Wed, 16 Mar 2016 23:40:56
دل سوز حتى براى حيوانات بود!
در اين زمانى به گفته شاعرى كه ميگويد:
هيچ حيوانى به حيوانى نمى دارد روا
آنچه این نامردمان با جان انسان مي كنند
داستانى به رويى ورق سفيد، با قلم سياه ميكنم تا باشد بالايى انسانهاى حيوان صفتی كه بالای گرده هاى مردم سوار اند كمى تاثير كند، توكل به خدا.
باغبانى مصروف قدم زدن در محوطه باغ بزرگ و زيبايش بود ناگهانى متوجه سنگ پشتى شد كه به باغ زيبا بد عادت شده بود هراز گاهى باغبان اين حيوان را جاى دور ميبرد دوباره در باغ سر و كله يى سنگ پشت پيدا ميشد. باغبان از دست اين حيوان به تنگ آمده بود، تصميم گرفت درسى برايش بدهد كه تا آخر عمرش آن را فراموش نكند. او حيوان را به پشت خواباند و در همان حال او را رها كرد. در راه بازگشت به خانه، از كردارِ خود باغبان سخت پشيمان شد و از اين كه آن حيوانِ زبان بسته را آن طور رها كرده بود تا بميرد خود را ملامت و سرزنش ميكرد.
پس براى نجات دادن حيوان به باغِ زيبايش برگشت كه ناگهان با صحنه ى حيرت آورى مواجه گشت - كبوترى را ديد كه دانه ى انگورى را به منقارش گرفته سعى مى كند آن را در دهان سنگ پشت بگذارد، باغبان افسوس خورد و با دل خود گفت: (خدايا براستى كه تو حق هيچ كس را ضايع نمى كنى و روزى همه را به هر طريقى مى دهى، خدايا مرا ببخش كه اندازه يك كبوتر نسبت به آن حيوان ترحم نداشتم) سپس سنگ پشت را به حالت اول بر گرداند و گفت: (ديگر كارى به كارت ندارم هر چقدر دوست دارى بخور بخند و لذت ببر) اما او از آن روز به بعد ديگر سنگ پشت را نديد.
حالا شما خواننده عزيز قضاوت كنيد در اين ديارِ من كسى ارزش حيوان را به ملت ام مي دهد؟؟؟ آيا مانندى باغبان انسان دلسوزى ملتِ من دارد؟؟؟ آيا در اين ملكِ من انسانيت و غيرت افغانى مرده هست؟؟؟...
اما خدمت انسان را در جايش بگذاريم خدمت به حيوانات شايد شريف ترين كارى گيتى باشد. اما دريغا كه تمدن اين ظالمان به مخلوقات بى دفاع خدا قرار گرفته ملك افغان هم اعضا خلقت است انسان است بشر است، آيا روزى خواهد رسيد كه وجدان شان مانندى باغبان بيدار شود كشتن و آزار و اذيت ملت بيكس و ناتوانم را به كلى ترك كنند؟؟؟.
دنيا چه هنگام دگرگون خواهد شد؟ بشر افغان كى به حياتى خوشى و تازه خواهد رسيد؟ هنگامى كه قدرت با عشق وطن بياميزد، وقتى عشقى بيكران وطن را در رگ رگ وجود و قلب خود بپرورند وقتى تواضع،عشق وطن و خدمت به ديگران به كار گرفته شود فقط آن زمان بشر مى تواند به حياتى تازه برسد.
درد زياد و توان گفتن كم
اگر مى خواهند اگر از رنج و درد مردم آگاه اند اگر واقعاً وطن دوست و مردم دوست اند كمى به دردمندان،آوارگان و رنج ديدگان خدمت كن!
عاصم (شرار)
Geplaatst door Haidar Ataye op donderdag 19 maart 2015
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat