شنبه، ۸ نومبر ۲۰۰۸

بارک اوباما چگونه به پیروزی رسید؟

و در افغانستان و عراق چه واقع خواهد شد؟

تهیه وپژوهش از رفیق  "ارجمند"

جهان مرحله جدیدی را آغاز كرده است، اما آرزوهای مظلومان جهان به علت پیروزی اوباما افزایش نخواهد یافت.

بارک اوباما مخالف اعدام است؛ اما اعمال چنین مجازاتی را برای افرادی كه مرتكب جرایم بسیار سنگین و دهشتناك شده ‌اند قابل توجیه می‌ داند. وی محكومیت متناوب و پذیرش مجرمین در دوره‌های توانبخشی را بر ساخت زندان‌ های بیشتر ارجیحت ‌تر می‌داند. وی می‌گوید: نظام حقوق جزا در كشور عاری از تبعیض نیست. این نظام برای تمامی افراد با در نظر گرفتن اصل برابری و مساوات عمل نمی‌كند.

سیاستگذاری در زمینه مقابله با قاچاق مواد مخدر (Drug Policy) .

این سخن را بسیار شنیده ایم که برای مبارزه با تاریکی شمعی بیفروزیم. این شمعی بود که در آمریکا افروخته شد و تاریکی های ناشی از نزدیک به یک دهه غرور نئوکان ها زدوده شد.

اما این پیروزی درخشان برای دموکرات ها و اوباما و آمریکایی- افریقایی ها بسیار بعید ست که برای دیگران نشانه های امیدی در بر داشته باشد. تفاوت اوباما و بوش این است که اوباما اهداف آمریکا را سنجیده تر و برنامه‌ریزی شده تر پیگیری می کند. او در واقغ منتقد کارهای ناتمام و محاسبه نشده بوش بود. به عنوان نمونه باور دارد می بایست کار در افغانستان به سرانجام و سامان می رسید تا بعد نوبت عراق برسد!

شور و شوقی که در میان نسل نو آمریکا موج می زد، احساس خرسندی و افتخار آمریکایی- افریقایی ها نشانه های این شوق بود. وقتی اوباما سخنرانی پیروزی اش را در شیکاگو ایراد می کرد، جیسی جکسون مثل کودکی از شوق می گریست. در چشمان سفید پوستان هم اشک حلقه زده بود. پیدا بود در درون دیگ جوشان جامعه چهل تکه آمریکا اتفاق بزرگی افتاده است. ۶۴ در صد مردم در انتخابات شرکت کردند. این نصاب از سال ۱۹۰۸ تا به امروز به دست نیامده بود! برای نخستین بار پس از انتخاب کارتر در سال ۱۹۷۶ بود که کاندیدای حزب دموکرات بیش از پنجاه در صد آراء را کسب کرد.

(رای اوباما ۵۲،۳٪) آراء اوباما نیز بی سابقه بود، ۳۴۹ رای در برابر ۱۶۲ رای مک‌کین. پرسش‌های متعددی سر بر می کشد. انتخاب اوباما از زوایای گوناگونی شایسته بررسی ست. در یک کلام اوباما بیش از هر فرد دیگری نشانه ی امریکاست! نشانه جهانی بودن یک کشور که ملت های تمام دنیا در آنجا برای خود خانه ای و سازمانی دارند.

 سخن پاول وزیر خارجه سابق بوش را به یاد بیاورید. او از اوباما حمایت کرد و در برابر این پرسش که پدر اوباما مسلمان بوده است گفت: چه اشکالی دارد اگر خود اوباما هم مسلمان بود مگر اشکالی داشت یک مسلمان مگر نمی تواند رئیس جمهور آمریکا بشود!

اما ساده لوحانه خواهدبود اگرمنتظرمعجزه اوباما باشیم .

سرمایه داران و رسانه های که وسیله اسراییل در آمریکا تمویل میشود و در پشت پرده بسیاری از سیاست های آمریكا بازیگری می كنند در تداوم بنیان نظام حكومتی آمریكا با ویژگی های موجود نقش عمده ای دارند. این نقش در تمام سه دهه گذشته مشهود بود و در این زمینه تفاوت عمده ای میان دو حزب جمهوری خواه و دموكرات مشهود نبود. در این انتخابات نیز آنان صحنه گردانی نمایانی كردند و هر دو نامزد ریاست جمهوری را به موضعگیری های افراطی به نفع رژیم اسراییل و علیه مخالفان این رژیم كشاندند. بعد از انتخابات نیز اسراییلی ها به سراغ فرد منتخب خواهند رفت و او را در محاصره خود خواهند گرفت و به ادامه راهی وادار خواهند كرد كه برای نظام حكومتی آمریكا در نظر گرفته شده و آنها در شكل گیری آن نقش داشته اند. اگر اوباما درقصرسفید برود وبرمسند قدرت تکیه بزند شاید وی برای آنكه خود را از مشكلات برون مرزی نجات دهد تا بتواند به اوضاع نابسامان داخلی كه محصول بی لیاقتی بوش و همكاران نالایق اوست سروسامانی بدهد تجدیدنظرهای محدودی در موضوعاتی از قبیل افغانستان و عراق بعمل بیاورد ولی اینها فقط تاكتیك خواهند بود نه استراتژی . قطعا سیاست دراز مدت آمریكا تلاش برای حفظ برتری خود به عنوان ابرقدرت بر سایر كشورها و تحكیم سلطه خود بر جهان به عنوان رهبر همه كشورها خواهد بود. سردمداران نظام حكومتی آمریكا این سیاست را به هیچ قیمتی تغییر نخواهند داد و شعار «ما به تغییر نیازمندیم» حزب دموكرات و شخص اوباما صرفا یك شعار انتخاباتیبود كه نمی تواند بنیان های نظام حكومتی آمریكا را تغییر دهد حتی اگر او بخواهد.زیرا عملآ قدرت سیاسی ونظامی آمریکا وسیله (CIA) پنتاگون رهبری میشود وانهم که رئیس جمهور یک سیاه پوست و آمریکایی آفریقایی الا صل باشد .

اوباما كه در اولین دیدار خود با خبرنگاران تقریبا بیست دقیقه تاخیر داشت، تنها بیست دقیقه صحبت كرد و هیچ سیاست جدیدی را اعلام نكرد و نام هیچ مقام جدیدی را در كابینه خود فاش نكرد. با درنظرداشت این حقیقت كه اوباما تا بیست جنوری دولت را در دست نخواهد گرفت، وی به جورج بوش و تیم اقتصادی وی در زمینه‌ی تصمیم‌گیری‌های عمده احترام گذاشت و گفت كه آمریكا در حال حاضر تنها یك دولت و یك رییس‌جمهور دارد.

محمد حسنین هیكل نویسنده‌ و تحلیل‌گر سیاسی مشهور مصر، اوباما را نیز یك طرح و پروژه‌ی آمریكایی دانست كه مانند هر رییس‌ جمهور دیگر این كشور در راستای تحقق منافع آمریكا عمل می‌كند. وی افزود: مشكلات خاورمیانه ما را به عنوان مردم عرب آزار می‌دهد و برای آمریكا مشكلی ایجاد نمی ‌كند. هیكل در خصوص تمایل آمریكا برای ادامه‌ی حضورش در عراق گفت: هدف آمریكا از این امر حمایت از منافعش در منطقه است، اوباما نیز مانند دیگر روسای جمهور آمریكا به دنبال تحقق منافع این كشور است.

زبیگنیو برژینسكی وزیر امور خارجه اسبق آمریكا، در مصاحبه با شبكه دویچه وله آلمان به بیان دیدگاه‌هایش در مورد پیروزی اوباما و چالش‌های پیش روی وی پرداخته میگوید: تغییراتی ایجاد خواهد شد. مطمئنا تغییر در فلسفه سیاست خارجی آمریكا در اولویت است. اما تغییر چشمگیری در ظاهر آن اعمال نخواهد شد. شما باید سیاست خارجی را به عنوان قایقی در جریان در دریا ببینید. یك اقیانوس پیمای عظیم نمی‌تواند همانند یك قایق موتوری سریع مسیرش را تغییر بدهد. بنابراین برای آ‌مریكا امكان‌پذیر نیست كه تمامی سیاستهای خود را یك به یك به طور چشمگیر تغییر بدهد، اما فكر می‌كنم تغییر عمده‌ای در محتوا و لحن آن ایجاد شود.

سوال: در حال حاضر بزرگترین چالش‌های پیش روی اوباما چیست؟

برژینسكی: اول از همه، بحران اقتصادی كه تاثیرات سیاست خارجی چشمگیری دارد. همچنین چالشی كه اجتناب ناپذیر و جدی محسوب می‌شود، جنگ افغانستان است و چالشی كه غیر ضروری و اجتناب پذیر است و باید پایان یابد، جنگ عراق می‌باشد. در میان این دو چالش موضوع هسته‌یی ایران كه هنوز حل و فصل نشده وجود دارد كه باید به طور جدی و مسوولانه آن را بررسی كرد. ..

سوال: درباره افغانستان، اوباما خواهان تقویت ماموریت ناتو در این كشور و افزایش نیروها است. كشورهای اروپایی از جمله آلمان اعلام كرده‌اند كه هیچ تمایلی به اعزام نیرو ندارند.

آیا این موضوع به نزاع بزرگی تبدیل خواهد شد و آیا می‌توان آن را حل و فصل كرد؟

برژینسكی: اگر ما با همدیگر در افغانستان در جنگ به سر می‌بریم، بنابراین فكر نمی‌كنم همه كارها باید به یك طرف واگذار شود و طرف دیگر انجام ماموریت‌ها در مناطقی كه چالش‌هایی ندارند و هیچ مشكلاتی در آنجا وجود ندارد را انتخاب كند. اگر این گونه باشد، نمی‌توان نام آن را یك شراكت و همكاری واقعی نامید. اروپایی‌ها احساس می‌كنند كه آنها می‌توانند در اتخاذ تصمیم‌ها شریك شوند، اما آمریكایی‌ها باید مسوولیت فشارها و درگیری‌ها را بر عهده بگیرند.

سوال: در مورد پاكستان، اوباما گفته است كه وی موضوع اعزام نیرو به پاكستان را بررسی می كند. نظر شما چیست؟

برژینسكی: اوباما نگفته كه قصد دارد نیرو به پاكستان اعزام كند، او گفته است مناطقی در حاشیه پاكستان وجود دارند كه گفته می‌شود به احتمال فراوان القاعده در آنجا فعالیتهای جدی دارد و در این شرایط است كه پاكستان توانایی نشان دادن عكس العمل را ندارد. بدین جهت عكس العمل آمریكا تحت اصول دفاع شخصی قابل توجیه است. چون القاعده قصد ترتیب حمله دیگری به آمریكا را دارد.

اوباما - تقویت هر چه بیشتر سازمان پیمان آتلانتیك شمالی (ناتو) را امری لازم و ضروری می‌داند و معتقد است كه چین نه یك دشمن بلكه صرفا رقیب آمریكا محسوب می‌شود و دولت آمریكا سیاست‌های خود را باید بر مبنای ترویج و گسترش دموكراسی و حقوق بشر طرح‌ریزی كند. وی هم چنین از حامیان توسعه روز افزون آفریقا به شمار می‌آید. اوباما از اسراییل نیز بارها حمایت كرده و اظهار داشته "وقتی بحث چگونگی حل و فصل مهمترین مسایل و مناقشات امنیت ملی كشور پیش می‌آید ما نباید در برابر مردم با نوعی ابهامات استراتژیك سخن بگوییم". وی در خصوص مساله جنگ در عراق به تشكیل یك كنفرانس منطقه‌ای با حضور ایران و سوریه معتقد است. اوباما به منظور مقابله با گسترش و اشاعه تسلیحات هسته‌یی با سناتور ریچارد لوگار از حزب جمهوری خواه همكاری كرده است.او علاوه بر این بر خودكفایی كامل آمریكا در زمینه تامین سوخت و لزوم فعالیت بیشتر واشنگتن در جهت مقابله با بحران آب و هوا تاكید كرده است. اوباما در ژوییه ۲۰۰۷ در جریان یك مناظره‌ی تلویزیونی با رقیبش هیلای كلینتون در خصوص زمان و چگونگی مذاكره واشنگتن با كشورهای به اصطلاح شرور درگیری لفظی پیدا كرد.

بوش و موفقیت اوباما

بدون تردید بوش در زمره یكى از جنایتكاران بزرگ یكصد سال اخیر به حساب مى آید. صرف نظر از ددمنشى هایى كه در اکثر نقاط جهان از وى در حافظه تاریخ ثبت و نوشته شده است، برپایى دو جنگ ویرانگر درآسیادر كارنامه شرور وی براى سال هاى طولانى در خاطره ها باقى خواهد ماند.

 

شاید اوباما بسیارخوب نباشد اما جرم جنایت بوش باعث پیروزی وی گردید

گروه هاى متعددى از مردم امریكا معتقدند جورج بوش به عنوان جنایتكار جنگى باید در یك دادگاه صالحه محاكمه شود. مشكلات فراهم شده توسط رئیس جمهور شرور امریكا، در سال هاى آینده مردم این كشور را در تارهاى عنكبوتى خود خواهد پیچید. رئیس جدید حكومت ایالات متحده وارث چالش هایى است كه نومحاظه كاران كنونى، تنها گناه بخشى از مشكل را بر عهده دارند و مسئله بزرگتر چالشى است كه لیبرال -دموكراسى غربى در آن گرفتار آمده است. آنچه كه جهان در آینده نظاره گر آن خواهد بود، فروپاشى مكتب و مردمى است كه قریب به حداكثر سیستم هاى ارتباطى و اطلاع رسانى مخصوص در مغرب زمین و یا وابسته به آن تلاش مى كنند، این موجود رو به افول را سرپا نگه دارند. بوش و امثال وى كه اینك و در پایان هشت سال حاكمیت در رژیم متحده امریكا، چیزى جز شرم سازى در برابر بشریت از خود به جاى نگذاشته است، محصول چنین فرقه اى است.

بوش در سخنرانی سرشار از حمله و تهدید ۱۰ نوامبر ۲۰۰۱ درسازمان ملل کم از کم ۳۷ بار از واژه ترور و تروریسم استفاه کرد و واژه های تهدید، شیطان، قتل، مرگ، سرکوب و خشونت در عبارات او موج می زد، بوش در این سخنرانی، آشکارا اعلام کرد «هیچ گوشه ای از جهان – برای پناه دادن به آنها در امان نیست.» او همچنین در ۱۲ سپتامبر ۲۰۰۲ از واژه های عراق و عراقی بیش از ۶۰ بار در سخنرانی اش درسازمان ملل استفاده کرد و حتی از عملکرد دولت عراق در جنگ علیه ایران و کویت و نیز قطعنامه های مکرر سازمان ملل در خصوص این کشور استفاده کرد.

و پیامد این سخنان حمله به کشور عراق بود در حالی که آشکارا اعلام می کرد برای ایجاد دموکراسی و رعایت حقوق بشر است و حتی پیشنهاد تشکیل بنیادی برای آزادی ها داد و اذعان کرد: «از آنجا که باور دارم که بسط و پیشرفت آزادی راهی است به سوی یک دنیای بهتر و امن تر لذا پیشنهاد تشکیل بنیاد دموکراسی در سازمان ملل را داده ام.» اما امروز نه تنها از آزادی و دموکراسی در این کشورها خبری نیست بلکه حال وروزاین کشورها به مراتب وخیم تر از زمان لشکرکشی آمریکا است. ناامنی و کشتار غیرنظامیان و جنایت های بی شمار آمریکائیان نه تنها مردم این دو کشور را عاصی کرده حتی عذاب وجدان ناشی از جنایات شان گریبانگیر نظامیان آمریکایی شده و روز به روز بر تعداد خودکشی آنان افزوده می گردد.

بوش چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده در طول دو دوره حضور در کاخ سفید روابط پرفراز و فرودی را با سازمان ملل تجربه کرد. در سال ۲۰۰۳ میلادی کاخ سفید بی توجه به قطعنامه سازمان ملل – که استفاده از زور علیه کشور دیگر را ممنوع اعلام کرده است – به عراق حمله کرد. جان بولتون که به مخالفت با مرجعیت سازمان ملل در معادلات بین المللی شهرت دارد، به دستور شخص بوش به عنوان نماینده ایالات متحده راهی مقر این سازمان شد.

