دوشنبه، ۲۶ نومبر ۲۰۰۷

چرا پاکستان در آتش میسوزد؟

نقش نظامیان در تاریخ پرتنش پاکستان

(زیمیرو)

 

پاكستان یكی از كشورهای جنوب آسیاست كه در همسایگی افغانستان ، ایران ، چین و هند قرار دارد.  مساحت آن ۸۸۰ هزار و ۹۴۰ كیلومتر مربع است. پایتخت آن اسلام آباد است و بزرگترین شهر آن كراچی است. مردم پاكستان به زبان اردو سخن میگویند. پاکستان ﮬﻔﺖ ولایت دارد: بلوچستان، سر حد شمالی، سند، پنجاب، ﻣناطق ﺷﻤﺎﻟﻰ، مناطق ﻗﺒﻴﻠﻪﺍﻯ، ﻛﺸﻤﻴﺮ ﺁﺯﺍﺩ و ﺍﺳﻼﻡﺁﺑﺎﺩ. پاكستان با ۱۶۴ میلیون و ۷۴۱ هزار و ۹۲۴ نفر نفوس (بر اساس آمارهای سال ۲۰۰۷  (ششمین كشور پرنفوس جهان است و دومین كشور پرنفوس در بین كشورهای مسلمان. این كشور تا سال ۱۹۴۷ تحت سلطه انگلیس بود. در سال ۱۹۵۶ در این كشور جمهوری اسلامی اعلام شد.

 درپاكستان قومیتهای مختلفی چون سیك، عرب، افغان، ترك، بلوچ و مغول به آن كوچ كردهاند. در قرن ۱۸ میلادی انگلیسیها آن را تحت سلطه خود در آوردند و به عنوان بخشی از هند قرار دادند. پس از آنكه در سال ۱۹۴۷ این كشور اعلام استقلال كرد جدلهای هند با پاكستان هم آغاز شد. این دو كشور در سالهای ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۸ و در سال ۱۹۶۵ بر سر مالكیت كشمیر با هم جنگیدند و این دعوا تا امروز هم ادامه دارد. جنگ سوم بین این دو كشور در سال ۱۹۷۱ روی داد كه نتیجه آن جدایی بخش شرقی پاكستان و اعلام موجودیت كشوری به نام بنگلادش بود.

 آب و هوای این كشور گرم و بیابانی است. در شمال و شمال غربی آن كوهها جغرافیای كوهستانی حاكم است. منابع وسیع گاز طبیعی، اندكی نفت، زغال سنگ نامرغوب، سنگ آهن، مس، نمك و سنگ آهك همه آن منابعی است كه زمین در اختیار پاكستانیها قرار داده است. امید به زندگی دراین كشور برای مردان 62.73 سال و برای زنان 64.83 سال است. یك دهم درصد از بزرگسالان این كشور hiv مثبت هستند بیماریهای ناشی از آب و غذای آلوده مانند اسهال در این كشور رایج است. نودوهفت درصد مردم آن مسلمان، (هفتادوهفت درصد سنی) و بقیه اسماعیلیه ، هندو و مسیحی هستند. ۶۳ درصد مردان و ۳۶ درصد زنان آن باسواد هستند. قانون اساسی آنها بر اساس قانون انگلستان نوشته و قوانین اسلامی به آن افزوده شده است. سن رای در این كشور ۱۸ سال است و در انتخابات پارلمان، تعدادی از كرسیها برای زنان و غیرمسلمانان اختصاص داده شده است. جنرال پرویز مشرف از سال ۲۰۰۱ میلادی در یك كودتای نظامی حكومت را در این كشور به دست گرفت.

 پاكستان كشوری در حال توسعه است كه چند دهه است از ناهماهنگیهای سیاسی داخلی رنج میبرد. به همین دلیل و به دلیل بروز فجایع طبیعی فراوان در این كشور از جمله زلزله، در طی این سالها اقتصاد آن نتوانسته به رشد چشمگیری دست یابد. تورم یكی از مهمترین معضلات پیش روی دولتمردان این كشور است. بر اساس آمارهای سال ۲۰۰۶ میلادی تورم این كشور 7.9 درصد است. ۲۴ درصد از مردم آن زیر خط فقر زندگی میكنند و 6.5 درصد از مردم بیكار هستند. پنبه، گندم، برنج، شكر، میوه، سبزیجات، شیر، تخممرغ و گوشت گوسفند مهمترین محصولات زراعتی این كشور هستند. پوشاك و منسوجات، دوا، كاغذ، كود، وسایل برقی و مصالح ساختمانی مهمترین محصولات صنعتی این كشورند. سالانه 80.24 میلیارد كیلو وات برق در این كشور تولید میشود كه اغلب آن در خود این كشور مصرف میشود. پاكستان در سال ۲۰۰۶ میلادی 358.9 میلیون بشكه نفت وارد كرد.

 بیشترین صادرات پاكستان به كشورهای آمریكا 21 درصد، امارات متحده عربی ۹ درصد، افغانستان 7.7 درصد، چین پنج درصد و انگلیس 5.1 درصد است. بیشترین واردات به پاكستان از كشورهای چین 13.5 درصد، عربستان سعودی 10.3 درصد، امارات متحده عربی 9.69 درصد، آمریكا 6.3 درصد، جاپان 5.6 درصد، كویت 4.6 درصد و آلمان چهار درصد است. در سال ۲۰۰۵ میلادی ۸۰۰ هكتار از زمینهای این كشور زیر كشت خشخاش بود كه این به معنی تولید چهار تن هروئین خالص است.

پاكستان در سال ۱۹۴۷ و پس از استقلال كشور هندوستان از استعمار بریتانیا پدید آمد. پس از استقلال پاكستان، منطقه مسلمان نشین كشمیر همواره مورد مناقشه این كشور با هند بوده و منشا دو جنگ از سه جنگ میان این دو كشور بوده است. در سال ۱۹۷۳ و پس از ۱۳ سال حاكمیت نظامیان بر پاكستان، ذوالفقار علی بوتو به قدرت رسید. و همزمان با انتخاب این سیاستمدار نظام سیاسی پاكستان به جمهوری فدرال تغییر پیدا كرد. بوتو اما وی چهار سال بیشتر در مقام نخست وزیر پاكستان دوام نیاورد و توسط جنرال ضیاءالحق سرنگون محاكمه و سپس به دار آویخته شد. ضیاءالحق مجددا اسلام را مبنای نظامی سیاسی پاكستان قرار داد.  این جنرال پاكستانی در سال ۱۹۹۸ در سانحه هوایی كشته شد.پس از مرگ ضیاءالحق بی نظیر بوتو فرزند ذوالفقار علی بوتو به عنوان اولین نخست وزیر زن یك كشور اسلامی از سوی حزب مردم پاكستان(PPP) انتخاب شد. بی نظیر بوتو اما مدت زیادی در راس قدرت سیاسی دوام نیاورد و در ۱۹۹۰ به اتهام سواستفاده از قدرت و فساد مالی از مقام نخست وزیری بركنار شد.

 نواز شریف كه در انتخابات همان سال از سوی حزب مسلم لیگ پاكستان به پیروزی رسیده بود، جانشین بی نظیر بوتو شد. نواز شریف نیز پس از سه سال به اتهاماتی مشابه با اتهامات بی نظیر بوتو از فدرت بركنار شد. بی نظیر بوتو پس از پیروزی حزب مردم در اكتبر ۱۹۹۳ دوباره به مقام نخست وزیری انتخاب شد، اما در نوامبر ۱۹۹۶ از كار بركنار و در 15 اپریل ۱۹۹۹ در دادگاهی غیابی به پنج سال زندان محكوم شد. نواز شریف اما پس از پیروزی حزب مسلم لیگ در انتخابات پاكستان در سال ۱۹۹۷ مجددا به نخست وزیری رسید. در این زمان نواز شریف به دلیل انتصاب قضات دیوان عالی پاكستان با قوه قضاییه این كشور وارد یك مناقشه سیاسی شد. در پی بروز مناقشه سیاسی میان نواز شریف و قوه قضاییه پاكستان سردار لغاری رییس جمهوری پاكستان از مقام خود استعفا داد و رفیق تارر این مقام را عهده دار شد. در ۱۲ اكتبر ۱۹۹۹ نواز شریف در پی كودتای نظامیان به فرماندهی جنرال مشرف از قدرت بركنار شد. نواز شریف در سال ۲۰۰۰ به حبس ابد محكوم شد و پرویز مشرف نیز در جنوری ۲۰۰۱ خود را رییس جمهوری پاكستان نامید. در ماه می ۲۰۰۲ و پس از برگزاری یك رفراندوم مشرف در مقام خود ابقاء شد.در پی این رفراندوم مشرف مجددا قانون اساسی سال ۱۹۷۳ مبتنی بر فدرالیسم را در پاكستان احیاء كرد.

 با وقوع حوادث یازده سپتامبر در آمریكا پاكستان به یكی از متحدان آمریكا در آنچه به اصطلاح جنگ علیه تروریسم عنوان میشود بدل شد.اتحاد پاكستان با آمریكا اما ثبات را برای این كشور به همراه نیاورد و طی قریب به یك دهه چهار هزار نفر بر اثر خشونتها در این كشور كشته شدند. اما مشرف با بركنار كردن افتخار چودری رییس محاکم عالی پاكستان، بزرگترین بحران سیاسی را در طی دوران زمامداریاش پدید آورد. بركناری افتخار چودری موجی از ناآرامیها را در پاكستان در پی آورد. حمله نظامیان پاكستان به مسجد سرخ یا مسجد لال در اسلام آباد از جمله دیگر بحرانهایی است كه در زمان زمامداری مشرف به وقوع پیوست، بحران مسجد لال با مداخله اردوی پاكستان و كشته شدن یکصدوسی نفر خاتمه یافت. از جمله موارد دیگری كه زمامداری مشرف را تحتالشعاع قرار داده است، مساله در اختیار داشتن همزمان مقام نظامی و ریاست جمهوری توسط وی است. مشرف در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری پاكستان مقام خود در اردو را به یكی دیگر از جنرال های اردوی این كشور تفویض كرد.

 مشرف معمولا سرنوشت طرفداران و دشمنانش را آنطور كه خود میخواهد رقم میزند. از میان این دو ، انتصاب فرمانده نیروهای مسلح و اردو اهمیت بیشتری دارد چرا كه در این كشور اردو سیاست را در اختیار و كنترول همه امور را در دست دارد. انتصاب كیانی به این سمت درواقع به نوعی جمع شدن منافع مشرف، بینظیر بوتو و آمریكا در یك گزینه است. انتصاب كیانی همچنین در داخل پاكستان هم پیامدهایی بهدنبال دارد جنرال كیانی در حالی به این سمت منصوب میشود كه حكومت هشت ساله مشرف اكنون با اختلافات درونی و بحران سیاسی كلی روبهروست. جامعه مدنی پاكستان و جمعیت یکصدوشصت میلیونی این كشور از وجود یك حاكم نظامی، بسیار سرخورده و ناامید شدهاند. فضای كه اكنون در جامعه پاكستان حاكم است به نوعی انتظار برای تغییر رژیم و احیای دمكراسی است. تصویر اردو هم در پاكستان به شدت مخدوش شده و روحیه نظامیان هم دچار آسیب شدهاست. بنابراین با توجه به این توصیفها شرایط پاكستان بسیار بحرانی است و حكومت آن را میتوان یك حكومت تحمیلی نامید.

 از سوی دیگر آنچه انتصاب جنرال كیانی را به این سمت ممكن كرده این است كه این گزینه در واقع منافع مشرف، بوتو و آمریكا را یك جا تأمین میكند. انتصاب كیانی درواقع علاوه بر اینكه بهدلیل سابقه طولانی كار او صورت گرفته، دلایل دیگری هم دارد كه مهمترین آن نظر مثبت آمریكا نسبت به او بهعنوان یكی از مهرههای برنامه جامع حفظ مشرف در قدرت است. آمریكا میخواهد كه مشرف با چهرهای غیرنظامی و با بیرون آوردن لباس نظامی به كار خود ادامه دهد. در این صورت او باید قدرت را در اردو به كسی بسپارد كه بیشترین اعتماد را به وی دارد. جنرال كیانی هم مورد اعتماد مشرف است و هم مورد اطمینان آمریكا. تا اینجا تنها تصور میشد كه كیانی مورد حمایت و اطمینان مشرف و آمریكاست اما بینظیر بوتو هم در بیانیهای از انتصاب كیانی حمایت كرد.

 اخبار رسیده از منابع مطلع در پاكستان حتی حاكی از آن است كه بوتو در مذاكرات خود با جنرال مشرف بر انتصاب كیانی به پست اداره اردو بهعنوان یكی از شرطهایش در تحقق این معامله تأكید كرده است. بوتو تأكید كرده كه مسوول نظامی باید فرد مورد تأیید او باشد. مشخصات زندگینامه جنرال كیانی نشان میدهد كه او در دهه ۱۹۸۰ و در دوره اول نخست وزیری بوتو، معاون سوق واداره اردو بودهاست. جنرال كیانی همچنین از سوی مشرف در مذاكرات برای رسیدن به توافق با بوتو در دبی حضور داشته است. بنابراین او از مهرههای مهم در تعامل مشرف با بوتو به شمار میآید در هشت سال گذشته مشرف از نظر عموم مردم پاكستان نوعی دنبالهروی آمریكا تصویر شده است. فضای غالب در میان رسانهها و افكار عمومی پاكستان نوعی فضای ضد آمریكایی است. این مقاومت و مخالفت در برابر آمریكا رفته رفته به رژیم دست نشانده آن در اسلامآباد منتقل شد.

 بنابراین یكی از دلایل عمده مخالفت مردم پاكستان با دولت مشرف، نزدیكی آن به آمریكاست. با درنظرداشت به اینكه كیانی هم در محفل نیروهای بوتو و هم از نیروهای مشرف است و از سوی دیگر حمایت آمریكا را هم با خود دارد، به راحتی نمیتوان لقب و عنوان آمریكایی را از خود دور كند. نشریه آمریكایی نیوزویك در گزارشی از پاكستان نوشت جنرال كیانی فرمانده آینده اردوی پاكستان است. او به خاطر عنوان تصدی اش بارها به آمریكا سفر كرده و با مقامات پنتاگون و سیا دیدارهای متعددی داشته است. در این دیدارها او تماسهای نزدیك و شخصی با مقامات آمریكایی داشته كه این تماسها در نزدیك شدنش به آمریكا بسیار مؤثر بودهاست. اما همین نزدیكی برای او در داخل پاكستان و در میان افكار عمومی دردسر ساز خواهد شد و حتی ممكن است او را همچون یك پرویز مشرف دیگر به شخصیتی منفور در میان مردم پاكستان تبدیل كند. انتصاب كیانی بهعنوان مسوول نظامی با سه پرسش جدی همراه است:

ول اینكه آیا او توانایی بازسازی اردوی پاكستان و تبدیل كردن آن به یك نیروی حرفهای را دارد؟

دوم اینكه آیا او میتواند بدون اینكه وارد بازیهای سیاسی و بحران همیشگی درگیری اردوو سیاست در پاكستان شود به كار خود ادامه دهد؟

نكته سوم این است كه آیا جنرال كیانی بهعنوان گزینه مورد حمایت آمریكا میتواند هم انتظارات واشنگتن را در زمینه جنگ جهانی با تروریسم برآورده كند؟

 همانطور كه گفته شد، انتخاب جنرال كیانی یك انتخاب كاملا سیاسی است بنابراین او نمیتواند از پیامدهای سیاسی این انتخاب و بحران روزهای آینده این كشور به دور بماند. اما باید دید كه او چطور با این بحران روبهرو خواهد شد حضور جنرال مشرف با لباس غیرنظامی در راس قدرت در پاكستان مشكلات او را حل نخواهد كرد. او حتی بعد از به دوش كشیدن عنوان رئیسجمهوری غیرنظامی باز هم با مخالفان جدی روبهروست و در این رویارویی به كمك جنرال كیانی برای حفظ حاكمیت نیاز دارد در این میان رابطه كیانی با بوتو هم میتواند معادلات آینده اردو و سیاست در پاكستان را پیچیده كند. مشرف و بوتو در حال حاضر همپیمان سیاسی هستند اما تا ابد این طور باقی نمیماند. درصورت بروز اختلاف میان این دو نفر نقش كیانی بهعنوان مسوول نظامی نقشی تعیینكننده است.  مسوولین اردو در پاكستان از یك الگوی واحد در تاریخ پیروی كردهاند. جنرال ایوب، اسكندر میرزا را بركنار كرد. یحیی خان، ایوب را سرنگون كرد و جنرال ضیاالحق، بوتو را اعدام كرد. بالاخره اینكه چنرال مشرف نواز شریف را سرنگون كرد. آیا جنرال كیانی هم از همین الگو پیروی خواهد كرد؟ مسوولین اردو در پاكستان معمولا در پایان دوره كاری خود قدرت اجرایی را در دست گرفتهاند. باید دید این سرنوشت در انتظار جنرال كیانی هم هست یا نه.

 جنرال پرویز مشرف در اگست ۱۹۴۳ در یک خانواده متوسط متولد شد و در سال ۱۹۶۱ وارد اکادمی نظامی پاکستان شد. وی درسال ۱۹۹۸ به ریاست اردو ی پاکستان رسید و یكسال پس از آن در كوتایی بدون خونریزی قدرت را در دست گرفت. مشرف در سال ۲۰۰۱ خود را رئیسجمهور پاكستان خواند و در همهپرسی سال ۲۰۰۲ برای تمدید ریاستجمهوری پیروز شد. وی پس از رویدادهای ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به عنوان متحد كلیدی بوش در نبرد با تروریسم شناخته شد. تلاش مشرف برای خلع قدرت از افتخار چودری رئیس محاکم عالی در ماه مارچ ۲۰۰۷ موجب ایجاد یک بحران سیاسی شد و دامنه این بحران به بازگشت یكجانبه و دستگیری نوازشریف منجر شد كه طی آن نواز شریف به عربستان بازگردانده شد.

وضعیت فوق العاده

كشمكش هاى خونین جدید در پاكستان یك بازیگر قدرتمند دارد، بازیگرى كه در ۲ دهه جنگ و شورش هاى دو كشور پاكستان وافغانستان پشت صحنه تحولات حضور داشت ولى رفته رفته از حاشیه به متن مى آید. این نیروى نوظهور كسى جز «قبایل» نیست. نیرویى كه فقط در كتاب جغرافیه و تاریخ جنوب آسیا از آنها یاد مى شد اكنون به واسطه موج حملات خونین هر روز پاكستان به یك وزنه مؤثر در ژئوپلتیك این منطقه تبدیل مى شود. قبایل در قامت بازیگران تازه تحولات پاكستان حزب نیستند، اما تشكیلاتى منسجم تر از همه احزاب دارند وچند حزب نامدار و بى نام از خوان حمایت آنها تغذیه مى كنند.

آنها در سیستم فدرالى پاكستان به ظاهر زیر پوشش دولت هاى محلى سرحد و ایالت شمالغربى قرار دارند، اما در واقع قدرت و نفوذى بالاتر از حكومت هاى منطقه اى دارند. نفوذ آنها به یك منطقه و مكان محدود نیست و مى توانند از پایگاه اصلى خویش در ارتفاعات استراتژیك مرز پاكستان وافغانستان حوادث خونین از كراچى در جنوب تا راولپندى در مركز پاكستان را هدایت كنند.از حیث عناصر چندگانه قدرت و مشروعیت نیز چیزى كم ندارند. آنها بر موجى وسیع از هواداران جان بركف حكم مى رانند.

در پیوند با ایدئولوژى سلفى گرى و وهابیت مهم ترین آموزشگاه هاى تعلیم افراطى گرى جهان را در این مناطق به وجود آورده اند. ثروت آنها نیز از دو منبع سرشار معامله سلاح و مواد مخدر آن به اندازه است كه به مدرن ترین ابزارهاى جنگ دسترسى پیدا كنند. به این صورت امروز هر سه عنصر قدرت قبایل یعنى سلاح، دالر و ایدئولوژى در خدمت پیشبرد نفوذ طالبان قرار گرفته است.قبایل اكنون جریانى را رهبرى مى كنند كه جهان امروز به نام طالبانیسم پاكستانى آنها را مى شناسند.

آشوب مسجد لال را باید به عنوان نقطه عطف در ورود تمام عیار قبایل به صحنه سیاست پاكستان به حساب آورد. قبایل این قیام را كه به سركوب خونین ده ها نظامى مخالف دولت پاکستان وتحت حمایت شان منجر شد نشانه اى از تغییر مسیر مشرف تلقى كردند. پس از این شورش بود كه پاكستان وارد ماراتنى از جنگ و گریز خونین شد، جنگى كه میدان و آوردگاه اصلى آن همانا مناطق تحت سلطه قبایل شمالى پاكستان است.

