دوشنبه، ۸ فبروری ۲۰۱۰
در سوگِ زنده نام اجمل خټک،
شاعر، ادیب، سیاستمدار و مبارز راه آزادی و ضداستعمار
اجل با کوبیدن به درِ مردی توانایی از تبارِ پشتون های آزادیخواه و مبارزی که عمری را به خاطرِ حق برادران پشتونش و تمام انسانهای زحمتکش و تحتِ ستم، مردانه رزمید و سیلی ظالمانۀ هر زمامدار و نظام های فرتوت و سیاه دورانش را بر روی خورد و جوانی اش را فدا کرد و دمی نیاسود اما امروز قلبش از حرکت باز ماند و قلمش از چرخش باز ماند، با تمام آرمان های نیمه تمام به دیارِ رفته گان رفت و دیگر صدای پر دردش را نمی شنویم که با اشعارِ حماسی بسراید (پشاور که زما کور دی _ کابل که قندهار دی زما ورور دی_ هر خائین که په دی کشی خنډ اچووی _ که د لر دی که د بر دی مخ تور دی) و یا (غټان غټان، نېکان نېکان پېدا دي _ دوی خو له موره جنتیان پیدا دی _ ځئ! هغې خوارو له جنت وګټو _ څوک چي له موره دوزخيان پېدا دي) اشعارش بیانگر احساسات عالی و انسانی او بود که برای مردم دلش می تپید و تعبیر و تفسیر خوبی از زندگی طبقاتی داشت بیداد میکرد همه را برای وحدت و انسجام فرا میخواند، بسا خبر دردناک بود درود بر روان پاکش!
صالحه (رشیدی)
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat