چهارشنبه، ۹ اکتوبر ۲۰۱۳



مختار تاجزی

 

واقف نشدم که از کجا آمده‌ام؟

از عمق زمین و یا فضا آمده‌ام؟

آن‌ کس که مرا سرشت، خودش کی‌ داند

کز‌ دست قَدَر و یا قضا آمده ام

----------------------

غافل نشوی که فصل سردت خیزد

در باغ امید خزان زردت خیزد

پیمانه بزن که عمر تکرار نشود

تا پلک بزنی غبار و گردت خیزد

----------------------

 ارزش که نداشت چرا بمن جان دادی؟

افسار سرشت به‌‌‌ دست شیطان دادی

باغ و چمن و تگرگ بکردی آتش

وندر همه عمر فقط یکی نان دادی

----------------------

هر کسی که فکر میکند که من کفر می ‌گویم اشتباه میکند .

 اگر تقدیر بد را تو نوشتی

گل‌ آدم برای چی‌ سرشتی؟

تمرد می‌ کنم از امر و نهی ات

روم دوزخ که تو اندر بهشتی

 مختار تاجزی

 

  

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

 

www.esalat.org