یکشنبه، ۲۶ فبروری ۲۰۱۲

 
مســـعــود «حـــداد»

 

برگشت

ای دل، ستان قرارت، چون نورِ دیده آید

یاری که ترکت نمود، سویت دَویده آیـد

آنکه دوباره برگشت، دَم مســـیحا دارد

در پیکـر بی جانت، روحش دمیـده آیــد

از ترس تیر عشقت، رمید غزال وحشی

شکرِ خــدا بجا کن، باز آن رَمیــده آید

از غصه پاره کردی چاک گریبان،او نیز

چاک گریبانش را، چون تو دریده آید

زینهار مدارا کن، بر معشوق خرده گیر

از بیـم مطرود شدن، قـلبـش تــپـیده آیـد

در جنگ عشق قدغن، بازی با تیر مژگان

چـون جـانب مقابل ابـرو کشـیده آیـــد

کــور باد چشم حسود، نبیند در خوان تو

از درخــت محــبت، سیب رســـیده آیــد

ای دل گر ز«حدادی»، یاری بجو زعقلت

تا صاحـبت نرنجد و اشکـش ز دیـده آید

مسعود حداد

۲۴ فبروری ۲۰۱۲

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org