پنجشنبه، ۲۶ اپریل ۲۰۱۲

 به مناسبتِ سی و چهارمین سالروز انقلاب ۷ ثور ۱۳۵۷

 

 


امین الله مفکر امینی از ایالت منی سوتای امریکا

 

امروز مصادف است به تجلیل ازیاد و بود سی و چارمین سالروز پیروزی انقلاب ثور ۱۳۵۷. نخســـت از همه بهترین تبریکات خود را به رزمنده گان پیگیر راه انقلاب ثور و حامییان برجستهء تامین صلح و دموکراسی و حفظ حاکمیت و استقلال ملی تاریخ میهن در رأس رفیق ببرک کارمل عزیز تقدیم میدارم.

 درست در همین روز بود که بقایای رژیم سلطنتی، یعنی آخرین سلطهء خاندان نادری داود خان پسر عمومی ظاهر شاه که قدرت را باساس یک کوتای سفید از پسر کاکایش ظاهر شاه ۲۴ سرطان ۱۳۵۲ تصــاحب نموده بود، به سقوط مواجه و تسلیم گودال تاریخ گردید.

 رفیق ببرک کارمل که یکی از بـانییان برازندهء حزب دموکراتیک خلق افغانستان و پرچمدار وفا دار در راه تامین خواستهای خلق های رنجدیده ای میهن عزیزم اعم از کارگران، دهاقین، کسبه کاران، روشــنفکران و همه وطنرپستان، محسوب میگردند، کارنامه های از کار و پیکار انقلابی شــــان در این عرصه ها بجا گذاشته اند که تـــاریخ پر بار میهنم نذیز آنرا ندیده و نخواهد دید.

 ثانیا اظهار سپاس و قدردانی از سایت پرمحتوای «اصالت» کــــه این سایت با تصویر رهبر گرامی ما زنده یاد رفیق ببرک کارمل عزیز مزین و به شخص ایشان اهدا شده و پیگیرانه و خدشه نا پذیر در راه بسط و گسترش اهـد اف و آرمانهای آن شخصیت برازندهء ما که منعکس دهنده اهداف علمی انقلابی بوده و در برنامه عمل حـزب دموکراتیک خلق افغانستان تسجیل گردیده بود، میدارم. من بحیث یکی از همکاران قلمی این سایــــــت و نیز یکی از هواخوهانش شاهد فعالیت های خدشه ناپذیز مدیر مسوول و صاحب امتیاز این سایت، رفیق انجنیر فضل الرحیم «همت» و سایرمسوولین آن وعمدتا فعالیت های پیگیر و برازندهء رفیق فضلـــــی بوده ام که چطور همه مسوولین سایت در انعکاس خواستها و نیاز مــردم که همانا تامین اهداف صلح جویانه و رسیدن به یک دولت واحد و مستقل و دارای حاکمیت ملی باشد با روحیه انقلابی وظایف شانرا به پیــش برده اند و در این راه مستقلانه و با روحیه شکست ناپذیزی هم به پیش میروند.

 ما از تجارب گذشته های دوره مشروطیت خواهی تا زمان ایجاد یک حزب منسجم انقلابی یعنــــی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، بسا چیز ها آموختیم. و بسا چیز ها به خلقهای میهن عزیز آموختاندیم. کسب این تجارب وبه پیاده کردن آن درعمل بخاطر شکستن زنجنیر های اسارت و دفع استعمار و استثمار فر د از فرد، کار ساده و آسان نبوده است. دراینراه تا آسنتانه انقلاب هفتم ثور ۱۳۵۷، مبارزین راه حـــــــق از خود قربانی های مادی و معنوی قابل ملاحظه ای بجا گذاشتند. به چویه های دار آویخته شدند. بسلول های تنگ زندان قلعه کرنیل شاداب ترین دوره های حیات شانرا سپری نمودند. به تبعید گاه ها فرستــــاده شدند ولی از ارمان والای انسانی شان که همانا از بین بردن همه مظالم اجتماعی درهمه بخش های حیات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، هنرِی و مذهبی وغیره بود وهمه اینها صرفا صرفا بــــــرا ی رفاه مردم رنجدیده ما بود، رو نگشتاندند و تسلیم ارتجاع نگردیده و هیچ واسطه ء مادی و یا معنوی آنها را تطمیع نتوانست.

 پیروزی انقللاب ثور ۱۳۵۷ که محصول دوران مبارزات مخفی و علنی اعضای رزمنده و صدیق حزب محبوب ما در راس رفیق ببرک کارمل بوده است، از خود دارای ارقام و حقایقی است که نه تنها بــــــــــه تاریخ پر بار میهن درج است بلکه بر دل ودماغ هرعضورزمندهء ح.د.خ.ا. و در دل و دماغ هر وطنپرست واقعی و مسلمان واقعی حاه دارد که سیر زمان نه تنها آنرا از بین نمیبردبلکه با گذشت هرروز به ایــــــن دستاورد ها رخشنده گی بیشتر میبخشد. ما در پیروزی انقلاب ثور تنها نبودیم. بهترین وطنپرستان بـــــــا شهامت ترین فرزندان صدیق شان با ما همراه بود که انقلاب ثور مولود جانفشهای همه اعضای ح.د.خ.ا. ودوستان و حمایه کننده گان ما بوده است. با پیروزی انقلاب ثور حزب محبوب ما دست بکار شد تا آن اندیشه های وطنپرستانه را که بکرسی نشاندن اهداف والای انسانی که دربرنامه ء مرامی اش ثبت ودرج بود در عمل پیاده نماید. که بطور عمده اصلاح وتطبیق اصلاحات نوین ارضی، منع دختر فروشی هـــــا و اخذ جیزو جوره کمر شکن، تعمیم سواد همگانی در سراسر کشور بحیث یک جنبش مترقی و فرهنگی بسط و گسترش زمینه های فرا گیری تحصیل در موسسات عالی تحصیلی کشور، فراهم کردن زمینـــــــه های ارتقای سطح مهارتهای مسلکی و فنی برای کارگران درداخل کشور وخارج از آن، اعمارسر پناه ها برای فامیل شهدا وسایر مستحقین، توزیع مواد ارتزاقی کوپونی به مامورین دولت، کارگران و اجیــــران زمینه های جلب و جذب برای مستحقین و همه وطنپرستان مطابق به سطح دانش ومهارتهای مسلکــــــــی در بخش های نظامی کشور، تعمیر ودفاع از موسسات و معبد ها و مساجد برای عبادات مردم متدین مـــا ایجاد کوپراتیف های زراعتی برای تقویه بنیه اقتصادی مالداران، زارعین و برای محصول بهتر و خوبتر اززمین طبق اصول پیشرفته صنعتی و خاصتا دفاع از حاکمیت ملی و مردمی و حفظ استقلال وطن، از جمله کار های بود که در قدم اول بآنها صحه گذاشته شد و در عمل پیاده گردید.

 تامین اهداف متذکره لرزه بجان ارتجاع ملی و بین المللی درراس امپریالیزم جهانی وارد آورد وبا روی کار گرفتن طرحهای انقلابی بخاطرتامین سعادت مردم رنجدیده ما، آنها دست بکار شدندوتحـت پوشش دیـــــــن همان حربه های که ارتجاع بخموشی وطرد نهضت امانیه بکار برده بودند بازهم با همان حربه داخــــــــل میدان کارزار گردیدند و از تقوا و عدم سواد سیاسی خلقهای زحمتکش ما سود بردند وبه تجهیزز و تمو یل منابع مادی و معنوی باین دسته های تاراج گر داخل اقدام شدند. تنظیم های تاراج گر یک تنظیم، دو تنظیم و چندین تنظیم بنام مجاهدین روی کار آوردند و بنام اینکه دین در خطر است و شما در خطر استید، بمردم ستمدیده ما ولی خوش باور، خود ها را رنگ وروغن نموده و وارد کار و زار گردیدند.

 حزب دیموکراتیک خلق افغانستان، با اعضای رزمنده اش و سایر وطنپرستان در سنگر دفاع قرار گرفتند ودراین راه قربانی های زیاد مادی ومعنوی را متقبل شدند. تپهء شهدا درمرکز کابل ودردیگرولایات کشور در سینه اش به ده ها هزارکشتگان و شهیدان را که صرفا و صرفا بخاطر دفاع از منافع مردم و میهـــــــن و خلقهای زیر یوغ ستم رزمیدند جاه داد. ارتجاع درسطح ملی و بین المللی که یگانه دشمن نیرو های وطن پرست و خاصتا جنبش های ملی وچپ دیموکراتیک بوده اند وهمیشه نه تنها در میهن ما بلکه در مقیـــــاس بین المللی بنابر خصلت استعمارگرانه و استثمار گرانه شان، برای خفه کردن چنین جنبش ها و نهاد ها از تجارب غنی وسو استفاده هاو دسایس زیادی بر خوردار بودند و آنها را در چنین موارد بکاربرده بودنـــــد اینبار هم بخاطر سقوط حاکمیت ملی ودیموکراتیک ح.د.خ.ا. که دقیقا انرا در مقیاس ملی و منطقه وجهان خطری برای نابودی خصلت های امپریالیستی شان تثبیت کرده بودند، به فعالیت های تخریب کا رانــــــــه عملا داخل میدان شدند. دسته های قاتل و غارتگر و عاری ازعلم و دانش ووطنفروشان را با خود با تمویل منابع سر شار مادی و معنوی هم پیمان ساختند و به یاری گرباچوف خاین و عدهء از خاینین دیگر حتـــی نفوذ شان بداخل ح.د.خ.ا.، باین اعمال تخریبانه موفق شدند وبا ویرانی مراکز تحصیلی و کشتار هزاران و هزاران مردم بیگناه ما، خاصتا جوانان وطنپرست ما، قدرت را بدست آوردند.