 زمانی که هانس بلیکس به عنوان بازرس تسلیحاتی سازمان ملل به منظور بررسی صحت ادعای کاخ سفید مبنی بر دستیابی صدام حسین به تسلیحات کشتار جمعی به عراق سفر کرد. جاسوسان آمریکایی دفترش در ساختمان سازمان ملل و منزلش در نیویورک را مورد بازرسی قرار دادند. برملا شدن این مسئله ضربه ای جبران ناپذیر به کاخ سفید و اعتبار جورج بوش بود. در مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۲۰۰۶ هوگو چاوز رئیس جمهوری ونزوئلا از همان تریبونی که بوش چند ساعت قبل جهانیان را مخاطب قرار داده بود، رئیس جمهور آمریکا را شیطان خواند.

منفورترین رئیس جمهور تاریخ سیاسی آمریکا در حالی که از کاخ سفید اسباب کشی می کند که به هیچ کدام از دغدغه هایش در طول این هشت سال پایان نداده است. تروریسمی که از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ بارها از زبان بوش شنیده شد همچنان امان نیروهای ناتو در افغانستان را ربوده است. خشونتی که بوش به دنبال ریشه کنی آن بود هر روز حمامی از خون در عراق به راه می اندازد. اشاعه دموکراسی که بهانه آمریکا برای حمله به این دو کشور بود تبدیل به شعاری دلفریب اما غیرقابل تحقق شده است. صلح میان اسرائیل و فلسطین همان رنگ و بوی رویا را دارد و البته آمریکا، امروز نه تنها آن ابرقدرت محبوب بسیاری از قلب ها نیست بلکه با بحران های داخلی و بین المللی جدی مواجه است که هر یک از آنها می تواند زمینه فروپاشی این قدرت یکه تاز جهانی را فراهم آورد.

بیشترمورخان جهان جرج بوش را بدترین رئیس جمهور آمریکا معرفی کردند . در آماری که اخیرا درهفته نامه اشپیگل منتشر شد؛ شصت ویک مورخ جهان بوش را بدترین رئیس جمهور درطول تاریخ روسای جمهوری آمریکا اعلام کردند. براساس همین گزارش ۱۰۷ مورخ از میان ۱۰۹ مورخ بوش را شکست خورده و ناموفق توصیف کردند. پچی نوومان مشاور رونالد ریگن رئیس جمهور اسبق آمریکا گفت: جرج بوش خطرناکترین رئیس جمهوری بوده است که جهان به خود دیده است. داگلاس برینکلای یکی دیگر از مورخان گفته است جرج بوش بازیگری ماجراجو است وهمه پشتوانه‌اش را در عراق خرج کرده است. طرفداران سیاست بوش در آمریکا به بیست درصد رسیده است و هر چهار آمریکایی از پنج آمریکایی معتقد است سیاست رئیس جمهورشان اشتباه بوده است. در اروپای غربی نیز شمار کسانی که با سیاست آمریکا موافقند به نصف رسیده است. براساس آماری که بی بی سی منتشر کرده است بیشتر اروپائی‌ها معتقدند واشنگتن پدیده بن لادن را ایجاد و زمینه رشد سازمان تروریستی القاعده را فراهم کرده است.

روزنامه ‌ی كامسامولسكایا پراودا در پی پیروزی باراك اوباما، به بررسی دوران هشت ساله‌ی ریاست جمهوری جورج بوش پرداخته و نكات منفی بوش را چنین برشمرده است:

اصرار بوش و عدم استفاده از مغزهای متفكر به وضعیتی خطرناك تبدیل شد. واضح است كه امروز بوش در تاریخ آمریكا و با نظرداشت نتایج نظرسنجی‌های افكار عمومی نامحبوب‌ترین رییس‌جمهور است. او همینك نسبت به ریچارد نیكسون در زمان "رسوایی واترگیت" و جیمی كارتر در زمان بحران ایران و هنگامی كه قوتهای ویژه‌ی آمریكا نتوانستند آمریكایی‌های به اسارت گرفته شده در ایران را آزاد كنند، نیز از كم‌ترین حمایت برخوردار است.

رییس‌جمهور آمریكا با پایین آوردن مالیات نتوانست وضعیت مردم این كشور را بهتر كند.

او با خودداری از محدود كردن مصارفات داخلی و خارجی، به افزایش مصیبت بار كسری بودجه‌ی كشور كمك كرد و این امر نقش خود را در بحران مالی كنونی جهان به خوبی ایفا كرد.

