جمعه، ۱۳ اپریل ۲۰۱۲

 در حالیکه رسانه های اطلاعاتی غربی برای خونین جلوه دادن صحنه های گویا قیام های مردمی در سوریه از هیچ حیله و ترفندی روگردان نیستند، در مورد خیزش های دموکراتیک و سرکوب آنها توسط عرب سعودی در بحرین، یمن و مراکش به خاموشی گراییده اند. در نوشته حاضر، خبرنگار کوبایی دالیه گونزالز دلگادو روی دلایل پوشیده یی که دلخوشی «دوستان» دموکراسی و آزادی در برابر پادشاهی بحرین را شرح میدهد، ابراز نظر میکند.

  

کی از تظاهرات بحرین آگاهی دارد؟ به یقین تعداد کمی از مردم. کوچک بودن این کشور نمیتواند خاموشی رسانه ها را توجیه نماید. در جهان مدرن امروز این حقیقت را همه میدانند، یعنی «کسی که در رسانه ها پدیدار نمیشود، وجود ندارد». همین رسانه های که رخدادهای سوریه را رنگ و تقویت میبخشند، وقتی مسئله زیر سوال بردن متحدان ایالات متحده یعنی سلطنت حماد بن عیسا الخلیفه پادشاه بحرین مطرح میشود، بطور نا موجه یی سکوت اختیار میکنند.

رسانه های که وقایع این کشور را انعکاس میدهند، از یک رویارویی معمولی میان شیعه ها و سنی ها حرف میزنند. ولی حتا اگر این حقیقت باشد که دولتی که از جانب فامیل خلیفه های سنی اداره میشود، در حالیکه ۷۰ در صد مردم آن شیعه اند، باز هم محتوای اصلی تظاهرات نه فرقه یی است و نه مذهبی.

از مدت یکسال بدین سو خواستهای تظاهر کننده ها را مسایل کار، مبارزه بر ضد فقر و مسایل دیگر اجتماعی تشکیل میدهند. مطالبات ناراضی ها غیر مذهبی و صلح  آمیز اند. تظاهر کننده ها از همان آغاز نارضایتی ها شعار میدهند که «نه شیعه، نه سنی، تنها بحرینی ها».

پولیس در مقابل تظاهر کننده ها با خشونت برخورد مینماید. ۱٤ فبروری سال ۲۰۱۱ بمثابه روز تجاوز اردوی عرب سعودی از مجرای جاده ملک فهد که دو کشور را با هم وصل میکند و زیر نام «کمک»، در حقیقت برای سرکوب ناآرامی ها انجام شد، در خاطره ها باقی مانده است.

پولیس بر ضد تظاهر کننده های ناراضی از سلاح های حقیقی یعنی دنده ها، گازهای اشک آور و تفنگ ها استفاده نمود. به قول فعالانی که در آنجا حضور داشتند، قساوت در حدی بود که حتا از تحویل مجروحین به بیمارستان ها جلوگیری کردند.

به موجب سکوت رسانه ها مشکل است بدانیم که در این کشور چی میگذرد. چرا این مسئله را در شورای امنیت ملل متحد پیشکش نمیکنند؟ چرا لیگ عرب یک هیئت ناظر نمی فرستد؟ چرا آنها (لیگ عرب، م.) طوری که از رییس جمهور بشار الاسد تقاضا نمودند، استعفای شاه حماد بن عیسا الخلیفه را خواستار نمیشوند؟

پی پی اسکوبار تحلیل گر به این باور است که این یک توافق پنهانی میان خانواده سعودی ها و واشنگتن بود.

«شما به بحرین حمله ور شوید و ما زمینه تصویب یک قطعنامه عرب به سازمان ملل را آماده میکنیم و سپس به بمباران بشردوستانه لیبی توسط ناتو میپردازیم».

دو منبع دیپلماتیک سازمان ملل این حقیقت را در «ایشیا تایمز آنلاین» تایید نمودند. در حقیقت این وزیر خارجه ایالات متحده هیلاری کلینتون بود که برای حمله عرب سعودی بالای بحرین چراغ سبز نشان داد.

مثال دیگری از سیاست ستاندارد دوگانه ایالات متحده این است: «کاری کن که من میگویم، نه آنچه که من میکنم».

مریم الخواجه، فعال مرکز سازمان حقوق بشر بحرین فروش سلاح های غربی به بحرین را انتقاد نمود.

در جریان ده سال اخیر ایالات متحده به این کشور به ارزش ٤‚۱ میلیارد دالر اسلحه فروخته اند. بحرین همچنان شامل یک برنامه تمرین های نظامی بنام (IMET) بوده و توافق نامه فروش وسایل نظامی به ارزش ۵۳ میلیون دالر را امضا نموده است.

چرا این کشور کوچک که تنها یک جزیره را احتوا میکند و به عرب وصل گردیده، برای واشنگتن به این اندازه با اهمیت است؟

ایالات متحده در سال ۲۰۰۲ این کشور شاهی را بنام «متحد خیلی مهم بدون عضویت ناتو» اعلام نمودند. در مارچ ۲۰۰۸ رژیم الخلیفه ها اولین کشور عربی بود که مانور های نظامی مشترک بحری با ایالات متحده را انجام داد. بی مورد نیست که فرماندهی نیروی پنجم بحری در بحرین جایگزین گردیده و این کشور به نقطه مرکزی تمام فعالیت های بعدی نظامی ایالات متحده در ناحیه خلیج مبدل شده است. یاد آور میشویم که بحرین در حکم یک پایگاه نظامی در عرصه خدمات لوجستیکی برای جنگهای عراق و امداد در عملیات نظامی در افغانستان قراردادی را امضا نموده است.

به بیان دیگر، امپراتوری نمیتواند اجازه دهد که بحرین از دست رود.

دالیا گونزالز دلگادو از آژانس خبری کوبا.

 

 

   

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org