سه شنبه، ۲۷ مارچ ۲۰۱۲
عملکرد دولتِ(!)
افغانستان و بازی با خون بی
گناهان!
کوچی مساپر
اضافه از یک دهه سپری گردیده است که قوای ۴۰ الی ۴۱ کشور خارجی در رأس ایالات متحدۀ امریکا و ناتو در افغانستان حضور دارند. همین قوا از حامد کرزی رئیس جمهور ساختند، برای گروپ حاکم او که تا دو گوش در فساد اداری غرق است، اردو و پولیس نیز تشکیل داده، تسلیح و تمویل نموده، تعلیم و آموزش مسلکی می دهند. اینکه دولت حامد کرزی در روابط با کشور های درگیر در وقایع کنونی افغانستان، از چه نوع مناسبات برخوردار است، حاجت به تبصره نیست. آقای کرزی گاهی در نقش دوست و گاهی در نقش «مخالف» و «نا راض» عمل می نماید. این موقف بی ثبات، تابع «لحن» فردی، نه تنها مردم ما را اغفال می سازد، بلکه از اعتبار آن در عرصۀ بین المللی نیز می کاهد.
حوادث اخیر قتل شانزده نفر اعم از اطفال و زنان در پنجوائی قندهار، جز نفرت انگیزترین اعمال غیر انسانی و وحشیانه است. بشردوستان، «قتل» یک انسان را، بمثابۀ «جنایت سرمایه» و خیلی زیاد می دانند، چه جایی که تعداد زیاد باشد و اطفال، زنان و مردان پیر در جمله شامل باشند. عکس العمل های نا سنجیدۀ قبل از دریافت حقیقت، نظیر تحریکات اعضای پارلمان و شخص «رئیس جمهور» درین حادثه، می تواند، صریحاً اهداف بهره برداری سیاسی و شهرت طلبی را برملا سازد. در وقایع بی شمار خونین دیگر هم، چه بسی خون بیگناهان نیست که در نتیجۀ حوادث بی حساب مختلف، بشمول خبط های نظامی نریخته باشد. ولی موضعیگیری «رئیس جمهور» اینبار لحن دیگری داشته است. در مصاحبه با «لیز دوسیت» خبر رسان معروف «بی. بی. سی»، از «رسیدن تناب به آخر» نام می برد. برخی از رسانه ها، از تعبیر «قطع رابطه با امریکا» را استنتاج می نمایند. خوب باید اندیشید که تا اکنون، محل اجرای عمل فجیع و بدون شک نا بخشودنی، فقط یک «متهم» در مطبوعات گزارش گردیده است.
خبر هولناک در مطبوعات طوری بنشر رسید که گویا «یک» سرباز قوای خاص امریکا مستقر در قرارگاه نظامی پنجوایی بدون آنکه اسم ویرا ذکر کنند بعد از نیمه شب خود سرانه به چند محل از خانه های مسکونی جوار قرارگاه نظامی رفته و به تعداد (۱۶) تن را بقتل رسانیده و تعدادی را هم مجروح ساخته است۰
ارگ ریاست جمهوری(!) افغانستان همزمان با نشر خبر بدون وقفه طبق معمول همیشگی حسب سناریوهای قبلاً آماده شدۀ شان، زنگهای تقبیح و تقاضای مجازات قاتل را توأم با بستن دروازه های پارلمان و مظاهرات مردم در مرکز شهر کابل و برخی از ولایات افغانستان آغاز کردند. این کار برای دو الی سه روز الی خروج مصؤن عسکر «قاتل» از افغانستان ادامه داشت و قصر سفید نیز بنوبۀ خود با طلب پوزش از مردم افغانستان، این عمل را خلاف ارزشهای شایسته سرباز اردوی امریکا خواند و وعدۀ محکمه و مجازات شدید سرباز مذکور را اعلام کردند۰
در رابطه با «انگیزه» و هم در بارۀ حالت و شخصیت «عامل» و یا «عاملین» معلومات کافی در دست نیست. آن معلوماتیکه، برای شخص رئیس جمهور، حامد کرزی از جانب قوای نظامی امریکا نشان داده شده است، خود آنرا در مطبوعات «غیر قناعت بخش» دانسته است.
در عنوان درشت، یک گزارش ۱۱ مارچ ۲۰۱۲، می خوانیم: «عسکر ایالات متحده، بقول مقامات رسمی که در فیر وحشیانه، ۱۶ افغان را بقتل رسانده است، بازداشت شده است». از زبان رئیس جمهور(!) افغانستان، این عمل را قتل و «ترور» (“assassination”)، و هم در صحبت با اهالی پنجوایی آنرا عمل عمدی خوانده است، از مقامات رسمی ایالات متحدۀ امریکا، طلب توضیح نموده است. رئیس جمهور «اوباما»، ضمن اظهارات دیگر این حادثه را «تکاندهنده و غم انگیز» ( “shock and sadness”) خوانده است. در عین زمان متعهد شده است، که محاسبۀ کامل را در برابر هر مسئول» قتل در پیش خواهد گرفت. این موضعگیری در یک اعلامیۀ قصر سفید آمده است.