او در عراق به اهداف تاكتیكی دست یافت اما منابع عظیمی را برای حفظ این دستاورد می‌باید بپردازد و شهرت آمریكا در خاورمیانه لكه دار شده است. به همین دلیل امكان فرستادن نیروهای بیشتر به افغانستان وجود ندارد.

اقدامات بوش در عرصه‌ی بین‌المللی به این امر منجر شد كه نظرات در مورد آمریكا در تمام جهان بدتر شود. روابط با روسیه نیز كاملا خراب شده است. سطح این روابط از زمان "جنگ سرد" در بدترین سطح موجود است و این نتیجه‌ی بی‌توجهی شخص بوش به مشكلات مسكو و نفهمیدن این مطلب است كه دیگر كشورها نیز منافعی دارند كه باید به آنها احترام گذاشت. ..

بودجه ‌ی نظامی: ۳۲۳ میلیارد دالر ۶۹۶ میلیارد دالر

بدهی دولت: ۵/۶ تریلیون دالر ۱۰ تریلیون دالر ...

افزون بر این، جورج بوش در میراث خود انبوهی از سخنان خنده‌ دار را باقی گذاشت كه چندین نمونه از آنها در این جا می‌آید:

جهان طی هشت سال از خود پرسید: بوش پدر، پسر تربیت كرده است و یا این كه یك درخت كاشته است؟

صدام كسی بود كه می‌ خواست یك بار پدر مرا بكشد.

باید به برقراری روند دموكراسی در افغانستان، عراق و دیگر كشورهای آفریقایی كمك كرد.

خدا شما را دوست دارد و من نیز شما را دوست دارم و شما می ‌توانید روی هر دوی ما حساب كنید.

ما منابع مالی را سه برابر افزایش خواهیم داد - از ۵۰ میلیون دالر به ۱۹۵ میلیون دالر ...

جهاد خازن در ستون معروفش در روزنامه الحیات- روز ۴ نوامبر- نوشت اگر مک کین رئیس حمهور شود ما با تداوم همین مصیبت‌های دوران بوش روبرو خواهیم بود و اگر اوباما رییس جمهور شود چه بسا که دشواری های ما بیشتر شود. او از هر سفیدی سفید تر است! او بسیار هوشمند است و اشتباهات بوش پسر را که هیچ‌گاه بزرگ نشده است؛ تکرار نمی کند!

مایكل مور كه طی هشت‌ سال حكومت بوش بر مسند ریاست‌جمهوری آمریكا، همواره از منتقدین جدی او بوده است، پس از انتخاب باراك اوباما به‌عنوان مستاجر جدید كاخ سفید اعلام كرد: برای اینكه اوباما رای بیاورد، شخصا مردم را سوار موتر می‌كردم و تا محل رأی‌گیری می‌رساندم. علاوه ‌بر آن، موترهای پر از غذا و نوشیدنی گرم و انواع سرگرمی‌ها را در مقابل صف‌های طولانی مستقر ‌كردم تا مردم گذشت زمان را احساس نكنند.

مور در گفت‌وگو با هفته‌نامه تایم افزود: شخصا فرصت رأی‌دادن به فردی مانند اوباما را یكی از بزرگ‌ترین كارهایی می‌دانم كه در زندگی‌ام انجام داده‌ام. جمهوری‌خواهان وقتی می‌گویند اوباما لیبرال‌ترین سناتور سنای آمریكا است، شوخی نكرده‌اند.

مایكل مور كه با مستند فارنهایت ‌11/9 و پس از آن با سیكو موجی از انتقادات را علیه سیاست‌های بوش به‌راه انداخت، درباره ریاست‌جمهوری اوباما گفت: اعتقاد من این است كه این دوره‌ی جدید ریاست‌جمهوری برخلاف قبل، با صداقت و عدالت همراه خواهد بود و او همراه مردم می‌شود. برنده‌ی جایزه بهترین اثر مستند از جشنواره كن اظهار كرد: مردم می‌توانند نسبت به مسیرهای جدیدی كه اوباما كشور را در آن‌ها هدایت خواهد كرد، مطمئن باشند. او بهترین فرصت است تا آمریكایی‌ها از لبه پرتگاهی كه جورج بوش ما را به آن‌جا سوق داده، فاصله بگیریم. مور كه در سال ۲۰۰۰ از نامزدی رالف نادر و در سال ۲۰۰۴ از نامزدی جان كری حمایت كرده بود، درباره این‌كه آیا دوست دارد اوباما از حامیان و دارودسته‌ بوش انتقام بگیرد، گفت: اصلا به انتقام اعتقادی ندارم. فقط می‌خواهم این جنایات جنگی كه آمریكا مرتكب شده است، حمله به كشوری دارای استقلال كه هرگز تهدیدی برای ما نبود و پُر پول كردن جیب شركت‌های اسلحه‌سازی، این‌ها همه پایان یابند.

