متن بیانیه ای صوتی رفیق امین الله مفکر امینی

که در محفلی تجلیل و بزرگداشت از هشتادمین سالروز تولدِ زنده یاد رفیق ببرک کارمل

از طریق دستگاه پخش شد
 

رفقای ارجمند، رفقای رزمنده ای ح.د.خ.ا. و دوستان گرامی، سلام و احترام بر شما !

چقدر بآرزوی این بودم تا بعد از مدتها دوری از میهن عزیز و شما رفقای رزمنده، رفقاییکه روزی در یک سنگر دفاع از منافع خلقهای رنجدیده یی میهن عزیزم چه در نبرد های داغ رویا روی با دشمنان سوگند خورده وطن عزیز، صلح و دموکراسی و چه در عرصه های مبارزات تبلیغاتی جنگ سرد با هم قرار داشتیم و دوشادوش هم در این میدان کار و زار، صمیمانه و با یک دل و یک آرمان به پیش میرفتیم و میرزمیدیم در جمع شما باشم. ولی متاسفانه بنابر علت مریضی و بنابر توصیه دکتوران معالجم این امکان میسر نگردید، بهر ترتیب یار زنده و صحبت باقی.

حال میپردازم به بیانیه ترتیب شده بخاطر اینروز گرامی یعنی هشتادمین سالروز تولد راد مرد بزرگ تاریخ میهن رفیق ببرک کارمل عزیز.

 

بسم الله الرحمن الرحیم !

بنام پُر افتخار حزب دموکراتیک خلق افغانستان و شخصیت والا و گرانقدر، مرد نستوه تاریخ میهن عزیزما، رفیق ببرک کارمل.

باجازه حاضرین محترم جلسه! یک لحظه سکوت بخاطر شهدای راه راستین صلح و آزادی وطن و شهیدان حزب قهرمان ما یعنی ح.د.خ.ا.

اجازه دهید بحیث یک تن از اعضای سابقه دار ح.د.خ.ا. و بحیث یک تن از اعضای کمیسیون محترم تجلیل از هشتادمین سالروز تولد شخصیت گرانقدر زحمتکشان و رهبر با خرد و صدیق ح.د.خ.ا. رفیق ببرک کارمل فقید، منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، رئیس شورای انقلابی و یکتن از ایجاد گران با تدبیر و با خرد اولین کنگره موسس ح.د.خ.ا.، بهترین تمنیات و شادباشهای خودرا در این محفل با شکوه به محترمه محبوبه کارمل و خانواده محترم شان و بشما اعضای پُرافتخار ح.د.خ.ا. و از طریق شما به همه هموطنان گرامی و شخصیتهای محترم ملی در داخل و خارج میهن عزیزم بفرستم.

رفقا!

در باره شخصیت رفیق ببرک کارمل فقید، یک تن از بانییان بر جسته ح.د.خ.ا.، مبارز سرسخت راه جنبش ملی و دموکراتیک در میهن عزیزما این مرز و بوم آریایی، بخاطر رهایی خلقهای زیر یو غ ستم تا امروز در سطح ملی و مقیاس بین المللی بحث ها و تبصره هایی چه ازطرف دوستان ما و چه از طرف دشمنان ما صورت گرفته است. بعضی از مبصرین با جبهه گیری برضد اولین جنبش و نهضت ملی و دموکراتیک و رهبران آن و انگشت انتقاد با اهداف غایوی آن که متضمن تغییر نهاد های مادی و معنوی در همه عرصه های زنده گی خلقهای ستمدیده ای میهن عزیزما بوده، با روحیه حق بینانه برخورد  وبآن ایستاده گی و پیگیری نشان دادند و تا آخرین رمق حیات رزمیدند و با افتخار زیسته اند و یا جام شهادت نوشیدند. جمعی متاسفانه بشمول دوستان ما نیز آگاهانه و یا غیرآگاهانه بر ضدیت آن برخاسته و با خصلت سازش کارانه با دشمنان جریانهای چپ مترقی و بخصوص حزب دموکراتیک خلق افغانستان پیوند خوردند.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان از اولین روزهای فعالیت های علنی اش یعنی بعد از تصویب و انفاذ دومین قانون اساسی کشور در سال ۱۳۴۳ که فعالیت احزاب سیاسی را نسبتاً مجاز قرار داده بود به رهبری فرزندان وفادار و صدیق اش در راس رفیق ببرک کارمل عزیز، به فعالیت های عملی و علمی خدشه نا پذیر به اشتراک هزاران هزار از فرزندان صدیق وطن و وفادار به آرمانهای ملی و دموکراتیک دست زدند. این فعالیت ها و بلند نمودن صدا های ضد استعمار و استثمار به نفع ملت آزاده میهن و به خصوص تساوی ملیت های اقلیت، از میتنگ ها و مارشهای خیابانی گرفته تا سطح پارلمان خاندان اهل نادری سرسختانه ادامه داشت تا اینکه در نتیجه بعد از تحت شکنجه قرار گرفتن ها، به سلول های تنگ زندان ها سپری کردن، قبول لت و کوب پولیس های امنیتی، انقلاب ثور ۱۳۵۷ به پیروزی رسید. پیروزی انقلاب ثور ۱۳۵۷ خاری بود به دیده و دل دشمنان داخلی و خارجی و به خصوص پاکستان و دستگاه آی.ایس.آی. به سردمداری دستگاه سیا امریکا و یاران وفادارش در امر سرکوب جنبش ها و نهضت های ملی و دموکراتیک.

