بهار

امین الله مفکر امینی

بهار

        بهار آمد ، این موسم چه خوش زیبا نگار است

                                         تیره گی رخت بسته وبلبلان برشاخساراست

         نسیم صبحگاهی جان بخش گشته چون مسیح دم

                                 باغ وبُستان وچمن، چو روی مه جبین پُرنگاراست

       هرطرف موج گل، نعمه یی بلبل، شرشربیدوچنار

                                 طراوت چنان ، که روی نوخطان هم بی غباراست

         شورومستی گلرخان دوبالا کرده موسم گل

                                       چشم گستاخم را تاثیر چشم جادوی نگار است

         باین موسم توبه برشیخ وزاهد هم بود مشکل

                                       توبه بموج گل وسنبل دورزرندی پرخماراست

         مکنم نصیحت ای زاهد که می خوردن خطا باشد

                                   که می خوردن به اززهُد یست که مردم آزاراست

        هرطرف شورومستی بینی وشگوفان آرزوهابدل

                                      بشکند دست وپایی که عزلت گزینی اختیاراست

         مفکررا سرگرانی زعطری دل آویز بهاراست

                          چون سرگرانی نی ازمی و نه لب لعل نگاراست

امین الله مفکر امینی

Sat, April 3, 2010 20:15

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد