سه شنبه، ۲۰ سپتامبر ۲۰۱۱

دفاع از "دموکراسی" و "حقوق بشر"

یا تسلط و غارتگری . . ؟!

 

*   *   *

در سالهای چهل و پنجاه میلادی، امپریالیزم جهانی در رأس آمریکا، از مفاهیم دیگری به جای "حقوق بشر"، "دموکراسی" و "جنگ علیه تروریزم" جهت مداخله در امور داخلی کشورها، یا سازماندهی حملات و تجاوزات نظامی و سرنگون سازی حکومت های منتخب و قانونی، و تعویض آن به رژیم های دست نشانده و مزدور، و دفاع از حکومت های خودکامه، دیکتاتوری و فاشیستی، استفاده میکرد.

ضرورت نخواهد بود که از صفحات تاریخ به دور رفت!، هنوز جنگ جهانی هتلری خاتمه نیافته بود "ترومان" رئیس جمهور آمریکای- وقت- چهرۀ ضد انسانی خودرا آشکار ساخت، و اعلان کرد که ما با بزرگترین خطر دیگری روبرو هستیم و او "خطر کمونیزم" است! او بیشرمانه "سوسیالیزم و کمونیزم" را همردیف با "فاشیزم" در یک پله ترازو قرار داد . . ! ملیون ها انسانیکه از کشور جوان سوسیالیستی شوراها، دلیرانه با قربانی های بیشماری در دفاع از بشریت، صلح و ترقی در سراسر جهان به پا خواستند، و تجاوزگران فاشیستی را به عقب راندند و به شکست مواجه ساختند . . در مفهوم "ترومان" قابل زنده گی نبودند!!

در دکتورین وی "مردم آزاد" و "انتی کمونیست" مترادف یکدیگر محسوب میشدند!

و دکتورین "ترومان" سد راه جنبشهای ملی، دموکراتیک، مترقی و انقلابی قرار گرفت و در سرکوبی آن، دیوانه وار تلاش میورزید. برای رژیم های دیکتاتوری تنها کافی بود، مدعی شوند که با "دشمنان کمونیست" روبرو هستند، تا آمریکا به یاری آنها بشتابد! و با موضعگیری ریاکارانه "دفاع از آزادی"، "دموکراسی" در برابر "خطر کمونیزم"، پیمان "اتلانتیک شمالی"- ناتو- را به امظاء رسانید، و دارای "بمب هیروژینی" شد! و به تولید اسلحه مختلف مرگبار، اقدام کرد!

"ایزنهاور" مانند اسلاف خود که همیشه در خدمت انحصارات سرمایه داری، در دفاع از منافع هژمونیستی امپریالیزم آمریکا قرار داشت، با ادعای دیماگوگی دفاع به اصطلاح از "دموکراسی" و "آزادی" و "عدالت"، در برابر "خطر کمونیزم" نیروهای نظامی، استخباراتی، و امنیتی آمریکا را بویژه جنگ افزارهای هسته ای و نقش نیروی هوائی استراتیژیک را، ارتقا و گسترش بخشید!

"کندی" چندین بار حملات نظامی تجاوزگرانه را علیه کیوبا و ترور فیدل کاسترو توسط سی آی ای سازماندهی کرد، اما در نتیجۀ دفاع قهرمانانه خلق کیوبا به ناکامی مواجه شد. و در زمان "کنیدی"، در جمله پلانهای تهاجمی نظامی و تجاوزات دستور ازمایشات هسته ای در فضا را صادر کرد!

طراحان نظامی و محافل تجاوزکارانه در ادارۀ پنتاگون، استخبارات و اطلاعاتی ایالات متحدۀ آمریکا، زیر پرده دفاع از "آزادی"، "دموکراسی"، "عدالت" و بعداً واژه های "تروریزم" و "حقوق بشر" به آن علاوه گردید، پلانهای غارتگری دیگر کشورها و خلق ها را طرح ریزی کردند و مورد اجرا قرار دادند!

*     *     *

درینجا به گونه مثال، به برخی از جنایات امپریالیستی، اشاره میشود که زیر ادعای دفاع از "دموکراسی"، "آزادی" و "عدالت" صورت گرفته است:

سرنگون سازی حکومت ملی و انتخابی داکتر محمد مصدق در ماجرای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، فراهم آوری زمینه برای کودتای نظامی در گواتیمالا ۱۹۵۴، لاؤوس به رهبری "پرنس سوانا ثوما" ۱۹۵۹، حمله نظامی تفنگداران دریائی آمریکا به خاک لبنان ۱۹۵۸، کودتای فاشیستی در جمهوری عراق و سرنگونی حکومت ملی جنرال عبدالکریم قاسم ۱۹۶۳، کودتای نظامی اندونیزی ۱۹۶۵، طی پانزده سال از ۱۹۶۱ الی ۱۹۷۶ بیش از ۹۰۰ فقرۀ عملیات محرمانه توسط سی آی ای و پنتاگون علیه خلقهای رنجدیده و "رژیم های نا مطلوب" به زعم خود آمریکا، انجام یافته است. و تدارک کودتا های گوناگون در ارژنتاین، بولیوی، چیلی، یونان، عراق، سوریه، لیبی، هندوستان، افغانستان، و دیگر کشورهای خاور میانه، آفریقا، و آمریکای لاتین و به قدرت رساندن رژیم های دست نشانده، و دفاع از حکومت های خودکامه و ضدملی، صورت گرفته است. در جمله هزاران و هزاران از فرزندان زحمتکش این کشورها در اثر تجاوزات نظامی و بمباردمان ها به قتل رسیده اند.

*     *     *

تنها در افغانستان، آمریکا با متحدین غربی خود- در ناتو- و ارتجاع منطقه بعد از قیام ۱۹۷۸ الی پایان ۱۹۸۸، (۲۲۳) هزار تروریست دهشت افگن و تخریبکار را زیر نام "جهاد"، آموزش، تجهیز و آماده ساختند و اسلحه مرگبار و مدرن را به دسترس شان قرار دادند. هزاران انسان را به خاک و خون کشاندند، و اکثریت دستاوردهای خلق های زحمتکش را، مؤسسات عام المنفع، شفاخانه ها مدارس، مکاتب و منازل رهایشی مردم را به خرابه مبدل ساختند! و زنده گی سازنده را به صحنه مرگبار و خونین زیر نام دفاع از "دموکراسی"، "حقوق بشر" و "آزادی" مبدل ساختند! امروز همانا جنایتکاران، آدمکشان، غارتگران، خرابکاران و ویران گران حرفه ای در افغانستان به حیث جانبداران "آزادی" "دموکراسی" و "حقوق بشر" در ادارات و بنیاد های دارای اهمیت قدرت دولتی- ملکی و نظامی- جا بجا شده اند.

*     *     *

 محافل آمریکائی گویا، ابراز میدارند که تصمیم ندارند، در دفاع از "دموکراسی" و "حقوق بشر" به زور و بر سر نیزه قرار گیرند! آنان تجاوزات و حملات نظامی وحشیگرانه و ویرانگرانه خویشرا در کشورهای قبلاً تذکر یافته و غیره مناطق مختلف جهان فراموش میکنند!! و در بمباردمان های فضائی، دریائی و زمینی هلاکت بار علیه کشور کوچک لیبیا- امروز- دریغ نمیورزند، و سرزمین کشور را به گورستان تبدیل کرده اند!! "رابرت فیسک" نویسنده مشهور انگلیسی یک روز بعد از حمله ۱۱ سپتمبر نوشته است: "این جنگ، جنگ دموکراسی برعلیه ترور نیست . . . چنانچه از ما خواسته شد که باور کنیم . ."!

