سه شنبه، ۲۹ نوامبر ۲۰۱۶   

   
     
عبدالوکیل کوچــی

 

 

ماه دسامبر در تاریخ معاصر افغانستان جایگاه خاصی دارد. نیمه روز آخر دسامبر آغاز یک طلوع روشن و تابش خورشید آزادی در فضای سیاسی افغانستان بود. به استناد منابع دست اول موسسین جریان دموکراتیک خلق افغانستان ساعات پایانی آخرین روز ماه دسامبر ۱۹۶۴ کار تدارک کنگره موسس حزب دموکراتیک خلق افغانستان در سپیده دم آرزو ها و آرمانهای والای خلق ستمدیده افغانستان شکل گرفت. طی چهارده سال جریان مبارزات ترقی خواهانه اوضاع عمومی کشور آبستن یک تغییر سیاسی بود. تاریخ در آن زمان «اتفاقات تغییر سیاسی و ترقی» در کشور را بنام حزب دموکراتیک خلق افغانستان رقم زد. که بر بنیاد آن حزب جوان چهارده ساله با یک خیزش نظامی ۷ ثور ۱۳۵۷ در میدان مبارزه با ارتجاع و استبداد پیروزی را از آن خود ساخت و بر اساس آن پروگرام های ترقی خواهانه و بنیادی در عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در جهت رفاه و سعادت مردم رویدست گرفته شد و با پیروزی قیام ثور مردم افغانستان برای نخستین بار در تاریخ کشور صاحب سرنوشت خویش گردیدند با این حال دولت جوان دموکراتیک طرف استقبال و پشتیبانی بینظیر مردم قرار گرفت.

ولی دیری نگذشت که تحولات بنیادی و ترقی خواهانه برای ارتجاع منطقه و رژیم خونتای پاکستان و حامیان بین المللی شان غیر قابل تحمل گردید و بر علیه دولت قانونی و دموکراتیک افغانستان به دسایس و مداخلات تجاوز کارانه دست زدند. همزمان با مداخلات خارجی ها در داخل کشور حفیظ الله امین همچون مار خطرناکی از آستین حزب سر برون کرد و به منظور بدنام ساختن حزب و به چالش کشیدن جنبش در یک کشور عقب نگهداشته سنتی شعار های سوسیالیزم، دیکتاتوری طبقه کارگر، دولت پرولتری و غیره بشکل عوام فریبانه و کاذب ریا کارانه توام با تهدید و شانتاژ، وحشت و کشتار، نظام دموکراتیک را به چالشها و پرتگاه سقوط نزدیک ساخت.

حزب دموکراتیک خلق افغانستان به منظور دفاع از دستاورد های جنبش دموکراتیک و دفاع از استقلال، تمامیت ارضی و حاکمیت ملی و دفع تجاوز و دسایس دشمنان با اتخاذ تدابیر و تصامیم جمعی، شامگاهان ششم جدی ۱۳۵۸ مطابق به ۲۷ د سامبر ۱۹۷۹ ترسایی به نظام فاشیستی صد روزه حفیظ الله امین پایان داد و جنبش را در مسیر اصولی و موازین مترقی سمت و سو بخشید که بنام تحول ششم جدی ثبت تاریخ گردید. با رویکار شدن نظام دموکراتیک و مردمی به رهبری زنده یاد ببرک کارمل منشی عمومی کمیته مرکزی حزب دموکراتیک خلق افغانستان، رییس شورای انقلابی و صدر اعظم جمهوری دموکراتیک افغانستان اولین کار دولت اعلام عفو عمومی تمام زندانیان و آزادی کسانی که از دم ساطور حفیظ الله امین جان بسلامت بردند بدون تبعیض و تفاوتهای عقیده تی، سیاسی، سمتی، زبانی، قومی و جنسیتی در سر تا سر کشور اعلان و اجرا گردید.

