Sun, 27 Jul 2014 04:37:53
سید داوود مصباح
شنبه، ۷ ژوئن ۲۰۱۴
دین و دولت
«در افغانستان دو رهزن و مزدور امریکا برای رئیس جمهور شدن کم بود که مردم احساساتی را به جنگ های خانه به خانه بکشانند که با پا درمیانی بادارش امریکا اکنون برای تقسیم این جیفه کنار هم بنشینند. شگفت آور این است که در این بازی ها و صف بندی ها به اصطلاح احزابی که خود را از جنس مترقی می دانند هم در عقب صف ها دیده می شد. عجبا که عقب مانی ذهنی در کشورهای اسلامی مثل افغانستان تا این حد گسترده است که حتی گروه های که ادعای مبارزه طبقاتی را دارند در این دسته بندی ها می پیوستند.»
چکیده:
دین یعنی باورها تقریبا هم زاد آدمی زاد است. درین بحث صرف نظر از جنبه های تاریخی دین از زمان پیوستن دین به پدیده خبیث دولت بحث وبررسی فشرده و مختصری صورت می گیرد در عصر حاضر جدایی دین از دولت به نفع دین است. چون دولت درحال زوال قرار گرفته اگردین خودرا از این روند کنار نکشد بدون تردید که دین هم با دولت در یک زباله دان چال می شود.
آغاز سخن:
دین تاریخ طولانی دارد که در مورد کتاب ها نگاشته شده است، مورد بحث در این مختصر نیست. کنیش و عمل کرد ها و شراکت دین با دولت در معاصر مورد ارز یابی قرار می گیرد بشترین مداخلات در امور دولت و پیوستن به سیاست دین ابراهمی است، که سه مرحله بسیار پرتشنج را در بر می گیرد. مرحله اول خلاف ار شادات سموئل نبی، یوشع نبی بود که به بنی اسرائل سفارش می کردند که پادشاهی را نپذیرند «سموئل نبی» می گفت: «پذیرفتن پادشاهی به مثابه اسارت قوم است» اما بنی اسرائل به دولت و سیاست پیوستند که باعث کشتار و اسارت این قوم گردید. اکنون باگرایش قدرت دولتی وخشونت پذیری عاقبت این اقوام را بسوی زوال می برد. مرحله دوم، مداخلات کلیسا و پاپ ها در امور سیاست و دولت بود که به تنها جنگ های سلیبی را به راه انداختند و ده ها دانشمند و مخترعین را به حکم ارتداد محاکمه کردند. سرانجام روشنفکران و روشنگران بورژوازی اروپا مجبور شدند که پاپ ها و کلیسا را از دولت و سیاست کنار بکشند و بعد این روش نتیجه خوب داد و مرحله رنسانس اروپایی پا گرفت. گرچه در عیسویت جنبش های بسیار درخشانی مثل ظهور افکار سوسیالیسم و کمونیسم (انابپ تیسم) کمونیسم مسیحی بوجودآمد که رهبران این جریان پاپ ها و کشیش های بودند که مالکیت را حرام می دانستند مثل«توماس مونزر» «ملکور هوفمان»، «جان اف لیدن»، «مارتین لوتر»، «ژان کالوین» و «جان ناکس» و دیگزان. «نهضت انابپ تیسم یا کمونیسم عیسویت» که در زمان «لوتر» ابتدا در المان بوجود آمد و بعد در سویس و هلند و مراوی گسترش یافت و عده ای از ایشان در سال ۱۸۷۴م به امریکا مهاجرت و در داکوتای جنوبی مستقر شدند. نظر و عمل «انابپ تیسم» مانند جنبش «مزدک بامداد» در آریازمین بود. «انابپ تیسم» در قسمت اقتصادی و اجتماعی «ربح و تنزیل را حرام می شمردند، طرفدار صلح بودند، هیچگاه سوگند یاد نمی کردند و معتقد بودند که اطاعت از دولت عملی اهرمنی و شیطانی و مردود است. طرف دار سوسیالیسم وکمونیسم بودند و مالکیت را مردود می دانستند.» ۱
مرحله سوم در آئین ابراهمی در عصر حاضر اسلام سیاسی است که به شدت به سیاست و دولت می پردازد. در اسلام روی این عمل کرد وگرایش دو قطب بوجود آمده. یکی اسلام بر بنیاد عقاید و شریعت و اجتهاد است که معتقد به اصل دوری از سیاست و دولت است و بخش دیگر به شدت دین را سیاسی می پندارند و خواهان گرفتند قدرت و دولت است. برای کسب قدرت سیاسی این بخش پا از حدود متعارف به اصطلاح دموکراسی فراتر گذاریده وبه جای اشتراک از طریق معمول انتخابات و شیوه های مسالمت آمیز سیاسی با تشکیل گروه های مسلح متوصل به جنگ و کشتار وسیع مردمی گردیده اند. نمونه های آن در افغانستان، پاکستان، سوریه و سودان و سایر کشور های خاورمیانه ای عربی کم نیست. این پدیده در افریقا مشکلات زیادی فراهم نموده اند. این پدیده را بعنی پیوستن دین رسما به دولت و تبدل شدن دین به دولت از طرح های پنهان کانون توطئه های سرمایه داری امپریالیستی است. که برای از بین بردن پدیده ای مثبت باید آن را با پدیده منفی ضرب زد. چون دولت یک پدیده الاهی نیست بلکه یک موئسیسه قرار دادی اجتماعی است و هم همیشه قابل نقد و نکوهش و زوال است، پس قرارگرفتن دین به دولت در حالت نقد و بررسی قرار گرفته و مقام الوهیت آن زیر سوال می رود و اعتبار خود را از دست می دهد. این رخ داد تجارب بدست آمده از کلیسا در سیاست در آغاز رنسانس اروپایی می باشد .