درینجا مناسب خواهد بود، از زبان طراحان، برنامه ریزان و ایدیولوگ کاران و سازان انحصارات سرمایه داری  امپریالیستی شنیده شود که این جنگ ها در واقعیت امر برای چیست؟ و چگونه از واژه های فریبکارانه دفاع از "آزادی"، "دموکراسی"، "عدالت" و "حقوق بشر"، به منظور تسلط و غارتگری و تحقق منافع انحصارات امپریالیستی، بهره برداری میشود!

مفید و مؤثر خواهد بود که مطالعه با دقت بیشتر صورت گیرد، که این طراحان نظامی، استخباراتی و اطلاعاتی، در همآهنگی با اداره پنتاگون، چه طرحهای را به نفع هژمونیستی آمریکا و برتری آن و برای آینده جهان، مطرح کرده اند!

● "پروژۀ قرن جدید آمریکائی- PNAC" طرح جدید امپریالیستی برای تسلط آمریکا بر جهان است، که آغاز آن جنگ عراق بود . . و از طراحان متفکر و برنامه ریزان درجه اول پروژه "ریچارد پول" است که بنام "شاهزاده تابریکی" یاد میشود. زیرا پیوندهای وی با مقامات بلند پایه آمریکائی، و اسرائیلی و مقامات و بنیاد های استخباراتی و اطلاعاتی کشورهای غربی بی حصر است! از بنیان گذاران دیگر این پروژه، اشخاص ذیل میباشند:

- "دونالد رامسفلد" وزیر دفاع آمریکا در زمان "بوش".

- "ویلیام کریستول"- مرد قدرتمند هفته نامه " استاندارد ویکلی" که مطالعه آن در محافل استخباراتی، و اطلاعاتی آمریکا، پنتاگون و قصر سفید به حیث دستور روز قرار دارد.

- "دیک چینی" معاون ریاست جمهوری- بوش- و دارای پیوند های گسترده با محافل پنتاگون، سی آی ای و مقامات ذی اهمیت نظامی و استخباراتی اسرائیلی میباشد.

- "لویس لیبی" معاون ارشد "چینی" در امور امنیت.

- "پاول دلفو ویتس" از معاونان وزارت دفاع و پدر ایدیولوژیک گروه میباشد.

- "تورمن پود هووتس"، "رابرت کاگان"، "الیوت ابراس" عضو شورای امنیت ملی آمریکا، "جون بولتون" عضو کابینه کنترول سلاح و امنیت بین المللی بوده اند.

● در "پروژۀ قرن جدید آمریکائی"، "ریچارد پول" میگوید:

". . . ما در برابر انواع و اقسام دشمنان قرار داریم . . . و درگیر بازیهای دیپلماتیک نشویم . . . و تنها به دنبال یک جنگ تمام عیار باشیم . . ."! درین "پروژه" کوریای شمالی، چین، کشورهای آمریکای لاتین، شرقمیانه و غیره . . . هدف استراتیژی تغییرات نه برای تأمین "دموکراسی" و "حقوق بشر" و "عدالت" و "جنگ علیه تروریزم" بلکه برای تسلط و غارتگری مدنظر گرفته شده اند!

● در بخشی از پروژه، طراحان دیگر، چون: "الیوت ابرامس"، "جون بولتون" و "دونالد رامسفلد" تأکید میورزند: برای آنکه آمریکا بتواند بر اکثریت جهان بشریت، و منابع طبیعی تسلط یابد . . .  - باید - به تنهائی امپراطوری سیاره با استفاده از زور تبدیل شود" . . "باید بودجه های نظامی به ملیاردها . . . بلند گردد . . تولید اسلحۀ هولناک - آماده و تهیه شود . . و تسلط فضائی تحقق یابد . . و تغییرات در تکوین حکومت ها و دول: چین، کوریای شمالی، ایران . . . و . . و صورت گیرد."

