقدام این بود تا کابل سال دوازده ماه تمام زیر حملات راکتی باشد . . . تخریب کابل محور و هستهء مرکزی پلان جنرال اختر بود" ۲

معاش ماه اول صدارت را در دورهء استاد ربانی نگرفته بود که "طالبان" رسیدند و «امیر حزب اسلامی» باز هم فراری شد.

اما درین اواخر هیئتی از ایشان با پیشنهاداتی به کابل آمدند و کرزی و نزدیکانش را دیدند، هنوز پای هیئت به پناه گاه شان در اسلام آباد نرسیده که حامد کرزی شروع نمود با پریدن بر سر و روی خارجـیها بخصوص امریکا.

"حامد کرزی سخنان خود را با متهم کردن "خارجی ها" به مداخله در امور انتخاباتی افغانستان آغاز کرد و گفت که این مداخلات هنوز هم ادامه دارد.

او گفت: "انتخابات (ریاست جمهوری) در شرایطی برگزار شد که علاوه بر مشکلات امنیتی؛ مداخلات شدید، عمیق و ویرانگر خارجی وجود داشت."

آقای کرزی "خارجی ها" را به دستکاری در نتایج انتخابات افغانستان متهم کرد و گفت که تقلب در انتخابات نه از سوی افغان ها، بلکه از سوی خارجی ها صورت گرفت.

این نخستین بار پس از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است که آقای کرزی با چنین لحن صریحی کشورهای خارجی را به "مداخله" در امور انتخاباتی افغانستان متهم می کند" ۳

"رابرت گیبز، سخنگوی کاخ سفید سخنان اخیر آقای کرزی درباره دخالت کشورهای غربی در کشورش را "نگران کننده" و "گیج کننده" دانست. در این حال، آقای گیبز از ارائه پاسخ مستقیم به سوالی درباره این که آیا واشنگتن حامد کرزی را همچنان متحد خود می داند یا خیر، طفره رفت و گفت: "کرزی رهبر منتخب افغانستان است." ۴

روزنامه لاس انجلس تایمز این جمله رییس جمهور کرزی را منعکس کرده که گفته است اگر مداخله خارجی ها در افغانستان ادامه یابد وی مجبور خواهد شد با "طالبان" دست را یکی کند." ۵ این خیز و جستهای کرزی تا کنون ادامه داشته و اکنون با اشک و آواز انداختن همراه گشته است.

حزب اسلامی افغانستان برهبری گلبدین حکمتیار با پخش یک اعلامیۀ تازه گفته است هرگاه آمریکا و متحدینش با فراخوان صلح این حزب مخالفت کنند جنگجویان این حزب "به حملات و بمبگذاری های کنار جاده علیه نیرو های خارجی در افغانستان ادامه خواهد داد".

در اعلامیه گفته شده که حزب اسلامی حاضر نیست "از یک موضع ضعیف با دشمن مذاکره کند و همچنان حاضر به قبولی شرایط دشمن نیست".

این اعلامیه پس از آن منتشر می شود که یک هیأت این حزب هفته گذشته در کابل بود و در مورد طرح صلح این حزب با حامد کرزی رییس جمهور و سایر حلقات سیاسی داخلی و خارجی در افغانستان گفتگو های مفصلی انجام داد." ۶

"روز شنبه اين هفته (۱۲ اپریل ۲۰۱۰) اداره امنيت ملي كشور از بازداشت ۱۲ تن از اعضاي حزب اسلامي و طالبان خبر داد كه به اتهام طراحي حملات انتحاري در كابل دستگير شده اند. سازماندهي و انجام حمله انتحاري در شهر كابل از سوي افراد طالبان و حزب اسلامي در حالي صورت مي گيرد كه رد پاي هيأت اعزامي حزب اسلامي بكابل هنوز هم از راهرو خانه هاي سياستمداران بر سر قدرت در كابل پاك نشده است.

