جمعه، ۲۱ جنوری ۲۰۱۱
احسان لمر
۲۰ جنوری ۲۰۱۱
در آغاز بعثت حضرت پیغمبر اسلام (ص) به دربار عده ی از پادشاهان نامه ارسال نمودند. شاهان کشورهای متمدن مانند مصر و روم از سفرای آنحضرت (ص) استقبال نمودند و جوابیه لازم را به حضرت رسول اکرم فرستادند ولی شاه ایران نامه ی حضرت پیغمبر را پاره و سفیر شانرا مجازات نمودند.
در قرن هژدهم میلادی که صفویان ایرن بر ساحه ای از خاک ما تجاوز نموده بودند و شاه حسین مرد ضعیف النفس، خرافاتی و بی اراده و سفاک شخصی را که به خشونت اخلاق و قساوت قلب معروف بود بنام "گئورگی" یا گرگین که متجاوز به جان و مال و ناموس مردم بود حاکم قندهار مقرر نمود، که با قیام مردمی به رهبری میرویس نیکه در ۱۷۰۹ میلادی گرگین به کیفر اعمال شومش رسید و وطن ما از شر گرگین ها نجات یافت.
درسی که ایران سه صد سال قبل گرفته بود فراموش شان شده باز هم سفیر رژیم شوونیست عظمت طلب احمدی نژاد با همه تقلب و ضعف النفس، افتضاح و سفاکی پا از گلیم بیشتر دراز نموده و چند بار ماسک شانرا عقب زده و مارک اصلی خویش را نمایان نموده.
فدا حسین مالکی سفیر رژیم ایران در کابل بتاریخ دوم ثور ۱۳۸۹ به لوی څارنوالی (دادستان کل) افغانستان طی نامه ی هدایت داده که دکتور رمضان بشر دوست وکیل منتخب مردم افغانستان در پارلمان "به عنوان یک جرم محرز قابل پیگرد قانونی باشد".
از بی ادبی کسی بجائی نرسید دری است ادب بهر گدائی نرسد
سر رشتهء ملک پادشاهی ادب است تاجی است که جز بپادشائی نرسید
خواجه عبدالله انصاری هروی
آقای "نماینده تام الختیار" آیا قبل از اعزام تان به کشورما در چوکات دپلماتیک در وزرات خارجه ی کشور تان چند روزی کار نموده اید یا از جمله "لباس شخصی" ها یا "سپاه پاسداران" بودید بعد از "قتل های زنجیزه ای" از ترس خشم ملت ایران فرار و این پُست را نظر به پیوندهای شخصی احمدی نژاد برایتان داده است. آیا عرف دپلماتیک و مقرره آنرا میدانی؟؟ آقای "سفیر فوق العاده" یک دپلمات در کشور ثالث از طریق وزارت خارجه اقدام میکند نه مثل جناب عالی مستقیماً به "دادستان" کشور ثالث.
این عرف تازه دپلماتیک صرف ساخته و بافته شونیزم قلدری آخوندها است که شما جز آنها هستید. روزگار بیاد دارد که دپلومات سفارت ایران در پاریس، شاهپور بختیار نخست وزیر سابق را در منزلش در آنشهر سربریده و بعد دوباره سفارت برگشتند، پس زورگوئی عادت همه ی تان است. اعدامها و "قتلهای زنجیره ای"، گروگانگیری در سفارت امریکا در تهران و طیارات بین المللی و حتی انفجار آن طیارات، صدور تروریسم و جنایات بشری . . . کارنامه ی سه دهه سیاه و شوم دولت داری شماست. شما از آیت الله خالخالی جنایات را تقلید مینمائید ولی "مرجع تقلید" آیت الله منتظری را حصر خانگی دادید. ملت ایران امروز در زندان ۷۰ میلیونی نفری شما "لباس شخصیها" محصور اند، و امید که این دهشت بزودی زوال و پایان یابد.