یکی از نقاط جالب و قابل تمسخر این رویداد نیز این می باشد که مظاهره چیان در جاده و شهرها بشمول اعضای پارلمان افغانستان بی خبر از متون و امضاهای قراردادهای پس پرده زمامداران دولت کنونی با قوای ناتو بودند، آنان خواهان «محکمه عسکر قاتل و مجازات شدید وی در داخل افغانستان می شدند» و حتی بعد از خروج عسکر قاتل نیز مطالبه استرداد ویرا شعار میداند۰
دولت(!) افغانستان این بار با بسیار عجله و شدت بی سابقه بازماندگان قربانیان حادثه خونین پنجوایی را که هنوز هم مراسم تدفین و فاتحه داری شهدای خود را بصورت مکمل انجام نداده بودند و در چشمان شان اشکهای پرخون غم و اندوه جریان داشت به ارگ شاهی فرا خواندند!
رییس جمهور(!) افغانستان، محافل تیاترگونه را با چنان شیوه های نمایشی آن برپا نمود که گویا تنها وی یگانه «مدافع» واقعی حقوق قربانیان افراد ملکی بیگناه جنگ افغانستان بوده و بمردم طوری نشان داد که وی با قوای ناتو به رهبری امریکا که خودش را دهسال پیش به این تخت و تاج رسانده اند، اعلام جنگ داده است۰
بنا بر اظهارات شخص حامد کرزی رییس جمهور(!) افغانستان در محفل «غمشریکی» با قربانیان پنجواېې در ارگ گفتند که بیش از صدها حادثۀ خونین کشتار افراد بیگناه ملکی در طی بیش ازده (۱۰) سال گذشته در نقاط مختلف افغانستان توسط قوای ناتو صورت گرفته است، مگر حادثۀ پنجوایی را بحیث زخم غیر قابل علاج و نقطه چرخش اساسی سیاستش دربرابر ناتو و امریکا خواند.
یکی از سوالات قابل دقت درین مورد اینست که دولت(!) در گذشته هیچ نوع خبری را از تصامیم پس پرده ی خود با مردم در میان نمی گذاشت. چه علت بوده است که حال یکدم، رئیس جمهور(!) شخصاً به مسوولین مطبوعات در همین محفل هدایت میدهد که تا جریان این محفل را بدون کم و کاست باید چند بار در مطبوعات و بخصوص در تلویزیون ها بنشر برسانند۰
دو نقطه نهایت بارز و با اهمیت دیگراز صحبت های حامد کرزی درهمین محفل آنست وقتی در خطاب به بازماندگان قربانیان پنجوایی درحالیکه تنفر و بی باوری در چهره های شنوندگان بوضاحت دیده میشد، چنین بیان می دارد: «بر سر مردم ما یکباره گی دو بلا آمده اند، یکی آن "طالبان" اند و دیگری هم آنانی اند که به بهانۀ جنگ با "طالبان" آمده اند»۰
اما جناب رییس جمهور(!) حامد کرزی هیچگونه توضیح در رابطه با این دو «بلا» ارائه نکرد که:
ـ کی؟
ـ چرا؟
ـ چگونه؟
این دو «بلا» را بر سر مردم بیچاره آورده اند؟
امر پیشبرد سیاستهای نادرست دوگانه برای فریب مردم اکنون بحیث یک روش معمول دولت(!) کنونی افغانستان مبدل گردیده است. آنها همواره میکوشند برف بام خود را بر بامهای دیگران بریزند۰
۱ـ در مورد بلای اول باید گفت که در نخستین روزهائیکه ایشان هنوز برای برنامه های بعدی قدم بر نداشته بودند، و مانند شهزاده های قرون «اوسطی» به مراکز کشور های متعهد کمک مادی و تخنیکی غربی برای اعمار «مجدد» افغانستان سفر می کردند، همه اقدامات در مطابقت کامل با طرز افاده و ارزیابی «جورج بوش»، تأئید می گردید.
در همصدائی با «جورج بوش»، مخالفین مسلح خود را، که بطور مشخص از «طالبان» با نام یاد می نمود، نیروی شکست خورده و «مصرفی» می خواند.
حال اینک پس از دهسال، از اظهارات وی بحیث شخص اول، می توان چنین نتیجه گرفت که این زمامدار و کارمندان و مسئولین امور، یا نمی خواهند درین کشور فرهنگ سیاسی معمول جهان را پیاده کنند و یا اینکه قادر به درک مسایل مربوط آن نیستند.