 دسته های غارتگر و چپاول گر که خود ها را مهر مجاهدین زده بودند با آرزو های شیطانی ووحشت گرانه شان داخل شهر کابل شدند وبکشتار صد ها هزار از همشهریان کابل و ملیت زحمتکش هزاره ما اعـــــــــم اززنان ومردان، پیر جوان، دختر و پسر پرداختند و جوی های خون، از خون بیکناهان جاری ساختنــــد و با بسط وگسترش حاکمیت شان درسراسر کشور پرداختند، اینها با وضع قوانین اسلامی گفته چنان قوانینی را وضع نمودند که درتاریکترین دوره ها ی قبل درتاریخ مهین چنین قوانین حتی درلباس شریعت هم وجود نداشته بود. این دسته ها اسلام گفته و قوانین شرعیت گفته بر ضد اسلام و شریعت عمل کردند، درب لیسه ها و مکاتب و سایر موسسات عالی تحصیلی را بروی جوانان ما و خاصتا طبقهء اناث بستند، آنها را بحکم اینکه زنان جز بامور خانه داری و تربیه وبوجود آوردن اطفال دیگر وظیقه ندارد، بخانه ها زندانی نمــود ه واز اشتراک در حیات اجتماعی محروم نمودند. به دستبرد و چورو چپاول آثار عتیقه و باستانی پــــرداختند آتش سوزی ها نمودند، عصمت دری ها و اختطاف ها. باعمال زشت لواطت و عقد نکاح دختران نا بالغ میهن شرافتمند ما پرداختند. زنده بطن زنان حامله را دریدند تا بتماشا بنشینند که طفلی دربطن مادر چــــــه شکلی دارد. بنام رقص مرده، زنده انسانهای بیگناه را آتش زدند تا شاهد مرگ تدریجی بیگناهی باشند و جای تعجب است که آنها با این اعمال خرابکارانه که نه در چوکات هیچ دین و مذهبی و نه در چوکات هیچ قوانینی، چنین چیز ها حلال و جایز گفته نشده ونمیشود عملی نمودند وخودها را مسلمان وحامی دین اسلام گفتند. و فرزندان صدیق مهین را که جز ابادی کشور در عمل و حرف، دیگر چیزی نکردند و نه اهدافی جز این چنین چیز ها نداشتند به کفر و الحاد تاپه زدند. وای بر این اسلام و وای بر این مسلمانی.

 به هر ترتیب، آنها با این مقاصد شوم شان با یاری ارتجاع ملی، منطقه و جهان و با نفوذ شان در بین اعضا ی غیر صدیق ح.د.خ.ا. ووطنفروشان، کامیابی حاصل کردند ولی بآرمانهای که خلق ستمدیده ای ما، با حاکمیت اینچنین دسته ها، امید هابسته بودند خط بطلان کشیدند و آرزو های آنها با تـــحفه های چون چور و چپاول و کشتار ها و آتش سوزی ها و دستبرد ها بنوامیس شان، جواب دادند.

 حال من بحیث یک باشنده این سرزمین نیاکانی و فرزند شما، بشما میگویم که آیا کار و اعمال آنها به اسلام و شریعت و دین غرای محمد ما تطابق داشت و یا دارد ؟ اگر شما واقعا مسلمان استید ودین و مذهب والای خود را فدای شخصیت پرستی ها و قوم پرستی ها و سمت پرستی ها و تجمل پرستی ها نمیدارید، قضــاوت کنید که شما روزی به پیشگاه خداوند متعال که قاضی واقعی است ایستاده میشوید و جوابگو میباشید.

بهرترتیب، حاکمیت این دوره های سیاه وتاراج گران تاریخ، ازخود شواهدی دارد انکار ناپذیز، ویدوکلیپ ها، مباحثات با ایجنت های خارجی و خاصتا ای اس ای پاکستان، ملاقات ها وفوتو ها و بیانیه ها و اسنـا د غیر قابل انکارمربوط به جرایم شان. که همین حالا مورد قضاوت مردمان صدیق میهن و همه وطنپرستان و رزمنده گان صدیق و اعضای وفادار ح.د.خ.ا. قرار گرفته واین پروسه دومدار وجود دارد وچود خواهـــد داشت.