همزمان دولت دموکراتیک پروگرام ها و برنامه های ترقی خواهانه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را بخاطر رشد و ترقی جامعه و به منظور رفاه و سعادت مردم مطابق به خطوط اساسی کار و فعالیت حزب و دولت دموکراتیک بر مبنای آزادی های فردی و اجتماعی، احترام به اصول و مقدسات دینی، تامین وحدت اقوام و ملیت های باهم برادر و برابر، ایجاد شورا های مردمی اقوام و قبایل، آزادی احزاب سیاسی، اتحادیه های صنفی و سازمانهای اجتماعی زنان و جوانان، توجه به نسل جوان کشور و رشد معارف و زمینه های تحصیل و اشتغال با برنامه های رشد متوازن اجتماعی و مشارکت مردم از تمام طبقات اقشار و لایه های اجتماعی در تمام سطوح دولت و کار برای صلح دموکراسی و تامین امنیت در صدر وظایف دولت قرار داشت و در عرصه بین المللی، با موضعگیری اصولی، بیطرفی مثبت و فعال، همزیستی مسالمت آمیز، طرفداری از صلح جهانی، پشتیبانی از دموکراسی و حقوق بشر دفاع از جنبش های آزادی بخش ملی کشورها، دفاع از حقوق و آزادی های ملل تحت ستم، دوستی با خلقهای جهان فعالیتهای برونمرزی دولت را تشکیل میداد که همه و همه حکایت از رشد و ترقی افغانستان داشت.

روند رو به رشد جامعه که برای دشمنان افغانستان غیر قابل تحمل بود پای تجاوز گرانه و مداخله جویانه ارتجاع و استکبار را از طریق پاکستان به کشور ما پیش کشید و در نتیجه انحراف قدرتهای بزرگ و همسایه از اصول و معیار های قبول شده جهانی در یک سازش کلان با قدرتهای غربی و عربی پس از یک دوره مقاومت سرسخت و قهرمانانه ح.د.خ.ا. و دولت ج د ا در یک جنگ نا برابر و غیر عادلانه به سقوط مواجه گردید.

جریان شکل گیری دسایس منطقوی و متحدان بین المللی آن بتاریخ ۲۷ اپریل ۱۹۹۲منجر به تحولات نا گوار سیاسی گردید که به موجب آن شهر کابل پایتخت کشور و سراسر افغانستان در گرداب خون و آتش جنگ های تنظیمی فرو رفت و در اثر آن هزاران هزار نفر جان های خود را از دست دادند. صدها هزار نفر زخمی و صدها هزار نفر دیگر اعم از علما، دانشمندان، بسیاری از اعضای رهبری و کادر های حزبی و جنبش دادخواهانه مردم افغانستان، اشخاص تحصیل کرده و مسلکی مجرب و آگاه جامعه و گروه های مردم بنا چاری خاک شیرین وطن را ترک نمودند. درین راستا یکی از وقایع مهم و جانکاه برای ح.د.خ.ا. و مردم افغانستان از دست دادن رهبر واقعی زحمتکشان افغانستان بود که بتاریخ اول دسامبر ۱۹۹۶ رهبر فرزانه خود را از دست دادند. زنده یاد ببرک کارمل فقید بنیانگذار حزب دموکراتیک خلق افغانستان، فرزند کبیر خلق و پرچمدار پرشور، مبارز و عدالتخواه در سطح منطقه و جهان بیش از نیم قرن عمر شریفانه خود را در مبارزه بخاطر آزادی عدالت، صلح و دموکراسی وقف نمود.

ببرک کارمل پیشوای بزرگ زحمتکشان کشور، بمثابه رهبر خردمند شخصیت ملی و بین المللی دوست صدیق کارگران، دهقانان و مردم مستضعف افغانستان بود. ببرک کارمل اساسگذار راه نوین مبارزه بخاطر نجات مردم از عقب مانی های قرون و ناجی مردم از رنجهای بیکران شان بود. زنده یاد ببرک کارمل به مثابه رهگشای اصلی راه مبارزه ترقی خواهی با ژرفترین درک از اندیشه های ترقی خواهانه عصر خویش توانست در صدر رهبری حزب، مردم را از دشواری های گوناگون و کوره راه های صعب العبور و پیچیده تاریخ بسوی پیروزی های چشمگیر رهبری کند.