درست است كه مسجد لال بحرانى دریكى از مقرهاى افراطیون در پایتخت پاكستان بود اما این ماجرا از آنجا كه عقبه نیروهاى طالبان پاكستان را هدف گرفت پس لرزه هایش به خودى خود در مناطق مرزى و قبیله اى این كشور آشكارشد.هر دو گروه از نیروهایى كه با مشت آهنین مشرف درعملیات مسجد لال تضعیف شدند یعنى نظامیان سلفى و احزاب متحد آنان در پارلمان موسوم به «ائتلاف متحده مجلس عمل » بعد از این مشکل به قبایل نیرومند شمال پناه بردند.به این صورت جغرافیه ومسیر جنگ داخلى پاكستان به سمت نواحى سرحد و وزیرستان تغییر كرد و همان قبایلى كه تا دیروز عصاى دست اردو در تأسیس طالبان و بازوى حمایت مشرف در سركوب و حذف بوتو و نوازشریف بودند این بار در صف دشمنان سرسخت وى جا ی گرفتند.

اپوزیسیون مسلح مشرف از این پس جبهه تازه اى را گشودند و نام مناطقى جدید به عنوان كانون هاى نزاع برزبان ها جارى شد.در ده ها عملیات انتحارى كه به یارى قبایل در این سه ماه پس از شورش مسجد لال در مناطقى مانند «میرانشاه» و «سوآت» به وجود آمده سران قبایل به یك قدرت نمایى تاریخى در برابر حكومت مركزى دست زده اند.در كشمكش خونین چندی قبل منطقه قبیله اى میرانشاه در منطقه وزیرستان كانون جنگ بود و اكنون مركزیت جنگ به ناحیه سوآت در ایالت سرحد كشیده شده است ناحیه اى كه درآن گروهى از خشن ترین شاخه هاى طالبان با رهبریت مولانا فضل الله عملیات انتحارى علیه اردوی پاكستان را هدایت مى كند. مناطق شمالى پاكستان امروز به معناى واقعى به پایتخت سیاسى افراطیون تبدیل شده اند.آنها اكنون جبهه اى به گستردگى شمار ناراضیان غرب و شركاى سیاسى آن در پاكستان به وجود آورده اند.

نمایش قدرت قبایل در جنگى كه اغلب حالت انتحارى و مهیبى دارد و مهم ترین كانون هاى قدرت نظامى پاكستان را هدف قرار مى دهد این سؤال مهم را در آستانه انتخابات حساس پارلمانى پاكستان و ماجراى تقسیم قدرت میان بوتو ومشرف مطرح كرده است كه آیا به راستى طراحان الگوى دولت ائتلافى براى آینده پاكستان در واشنگتن، لندن و ریاض خواهند توانست قطار دولت مشترك بوتو ومشرف را از گرداب غائله هاى مناطق قبیله اى عبور دهند.

در جامعه نیمه سنتى و نیمه مدرن پاكستان كه نزدیك به دهها قبیله حكمرانى مى كنند مهم ترین شاخه هاى آن در مناطق مرزى افغانستان یعنى ایالت بزرگ سرحد با مركزیت پشاور و منطقه قبیله اى وزیرستان تمركز دارند. ۶ منطقه وزیرستان، مهمند، باجور، كورم، اوركزى و خیبر ستون فقرات قدرت قبایل را تشكیل مى دهند.
بدون شك در نظر ناظران منطقه جنوب آسیا كه سال ها در پى یافتن رموز بحران هاى بى پایان افغانستان و پاكستان هستند، پیوند قبایل با سیاست پدیده تازه اى نیست و از این كه در این نوشتار به عنوان نیروى نوپدید از آنها تعبیر شود شاید به حیرت بیفتند. نكته جدید در نقش آفرینى قبایل این است كه براى نخستین بار است كه سران قبایل از مخفیگاه هاى خویش خارج شده و در میدان سیاست به طور مستقیم رشته هدایت بحران ها را دردست مى گیرند.
قبایل تاكنون به صورت غیرمستقیم نقش خویش در سیاست پاكستان وافغانستان را از طریق حمایت و پشتیبانى از معارضان حكومت مركزى ایفا مى كردند.

شیوه رایج آنها سلاح دادن و مسلح كردن نیروها و پناه دادن به فراریان و مخالفان تحت تعقیب دولت بود اما در این مرحله قبایل با دو تصمیم مهم نحوه مداخله خویش در میدان سیاست را متحول كرده اند. نخست ، از طریق بستن پیمان همكارى با گروه ها و احزاب اپوزیسیون دولت كه این مسأله در صحنه پاكستان در قالب پیمان همكارى قبایل با احزاب ششگانه مذهبى- سنتى موسوم به مجلس متحده عمل به بار نشسته است و در افغانستان به شكل حمایت و همكارى تنگاتنگ با نظامیان طالبان نمایان است. دوم این كه براى نخستین بار آنها در میدان مذاكره با حكومتگران كشورهاى مختلف حاضر شده اند. در صحنه افغانستان آنها چند بار طرف مذاكره نمایندگان سازمان ملل و دولت هاى غربى قرار گرفتند كه مهم ترین آن مذاكره و پیمان همكارى آنان با دولت انگلیس در منطقه موسى قلعه هلمند بود.

سال ۲۰۰۴ آنها در وزیرستان، یعنى همان نقطه اى كه كانون رویارویى قبایل با اردو است مهم ترین پیمان ترك مخاصمه را امضا كردند. پیمانى كه به نوعى بر نفوذ و حاكمیت این گروه ها بر مناطق مرزى پاكستان وافغانستان مشروعیت بخشید. نكته جالب این جاست كه سران قبایل در هر دو مرحله به نمایندگى از طالبان این پیمان ها را منعقد كرده اند.این اتفاق موجب شده كه اغلب ناظران قبایل را در دور جدید به چشم مهم ترین منبع حامى طالبان ببینند. قبایل را باید به عنوان نیروهاى خود مختار در دو كشور پاكستان و افغانستان به حساب آورد. آنان به معناى واقعى دولتى موازى در درون حاكمیت هستند. وجود این قبایل موجب شده كه هنوز ساختار سیاسى پاكستان به شكل دوگانه باقى بماند و پروسه دولت سازى و مقوله مهم وحدت ملى دراین كشور ناكام بماند. اما آنچه قبایل را به تافته اى جدا بافته در پیكر سیاسى پاكستان تبدیل كرده است خودمختارى آنها در اعمال قوانین و وضع مقررات است. آنها به راحتى سنت ها و موازین قبیله اى را جایگزین قوانین حكومت مركزى كرده اند، همین استقلال عمل در اداره شئون اجتماعى و سیاسى موجب شده كه سرمایه گذاران تفكر سلفى گرى خارج از اراده دولت مركزى این ایدئولوژى را در مناطق قبیله اى رواج دهند.

از پایان دهه ۸۰ سران قبایل كه به داشتن زمینه هاى تعصبات مذهبى شهره بودند آغوش خود را براى كاروان وهابیتى كه در قالب مدارس مذهبى روانه پاكستان شدند، گشودند. آن گونه كه منابع پاكستانى روایت كرده اند طالبانیسم به عنوان یك تفكر حكومتى پیش از آنكه در كابل و افغانستان به منصه ظهور آید از دوره ضیاء الحق كه پیمان سیاسى - عقیدتى میان سعودى ها با وى امضا شد در مناطق قبیله اى سرحد و وزیرستان به اجرا درآمد. ملموس ترین نتیجه تلفیق سلفى گرى با سنت هاى قبیله اى این بود، موجى از آنچه مركز مبارزه با منكرات و مقابله با جریانات ضد شریعت و تبلیغ قرآن و سنت خوانده مى شد در مناطق مرزى پاكستان بویژه پشاور به راه افتاد و نسلى از مردان داراى ریش به سبك طالبان امروز میدان دار شدند. این چیزى بود كه در ۴ سال حكومت طالبان در كابل پیاده شد.سران قبایل كه عمدتاً بسیار متعصب مذهبى هستند با فرار طالبان و رهبران شان آنها را در میان خود جاى داده و حمایت كردند.

بعد از مهاجرت جمعى از طالبان و رهبرانشان از افغانستان به مناطق قبایلى در وزیرستان شمالى و جنوبى در مرز پاكستان، آنها اقدام به راه اندازى مجدد مدارس سلفى و تقویت مدارس مذهبى موجود كردند. «جلال الدین حقانى» وزیر امور قبایل وسرحدات طالبان بعد از سقوط این رژیم به «میران شاه» مركز وزیرستان شمالى پناهنده شد و حوزه علمیه و مدرسه دینى بزرگى به نام «خلیفه اسلامى» در سال ۲۰۰۲ تأسیس كرد. وى با ثبت نام از نوجوانان و جوانان قبایل و مهاجرین افغان در این مدرسه به آموزش دینى با افكارى كه در سر مى پروراند، مشغول شد. مدارس بعداً به مركز اصلى پرورش نیروهاى عملیات انتحارى در پاكستان و افغانستان تبدیل شد. چنان كه منابع پاكستانى گفته اند در مدرسه خلیفه اسلامى علاوه بر آموزش كتب دینى به طلاب آموزش نظامى براساس تفكر طالبان نیز داده مى شد. دولت پاكستان ناگزیر شد در سال ۸۴ فعالیت هاى وى را غیرقانونى اعلام كند و این حوزه علمیه را محاصره و كلیه كتب دینى را بیرون آورده و ساختمان مدرسه را منفجر كند. تاكنون مولانا جلال الدین حقانى فرارى است و تلاش نیروهاى امنیتى پاكستان براى دستگیرى وى به جایى نرسیده است.

گفته مى شود كه نظام تعلیمى مدارس تحت نفوذ قبایل دراین شش سال پس از سقوط طالبان حول ۲ محور آموزش هاى خویش را پیش برده اند اول پروژه ایدئولوژیزه كردن جامعه سنتى پاكستان ودوم دعوت به جنگ علیه غرب و نماد آن آمریكا.هم اكنون برخى از مناطق قبایلى شامل وزیرستان شمالى و جنوبى تحت نفوذ جمعیت العلماى اسلام (گروه مولانا فضل الرحمان) و مناطق مهمند و خیبر تحت نفوذ جماعت اسلامى پاكستان و منطقه باجور تحت نفوذ نهضت شریعت و منطقه قبایل كرم تحت نفوذ شیعیان و اهل تسنن است.
آخرین رشته از حوادث خونین پاكستان در ایالت سرحد به دست نهضت شریعت به رهبرى فضل الله شكل گرفته است كه داماد صوفى محمد مؤسس این تشكل است. او از چرخش مشرف به سمت غرب ناراضى است و داعیه اجراى شریعت سلفى را دارد و دلیل اصلى شورش خویش را عهد شكنى مشرف در اجراى قوانین و مقررات شریعت مورد نظر خویش در این مناطق مى خواند.