انقلاب ثور که به رهبری ح.د.خ.ا. و فرزندان صدیق آن، پرچمیها و خلقی ها و نهضت های چپ مترقی و سایری هم میهنان وفادار و صدیق به پیروزی رسید در شرایط زمانی و مکانی اش یک چرخش عظیمی بود در حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی میهن، که دستاوردهای آن با تمام کمبودیها و نواقص میکانیکی، تشکیلاتی و ماهیوی و بعضاً سهو و اشتباهات از سطوح رهبری تا سطح کادر ها و صفوف، قابل محاسبه و تقدیر میباشد. در قسمت اشتباهات و خطا ها،حزب پُرافتخار ما همیشه برخورد اصولی و انتقادی داشته است و بدون هیچ نوع جانبداری و ترس و هراس، سازگار با اصول مرامی و تشکیلاتی از اشتباهات انتقاد اصولی صورت گرفته است و به پیشگاه مردم نجیب میهن به موقع نیز پیشکش گردیده است و مانند بنیاد گرایان جهادی(!) که با تمام جنایات شان در طول زمامداری شان، هیچ نوع اعتراف و پذیرشی به گناه ها و جنایات صریح و علنی شان نکرده اند، عمل ننموده است.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان، و ساختار بعدی تشکیلاتی آن بنام حزب وطن، با وجود فراهم کردن تمام تسهیلات لازم در همه زمینه های زنده گی برای خلق آزاده میهن آریایی ما، سرانجام در اثر عدم سواد کافی، عدم آگاهی سیاسی و عمدتاً عدم آگاهی درست مردم از اصول و مرام حقیقی دین مقدس اسلام از یک طرف و از طرف دیگر دسایس دشمنان داخلی و خارجی و همچنان تغییر در نحوه نظام سیاسی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی سابق به زعامت میخاییل گرباچوف ازهم پاشید.

در اثر این زد و بند های ارتجاع ملی و بین المللی در راس ایالات متحداه امریکا، قدرت دولتی به تنظیم های نام نهاد جهادی این دشمنان دیرینه خاک و مردم شریف میهن ما واگذاشته شد که البته نتایج دوره حاکمیت این دسته های راستگرا و به خصوص افراطییان طالبی را مردم  با گوشت و پوست و استخوان شان لمس کرده اند که شرح آن در قید قلم و بحث در این محفل با شکوه نظر به وقت جلسه مشکل بنظر میرسد و این دوره سیاه، بهترین دوره آزمون تاریخ برای خلقهای نجیب میهن ما به شمار میرود که کیها اشخاص وفادار به میهن آزاده ما بوده اند و کیها سوختند و کشتند و غارت کردند و عصمت دریدند.

بعد از سقوط حاکمیت دکتور نجیب الله فقید، ایدیالوگ های رژیم راستگرا و بخصوص طالبان، برنامه هاییرا در تمام عرصه های امور زندگی مردم وطن محبوب ما محقق ساختند و انظباط و دسپلینی را بنام احکام اسلام گفته در صدر قوانین قرار دادند که جز فضای اختناق و ترور و عقب گرایی محض قرون وسطایی دستاورد های دیگری در برنداشت. زنده گی برای مردم در فضای صلح و صفا بی مفهوم و بی ثبات گردید و نه تنها وضع برای نیرو های سیاسی ملی و دموکراتیک در قسمت رد بطلان این نظام طالب سالاری مساعد نبود، بلکه برای افراد عادی و ملکی که هیچ وابسته گی های سیاسی هم نداشتند غیر ممکن شد.

دوره حاکمیت راستگرایان یعنی بنیاد گرایان جهادی(!) و طالبان که جز سیه روزی، قتل و قتال و غارت و تجاوز به نوامیس مردم و سرقت آثار فرهنگی و تخریب آن ارمغانی دیگر نداشت، چشم هموطنان وابسته به نیروی شد که بتواند صلح و ثبات در قدم اول و ثانیاً ترقی و تعالی را در حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی و فرهنگی مردم ما دوباره احیا کند. این امید جز بستگی به همان تشکیلات و موجودیت حزب دموکراتیک خلق افغانستان که متشکل ازجوانان رزمنده و صدیق وطن عزیزما بود نمیتوانست بستگی به دیگری داشته باشد. گرچه حزب دموکراتیک خلق افغانستان در یک سطح دید، به نزد بعضی از هم میهنان ما نا پدید جلوه گر شد ولی چطور میتوانست حزبی که صرفاً و صرفاً بخاطر تامین امیال و خواسته های ملی و دموکراتیک خلق نجیب میهن ما با تشکل جوانان آگاه و فهمیده آن و بخاطر اعمار یک جامعه شگوفان و عاری از هرنوع ستم ملی و بخاطر احقاق حقوق مردم و خاصتاً ملیت های اقلیت ساکن در این دیار آزاده بوجود آمده باشد و هزاران هزار اعضای با شرف آن بشمول هزاران هزار از فرزندان دیگر صدیق وطن در این راه نیز قربان گردیده باشند، از بین برود. این غیر ممکن و دور از حقیقت بود و است.

همین بود که فرندان صدیق ح.د.خ.ا. و رهروان راه صلح و آزادی در هر حالتی، توانستند باز هم رسالت تاریخی شانرا خاصتاً در شرایطی که چشم و دل میلیونها هموطن از جنایات راستگرایان و دیگر حلقات آن به خون بود و است، ادا نمایند و به همین طرز تفکر عالی و انسانی و بازهم به خاطر تحقق آرمانهای والای مردم جوانان و اعضای رزمنده ای حزب دموکراتیک خلق افغانستان از سطوح رهبری تا کادرها و صفوف آن چه در داخل میهن عزیز و چه خارج از آن، دست به دست هم داده و به مبارزه پیگیر پرداختند و در اینراه تلاش های زیادی بخرج دادند. سازمانهای چپ مترقی، ملی و دموکراتیک بنام های مختلف تشکیلاتی جدا شده از بدنه حزب دموکراتیک خلق افغانستان با اهداف تقریباً مشابه پایه گذاری گردید و بعضا هم هویت شانرا بنام همان تشکیلات حزب دموکراتیک خلق افغانستان حفظ نموده و به مبازات پیگیر ادامه داده اند. در نتیجه رفقای یک حزب قهرمان و شهیدان یعنی حزب دموکراتیک خلق افغانستان که زمانی در یک سنگر داغ دفاع از وطن و مردم نه بنام خلقی و نه بنام پرچمی و صرفاً بنام مدافعین خلق و میهن می جنگیدند، موضع گیری های مختلف و بعضاً خصمانه علیه یکدیگر اختیار و هر کدام خود را مستقلانه اعلام نمودند و باالنتیجه اعضای یک حزب واحد دسته دسته بطور منفرد و متفرق تحت ارقام ها و شمارش های متفاوت تشکیلاتی ولی باالنسبه اهداف غایوی مشابه بآنها تنظیم گردیدند.

در نتیجه این انشقاق، هر یک از سطوح رهبری گرفته تا کادر ها و حتی صفوف، هر یک به جان هم افتیده و با بستن تهمت ها و من نکردم او کردها، نیاز مردم و ضرورت عینی جامعه به حیث نیروی نجات دهنده به طاق فراموشی گذاشته شد. دیگر صدای واحد و اهداف واحد راهش را به بیراهه کشید. عده ای ازنُخبه گان حزب قهرمان و شهیدان ما از موقعیت های اصولی کار گرفته تحت مضامین علمی و اشعار دلنشین، از پروسه وحدت مجدد اعضای ح.د.خ.ا. در یک صف واحد چپ مترقی تحت یک نام و یک تشکیل، خواسته های شانرا انعکاس دادند از داخل مرز گرفته تا بیرون مرز. ولی سودی نبخشید و اینست که این عدم سازگاری و عدم توافق نیرو های چپ مترقی ملی و دموکراتیک و گرد هم آیی های شان در تحت یک نام واحد، حربه ای برنده ای بدست دشمنان ما داد. هر کس و به هر سطحی از آن استفاده ها نمودند و هنوز هم با همان صدا های آشنای ارتجاعی و ضد ترقی و تعالی و ضد خواسته ها و نیازهای مبرم ملی و دموکراتیک، از طریق رسانه های گروهی و فردی و بخصوص سایتهای انترنتی، به تبلیغات زهر آگین علیه حزب دموکراتیک خلق افغانستان، اعضای رهبری و کادر های ح.د.خ.ا. و سایری ادارات ملکی و نظامی دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان بخصوص اداره خدمات اطلاعات دولتی و محکمه اختصاصی انقلابی و څارنوالی اختصاصی انقلابی آن، به جعلیات و پروپاگند های زهرآگین و دور از حقیقت پرداخته و این پروسه طور دوامدار جریان دارد.

رفقای گرامی و اعضای برجسته و سرشناس رهبری و کادر های صدیق و وطنپرست ح.د.خ.ا.، خواهران و برادران گرانقدر و عزیز میهن زیبای آریایی ما! شما که وقتی همه پیروزی ها را در راه اعمار یک جامعه فارغ استعمار و استثمار میدانستید و در راه ایجاد چنین جامعه با قربانی دادن بهترین و شایسته ترین فرزندان تان و قبول همه رنج و شکنجه های دوره حفیظ الله امین فاشیست و ظلم و ستم ادارات تحت حاکمیت و سُلطۀ خاندان اهل یحیی از مبارزه دست نکشیدید، چطور حالا به فریاد و نوای وحدت و یکپارچگی و احیای حزب شهیدان و قهرمانان خود، یعنی حزب دموکراتیک خلق افغانستان مهر سکوت اختیار و وحدت عام و تام را نتوانستید محقق سازید. آیا شده میتواند که بگویم که این شاید از همان خصلتهای روشنفکرانه و جاه طلبانه ای باشد که بعضاً در گذشته های حاکمیت ح.د.خ.ا. و دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان کم و بیش بآن مصاب بودیم.

محترمین حاضر در این گرد همایی! مخالفین ما و وابستگان ارتجاعی ملی و بین المللی مذبوحانه در تلاش اند تا احیای وحدت دوباره حزب دموکراتیک خلق افغانستان را که همه به جزایر و پارچه های متعدد تقسیم شده ایم به هر قیمتی که است خدشه دار سازند. باید هوشیاری و بیداری خود را حفظ کنیم. به تبلیغات غیر حق بینانه و چرندیات دشمنان و صفحات انترنتی ارتجاعی و خاصتاً دستگاه تیلویزیونی آریانا در امریکا مهر سکوت اختیار نداریم و وظیفه هر یک ما و شما است که تا با رد جعلیات مستند با حقایق برخورد بداریم همه چون مشتی پولادین به دهن دشمنان باشیم. اختلافات ذاتی ما و شما چه در سطح تشکیلاتی و شاید هم ماهیوی قابل حل باشد و به یقین که است. ما از آزمون های تلخی بدتر از این حالات قهرمانانه بر آمده ایم و حالا هم توان و مجال این بیرون رفت در وجود تک تک ما و شما وجود دارد به شرطیکه بآن از مواضع روشنفکرانه و جاه طلبانه نبینیم. باور و یقین داشته باشید که نام حزب دموکراتیک خلق افغانستان هنوز هم با همان درخشش در بین توده های میلیونی مردم میهن زیبای ما زنده و جاودان است. به تماماً رفقای حزبی یعنی اعضای پُر افتخار ح.د.خ.ا. بدیده قدر نگریسته و هنوز هم مینگرند. خاموشی عده ای زیادی از هم میهنان ما جز ترس و وحشت از تفنگ سالاران خون خوار و بخصوص طالبان مسلمان نما، چیزی دیگری نمیباشد. مردم و میهن به ما و شما نیاز دارد و این ما هستیم که باید بسوی آنها صادقانه قدم برداریم و چون گذشته های با افتخار خویش، از ایثار هیچ چیزی چه مادی و چه معنوی دریغ نداریم.