با سربلندی تمام گفته میتوان که ببرک کارمل با مطالعه دقیق شرایط عملی و شیوه های مبارزاتی جنبش چپ افغانستان قاطع ترین نقش را ایفا کرد. ببرک کارمل استراتیژیست بزرگ سیاسی و اقتصادی کشور بخاطر نجات مردم از فقر، جهل، مرض و عقب مانی قرون پروگرام های علماً تنظیم شده را رویدست گرفت. آفرینشها و آموزه های پربار ببرک کارمل چون میراث کبیر وطنپرستی برای نسلهای آینده کشور ما رهگشای راه مبارزه عادلانه خواهد بود. شوربختانه که تاریخ به گرفتن این قربانی بزرگ بسنده نکرد و در مسیر پر پیچ و خم مبارزه بخاطر نجات وطن، ده ها و صدها کادر نستوه و فرهیخته حزب از رهبری گرفته تا صفوف حیات خود را وقف مبارزه نموده از دست دادند. و جنبش چپ و دموکراتیک افغانستان با مرگ فرزندان خود ضایعه بزرگی را متحمل گردید. تاریخ همیشه یاد و خاطرات رهبران فرزانه وطن را گرامی داشته و در دل خلقها زنده و ماندگار خواهند ماند. یاد و خاطرات شان گرامی و نام شان جاودان.

اما در حال حاضر ما در شرایطی قرار داریم که در اثر دوام مداخلات خارجی و تجاوزات دشمنان افغانستان بخصوص نظامیگران پاکستانی و ارتجاع منطقه با راه اندازی جنگ و فرستادن تروریستان از خارج، کشورما را بخون و آتش کشیده و مردم بیگناه را بقتل میرسانند آنها فطرتاً بنام دین و بهانه اسلام با حملات خرابکارانه خود مسلمانان را به قتل میرسانند و تمام زیر ساختار های اقتصادی را ویران و مملکت را به مخروبه ی مبدل میسازند که در نتیجه آن مردم در شرایط فقر، جهل، مرض و نا امنی دست و پا میزنند. در اثردوام جنگ و نا امنی در کشور اخیراً صدها هزار نفر بی خانمان شده به مناطق با امن مهاجرت میکنند.

در حال حاضر در افغانستان برغم موجودیت نیروهای بزرگ نظامی ناتو و امریکایی، مردم از دوام جنگ و خون ریزی و نا امنی فقر، قتل و غارت تجاوزگری و وحشت و نا کارآمدی دولت ضعیف رشوه خوار و تحت الحمایه خارجی که مردم را به گروگان گرفته به ستوه آمده اند. عدم توجه لازم حکومت پوشالی کابل و ضعف مقامات رشوتخوار و زر اندوز، برغم "کمک های" "جامعه جهانی" تا هنوز سیستم دفاعی و امنیتی کشور را ضعیف نگهداشته اند که روی اینگونه شرایط و اوضاع جنگ و بد امنی و حملات انتحاری روز بروز گروه های مردم خاک کشور را ترک کرده و به خارج پناهنده میشوند. یگانه راهی که برای مردم مظلوم افغانستان باقی مانده است همانا بیداری لازم سیاسی، ایستاده گی، همبستگی وحدت و اتحاد سراسری ملی در یک خط مقدس و یک جبهه بزرگ ملی و میهنی بخاطر ختم جنگ و احیای روند صلح امنیت، آزادی و دموکراسی در کشور مستلزم آمادگی عمومی مرم ما میباشد که تاریخ در قدم نخست این رسالت بزرگ را بدوش گروهای سیاسی مبارز عدالتخواه، احزاب ترقی خواه و شخصیت های مستقل ملی و مردمی می سپارد که بیش از همه تعهد و مسوولیت دارند.

عبدالوکیل کوچی

 

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org