در واقع در مدت شش سال موجودیت آمریکادر افغانستان افراطیون پناه گرفته در سرزمین هاى قبیله نشین در دو جبهه مبارزه كرده اند. جبهه اصلى آنها جنگ با غرب و ناتو و دولت كرزى بوده است كه از طریق اعزام افرادپیش مرگ حملات انتحارى انجام داده اند وجبهه دوم آنها با دولت مشرف بوده است.اما مبارزه آنها با دولت مشرف از سال گذشته شروع شد تا ۲ سال پیش آنها در سازش وهمكارى با مشرف به سر بردند یعنى تازمانى كه مشرف با كابل درگیر بود و سازمان آى اس اى پاكستان از طالبان حمایت مى كرد.

نماد این دوره سازش پیمان وزیرستان است كه در سال ۲۰۰۴ شوراى بزرگان و سران قبایل وزیرستان جنوبى در دیدار با نمایندگان مشرف امضا كردند. در این مدت سران قبایل و طالبان در اداره امور خود مختار بودند. در مناطق قبایلى، شوراى رهبران قبایل تصمیم گیر امور و اداره كننده مسائل شهرى و منطقه اى بوده و قوانین خاص خود قبایل را اجرا مى كردند.

نقش دولت محلى (ایالت سرحد) وفدرال هماهنگ و كمك دهنده براى انجام امور اجرایى بود. طالبان محلى كه مسلح نیز هستند در نخستین اقدامات خود در وزیرستان شمالى و جنوبى با حمایت رهبران به شناسایى افراد، مبادى فساد و منكرات پرداختند. تا جایى كه آنان در نخستین اقدام اجرایى خود، تعدادى از عاملان فحشا، دزدان، قاچاقچیان و آدم ربایان را بازداشت كردند و مغازه هاى ویدیو فروشى و عرضه مواد مخدر را بستند. در حوادث دیگرى «طالبان محلى» براى انتقام به مراكز و منازل مسكونى افرادى كه شرور مى خواندند حمله كرده و زنان و اطفال را بیرون آورده و منازل را به آتش كشیدند. جالب است كه این اقدام هاى خشونت بار اكنون علیه اردوی پاکستان تكرار مى شود یعنى آنها عناصر وابسته به حكومت را كشته و اجساد و سرهایشان را به پایه هاى چراغ برق در میدان هاى شهر آویزان مى كنند.

طالبانیسم در پاكستان اكنون بر دوش نهادهایى به نام طالبان محلى یا همان دانش آموزان وطلاب مدارس تحت نفوذ قبایل پیش مى رود. درحال حاضر درمناطق شمالى پاكستان بیش از ۱۲دفتر طالبان محلى تأسیس شده است و دولت و حكومت فدرال بیم آن را دارد كه این دفاتر افزایش یابد. طالبان محلى در پاكستان در شهرهاى «وانا، لدها و جانى خیل» در وزیرستان جنوبى چهار دفتر و در «میران شاه» وزیرستان شمالى در مدارس ابوشعیب، خلیفه و فاروقیه دفاترى نیز ایجاد كرده اند. طالبان شاخه پاكستان در میدان سیاست به چند حزب كه در ائتلافى موسوم به مجلس متحده عمل شكل گرفته متصل هستند، حزبى كه سه روحانى سرشناس آن یعنى مولانا فضل الرحمان و قاضى حسین احمد و سمیع الحق بعد از مسجد لال به دولت مشرف اعلان جنگ دادند.

این ائتلاف شش گانه اكنون در ایالت هاى قبیله اى وزیرستان و سرحد شمالى فعالترین دفاتر رادارد و اغلب مدارس مذهبى سلفیون توسط آنان اداره مى شود. برخى معتقدند كه حلقه هاى ارتباط سیاسى طالبان با كشورهاى عربى تأمین كننده پول و ایدئولوژى این جریانات نیز به این رهبران برمى گردد.

مسأله استراتژیكى كه دولت هاى مشرف و كرزى را در رویارویى با این قبایل ناكام گذاشته پیوند هاى خویشاوندى و تاریخى میان قبایل دوسوى مرز است. قبایل مرز نشین پاكستان كه همه پشتون اند اكنون در عین تسلط بر قلمرو مناطق مهم شمال غربى، هدایت امور ولایات مرزى افغانستان را در اختیار دارند. این پیوند میان قبایل دو طرف در واقع همان حلقه مفقوده سیاسى است كه ناظران میان طالبانیسم پاكستان و افغانستان آن را جست و جو مى كنند. از این قرار است كه در وزیرستان پاكستان همان نیرویى جنگ و عملیات انتحارى علیه اردوی پاكستان را پیش مى برند كه در ایالت هم مرز آن در افغانستان.

اكنون آمریكا و شركایش به این باور رسیده اند كه كانون تأمین كننده همه جریان هاى افراطى افغانستان و پاكستان دراین منطقه مرزى قرار دارد جالب است كه هیچ كس در غرب امروز این سخن جنرال «پرویز مشرف» را كه اعلام كرده در جنگ علیه القاعده در وزیرستان هاى شمال و جنوبى یا ایالت سرحد تقریباً پیروز شده است. باور نمى كند. كارشناسان غرب به صراحت نوشته اند كه پایتخت طالبان و القاعده از كابل به این مناطق قبیله اى منتقل شده است و پدیده طالبان محلى یا طالبانیسم در پاكستان در مناطق قبایلى وزیرستان شمالى و جنوبى چنان شدت گرفته است كه تندروى هاى آنها جاى القاعده را مى گیرند.

تاكنون در توصیف دلایل شكست و ناكامى دولت هاى شریك آمریكا در برابر این جریان هاى افراطى اغلب بر دو عامل تأكید شده است و گفته مى شود كه دو عنصر موجب شده كه آنها به نیروى شكست ناپذیر نه فقط در برابر اردوی حرفه اى پاكستان بلكه در برابر غرب تبدیل شوند. اول موقعیت سوق الجیشى قبایل كه سخت ترین و صعب العبورترین مناطق جهان را در امتداد مرزهاى كشور پاكستان و افغانستان به طول ۱۲۰۰كیلومتر در دست دارند و دوم پشتگرم بودن به منبع بى پایان درآمد قاچاق بویژه قاچاق سلاح و مواد مخدر آن هم در نقطه اى كه همگان آن را به عنوان شاهراه و مركز ترانزیت قاچاق جهان مى شناسند. اما عامل مهم دیگرى كه متأسفانه چندان مورد توجه قرار نمى گیرد ناكامى پروژه هاى اصلاح وبازسازى اقتصادى است كه غرب پس از ۱۱ سپتامبر وعده اجراى آن را در مناطق محروم افغانستان وپاكستان داده بود. واقعیت ها نشان مى دهد كه سرمایه گذاران جریان هاى افراطى بیشترین بهره را ازفقر و محرومیت این مناطق برده اند و آنها سربازان اصلى جنگ هاى اخیر را ازفرزندان همین طبقه محروم و نابسامان جذب مى كنند.

ازطرف دیگر اتحاد خانم بوتو و رئیس جمهور مشرف دوره آزمایشى خود را مى گذراند و ممكن است در آینده به خاطر بدگمانى و سوء ظن به مخاطره كشانیده شود. در عین حال راستگرایان سیاسى و افراطیون مى كوشند این اتحاد را وارونه سازند. به هر صورت آینده انتخابات عمومى كه قرار است، راه اندازى شود مبهم به نظر مى رسد. نزاع ها و درگیرى هاى سیاسى در پاكستان خطر كلانى است كه جامعه جهانى را وادار خواهد ساخت، تا بر اردوی پاكستان فشار آورده و افراطى ها را كه مى خواهند كشور را در حیطه قدرت خود در آورند،ریشه كن كند. البته سال قبل در بین مردم كم و بیش این خوشبینى به وجود آمده بود كه شاید جنرال مشرف راه حلى براى این كه نظامیان از صحنه سیاسى كنار روند و زمینه را براى یك دموكراسى واقعى توأم با قدرت و صلاحیت نخست وزیر و پارلمان مساعد سازد. اما حالا ذهنیت عامه مردم چنین است كه جنرال مشرف با كاندیدا كردن خود بار دوم به ریاست جمهورى تحولات سیاسى كلان پاكستان را قربانى خواسته هاى خویش كرده است. در فرایند تحولات بد سیاسى پاكستان جنرال مشرف با احزاب سیاسى مخالف، قضات، حقوقدانان و اعضاى جامعه مدنى پاكستان در مقابله خواهد بود.

در ضمن افراطیون پاكستانى با راه اندازى عملیات انتحارى در سرتا سر كشور، در مناطق قبایلى هم سرحد افغانستان جایى كه شبكه القاعده پناه گرفته است مناطق بیشترى را به تصرف خود در آورده اند.

 به نظر منتقدان سیاسى، نظامیان نه در فكر گذشت از استراتژى خود هستند و نه در فكر انتقال (به دموكراسى) در عوض مى خواهند نفوذ همیشگى خود را در اداره سیاسى كشور داشته باشند. منابع (سیاسى) بدین باورند كه نظامیان فقط در اثر فشار زیاد بین المللى بخصوص واشنگتن و لندن تن به مذاكره و گفت و گو با خانم بوتو داده و زمینه شركت وى را در انتخابات آماده ساخته اند. شركت بى شمار مردم براى بدرقه خانم بوتو در كراچى با وجود مخالفت بعضى از اعضاى حزب مردم پاكستان به خاطر موافقت سیاسى وى با نظامیان، براى اداره سیاسى و نظامى پاكستان تكان دهنده و غیر قابل باور بود. بدین سبب حزب مردم پاكستان تنها حزب سیاسى و مردمى پاكستان در تحولات سیاسى كشور باقى خواهد ماند. حمایت از حزب مسلم لیگ و شاخه انشعابى به رهبرى نواز شریف نخست وزیر پیشین، در سطح ایالت پنجاب محدود خواهد ماند. با وجود این كه ممكن است نظامیان بر بى نظیر بوتو اعتماد نداشته باشند و یا هم از وى متنفر باشند؛ اما آنان هیچ انتخاب دیگرى ندارند، مگر این كه با وى كار كنند.