از هزاران عمل ضد اسلامی، ضد انسانی و خلاف عرف و اخلاق، رژیم ایران را مشت نمونه خروار در بالا نوشتم، در ذیل نامه ی سفیر فوق العاده را ملاحظه مینمائید: ۱
"فدا حسین مالکی، سفیر ایران به کابل هشدار داد در صورت عدم شناسایی و یا دستگیری مظاهره چیان "معترض به توقیف تانکر های سوخت افغانستان در مرزهای ایران، که روز پنجشنبه در برابر سفارت ایران در کابل تظاهرات کردند." احتمال دارد جمهوری اسلامی ایران نسبت به ترانزیت سوخت و یا در برخی مسائل تجدید نظر کند." ۲
در روزگاری که ما به تحریک و دست بازی های همسایه ها در پروبلم داخلی بودیم (۱۹۹۲ ـ ۹۶)، در شهر محل اقامت ما یکی از دوستان آخوندها گفت که ایران به رهبران به اصطلاح جهادی اخطار داده که آرام شوید و یا من قهر شده میآیم و شما را خاموش مینمایم. پرسیدم چرا؟ گفت که: افغانستانی که وجود نداشت و همه جز خاک ایران است و . . . . به جواب شان گفتم رژیم ایران «غلط» کردند که این سخن را گفته است آنها البته درسهای عبرت شاه حسین صفوی و شاه محمود را فراموش نموده اند.
چند صباحی نگذشت که گروپ تجزیه گر ایرانی بنام دپلمات ها در مزارشریف صادر شدند:
"در سال های مقاومت بر ضد "طالبان"، خنجر ایرانی همیشه از نیام همکاری بیرون می آمد و به هدف میزد. پروندۀ ویژه ضد جاسوسی مسعود (D. X) گزارشی را قید کرده است که بر بنیاد آن، حدود دوهفته پیش از دومین تهاجم گروه "طالبان" برای تصرف شهر مزارشریف در ماه آگست 1998 سردار ناصری از افسران ارشد اطلاعات ایران در تماس تلفنی با مسعود، خبر تجزیه افغانستان به شمال و جنوب را در کمال خونسردی اعلام کرد. وی در آن زمان بحیث کنسول نظامی جمهوری اسلامی ایران در مزارشریف انجام وظیفه میکرد که از صلاحیت های یک سفیر برخوردار بود . . . ما بالاخره بعد از مشوره با دوستان مان در ا فغانستان و دوستان خارجی باین فیصله رسیده ایم که برای حل عادلانه و قابل قبول بحران افغانستان باید این کشور به دو بخش شمال و جنوب تقسیم شود . . . . البته بحثهای زیادی صورت گرفته است و برای اطلاع شما میخواهم بگویم که کلیه سران جبهه متحد بویژه "ریش سفید" و "پهلوان" نسبت به این تصمیم موافقت کامل خودرا اعلام کرده اند و . . . منظور سردار ناصری از «ریش سفید» استاد برهان الدین ربانی و هدف از«پهلوان» جنرال عبدالرشید دوستم بود . . . .
این سردار ناصری چه گونه با اطمینان درین باره برای من سفارش می کند؟ به خاطر این است که از ناحیه ماشین جنگی دوستم و حزب وحدت کاملا مطمئن شده اند . . . .
این در حالی بود که همۀ ایرانیها افراد نظامی و جواسیس مجرب در امور افغانستان بودند که برای عملی کردن طرح تجزبۀ افغانستان در آن جا مرکز گرفته بودند. "۳
به تعقیب نشر این نبشته های رازق مامون، روز (۱۸ جنوری) مورد حمله تروریستی قرار گرفته و برویش تیزاب پاشیدند تا اقلاً نا بینا شده و از نبشتن بماند. اما آن پلشتها گول خورده اند ازین کشور صدها مامون دیگر میروید که راه او را دنبال نموده با ذولفقار قلم شما را افشا مینماید، و هزاران سپاس خدا(ج) را که به آرزوی تان نرسیدید و مامون صحت مییابد.
مامون قبل از ظهر (۲۹ جدى) در گفتگو با آژانس خبرى پژواک، بی بی سی و دیگران ژورنالیست ها از بستر در شفاخانه ايران را متهم بر دست داشتن حمله تروریستی بر وى نمود. به گفتۀ وى، بعد از آنکه اخيراً کتاب «رد پاى فرعون» بچاپ رسيد، افراد ناشناس از طريق دوستانش ويرا تهديد به مرگ میکرد. موصوف علاوه کرد: "دوستانم برايم هميشه تاکيد میکردند که بايد محافظ داشته باشم و اما من هميشه اباء میورزيدم و میگفتم که محافظ من خداوند من است" در کتاب ياد شده، سياستهاى تخريب کارانه ايران در افغانستان بطور مستند افشاء گرديده است. مامون علاوه کرد: "در کتاب به صراحت نشان داده شده است که چگونه ايران مى خواهد که افغانستان را تجزيه نمايد و چگونه میخواهد که شخصيتهاى اصلى و وطن خواه را از بين ببرد و به جاى آن شخصيتهاى دروغين و ساختگى خود شانرا تبارز بدهند که تابع و دست نشاندهنده خودشان است. به گفتۀ وى، در اين کتاب بطور مستند افشاء شده است که چگونه يک ايرانى که جاسوس ايران است، داخل خاک افغانستان میشود، تذکره افغانى مى گيرد، با يک دختر افغان ازدواج میکند و اعمال خراب کارانه را در افغانستان انجام مى دهد. " ۴
مامون درین کتاب دست داشتن ایران در قتل احمد شاه مسعود را هم نوشته است، وی در سالهای اخیر چندین کتاب منتشر کرده که حاصل تحقیقات او در باره قتل دکتر نجیب الله رئیس جمهور پیشین بنام "راز خوابیده"، قتل غلام فاروق یعقوبی، وزیر امنیت "راز خوابیده، جلد دوم"، مرگ احمد ظاهر، مشهور ترین خواننده افغانستان "احمد ظاهر چگونه ترور شد؟ و "نمایش نامه عبد الخالق" میباشد. در کتاب "راز خوابیده" نقش استخبارات پاکستان، و شهنواز تنی خواخوژی هم برجسته شده است.
نویسنده گان و خبرنگاران جوان و فرزانه ی ما که در چند سال اخیر شهید شدند عبارتند از: شيما رضايی، ذکیه ذکی، عبد الصمد روحاني، سلطان محمد منادی، اجمل نقشبندی، احمد جاوید، جان الله هاشمزاده، سید حامد نوری، و پانزده نفر دیگر که دست تروریستی افراطیون مذهبی، طالب و ولایت فقه ایران که سخت بخون آغشته است در آن وجود داشت.
فلک به مردم نادان دهد زمـام مراد
تو اهل دانش و فضلی همین گناهت بس
حافظ شیرازی
اما رژیم ایران در سی سال عطش سیراب ناشدنی به خون دارد، هیچ روزی نیست که سنگسار و اعدام نداشته باشد و در دوازده ماه سال ملت را به ماتم نشاند، در پهلوی آنهمه چهل روز جاده ها و خیابانها و تکیه ها را با خون مردم با قمه و زنجیر رنگین میکنند و به آن میگویند عزا داری، چنین است دولت آخوندی و ره آورد آن.
****************************************************************
مآخذ
۱ ــ عبدالجلیل جمیلی ــ هر که خود را گم کند، کد خدای خانه مردم کند ــ مقاله سایت افغان جرمن انلاین مورخ ۱۱ جون ۲۰۱۰.
۲ ــ بی بی سی ۱۳ جنوری ۲۰۱۱.
۳ ــ رازق مامون ــ رد پای فرعون ــ قسمت ۱۷ و ۱۸ کابل پرس ۲۰۱۰.
۴ ــ فیس بوک، صمد بلخی ۱۸ جنوری ۲۰۱۱.