همچنان نیویارك تایمز مینویسد: بوش در این هشت سال آمریكا را از جامعه بین المللی بیرون راند. در این هشت سال آمریكا دست به تبعید خود زد و دیپلماسی بوش از آمریكای ابرقدرت، تصویر یك كشور حیله گر و دغلباز و غیردوست را در دنیا ساخت.

از جانب دیگر واشنگتن پست در تحلیلی با عنوان «سختی ها در انتظار رئیس جمهور جدید»، نوشت: ریس جمهورجدید با سه واقعیت روبرو خواهد شد. در واقع مشكلات داخل و خارج آمریكا بسیار جدی هستند و فضای مانور بسیار محدود است، به طوری كه تعجب می كنید چرا كسی خواهان پست ریاست جمهوری است. ریسك شكست بالا خواهد بود و فرصت های پیشرفت محدود. واشنگتن پست می افزاید: اگر به اندازه كافی دلسرد نشده اید خوب است به موضوع افغانستان بپردازیم. ما داریم دائماً در جنگ افغانستان شكست می خوریم. ائتلاف ناتو بیش از پیش دچار بی نظمی شده است و استراتژیست ها معتقدند، شاید بهترین راه برون رفت از این معضل، مذاكره با طالبان باشد. این انتخابی است كه رئیس جمهور بعدی آمریكا با آن مواجه خواهد بود. اقدام به معامله با دشمنانمان یا ارسال نیروهای نظامی بیشتر برای جنگیدن در نبردی كه ممكن است غیرقابل برد باشد. اما نوبت به بدترین مشكل یعنی اقتصاد می رسد. ممكن است دولت بوش این افتضاح را به بار آورده باشد، اما رئیس جمهور بعدی ناچار به پرداخت حساب ها خواهد بود.

بوش چه کرد؟

-         نقض حاکمیت کشورها و دستور حمله به عراق و افغانستان.

-         نادیده گرفتن حقوق مردم در کشورهای تحت سطیره و مخالفت آشکار با حقوق بین الملل .

-          نابودی بیش از شصت درصد از زیربناهای اقتصادی و صحی عراق و افغانستان .

-         بکارگیری سلاح های ممنوعه از جمله اورانیوم ضعیف شده و بمب های خوشه ای طی سال های ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ میلادی در عراق و افغانستان.

-         اعمال رفتارهای غیراخلاقی نظامیان آمریکایی با مردم عراق و افغانستان بویژه با زنان و کودکان کشته و زخمی کردن بیش از یکصد هزار نفر از مردم بی گناه افغانستان به بهانه مبارزه با تروریسم . سیاست های جنگی دولت بوش علاوه بر کشتار گسترده غیرنظامیان دو کشور عراق و افغانستان، باعث شده مردم آمریکا حدود پنج هزار سرباز خود را در عراق و حدودپنجصد سرباز را در افغانستان از دست دهند.

-         نگاه به آمار قتل عام هشت میلیون نفری توسط اسلاف خلف بوش در طول نیم قرن در کشورهای سومالی، ویتنام، بوسنی، لائوس، کامبوج، اندونزیا، السالوادور، آنگولا، موزامبیک،کوبا،افغانستان و...بصورت مستقیم و غیر مستقیم و در مقایسه با اقدامات جنگی بوش در فاصله هشت سال که منجر به کشته شدن صدها هزارنفر در دو کشور عراق و افغانستان گردید، عمق فاجعه جنگی رئیس جمهور خودکامه آمریکا را می رساند.

-          نقض منشور سازمان ملل

-          نقض معاهدات ژنو

-          نقض پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای

-          رد پیمان منع آزمایش های جامع هسته ای .

-          خروج از معاهده راکتهای های ضد بالستیک.

-          خروج از معاهده سلاح های کیمیاوی و بیولوژیکی.