به نظر مي رسد رويكرد دوگانه حزب اسلامي مبتني بر جنگ و مذاكره و رويكرد يك بعدي طالبان مبني بر ادامه جنگ با دولت، نسبت به رويكرد نسبتا انفعالي دولت برتري مي يابد. دولت افغانستان به مصالحه و مذاكره متمركز مي باشد و به جنگ هم با حالت بسيار خسته برخورد مي كند. اين باعث مي گردد تا طالبان و حزب اسلامي روحيه بهتري به دست بياورند." ۷

"روز شنبه، هفت اگست ۲۰۱۰، ده تن از کارکنان موسسۀ «آی او ام" که هشت تن آنان خارجی و دو تن شان افغان بودند، در مسیر کران و منجان به کابل توسط افراد مسلح حزب اسلامی دستگیر و به قتل رسیدند.

اینان که در نورستان، یکی از محرومترین نقاط کشور کلینکی ساخته و به تداوی مریضان میپرداختند بعد از آنکه حزب اسلامی مسئولیت این کشتار وحشیانه را به دوش گرفت، اعلان کرد که از این افراد اوراق تبلیغی عیسویت به دست آمده و آنان در جهت تشویق افغانها در پیوستن به عیسویت کار میکرده اند." ۸

جنرال حمید گل رئیس سابق استخبارات نظامی اخیراً مصاحبه ای با بی بی سی داشت که از دید رئیس جمور یا شاید رئیس صوبه افغانستان سرحدات پاکستان صحبت نمود. "نقش ژنرال حمیدگل در نهادینه کردن فرهنگ خشونت در افغانستان کاملا بارز است و مدرسۀ نفرت آفرینی او، شاگردانی را تربیت کرد که کابل زیبا را به ویرانه تبدیل کردند و امروز در جای جای جامعه حضور دارند و از هیچ رنگ عوض کردنی ابا ندارند، گاهی دموکرات شرقی، زمانی مجاهد، موقعی طالب و گاهی هم در لباس تکنوکرات غربی ظاهر میشوند ولی بیس فکری آنها ثابت و همسان است و هیچ تغییر نمیکند، وقتیکه یک فرد بیگانۀ فرتوت که زمان مصرف آنهم گذشته است بخود اجازه میدهد تا بجای ملت افغانستان حرف بزند و نظام آیندۀ مارا تعیین کند، نمایندگی از چه وضعیتی میکند؟

آقای حمیدگل در مصاحبه اش با تلویزیون بی بی سی، کرزی و اطرافیانش را خائین خواند و پیروزی نظام طالبانی را بر سکولاریزم نوید داد و آنقدر با اطمینان حرف میزد که گویی تقدیر و سرنوشت ملت افغان بدست او نوشته شده است. گرچه مقدرات مجاهدین بدست او بود و هنوز هم از گلبدین حکمتیار به لحنی یاد آوری میکند که پسر اصلی او باشد و دارد سرنوشت آیندۀ اورا تضمین میکند، موفقیتی که بدست خود حکمتیار رقم نخورد و احتمالا آرزوی ریاست جمهوری را با خودش به گور خواهد برد.

ژیستی که ژنرال حمیدگل در مصاحبه اش به خود میگیرد ذهن جستجوگر را برآن وامیدارد، مشکوک شود نکند که وصیت نامۀ از ظاهرشاه نزد او باشد که درآن تذکر رفته باشد؛ «بعد از مرگ من ژنرال حمیدگل بابای ملت افغانستان است» و ما نمیدانیم؟"  ۹

به این حساب فکر میکنم ملت افغان متوجه کارنامه های دیگری باشند زیرا هنوز آرزوی ذولفقار علی بوتو، جنرال ضیاالحق، اختر عبدالرحمن و اسلاف شان، جنرال مشرف، نواز شریف، بینظیر بوتو، جنرال بابر، جنرال حمید گل، زرداری و دیگران کاملاً بر آورده نشده است که: «کابل باید مشتعل و تباه میگردید». ۱۰

