چهارشنبه، ۷ دسامبر ۲۰۱۱

 
مســـعــود «حـــداد»

 

ای خدا

در کــجا شاکی شــویم از کارهایت ای خــدا

ملک مارا کردی ویران، خلق ما از هم جدا

این هـمه کشتار را خـود اراده کردی، چـون

از درخـت برگی نافــتد تا نگــردی تو رضا

دیگران در ناز و نعــمت، مستفید از مــهر تو

ما که مسـلم زاده هســتیم، قهـر تو بر ما چرا؟

ملک کـفار سبز و سیر، از رحمــت ربانی ات

ســرزمــینم خشکسـال و قــطره باران توتیا

گـر دلـیل خــشم تو، آن قـاتلین انتحاریســت

هـادی آنها توئی، پـس چه است تقـصیر ما؟

نمـاز پنجگانه را ترکش نکـردم هـیچـوقــت

روزه ات را هم گـرفتـم با هزار صدق و صفا

چــونکه یافتم رمز گیتی را چنان تاجر صفت

هـیچ کـس کاری نکـرد، حتی تو هـم بی مدعـا

متکی بر نص قـرآن، هـم خـبیر، هستی عدیل

پـس چرا در طاعـتم، با خون دهی اُجـرت مرا

سالهاست کشورم تـبدیل به دوزخ کرده یی

فکری بکـن بر حال ما از خشم خـود پائـین بیا

زخـم خـونین میهـنم، محتاج درمان توست

ای طـبیب ام القـراء!، بخشـیده بر ایوب شـفا

گر زخم او درمان شود، شاکی نگردم هـیچ وقـت

در عـــوض با صـد زبان گــویـم ترا حمد و ثنا  

ور ادامـه یافـت قهرت، دسـت خواهم شست ز تو

کافـرم خـوان یا دهـری،یا مجوس و یا نصــارا

مسعود حداد

۹ نوامبر ۲۰۱۱

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org