 ولی متاسفانه مردم ما هنوز هم از تاریخ درس عبرت نگرفتند. و هنوز هم بنابر تعلقات دینی و مذهبــی قومی و سمتی ولسانی و منطقوی و حتی بعضا تعلقات سیاسی، باین دسته های چپاول گر و کار نامه های شان مهر تایید می زنند خیلی تعجب آور و استهزار آوراست. بگذارید هر چه هر که میگوید ولی از دیـدگاه قضاوت واقعی وتاریخ واقعی میهن چیزی پت وپنهان نمیماند. آنها همین حالا بقضاوت های سالم این دار و دسته ها را بدیده تنفر مینگرند و در دل ودماغ شان، کارنامه های ظالمانه و غیر انسانی وغیر بشردوستانه آنها از یاد شان نمیرود.

 امروز متاسفانه غیر از دسته های جهادی نام نهاد و چپاول گران، عده ای که خود را به پیوند حزب محبوب ما یعنی حزب دیموکراتیک خلق افغانستان هم میدانند وتحت این حزب شهیدان ما نیزافتخاراتی را بخود وبه کارنامه های شان هم پیوند میدهند، به نام اصیل ترین و صادق ترین کادر های رهبری ما و رهبرگرامی و خردمند حزب ما، رفیق ببرک کارمل عزیز، بهتان ها می بندند. و حضور قطغات نظامی شوروی را بــاو نسبت میدهند که جای تعجب و دور از واقعیت ها و اسناد تاریخی میباشد. رفیق ببرک کارمل، رهبری بود خردمند و سخت پابند وحدت ایدیالوزیکی و سازمانی حزب. او در این راه صادقانه مبارزه نمود و تا آخرین دقایق عمرش با ین امر و عمدتا بخاطر آزادی و حفظ استقلال ملی و دیموکراتیک وبخاطر ایجاد یک میهن آزاد و مستقل، مبارزه نمود و تا آخرین نفس ها نام میهن و مردم و سعادت شان درگلویش پایین و بالا بـــود او شخصیتی بود که وحدت را چون مردمک چشمش دوست داشت. او ضد سکتاریزم وسکتاریست ها بو د ولی متاسفانه امروز ما می بینیم که از یک حزب واحد شاخه های متعدد و پراگنده با ساختار های متعــــدد تشکیلاتی بوجود آمده و بنابر خصلت جاه طلبانه و حس خود خواهی ها، راه اصلی که همانا ایجاد یـــــــک حکومت ملی و دموکراتیک مبتنی بر چپ دموکراتیک باشد، فراموش کرده اند. عده از این دسته ها اینرا هم فراموش کرده اند که در حال حاضر در وطن محبوب ما چه میگذرد. فراموش کرده اند که امروز تمامیت ارضی و استقلال و حاکمیت ملی ما با حضور قوتهای ناتو، در خطر نابودی است. مردم در این شـرایط واقعا به نیرو ها وطنپرست ضرورت دارند، پس چقدر بهترکه با نظر داشت تزهای کمتیه مرکزی و سخنان ارزشمند رهبر گرامی زنده یاد رفیق ببرک کارمل گوش فرا دهیم و هنوز هم دیر نیست. بییایید با تطبیـق اهداف مرامی اولین برنامه حزب دیموکراتیک خلق افغانستان، با انطباق شرایط زمانی و مکانی آن داخـل عمل شویم و این یگانه راه وصول به موفقیت و راه رسیدن بخاطر تامین اهداف انقلابی ما میباشد. بیاییــــد واقعیت ها را بپذیریم و خوب را خوب و بد را بد بدانیم. از کسی نهراسیم و در افشای چهره های ضــــــد انقلابی مبتنی بر اصول علمی انقلابی، بر خورد نماییم. دیگر پت و پنهان کاری جایی را نمیگیرد. ایـــن است راه رزمنده گان واقعی بخاطر نجات مردم و میهن و حفظ حاکمیت و استقلال ملی ما.

 فرخنده باد انقلاب ثور ۱۳۵۷

به پیش به سوی اهداف مرامی ح.د.خ.ا.

جاویدان باد کارنامه های فرزندان صدیق ح.د.خ.ا.

درود به روان پاک شهدای انقلاب ثور اعم از حزبی های وطن پرست، سایر متحدین وفادار ما و همه وطنپرستانی که دوشاش دوش ما رزمیدند و جانهای شیرین شان را به خاطر آزادی، دموکراسی ، ترقی و عدالت اجتماعی قربان کردند!

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org