-          مخالفت با پیمان دادگاه بین المللی جنایتکاران جنگی.

-          امتناع از امضای پیمان منع بکارگیری مین های زمینی.

-          نقض قوانین لاهه (معاهده حمایت از میراث فرهنگی در زمان درگیری های مسلحانه )

-          این معاهده در سال ۱۹۵۴ در شهر لاهه هالند منعقد و تاکنون بیش از یکصد کشورعضو آن می باشند . این در حالی است که سربازان آمریکایی میراث فرهنگی چند هزارساله عراق را در حمله به این کشور را به تاراج برده و به آمریکا انتقال دادند.

-          تغییر قوانین مربوط به محیط زیست که بیش ازسی سال آمریکا از آن حمایت می کرده است

-          به انفعال کشاندن نهاد تصمیم گیری همچون سازمان ملل با بهره گیری از اقدامات خارج از چارچوب قوانین بین المللی.

-         شنود گسترده ارتباط تلفونی مردم آمریکاو دخالت آشکار درحریم خصوصی افراد.

-          دستگیری های گسترده و نگهداری مخالفین دولت در بدترین شرایط انسانی در زندان معروف ماریکوپا کانتی.

-          راه اندازی زندان های گوانتانامو، ابوغریب و بگرام به بهانه مبارزه با القاعده و پدیده تروریسم و شکنجه انسان های بی گناه در این زندان ها .

-          دستگاه های جاسوسی و اطلاعات بوش بطور غیرقانونی مردم سراسر جهان را ربوده، آنان را به کشورهای دیگر برده و با یک برنامه از پیش تنظیم شده مورد شکنجه قرار داد.

-          برانگیختن تعصب گرایی، نژاد پرستی و ایجاد ترس و ترور در داخل و خارج از ایالات متحده.

-          تلاش برای مستندسازی جعلی (اسناد سازی کذب) و دروغ گویی به مردم و رسانه ها و نهادهای قانونی و بین المللی.

-          سوء استفاده میلیاردها دالر از درآمدهای دولت و سرمایه کشور.

-         حمایت از حکومت های دست نشانده و خودکامه و تلاش برای براندازی نظام های سیاسی دیگر کشورها.

-          تلاش برای ایجاد نظم جدید جهانی با تجزیه برخی کشورها و تقویت کشورهای همسو با منافع خود.

-          حمایت از رژیم اسراییل با وتوی (بیش از ۲۰۰ بار) قطعنامه های صادره شده شورای امنیت سازمان ملل درباره جنایات این رژیم.

-          فعالیت آشکار در ساقط کردن یا بی ثبات کردن دولت های لبنان، سوریه، ونزوئلا، کوبا و...

-          راه اندازی و حمایت از بنیادهایی همچون سوورس برای تغییر و براندازی حکومت ها در قالب انقلاب های مخملین (انقلاب های رز، نارنجی، لاله ای و ... در گرجستان، اوکراین، قرقیزستان و جمهوری چک و تلاش برای ایجاد انقلاب سدر در لبنان از مصادیق بارز آن است) .

اینها همه ردست به دست هم داده ودرپیروزی بارک اوباما کمک نمود وازجانب دیگرباسقوط اقتصاد آمریکا هربارکه ازنگاه اقتصادی آمریکا به مشکل بزرگی مواجه شده است ودمواکراتها بوده اند که دررشد اقتصادی امریکا توجه نموده وآمریکارا به یک جنگ واشغال دیگرآماده نموده است . هشت سال ریاست جمهوری کلینتون وپلا نهای اقتصادی اوباعث شد که بوش هشت سال جهان رابه خاک وخون بکشاند . درتهیه ارقام وحقایق ونقل وقولها ازمنابع خبری استفاده شده است .

نیویارك تایمز به استناد نظرسنجی از ۱۰۹ تاریخ دان آمریكایی نوشت: ۹۸ درصد این تاریخ دانان، تاریخ ۸ ساله ریاست جمهوری بوش را دوران شكست در تاریخ آمریكا می دانند و ۶۱ درصد آنها جرج بوش را بدترین رئیس جمهور در تاریخ كشور معرفی می كنند.

 

 

  توجه !

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «
اصالت» می باشد.

Copyright©2006 Esalat

 

 

 www.esalat.org