رفقای عزیز! چقدر این افتخار بزرگ به همه ما و شما ها خواهد بود که همه، به یک ندا و یک صدا با استفاده از همین گردهم آیی با شکوه که بخاطر تجلیل هشتادمین سالروز تولد راد مرد بزرگ تاریخ میهن عزیزما یعنی رفیق ببرک کارمل جریان دارد، صادقانه بگوییم که رفیق ببرک کارمل عزیز، راه تو راه ماست و ما فرزندان صدیق حزب قهرمانان و شهیدان خویش هستیم و تا آخرین رمق حیات بخاطر رهایی خلق های زیر یوغ ستم، یکپارچه و تحت یک نام و یک هدف به پیش میرویم و در راه وحدت صادقانه همه نیروهای چپ ملی و دموکراتیک جدا شده از بدنه حزب دموکراتیک خلق افغانستان و با اتحاد سایری نیروهای ملی و وطنپرست آن اهداف غایوی را که در اولین اسناد مرامی ح.د.خ.ا. تسجیل بود با تطبیق زمان و مکان به پیش خواهیم برد.

در اخیر بخاطر جلو گیری ازاُطاله کلام، سخنان خودرا به چند شعار خاتمه می بخشم.

زنده و جاوید باد خاطره راد مرد بزرگ تاریخ میهن، رفیق ببرک کارمل عزیز.

زنده باد حزب دموکراتیک خلق افغانستان، این حزب قهرمانان و شهیدان وطن.

درود بروان شهیدان پاک وطن، رهبران صدیق ح دخ ا، رهبران صدیق جنبش های نهضت های ملی، و فرزندان دلیر ح.د.خ.ا. و متحدین وفادار ما.

به پیش در راه وحدت اعضای صدیق و وفادار ح.د.خ.ا.

به پیش در راه اعمار یک وطن آزاد و مستقل .

نابود باد دشمنان.

حاضرین محترم و رفقای گرامی! در اخیر میخواهم قطعه شعری که بنام رهبر زحمتکشان سروده ام و این صرفاً بیاد کارنامه های رفیق ببرک کارمل بزرگ سروده شده است خدمت شما تقدیم بدارم.

 

رهبر زحمتکشان

 

        مبارک باشد روز فرخنده یی مولودت رفیق

        تو رهبر زحمتکشان بر توده ها بودی شفیق

        نام پُر مهرت جای دارد بدل و دیده هموطن

        کور و کباب آن دل و دیده ایکه دارد سو ظن

        تو کارمل جاویدی بتاریخ مرز و بوم آریا

        رهرو و همرزم راهت هر گز نپویند راه خطا

        نرود از خاطر هر هموطن شیر غریدن های تو

        بهر احیای حقوق خلقها، آن تپیدن های تو

        گاه بزندان و گهی آزرده از جور ددمنش

        لیک ثابت قدم باهداف مردمی تاختی به پیش

        کردی بنا مکتبی که عدل و انصاف بود پایه اش

        خرمی این مُلک آریا بود سراپا غایه اش

        دادخواهی کردی حقوق اقلیتهای آریای کهن

        اهل علم و دانش در این بابت بگویند سخن

        پیروانت جان دادند و نگشتند برفقا ازهدف

        کار و پیکار همرزمانت همچو دُر اندر صدف

        گرچه آورد دشمنانت برجان و تن بس زخم و نیش

        بپای مردی ات زانو زدند دشمنان و بداندیش

        تو رخشان ستاره یی با این همه خصال نیکو

        به هرکلبه و عشرت سرا، نام نیکت به گفتگو

        ما بسرکنیم منزل مقصود تو رهبر با خرد

        یاد رفتگان و شهیدان نیکو داریم فرد فرد

        مفکر با لشکر عظیم راهییان حق همنواست

        آن رزمنده گان اگر برملا و یا اختفاست

 

امین الله مفکر امینی از ایالت منی سوتای امریکا

47kpjx3

 توجه !

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد.

Copyright©2006 Esalat

 

www.esalat.org