 در پاكستان هیچگونه پایدارى سیاسى بدون خانم بوتو در پروسه حل سیاسى كشور ممكن نیست. خانم بوتو با متهم كردن بعضى از حلقه هاى سازمان جاسوسى پاكستان (آى اس آى) جنرال مشرف را در حالت تدافعى قرارداده است. نظامیان دست به انتقام گیرى زده، حالت فوق العاده اعلام نمود. ممكن است، یكبار دیگر جنرال مشرف در مقابله با تمامى احزاب سیاسى فعالان قضایى قرار گیرد، اما بسیار بعید به نظر مى رسد نظامیان بتوانند انتخابات را به تعویق بیندازند و آمریكا به هیچ صورت به همچون عملى از جانب نظامیان موافقت نشان نخواهد داد. انتخاب دوم نظامیان این خواهد بود كه همانند رفراندوم ۲۰۰۲ كه مشرف را به ریاست جمهورى رسانیدند، با انتخاب فرد مطلوب خودشان نتیجه انتخابات را هدایت كنند. در این صورت حزب مردم پاكستان اكثریت را به دست نخواهد آورد و به قدرت نخواهد رسید. در حال حاضر از اوضاع سیاسى چنین پیداست، مبارزات انتخاباتى احزاب سیاسى به خاطر تهدید به خشونت از طرف افراطیون ممكن نیست به روال عادى صورت پذیرد. كاندیداى احزاب سیاسى احتمالاً، ملاقات ها و مبارزات انتخاباتى مختصر و كوتاه خواهند داشت و مردم شاید در محافل مبارزات انتخاباتى از وحشت بمب هاى انتحارى شركت نكنند. تحت چنین رویدادى شركت مردم در انتخابات كه با دلهره و بى میلى همراه است، كمتر از حد معمول خواهد بود. اشتراك و سهم گیرى كمتر مردم به آسانى به نفع كاندیداى دلخواه نظامیان تعبیر خواهد شد.

با این همه محبوبیت جنرال مشرف در پاكستان به خاطر بى میلى اش در مبارزه برضد افراطیون و ضعف نظامیان در مهار كردن طالبان در مناطق قبایلى كاهش یافته است. در مقابل خانم بوتو به جاى نرمش با آنان مى خواهد با قاطعیت تام در مقابل تروریست ها ایستادگى كند. صداى اعتراض و مخالفت خانم بوتو بر ضد شبكه القاعده و طالبان در واشنگتن و دیگر پایتخت هاى كشورهاى غربى به گرمى استقبال شده است. اما نه از نظامیان كه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بازى دو گانه به راه انداخته اند، یعنى از یك طرف افراطیون را پناه داده اند و از طرف دیگر علیه بعضى از آنان عملیات نظامى مى كنند. علاوه بر این احزاب سیاسى، مطبوعات عمده نیز یا این كه از افراطیون هراس دارند تا عمل (وحشیانه) آنان را محكوم كنند و یا با آنان همدردى دارند و نمى خواهند هواخواه آمریكا خوانده شوند.

اوضاع سیاسى پاكستان به كشتزار ماین مى ماند و خانم بوتو باید از آن عبور كند. نظامیان ضرورت مى بینند كه با یك برنامه محدودى حكومت آینده پاكستان را با خواسته هاى آمریكا پیوند دهند. اما به شرط آن كه قدرت نظامیان را محدود نساخته و آنان را مجبور نكند با افراطیون بجنگند. خانم بوتو ضرورى مى بیند كه اردو فعال باقى بماند، به شرط آن كه مطمئن شود تا اتهام فساد ادارى بر وى بسته شده بود. وى تنها به بسیج مردم همانند كراچى دل بسته است تا علیه نظامیان فشار لازم را آورده به انتخابات آزاد و منصفانه راضى شوند. در دراز مدت همه قطعه هاى بازى سیاسى به دست نظامیان خواهد بود. این برعهده خانم بوتو و دیگر احزاب آزادیخواه است تا با پشت كار مؤثر و سازنده بتوانند نظامیان را وادار سازند تا تن به انتخابات آزاد و منصفانه بدهند. در خلال این مدت همه آدم هاى انتحارى كوشش خواهند كرد تا پاكستان امنیت و ثبات نداشته باشد.

همچنان مقامات دولت پاكستان اعلام كردند، زمان برگزارى انتخابات پارلمانى این كشور كه قرار بود در جنوری برگزار شود، ممكن است به دلیل برقرارى وضعیت اضطرارى به تعویق بیفتد.«طارق عظیم» وزیر مشاور وزارت اطلاع رسانى پاكستان اعلام كرد: «انتخابات پارلمانى به طور قطع برگزار مى شود اما زمان برگزارى آن احتمالاً به دلیل اعلام وضعیت فوق العاده در كشور از سوى جنرال پرویز مشرف ، به تعویق خواهد افتاد.» وى افزود: «با این وجود هیچ چیز هنوز به طور قطع معلوم نیست.» جنرال مشرف قانون اساسى را در پاكستان به حالت تعلیق درآورد و در این كشور وضعیت اضطرارى اعلام كرد. پاكستان در فرداى روزى كه مشرف حالت فوق العاده اعلام كرد چهره یك كشور جنگ زده را به خود گرفت، اردو و نیروهاى امنیتى همه نقاط مهم را در دست گرفتند و فعالیت احزاب و اغلب نهادهاى سیاسى و مدنى به حالت تعطیل درآمدند. در مهمترین رویداد از این زنجیره برخوردهاى امنیتى چند ساعت پس از اعلام این وضعیت موج گسترده بازداشت فعالان سیاسى و قضات دادگاه ها آغاز شد.

 مشرف در حالى كه اغلب دولت هاى حامى او در غرب از تصمیمش ابراز نگرانى مى كردند، دستور بازداشت صدها مخالف خویش را صادر كرد. همچنین افتخار چودرى رئیس محاکم عالى و هشت قاضى ارشد دیگر كه از تأیید وضعیت فوق العاده خوددارى كردند، اكنون در بازداشت خانگى به سر مى برند. عمران خان، بازیكن سابق تیم ملى كركت پاكستان، «اعتزاز احسان» رئیس اتحادیه وكلاى ملتان و شش تن از رهبران این اتحادیه، پنج نفر از وكلاى شهر كویته، «اسماء جهانگیر» رئیس كمیسیون حقوق بشر پاكستان و فعال ویژه سازمان ملل متحد، « آصف» از رهبران حزب نوازشریف نیز تحت بازداشت خانگى قرار گرفته اند.
این در حالى است كه فعالان احزاب و نیروهاى سیاسى این كشور بى اعتنا به حكومت نظامى مشرف فراخوان برپایى اعتصاب دادند. اغلب شهرها و نقاط مهم پاكستان كانون ناآرامى بود. در شهر لاهور كه یكى از مراكز اغتشاش بود پولیس پاكستان
۸۵ نفر را دستگیر كرد. در پى اعلام وضعیت اضطرارى در پاكستان، وكلاى پاكستانى برگزارى اعتصاب عمومى در مناطق مختلف این كشور را خواستار شدند. آنان خواستار خوددارى وكلا از شركت در جلسات دادگاه ها و اعتراض به تصمیم پرویز مشرف در اعلام حالت فوق العاده شدند.

رسانه هاى پاكستان بیانیه جنرال مشرف و سخنگویان امنیتى او را كه اغلب آنها پاسخى به اعتراض طرف هاى بین المللى بود قرائت مى كردند. مشرف در این پیام تلویزیونى گفت: حملات افراطى ها در پاكستان نشان مى دهد كه گروه هاى جنگ طلب، فعالیت خود را گسترش داده و به دلیل گسترش خشونت توسط این گروه ها، زند گى شهروندان و منافع ملى پاكستان با تهدید جدى روبه رو شده و چاره اى جز اعلام وضعیت فوق العاده نبود. مشرف در این میان بیش از همه از محاکم پاكستان اظهار نارضایتى كرده و گفته است: هیچ نهادى حتى رسانه ها هم از اعتراض مشرف مصون نماند. برخى قضات با رفتارهاى تحقیرآمیز، پولیس و نیروهاى امنیتى را بدنام كردند. مشرف خطاب به كشورهاى غربى نیز گفت: غرب نباید خواستار دموكراسى و آزادى هاى مدنى در پاكستان باشد، چرا كه این مفاهیم متعلق به خود این جوامع است. وى همچنین از غرب خواست تا به دولتش فرصت دهد. مشرف در ادامه با دفاع از تصمیمش براى اعلام وضع فوق العاده، گفت نمى توانست اجازه دهد كشورش دست به خودكشى بزند. او شرایط پاكستان را بسیار دشوار خواند و گفت: «چنین وضعیتى، تصمیم هاى دشوار مى طلبد.»مشرف گفت: «در این لحظه پاكستان به مرحله خطرناكى قدم گذاشته و قربانى بحران داخلى است و هر اتفاقى كه مى افتد به این مناقشه داخلى مربوط مى شود. در تاریخ ملت ها، گاهى زمان آن مى رسد كه باید تصمیم هاى دشوار و دردناك گرفت و اكنون زمان تصمیم گیرى هاى دشوار براى پاكستان فرارسیده است و اگر به موقع اقدام نشود، تمامیت ارضى آن به خطر خواهد افتاد.»

واكنش هاى داخلى ، بى نظیر بوتو نخست وزیر پیشین كه پس از بازگشت به كشورش، «براى مسائل شخصى» به دوبى رفته بود، نیز به پاكستان بازگشت. او گفت آنچه در كشورش روى داده، حكومت نظامى است، نه وضعیت فوق العاده. نواز شریف هم كه به صورت تبعید در عربستان سعودى به سر مى برد با ابراز نگرانى از شرایط كنونى كشورش گفت: اكنون زمان اتحاد مخالفان مشرف با هر عقیده براى نجات پاكستان از بند دیكتاتورى فرا رسیده است. اغلب دولت هاى غربى از تصمیم مشرف انتقاد كردند. كاخ سفید اعلام كرد كه آمریكا استقرار وضعیت فوق العاده در پاكستان را بسیار مأیوس كننده مى داند. پیش از این هم رایس اعلام حالت فوق العاده در پاكستان را تأسف بار خوانده بود. دیوید میلیبند وزیر خارجه انگلیس هم شرایط پاكستان را نگران كننده خواند. موهن سینگ نخست وزیر هند هم با تشكیل اضطرارى كابینه این كشور وضعیت پاكستان را تأسف بار خواند.

ازطرف دیگرتحولات شتابان پاكستان مقامهای دولت بوش را شدیدا نگران كرده و روز ها تقریبا قریب به اتفاق برنامههای شبكههای تلویزیونی آمریكا به بحث پاكستان و تحولات درونی آن كشور اختصاص داشت. آمریكای نگران هشتمین قدرت اتمیجهان، عملا در میان یك دو راهی قرار گرفته است. مقامهای دولت آمریكا و بویژه شخص بوش در قالبهای متفاوت از پرویز مشرف رییس جمهوری پاكستان خواستهاند تا هر چه سریعتر پست نظامی را تفویض كند. رسانههای آمریكا در گزارشهای خود و در قالب گفت و گو با كارشناسان مسایل پاكستان از گسترش ناارامیها و در نهایت احتمال عدم كنترول متمركز بر زرادخانه اتمی آن كشور ابراز نگرانی میكنند. همزمان اخبار مرتبط با اعلام وضع فوقالعاده و انحلال قریب الوقوع مجلس و ضرب و جرح شماری از وكلای پاكستانی در صدر اخبار آمریكا قرار گرفته و دیگر تحولات و بویژه اخبار عراق و دیدار نخست وزیر تركیه با بوش ، به طور محسوسی به حاشیه رانده شدهاند. دولت آمریكا تاكنون در واكنش به تحولات پاكستان روی دو موضوع تمركز كردهاست ، نخست اینكه گفته است در كمكهای چند میلیارد دالری خود به دولت پاكستان تجدید نظر میكند و دیگر اینكه مشرف از پست نظامی كناره گیرد.

اعلام وضع فوقالعاده و انحلال مجلس در پاكستان موضوعاتی بوده كه مقامهای آمریكایی از كنار آنها گذشتهاند و برخی از كارشناسان در گفت و گو با شبكههای مختلف تلویزیونهای آمریكا آشكارا از این موضوع به عنوان یك دوگانگی در سیاست دولت بوش بویژه در بحث دمكراسی نام میبرند. آمریكا بارها از رییس جمهوری پاكستان به عنوان یكی از متحدان خود در بحث مبارزه با تروریسم نام برده است. كاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریكا نیز در جریان دیداری با محمود عباس رییس تشكیلات خودگران فلسطینی نیز گفته است كه مشرف باید مسوولیت نظامی را كنار بگذارد. اما این بحث به یكی از موضوعات داغ میان نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریكا نیز تبدیل شده و نامزدهای دو حزب برای كوبیدن یكدیگر از آن بهره میگیرند. نامزدهای انتخاباتی هر دو حزب آمریكا، وضعیت حكومت نظامی در پاكستان را محكوم ولی بر سر نحوه مقابله با یكی از معدود متحدین آمریكا در جهان اسلام با هم اختلاف نظر دارند. جمهوریخواهان از نحوه برخورد بوش با رئیس جمهور پاكستان حمایت كردند و دمكراتها بوش را برای بیتوجهی به ریشههای ناآرامی سرزنش كردند.

هیلاری كلینتون دستگیری سران مخالف و تعلیق قانون اساسی را سرزنش كرد و دولت بوش را مسئول سوق دادن منابع آمریكا به عراق و دوری از جنگ با ترور در مرز افغانستان و پاكستان دانست. او تصریح كرد: باید برای مقابله با یك چالش خطرناك دیگر كه توسط سیاستهای شكست خورده این رئیس جمهور بدتر شده، آماده شویم. جان ادواردز از دیگر نامزدهای حزب دمكرات نیز در آیووا گفت كه آمریكا باید كمكهای خود را به پاكستان محدود كند تا انتخابات آزاد انجام شود. وی افزود: قدرت ما در برابر پاكستانیها این است كه ما میلیاردها دالر به آنها كمك میكنیم. ما باید از این استفاده كنیم و مشرف را وادار كنیم كه كار درست را انجام دهد. دولت بوش از زمان اعلام جنگ به اصطلاح با تروریسم، ‪ ۱۰میلیارد دالر به دولت مشرف كمك كرده است. رودی جولیانی نامزد برتر جمهوریخواهان گفته است كه از دولت بوش نمی خواهد كه كمكهای مالی به دولت مشرف را قطع كند. فرد تامپسون و میت رامنی دو نامزد دیگر حزب جمهوریخواه در انتخابات ریاست جمهوری ‪ ۲۰۰۸میلادی گفتند كه كمكها به پاكستان باید ادامه پیدا كنند. رامنی تصریح كرد: اردوی پاكستان در مسائل كلیدی در افغانستان با ما همكاری میكند و این تلاشها را نباید قطع كنیم، این مسئله برای ما ضروری است. كریستوفر داد سناتور دمكرات گفت: كاملا با قطع كمك به دولت و مردم پاكستان در این مرحله مخالف هستم. در واقع باید كمكهای بیشتری در روزهای آینده به آنها شود.

بیل ریچاردسن والی دمكرات نیومكزیكو گفت كه روش برخورد دولت آمریكا با مشرف بصورت سیاست بدون دندان است. او افزود كه به مشرف میگوید در صورتی كه دمكراسی را در پاكستان برقرار نكند و ریشه تروریست را در این كشور خشك نكند كمك ‪ ۱۰میلیارد دالری آمریكا را باید فراموش كند. جو بایدن رئیس كمیته سیاست خارجی سنا و نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت كه رابطه با پاكستان خطرناكترین و پیچیدهترین رابطه آمریكا است و بوش باید كمكهای آمریكا به این كشور را بررسی كند و برای یافتن اسامه بن لادن نیرو به پاكستان بفرستد. بایدن گفت تلفونی با مشرف گفت و گو كرده است. دفتر باراك اوباما دیگر نامزد حزب دمكرات نیز گفت كه دولت بوش به سیاستهای شكست خورده خود برای ترویج ثبات و دمكراسی در پاكستان ادامه میدهد. این دفترتصریح كرده كه وقت آن رسیده كه بازنگری جدی درباره سرمایه گذاریهایی كه در پاكستان انجام شده صورت بگیرد و آمریكا برای حمایت از دمكراسی در آن كشور و نه سركوب ، كمك كند.

«از كشورهاى غربى مى خواهم موقعیت را درك كنند و براى رسیدن به دموكراسى فرصت دهند.» این جمله اى بود كه پرویز مشرف رئیس جمهورى پاكستان ساعتى پس از اعلام وضعیت فوق العاده در كشورش بر زبان راند تا بار دیگر این امر بر همه ثابت شود كه پاكستان در ۶۰ سالى كه از استقلالش مى گذرد اگرچه گاهگاهى حركتى كوچك به سوى دموكراسى داشته است اما در نهایت این نظامیان بوده اند كه تعیین كننده نهایى شرایط بوده اند. اعلام وضعیت ویژه توسط پرویز مشرف براى آنانى كه تحولات پاكستان را دنبال مى كنند امر دور از انتظارى نبود و حتى بسیارى از تحلیلگران خیلى زودتر از اینها در انتظار اعلام این شرایط بودند. جلسات مكرر مشرف با فرماندهان نظامى، رفت و آمدهاى مكرر شوكت عزیز به كاخ محل استقرار مشرف، انفجارهاى كراچى و راولپندى و بحران در منطقه سوات در ایالت سرحد، همه و همه عواملى بود كه در روزهاى گذشته دست به دست هم دادند تا مشرف را به سوى این شرایط ویژه سوق دهند.

بحران مسجد لال جدى ترین زنگ خطر براى مشرف و جنرال هاى حامى او به حساب مى آمد و زنگ خطر افراط گرایى در كشورى كه مدارس دینى تحت نفوذ سلفى هاى عربستان حرف نخست را مى زنند به صدا در آورد. ناراضیان حكومت مشرف اما هریك به گوشه اى تبعید بودند. بى نظیر بوتو نخست وزیر سابق و رهبر حزب مردم در لندن و شهر ریاض عربستان هم تبعیدگاه نواز شریف رهبر مسلم لیگ شاخه نواز بود. بوتو اما در نگاه اسلام آباد تفاوت هاى بسیارى با نواز شریف داشت. وى از حامیان بیشترى در داخل پاكستان برخوردار بود و از حمایت هاى نسبى متحدان خارجى مشرف یعنى آمریكا و انگلیس هم سود مى برد. علاوه بر این بوتو در مقایسه با نواز شریف انعطاف بیشترى در مقابل جنرال ها نشان مى داد كه البته برخى این امر را ناشى از سیاست بوتو براى ورود به پاكستان و در دست گرفتن حداقل هایى از قدرت قلمداد مى كردند.
این گونه بود كه مشرف تصمیم گرفت مذاكره با بوتو را در دستور كار خود قرار دهد. نمایندگان مشرف براى این امر راهى ابوظبى شدند تا بوتو و رهبران حزب مردم را به حضور در ساختار قدرت پاكستان البته با تعریف جنرال ها ترغیب كنند. حضور بوتو در بخش به اصطلاح فرمالیته قدرت مى توانست هم طیف گسترده اى از ناراضیان مشرف را ساكت كند. نتیجه مذاكرات پرچالش بوتو و مشرف در نهایت به بازگشت پرحاشیه رئیس حزب مردم به پاكستان منجر شد.

شرایط آن گونه كه جنرال ها پیش بینى كرده بودند پیش نرفت و انفجار دو بمب قوى در چند مترى كاروان بوتو سبب شد تا وى رئیس سازمان اطلاعات پاكستان و تلویحاً دولت مشرف را عامل سوء قصد به خود معرفى كند. این اما همه ماجرا نبود و بوتو در سخنرانى هاى خود دموكراسى را ایده آل حكومت مورد نظر خود براى آینده پاكستان معرفى كرد و عیان گشت كه رهبر حزب مردم با آگاهى از ناتوانى ها و ضعف دولت مشرف رؤیاهایى بیش از آنچه پیش از این با نمایندگان مشرف توافق كرده بود در سر دارد. مشرف پیش از این براى انجام اصلاحات مورد نظر خود اعلام كرده بود كه پس از اعلام نتیجه قطعى انتخابات ریاست جمهورى پست نظامی را واگذار مى كند. پس از اعلام نتیجه انتخابات این اتفاق هنوز نیفتاده است و همین باعث بدبینى دوچندان مخالفان مشرف شده است.

علل و انگیزه های تنش و تشنج

 

هنگامی كه پرویز مشرف و بینظیر بوتو در امارات متحده عربی در مورد تقسیم قدرت در پاكستان به توافق رسیدند به نظر میرسید كه بحران سیاسی در این كشور فروكش میكند. عدم آبستراكسیون نمایندگان حزب مردم (طرفداران بینظیر بوتو( در مجمع ملی و انتخاب مجدد پرویز مشرف به سمت ریاست جمهوری، بر تقویت فرضیه مذكور افزود، اما بار دیگر بحران این كشور را فراگرفت. اگرچه مشرف با اعلام وضعیت اضطراری به بهانه ایجاد هارمونی میان نهادهای مختلف و مقابله با افراطگرایان قانون اساسی پاكستان را به حالت تعلیق درآورد، اما در حقیقت این تصمیم برآیند پارادوكسهای اساسی در صحنه سیاسی پاكستان است و به همین دلیل این كشور به نظر میرسد – حداقل در آینده نزدیك ثبات در پاكستان دغدغه جدی خواهد بود. پرویز مشرف در دوازده اكتبر ۱۹۹۹ در یك كودتای بدون خونریزی، نواز شریف را ساقط كرد و به قدرت رسید مشرف در قالب فرهنگ سیاسی پاكستان كه نظامیان مسئولیت و ماموریت ویژهای برای خود قائلند و به همین دلیل قبل از وی مدت زیادی (۱۹۸۸-۱۹۷۸ و ۱۹۷۰-۱۹۵۸) زمام امور را به بدست گرفته بودند، كودتا كرد. باز هم در چارچوب آن فرهنگ بود كه مردم پاكستان با شاخههای گل از رهبر كودتاچیان استقبال كردند. در آن مقطع مبارزه با فساد، وظیفه اصلی مشرف بود.

دو سال پس از كودتا، حادثه یازده سپتامبر رخ داد و مسئولیت سنگین دیگری بر دوش مشرف گذاشت و آن مبارزه با تروریسم بود.  رئیسجمهوری پاكستان میباید در جبههای میجنگید كه تا روز قبل ازیازده سپتامبر ، متحد استراتژیك آن بود. جای هیچگونه ابهامی نیست كه طالبان از مدارس مذهبی – بویژه در ایالت سرحد شمالی – آموزش دیدند و وارد افغانستان شدند جنگجویان طالبان با فرماندهان القاعده در حملات برقآسایی كه نتیجه آموزشهای سنگین و لوژستیكی قوی بود، توانستند از پایتخت اولیه خود (قندهار) به كابل بروند پاكستان از معدود كشورهایی بود كه دولت طالبان را به رسمیت شناخت و سخنگوی این دولت تا مدتها پس ازیازده سپتامبر، مواضع طالبان را تشریح میكرد دولت پاكستان برای رهایی از مناقشه دیرینه مرزی با افغانستان، پس از پایان لشکرکشی شوروی، طالبان را به افغانستان گسیل داد تا عمق استراتژیك خود را توسعه بخشد. لازم به ذكر است كه افغانستان تنها كشوری بود كه هنگام تقسیم شبه قاره و استقلال پاكستان، این كشور را به رسمیت نشناخت. افغانها خط مرزی كه انگلیسیها – تحت عنوان دیورند – بین افغانستان و پاكستان ترسیم كردند را هرگز به رسمیت نشناخته اند. بسیاری از افغانها، بخش عمده ایالت سرحد شمالی را جز خاك افغانستان میدانند.

قرارگرفتن مشرف در جبهه مبارزه با تروریستها، برای بسیاری از هواداران طالبان در پاكستان غیرمنتظره بود. صوفی محمد رهبر گروه «تحریك نفاذ شریعت محمدی» در همان مقطع، همكاری مشرف با آمریكا را جنگ علیه مردم پاكستان نامید نه تروریستها. هماكنون اعضای این گروه به رهبری مولانا فضلالله كه به ملارادیو مشهور است كارزار سختی را علیه نیروهای امنیتی پاكستان آغاز كردهاند وی كه با یك رادیوی اف.ام نیروهای خود را هدایت میكند، چند مامور امنیتی پاكستانی را در ملاءعام گردن زد و بیش از دوصدوپنجاه تن از نظامیان پاكستانی را به اسارت گرفت كه این اقدام از سال ۱۹۷۱ – استقلال بنگلادش – برای اردوی پاكستان از نظر تعداد اسیر بیسابقه بوده است. با گذشت زمان، پرویز مشرف با مشكلات بیشتری در انجام ماموریتهای خود مواجه شد وی كه به گفته مقتدرخان تحلیلگر مسائل سیاسی دانشگاه دلور آمریكا یك دیكتاتور لیبرال بود، در كنار مبارزه با تروریسم میباید دمكراسی را نیز در پاكستان اجرا میكرد. رئیسجمهور پاكستان طی سالهای پس از یازده سپتامبر بیش از ده میلیارد دالر كمك دریافت كرد تا این ماموریت متعارض را انجام دهد.

زلمی خلیل زاد سفیر سابق آمریكا در افغانستان از جمله كسانی بود كه در این رابطه با كالین پاول وزیر خارجه وقت آمریكا به مشاجره پرداخت. خلیلزاد گفته بود مشرف دشمن ماست نه دوست ما، اما پاول گفته بود كه از سیاستهای پاكستان انتقاد نكن خلیلزاد معتقد بود كه مشرف بخشی از مشكل مبارزه با تروریسم است نه راه حل آن. البته مقامات آمریكا به خوبی موقعیت مشرف را درك كرده بودند. از یكطرف به ناكارآمدی وی در مبارزه با تروریسم اعتراف داشتند اما از سوی دیگر از دستدادن مشرف، موجب میشد كه پاكستان به یك دولت ناكام تبدیل شود دولت ناكام اصطلاحی است كه استراتژیستهای آمریكایی برای نامیدن مناطقی به كار میبرند كه دولت مركزی در آنجا اقتدار ندارد. به نظر این افراد، دولتهای ناكام، مناسبترین مكان برای پرورش تروریستها هستند و افغانستان دارای چنین ویژگی بود جلوگیری از تبدیل دولتهای ضعیف به دولتهای ناكام است. از منظر آنها پاكستان تنها كشوری اسلامی است كه دارای بمبهستهای است و افراطگرایان این كشور نیز بیشترین دشمنی با آمریكا را دارند. آمریكا برای حل این پارادوكس راه حل بینابینی انتخاب كرد كه آن حفظ مشرف در قدرت با همكاری بینظیر بوتو بود.

تحولات پاكستان براساس این سناریو پیش میرفت اما مشرف احساس كرد كه افتخار چودری مخالف سرسخت او در محاکم عالی بیكار نخواهد نشست و رای ابطال انتخابات ریاست جمهوری وی به علت تصدی همزمان دوپست ریاستجمهوری و فرماندهی اردو را صادر خواهد كرد مشرف با بهانه سركوب تندروها در یك اقدام پیشدستانه وضعیت اضطراری اعلام كرده و چوهدری را بركنار كرد. با این اقدام مشرف بار دیگر بحران پاكستان را فرا گرفت و بازی سیاسی در این كشور پیچیدهتر شد مخالفان دولت كه اینك متشكل از هواداران بوتو، چوهدری، نواز شریف از یك طرف و گروههای افراطی هوادار طالبان از طرف دیگر هستند، دست به اعتراض زدند. چوهدری، حقوقدانان معترض را به خیابان فراخواند. بوتو نیز با انتقاد شدید از مشرف، خواستار لغو سریع وضعیت اضطراری و برگزاری انتخابات پارلمانی در موعد مقرر شد.

اگرچه مشرف برای آرامكردن مخالفان اعلام كرده كه انتخابات پارلمانی تا قبل از پانزده فبروری برگزار میشود و پیش از سوگند دوره جدید ریاست جمهوری، لباس نظامی خود را از تن بیرون میکند ، اما بحران پاكستان با این وعدهها فروكش نمیكند. به علاوه سرمقالهنویس واشنگتنپست نیز نوشت آمریكا از رژیمی حمایت میكند كه مردم خود را سركوب میكند نگهداشتن مشرف در قدرت تنها به تقویت تندروها و تحریك آنها علیه آمریكا منجر میشود، تندروهایی كه اینك در ساختار قدرت سیاسی و نظامی پاكستان نفوذ كردهاند.

مقامات پاكستان در گذشته احساس میكردند كه  ISI)سرویس امنیتی پاکستان) كنترول طالبان را در دست دارد اما اینك این كنترول در حال معكوسشدن است. علاوه بر این تندروها در پاكستان، بهویژه در ایالت سرحد شمالی و مناطق وزیرستان از جمله سوات از پایگاه اجتماعی قدرتمندی برخوردارند. مردم این منطقه كه با افغانستان همجوار است، نیروهای طالبان را مجاهدین نامیده و تنها در عرض كمتر ازسه ساعت بیش از بیست چهار هزار دالر برای آنها اعانه جمعآوری كردند بسیاری از افراطگرایان پاكستان حكم ایمن الظواهری مردم شماره دو القاعده كه پس از ماجرای مسجد لال برای جهاد علیه مشرف صادر شد، استقبال كردهاند.

به طور كلی صحنه سیاسی پاكستان دچار این تضادهای بنیادی است و به نظر نمیرسد كه حداقل در آینده نزدیك راهی برای برونرفت از آن وجود داشته باشد و مشرف با حل یك چالش، چالش دیگر پیشروی خود ایجاد میكند مشرف كه علاوه بر اعتراضهای داخلی، با مخالفتهای بینالمللی نیز مواجه شده، بر سر یك دوراهی قرار گرفته است. البته همین وضعیت برای آمریكاییها نیز پیش آمده است پس از چند روز سكوت مقامات آمریكا، جرج بوش در كنفرانس خبری با ساركوزی رئیسجمهور فرانسه گفت: به مشرف گفته است كه شما نمیتوانید هم رئیسجمهور باشید و هم رئیس اردو.

اما چالش دیگرمشرف قوت گرفتن طالبان درپاکستان است.  طالبان یك گروه است كه در خلال جنگ قدرت بین مجاهدین درسال های ۱۹۹۴ و ۱۹۹۵ شكل گرفت. این گروه كه قرائتی تنگ نظرانه نسبت به مفاهیم اسلامی دارد به كمك آمریكا و با حمایت مالی - ایدئولوژیك عربستان سعودی به همراه مساعدتهای بیدریغ پاكستان شكل گرفت. اعضای طالبان مجموعهای از طلاب عرب و غیر عربی بودند كه پیشتر در جنوب پاكستان مشغول فراگیری اسلامی بودند كه عربستان سعودی مروج آن است. این مدارس با كمك مالی دولت ریاض پاگرفته و در اکثرنقاط پاكستان، به ویژه جنوب این كشور به ترویج دیدگاه سلفی و وهابی مبادرت میكنند.

با چراغ سبز آمریكا، این مجموعه كوچك به سرعت به انواع سلاحهای پیشرفته تجهیز شد به گونهای كه بعد از خروج نیروهای شوروی از افغانستان و تشكیل اولین اداره تنظیمی توسط مجاهدین به ریاست صبغتت الله مجددی وبخصوص اداره بی نظم ونسق برهانالدین ربانی، خود را به عنوان یك تشكل رقیب نشان داد.
تضاد دیدگاه مجاهدین و طالبان كار را به جایی كشاند كه میان آنان نبرد درگرفت و افغانستان در دام جنگ داخلی افتاد. نیروهای طالبان كه به دلیل حمایتهای آمریكا، عربستان و پاكستان فوقالعاده قدرتمند شده بودند بخشهای مختلف كشور را اشغال كردند. آنان با تصرف قندهار در سال ۱۹۹۴ عملا دولتی خودخوانده با قوانین سخت بدوی در این منطقه را به اجرا گذاشتند. مردم افغانستان كه از هرجومرج خسته شده بودند و نیاز شدیدی به استقرار نظم و قانون احساس می‌‌‌‌كردند در ابتدا روی خوش به طالبان نشان داند. این گروه سرانجام در سال ۱۹۹۶ كابل را قبضه كردند و بدین ترتیب با تصرف پایتخت، حكومت خود را در سراسر افغانستان مستقر ساختند.