● "ویلیام کریستول" و "رابرت کاگان" که در پروژه مذکور نقشی دارای اهمیتی ایفا کرده اند، در کتاب خود "خطرات کنونی" که در حقیقت خلاصه "پروژه" مذکور است، مینویسند: ". . . آمریکا باید قدرت اروپائی، یک قدرت آسیائی، قدرتی در خاور میانه و البته نیمکره غربی باشد"

و دیگری از متفکرین PNAC "نورمن پودهوتس" با لهجه صریح تر اعلام میدارد:

". . . رژیمهای که استحقاق بسیاری برای سرنگونی دارند، تنها به کشورهای "محور شرارت" منحصر نمیشوند. این محور باید سوریه، لیبی لبنان و نیز کشورهای دوست مانند عربستان سعودی، و نیز رژیم مبارک در مصر . . . همچنان سازمان آزادی بخش فلسطین . .  توسعه یابد"!

چنانچه در "پروژۀ قرن جدید آمریکائی" تثبیت گردیده است:

". . . برتری آمریکا باید حفظ شود، بنا بر این تسلط بر دو سوم نفت جهان که در منطقه خاور میانه و بین پنچ کشور تقسیم شده است، باعث میگردد که آمریکا با کنترول جریان نفت، هوای تنفس چین و اروپا را در اختیار خود گیرد . ."!

● "چارلز کراوت هامر" در "واشنگتن پُست" نوشته است:

". . . بزرگترین تهدید در حال حاضر به عنوان یک ایدیالوژی در حال جنگ و ستیز دایم با آقائی آمریکا در جهان، اسلام است . . ."!

و "گری شمیت" مدیر اجرائی آن پروژه، ابراز میدارد:

". . . واقعیت سخت اینست که مادامی که بعضی از این رژیمها را شما تغییر نداده اید، همواره تحت فشار قرار دارید، تا از شر این تهدید نجات یابید . . ."!. وی علاوه میکند: ". . . عزم آمریکا در سرنگونی نظامهای خودکامه در جهان اسلام و برقراری دموکراسی عزم دروغینی نیست، هرچند که انگیزه و نیت آن غارت در لباس دموکراسی است"!!

". . . بنا بر این آمریکا باید تمامی توان خودرا برای برقراری دموکراسی در تمامی کشورها برای حفظ برتری خود به کار بندد."!

● "ریچ لوری" رئیس تحریر "ناشنال ریفیو" به تاریخ ۲۷ نوامبر ۲۰۰۱ در تبصره ای "همکاری شما و گر نه" نوشته است:

". . . یک کودتا بر علیه خاندان سعودی و یا یک حمله تروریستی به چاههای نفت، این کشور به آمریکا زمینه وسیعی را برای اشغال- مستقیم چاههای نفت- فراهم خواهد ساخت . . ."؟

- واضح است: که یک حمله تروریستی به چاههای نفت، چیزی جز سامان دادن این حمله از سوی خود آمریکا، نخواهد بود . . . نویسنده علاوه مینماید:

"و سپس . . . یک حاکم دست نشانده داخلی، و یا یک دوست قابل اعتماد وارداتی میتواند کار را بدست گیرد . . ."!

*     *      *

 "شورای روابط خارجی"، "واشنگتن انستیتیوت- سیاستهای خاور نزدیک-" و "آمریکان اینتر پرایز انستیتیوت" نقش بسیار تعیین کننده در پلانگذاری تهاجمات نظامی و غارتگری، و سازماندهی فعالیت های دولت انحصارات آمریکئی دارند . . . و یا "پروژۀ قرن جدید آمریکائی "همکاری فراوانی کرده اند . . به ویژه "بوش" در فبروری ۲۰۰۳ در یک سخنرانی گفت:

شما از بهترین مغز های این مملکت هستید و دولت من در حدود ۲۰ تن از شما را در استخدام خود دارد!

آنها در طرحها و پلانهای خود، در دفاع از "حقوق بشر"، "دموکراسی"، تأمین "عدالت" و "بازسازی" کشورها و در مبارزه علیه "تروریزم" قرار ندارند، به جز در دفاع از منافع تسلط غارتگری انحصارات سرمایه داری در "دفاع هوشیارانه . . اقتصاد بازار آزاد . . . سیاست خارجی مداخله گرانه . . آزادی فعالیت های استخباراتی و اطلاعاتی آمریکا در کشورهای گوناگون . . ایجاد پایگاهها . . مطابق با هژمونیستی آمریکا . . و حفاظت منافع آمریکا . . در سراسر جهان . .

"مایکل لدین" یکی از افراد مؤثر AEI و دارای روابط رسمی و غیررسمی با مقامات بلند پایه نظامی، استخباراتی و امنیتی آمریکا و اسرائیل در کتاب خود "جنگ علیه اربابان ترور" که بعد از حمله بر افغانستان نوشته است"

"تنها امید ما این باشد که ما منطقه را به یک "دیگ جوشان" تبدیل کنیم و خواهش میکنم هرچه سریعتر . . . این مأموریت ما علیه ترور است"!

● با فروپاشی اتحادشوروی و کشورهای سوسیالیستی اروپائی، امپریالیزم جهانی در رأس آمریکا، با اقدامات بیشتر، پلانها و عملیات تهاجمی گسترده تر . . . در تسلط، چپاول و غارتگری پیش میرود . . . زیرا کدام رقیبی در قبال خود در سطح بین المللی ندارد، و در یکتازی خود به نفع هژمونیستی خود، طوریکه میخواهد، اجرا میکند . .! و مطابق دلخواه امپریالیست ها، حکومت و دولت ها پدید و ناپدید میشوند!!

 اعترافات این طراحان و پلانگذاران جنگ، مداخله و تجاوز وابسته به دستگاههای انحصارات سرمایه داری آمریکا و سیاست مستقیم امپریالیزم، بصورت روشن، آشکارا و قاطع به اثبات میرساند که جنگ، جنگ دفاع از دموکراسی، آزادی و حقوق بشر نبوده و نیست، بلکه جنگی است به منظور تسلط و غارتگری کشورها! تراژیدیی که اکنون در شرقمیانه و شمال افریقا و غیره جریان دارد، به این نتیجه گیری علامۀ صحت میگذارد!

*     *     *

 

 این جنایتکاران آدمکش، دزدان دریائی و رهزنان ویارنگر، دهشت افگن با پلانها، عملیات و شیوه های امپریالیستی خود، روند پیشرفت تاریخ را مدتی به تعویق می اندازند، اما به هیچ وجه متوقف ساخته نمیتوانند . . .قوانین دیالکتیک در حرکت است، آخرالامر تضاد زنده گی در مجادله خویش به نفع زحمتکشان جهان، صاحبان حقیقی زنده گی با پیروزی میدرخشد، و پرچم سوسیالیزم بار دیگر در اهتزاز دیده خواهد شد . . . این واقعیت از تمام زحمتکشان کشورها، خلقها و جهان با جدیت بیشتر میطلبد که خودرا از هیاکل پوسیده، پسکه زده تاریخ، تاجران، سازشکاران و معامله گران دور بسازند و آنان را به زباله دان تاریخ بسپارند، و هرچه بیشتر با راه واقعی مبارزه همگانی ملی، دموکراسی و انترناسیونالیستی همنوا سازند، و محکمتر دستهای یکدیگر را با هم بفشارند! و راه رزمنده گی سالم، استوار، با خلاقیت و مسؤولیت مبارزان واقعی در تحولات بنیادی ملی و دموکرات به سوی سوسیالیزم بپیمایند، و چهره سیاه امپریالیزم را به چال نابودی ابدیش بسپارند!

 

*     *     *

 

محمد طاهر نسیم،

شهر فرانکفورت جرمنی

فرانکفورت، ۲۵ می ۲۰۱۱

 

تایپ کامپیوتری از ع . ق . فضلی

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org