غلام جیلانی "پژ.وه"

جمعه، ۳۱  اکتوبر  ۲۰۰۸

 

دام حرص

در کسب حرص پیکر ما هم بدام رفت

چون لقمۀ لذیذ که در قید کام رفت

فارغ نشد ز وسوسۀ تنگی یی عنان

هر توسنی که در دهن او لگام رفت

هرگز نیافت شهرت آزادگی کسی

محمودی سر کشید و غلام غلام رفت

هر عیشی سر کشید و غمی دامنش گرفت

صبحی دمید و عاقبتش سوی شام رفت

حبی اگر به سینۀ احباب جا نمود

آنهم ز مکر دشمنی دور از سلام رفت

از قید و بند دهر فقط اینقدر خوشم

تیغ هر چی خون بریخت ولی در نیام رفت

ما کشته گان دشنۀ بی حرمتی شدیم

دردا "پژوه" که قافلۀ احترام رفت

 

 

۲۴ سرطان ۱۳۸۲

 

توجه !

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با کسب مجوز کتبی از «اصالت» مجاز است !

کليه ی حقوق بر اساس قوانين کپی رايت  محفوظ و متعلق به «
اصالت» می باشد.

Copyright©2006 Esalat