اگرچه در این دوران و بعد از آن مقاومتهایی صورت گرفت، اما قدرت مالی و نظامی طالبان به همراه نظم آهنینی كه در كشور بوجود آورده بود باعث شد كه ثبات و پایداری آن هر روز استحكام بیشتری یابد. با استقرار حكومت طالبان به مرور چهره خشن و ارتجاعی این گروه و قرائت سلفی- وهابی آنان از اسلام عرصه را بر مردم تنگتر كرد اما كسی یارای مقابله با آن را نداشت. حامیان طالبان نیز از حضور آنان در افغانستان خشنود بودند. رهبری طالبان با ملا عمر است. مردی كه مخالف عكس بود و آن را حرام میدانست و از این روی عكسهای محدودی از او وجود دارد. در خلال جنگ‌‌های داخلی در افغانستان و به ویژه پس از استقرار حكومت طالبان ، بن لادن رهبر شبکه تروریستی القاعده كه به لحاظ ایدئولوژیك ارتباط تام با طالبان داشت به این كشور كوچ كرد. بنلادن كه در جنگ با نظامیان شوری از همراهان طالبان بود و سرمایه افسانهای خود را در اختیار طالبان گذاشته بود بعد از متهم شدن به بمبگذاری علیه منافع آمریكا مجبور به بازگشت به افغانستان شد و مورد پذیرش و پذیرایی گرم گروپهای مجاهدطن و طالبان قرار گرفت.

در پی حادثه تروریستی یازده سپتامبر سال ۲۰۰۲ و مشخص شدن اجرای این عملیات توسط تروریستان گروه بنلادن، آمریكا از طالبان خواست كه بنلادن را تحویل دهد اما طالبان امتناع كرد. بدین ترتیب آمریكا رسما به جنگ افغانستان و حكومت طالبان رفت. حكومت طالبان در افغانسان سرنگون شد اما غربیها نتوانستند ملاعمر، رهبر طالبان و بنلادن، رهبر القاعده را دستگیر كنند. القاعده دامنه فعالیتهای تروریستی خود را به سراسر جهان كشاند و نیروهای وفادار به طالبان نیز همچنان به نبرد با نیروهای دولتی افغانستان و سربازان خارجی مستقر در این كشور مشغولند.ازجانب دیگرباگذشت هرروزپاکستان نیزدچارآشوب وتشنج روبه افزایش میگردد. 

پاكستان به یكباره رنگ و بوى دیگرى به خود گرفته است و اوضاع این كشور به طرز عجیبى پیچیده شده است. عملیات هاى انتحارى ضد دولتى بشدت افزایش یافته است و دیگر حتى جنرال ها را نیز توان چندانى در برابر موج جدید تحركات ضددولتى نیست. وضع ایالت سرحد حتى از وضع اضطرارى هم گذشته و ۹۰ هزار نظامى پاكستان كه براى مقابله با شورش ها در این منطقه حضور دارند هم نتوانسته اند در مقابل طالبان محلى مقاومت كنند. برخى از سربازان دولتى تسلیم و ۳ منطقه سرحد به كنترول كامل طالبان محلى در آمده است.
پاكستان اكنون محل چالش است. چالشى میان نظامى گرى و دموكراسى. كمتر كسى را مى توان یافت كه بپذیرد مشرف یونیفورم نظامى را از تن در آورده و لباس غیرنظامی به تن كرده باشد. در این میان و با وخامت اوضاع به نظر مى رسد دیگر حتى متحدان خارجى مشرف نیز ترجیح مى دهند با احتیاط به تحولات پاكستان بنگرند. این گونه است كه كاندولیزا رایس وزیر خارجه ایالات متحده اعلام وضعیت اضطرارى در پاكستان را نكوهش مى كند و میلیبند وزیر خارجه انگلیس نیز نگرانى شدید لندن از تحولات پاكستان را به كاخ اسلام آباد مخابره مى كند. مشرف این روزها با بحران هاى متعددى روبه روست. این گونه است كه با نگرانى مى گوید:«شاید همه چیز از دست برود.»

تحركات سیاسی اخیر بینظیر بوتو رهبر حزب مردم پاكستان، از ظرفیتسازی تدریجی وی برای كسب مجدد قدرت در این كشور حكایت دارد. ورود بینظیر بوتو به پاكستان در ‪ ۱۸اكتبر و تحولات بعدی در این كشور گویای این واقعیت است كه وی با حمایت غرب تلاش دارد به تدریج نقش خود را به عنوان یك زن دمكرات و خواهان دمكراسی برجسته نماید و البته اقدامات اخیر دولت مشرف در بازداشت خانگی وی نیز او را به این هدف نزدیك كرده است. حمایت صریح آمریكا و انگلیس از بینظیر بوتو، این گمانه را در محافل سیاسی پاكستان تقویت كرده كه حضور مجدد وی در صحنه سیاسی این كشور قطعی است. بنابراین به موازات ظرفیتسازی برای خانم بوتو در پاكستان، مخالفت گروهها و احزاب سیاسی این كشور با وی برای حضور مجدد در صحنه سیاسی كاهش پیدا كرده است.

بسیاری از ناظرانسیاسی بر این عقیدهاند كه حضور خانم بوتو در اسلامآباد در شرایطیكه بیشتر رهبران سیاسی مخالف دولت در بازداشت خانگی بسر میبرند، یك برنامه از پیش تعیین شده از سوی حزب مردم و مشرف است. وی درحالی بعد از تبعید هشت ساله وارد كراچی شد كه ژنرال پرویز مشرف رییس جمهوری و شوكت عزیزنخست وزیر پاكستان خواستار بهتاخیر افتادن بازگشت وی به كشور شده بودند. در آن مقطع، ورود خانم بوتو به پاكستان از سوی احزاب رقیب مانند حزب مسلم لیگ شاخه نواز و یا احزاب مذهبی با مخالفت روبه رو شد. حزب مسلملیگ (شاخه نواز) با اعلام مخالفت خود با حضور بوتو در پاكستان، از مذاكرات وی با ژنرال مشرف اظهار ناخشنودی كرد و وی را به مخدوش كردن آنچه نواز شریف مبارزه مشترك سیاسی برای اعاده دمكراسی خواند، متهم كرد.

سخنرانیهای جذاب و مردمپسند بینظیر بوتو در كراچی و لاركانه در حمایت از اقشار فقیر و ضرورت استقرار دمكراسی در پاكستان بهتدریج از وییك تصویر زن دمكراسیخواه و حامی ملت ترسیم كرد، بطوریكه با حركت وی از یك منقطه به منطقه دیگر، هزاران نفر از مردم با وی همراه میشدند و در حمایت وی شعار میدادند (سطح عام). محور مشترك سخنان خانم بوتو از بدو ورود به پاكستان احیای دمكراسی و برگزاری انتخابات بود كه برخی از آنها عبارتند از:
- حزب مردم برای اجرای دمكراسی با مشرف مذاكره كرده است.

- تا آخر برای حفظ منافع ملت پاكستان مقاومت خواهیم كرد.

- حزب مردم در وضعیت اضطراری در كنار ملت خواهد بود.

- حزب مردم خواستار برگزاری انتخابات شفاف است.

- و. ...

بهنظر میرسد تلاش آمریكا و انگلیس (فارغ از اهداف راهبردی آنها) برای تزریق بینظیر بوتو به ساخت سیاسی موجود در پاكستان به نتایج مطلوبی رسیده باشد مانند: افزایش محبوبیت رهبر حزب مردم به عنوان شخصیتی دمكرات و میانه رو، تبدیل مخالفت ائتلاف ششگانه احزاب مذهبی (متحده مجلس عمل) به همگرایی با خانم بوتو و اظهار تمایل نواز شریف برای همكاری مجدد با حزب مردم، همگی از شواهدی است كه نشان میدهد تحولات سه هفته گذشته در پاكستان به نوعی تكمیل كننده اهدافی از پیش تعیین شده بوده، اهدافی كه توانسته تا حدودی نظر آمریكا و جنرال مشرف را تامین كند.

در همین راستا، فاطمه بوتو در مقاله اخیر خود در روزنامه اردو زبان نوای وقت" چاپ پاكستان با كنایه مینویسد: آمریكا در عراق منابع مالی زیادی برای ایجاد یك دولت همگرا با خود مصرف كرده اما معلوم نیست كه دختر شرق در بازگشت به كشورش، چهقدر پول هزینه خواهد كرد. وی مینویسد: مسلم است كاخ سفید روزانه بازیهای جدیدی را در پاكستان به راه میاندازد. وی در انتهای مقاله خود با اشاره به سیاست آمریكا در پاكستان افزوده است كه اسلام آباد برای روشن نگاه داشتن چراغ دمكراسی آمریكایی باید مانند آنچه كه در عراق اتفاق میافتد، روزانه با دهها كشته و زخمی روبهرو شود.

ترغیب خانم بوتو از سوی وزارت كشور پاكستان برای حضور در انتخابات و اعلام كاندیدا شدن وی از سوی حزب مردم برای سمت نخست وزیری، شواهدی است كه نشان میدهد، شرایط فعلی برای حضور وی در قدرت فراهم شده و حزب حاكم احزاب مخالف نیز به دلیل شرایط خاص آمادگی پذیرش این مساله را دارند. ائتلاف حزب حاكم در آستانه فروپاشی است و با كنار رفتن دولت شوكتعزیز و تشكیل دولت موقت انتقالی با مسوولیت برگزاری انتخابات آزاد و منصفانه موجودیت خود را از دست خواهد داد و احزاب كوچك تشكیلدهنده آن هر كدام در محاسبات خاص خود با نگاه به قدرت حزبی آینده به دو جریان اصلی حزب مردم بوتو یا حزب مسلم لیك نواز خواهند پیوست.

حزب مسلم لیگ (شاخه نواز) كه تنها در ائتلاف برای اعاده دمكراسی باقی مانده نام خود را به "حركت همه احزاب برای دموكراسی" تغییر داده در حال حاضر فرصتی این حزب نسبت به حزب مردم تا اندازه زیادی كم است، مگر اینكه معادلات سیاسی از پیش تعین شده به نفع نواز شریف چرخش پیدا كند. مجلس متحده عمل هم در داخل این ائتلاف نیز اختلافاتی بین قاضی حسین احمد ریس این تشكل حزبی و فضل الرحمان وجود دارد كه ممكن است در آستانه برگزاری انتخابات بطور جدی دچار انشعاب شود. در مجموع وضعیت حزب مردم در شرایط فعلی نسبت به سایر احزاب برای حضور در صحنه سیاسی این كشور مناسبتر است اما نباید فراموش كرد كه نقش ارتش همچنان در معادلات سیاسی پاكستان پررنگ خواهد بود و میتواند بازی خود را برای حفظ موضع برتر در دولت آینده انجام دهد.

منابع مورد استفاده : نامه هاي مردم، نووستي، و سرويسهاي خبري.

 

      

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org