همه می دانند، دیری نگذشت که قوای «مصرفی» از نظر بازیهای پس پرده او، برای حکومت او و تمام متحدین، بطور فزاینده، به قوایی مبدل گردید، که قادر به اشغال ساحاتی از قلمرو شدند.
دولت(!) آقای کرزی بکمک تمام متحدین همسایگان و«نخبگان "جهادی"» خود، به مرحلۀ برقراری تماسهای مثمر ومذاکرات سیاسی، برای رسیدن به صلح، حتی قدم گذاری ابتدایی را هم نیاموخته و نبرداشته اند، که تاسیس عریض و طویل «شورای صلح» بدون دستاورد صرف برای فریب مردم و آنهم بخاطر اخذ معاشات هنگفت دالری از غرب میباشد، و طرح و پیشبرد مذاکرات صلح با "طالبان" در قطر توسط ایالات متحدۀ امریکا خود ثبوت بدون چون وچرا از بی کفایتی دولت(!) کرزی میباشد.
شرم آورتر از همه آنست که غوغاهای دروغین دستاودهای «شورای صلح» آنرا در همه جا فریاد می کشند، مگر مردم بخوبی میدانند که در طی بیش از دو سال موجودیت «شورای صلح» که خود طرف اصلی جنگ و برادرکشی در افغانستان بوده و هستند تنها و تنها می توان سه موضوع را به آدرس این «شورای صلح» نام نهاد یادآور شد۰
۱ـ مبلغ حدود یک میلیون دالر از کمک های جامعه جهانی بمردم افغانستان را بیک دوکاندار شهر کویته ایالت بلوچستان پاکستان بنام «نماینده طالبان» داده اند۰
۲ـ «شورای صلح» رییس خود برهان الدین ربانی را بقتل رساندند و در سوگواری وی اشک تمساح ریختند۰
۳ـ آدرسهای "طالبان" را در جوار ارگ شاهی کابل و شهر کویته ایالت بلوچستان پاکستان مفقود کرده اند۰
سردرگمی در موقف آنها و همچنان درک و موضعگیری، «مسئولین دولتی» و معاش بگیر «دالری»، از منابع سخاوتمندان خارجی آنها، تا حدی بغرنج است که همین مسئولین، بجای آنکه تحلیل درست از جامعه داشته باشند، و راه های «ائتلاف» و توافق ملی را بسنجند، «غرق» خود خواهی و جاه طلبی و همچنان، «خصومت با دیگر اندیشان» اند. بیم وحشتناک از کمبودیها و نا دانی های شخصی و عشق ورزیدن به کرسی های راحت و پردرامد، بجای آنکه نیروهای آگاه ملی را در امر دریافت راه حل عملی و ممکن، دعوت جدی و صادقانه بنمایند، برخلاف به «جرگه» های به اصطلاح «مشورتی»، متشکل از افراد انتصابی دلخواه خود می پردازند، که هیچ نوع نفوذ مؤثر در روند پروسه صلح و ثبات از خود نشان نداده اند.
۴ـ ادعای بی اطلاعی بودن حامد کرزی در مورد آمدن «بلای دوم» آنهائیکه به بهانۀ جنګ با طالبان آمده اند که هدفش حتماٌ از قوای بین المللی، بشمول کشور های ناتو به رهبری امریکا میباشد. از همه گفته های ایشان در محفل «غمشریکی» خنده آورتر است، این موضوع آنقدر روشن و آفتابی است که به هیچ توضح نیاز ندارد۰
همه مردم بخوبی میدانند که همین رئیس جمهور به آمدن همین قوا و توسط همین قوا در دسمبر ۲۰۰۱ میلادی به این تاج نصب گردیده است۰
محافظین امریکائی در قندهار در سال ۲۰۰۲ از وی محافظت می نمایند.
بگونه کلام اختتامیه باید گفت که روش سیاست بازیهای چند گانه دولت کنونی ارگ بدون صداقت درعمل است و صرف بطور نمایشی با گفتن چند شعار تند و آنهم بگونه تحریک آمیز در محافل عامه «دفاع» از حقوق مردم اظهار مینمایند، این روشهای دوگانه نه تنها هیچ سودی را به منافع ملی افغانستان ببار نیاورده، بلکه برعکس باعث ازدیاد ویرانیهای بیشتر در کشور، رشد بیسابقه فساد اداری، خود سری و قانون شکنی، نادیده گرفتن حقوق عامه اتباع کشور بخصوص زنان و اطفال، غصب ملکیت های عامه و خصوصی توسط زورمندان، نفوذ مستقیم دشمنان مردم در امور داخلی افغانستان، تشدید خصومت های قومی و مذهبی و بالاخره بی اعتبار ساختن افغانستان در سطح جهانی با صدها نمونه های شرم آور دیگر سبب گردیده است۰
پایان
(«اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)