 

*******************************

 

منابع و مآخذ:

نوت ــ جریان حوادث میترلام ولایت لغمان و پوهنتون کابل در تمام جراید ملی وقت نشرشده و سند آن در کتابخانه های ملی یا شخصی موجود است. خان عبدالغفارخان، شهید میوندوال، ذبیح الله عصمتی رئیس اتحادیه محصلین وقت و عضو رهبری جریان صدای عوام، رهبری جناح پرچم (ج.د.خ)، رهبری جریان دموکراتیک نوین (شعله جاوید)، عدهء از رهبری جریان افغان ملت، مسئولین جراید ملی چون روزگار، کاروان، ولس، پیام وجدان، سبا، ترجمان و . . . در هر دو فاتحه شرکت نموده بودند.

 

۱ ـ حکیم نعیم ـ ارتباط حکمتیار با سی آی ای ـ سایت انترنتی آزمون ملی مورخ ۲۱ مارچ ۲۰۰۸.

آقای حکیم نعیم در مقدمه نامه ی شان مورخ ۱۰ جنوری ۲۰۰۸ مینویسد: "در جریان یک پژوهش دانشجوی در ارتباط به حوادث سه دهه اخیر در افغانستان، یک سند معتبر از آرشیف امنیت ملی امریکا به چشمم افتاد که حاوی مطالب جالب در مورد ارتباطات امریکا با سازمان اخوان المسلیمین افغانستان و یا نهضت نام نهاد اسلامی افغانستان است. سند فوق عبارت از تلیگرام رسمی سفارت امریکا در کابل است، که از ارتباط یکتن از کارمندان سفارت امریکا (به احتمال بسیار قوی مسوول سیا در سفارت وقت افغانستان) با یکتن از اعضای سازمان اخوان المسلیمین افغانستان، در سال ۱۳۵۱ شمسی (۱۹۷۲ میلادی) پرده برمیدارد و به امضای نیومن (پدر سفیر فعلی امریکا در افغانستان) به وزارت خارجه امریکا ارسال شده است.

درک معمول موجود در افغانستان آنست که گویا احزاب راست افراطی فقط بعد از تجاوز قشون سرخ، بنابر شرایط حاد جنگ مقاومت به امریکا رو آوردند. بناً سند فوق میتواند درک موجود را به کلی دگرگون سازد، و نشان میدهد که سازمان های نام نهاد اسلامی در رقابت با "برادران" سرخ افراطی شان از بدو تاسیس در تلاش خدمت به منافع بیگانه گان بوده و دست در دامن کشور های حامی شان داشته اند" .

 ۲ ـ دگروال محمد یوسف ـ خاموش مجاهد ـ حمل ۱۳۷۲ ناشر جنگ پبلشر لاهور.

 ۳ ـ بی بی سی اول اپریل ۲۰۱۰. ۰۴. ۰۸

 ۴ ـ بی بی سی شش اپریل ۲۰۱۰.

 ۵ ـ شبکه إطلاع رسانی افغانستان (afghanpaper) مورخ ۱۷ حمل ۱۳۸۹.

 ۶ ـ بی بی سی ۸ اپریل ۲۰۱۰. ۰۴. ۱۲

 ۷ ـ روز نامهء ۸ صبح مورخ ۱۲ اپریل ۲۰۱۰.

 ۸ ـ بخش اخبار سایت افغان جرمن انلاین مورخ ۱۰ اگست ۲۰۱۰.

 ۹ ـ سید خداداد فطرت ـ پدر معنوی مجاهدین یا بابای ملت افغانستان ـ سایت آریائی مورخ ۱۳ میزان ۱۳۸۹.

 ۱۰ ـ دگروال یوسف و مارک ادکین ـ تلک خرس ـ ترجمه دکتور نثار احمد صمد. چاپ پشاور