خلافت ترک های عثمانی و سقوط کامل آن وحذف دین از دولت تا کنون با همه تلاش های اسلام گرایان در برابر سیکولاریسم ناکام است. فردا حاکمیت عربستان سعودی و شیوخ عربی و دولت اسلامی ایران همین سرنوشت را خواهند داشت.
در عصر کنونی بشریت به شدت هرچه تمام تر با دولت های سرمایه داری درگیر است و برای پایین کشیدن دولت های حامی سرمایه داری مبارزه می نمایند. در حالی که نیروهای جوان خانواده بشریت مترقی و کارگری برای الغاء سرمایه داری فعال هستند و بشریت به شدت بین ۹۹درصد در مقابل یک در صدی سرمایه داران و دولت های حامی آن موضع گرفته اند، آیا شما کدام دولت و گروه اسلامی را می شناسید که برضد سرمایه داری در کنار ۹۹درصدی ها باشند؟! نه بصورت مطلق نه. پس دین خدای که در کنار خلق خدا نباشد جایگاه آن در کجای نظام بشری قرار دارد؟ دولت سرمایه داری امریکا درخاور میانه عربی هزاران افرادی را با پول و سلاح تجهیز نموده روانه جنگ علیه دولت های خودی و مسلمان خود نموده و ملت های ساکن در منطقه را قربانی می گیرند و مردم غیر نظامی طعمه آتش و خون می شوند. بعد از سودان، لیبی مصر و سوریه و اکنون عراق. «داعش» (دولت اسلامی عراق و شام) خوب دقت باید کرد! این گروه که دولت اسلامی می خواهند آیا دولت عراق کافر است ؟ این ها کی هستند و از کجا آمده اند ؟! این از جمله ده ها گروه سازمان یافته «سیا» به پول امریکا و موافقه کنگره و سنای و رئیس جمهور امریکا است که تا کنون در سوریه می جنگید و چندی قبل ۱۳۰۰نفر از این گروه مجاهد از سرحد سوریه وارد عراق گردیدند و این بازی شیطانی امریکا را نگاه کنید که خود را در ظاهر علیه این گروه وانمود می کند و در عمل درکمک به دولت عراق تعلل می ورزند و فرصت می خواهند. ۱۳۰۰نفر در برابر ۲۸۷ هزار ارتش عراق (!) در زمان تهاجم افراد داعش مقامات بالائی ازتش عراق به واحد های نظامی دستور تسلیمی و عدم مقابله را می دهند که در مصاحبه ها آمده .این دیگر شک و شبهه بجا نمی گذارد که دستور از امریکا است، که به گروه داعش دستور حمله و پشروی و به دولت مالکی دستور مقاومت را می دهند. اکنون در عالم بشریت بازی گر ضد بشری نظام سرمایه داری است که برای تامین منافع خود به هر وسیله ای متوصل و از هر امکانی استفاده می نمایند. دولت های وابسته برای بقای خود ملزم به اطاعت است. این دیگر ضرورت به اثباط ندارد. بشریت با جهان سرمایه داری در تقابل است و تا زمانی که سرمایه داری از سیستم اقتصادی خارج نگردد بشریت نمی توانند زندگی راحت و آسان غیر استثماری داشته با شند. این دیگر سخت شرم آورو ننگین است که بشریت مانند گوسفندانی که گروه گروه گرگ ها از آنها را تکه و پاره می کنند و نظاره گر باشند. درهر کشوری سرمایه داری جهانی روزانه صد ها هزار انسان را به خاک و خون می کشانند و نابود می نمایند، بشریت نظاره گر صحنه های فجیع کشتار انسانی می باشند .
دولت های فاسد ضد بشری به اصطلاح ملی کشور ها خود نماینده سرمایه داری خون آشام جهانی هستند. در دهه اخیر حکومت های اسلامی در خاور میانه عربی میلیارد ها دولار سلاح کشتار جمعی از امریکا خریداری و انبار کردند و شهروندان این کشورها از دولت های شان نپرسیدند که خرید این همه سلاح کشتارجمعی انسانی برای چیست؟ و کجا کاربرد دارد؟ و اکنون اجاره داران دینی با این سلاح باعث قتل و کشتار شهروندان خود هستند. امریکا به ریش این شیوخ وسران و سلاطین اسلامی می خندند. در جمع این شیوخ اسلامی حاکم به سرنوشت میلیون ها انسان مظلوم یکی هم آل سعود (خادمین حرمین شریفین) (!) است که رذیلانه ترین سیاست یک بام و دو هوا را علیه منافع شهروندان عربستان و خاور میانه عربی به سود امپریالیسم امریکا مزدورانه ایفا می نماید. تمویل و تجهیز باند های تروریستی در خاورمیانه عربی و کشورهای مسلمان نشین آسیا و افریقا کار شیطانی و ضد بشری امپریالیست های امریکا و غرب است. اکنون چنین معلوم می شود که با ظهور خلافت اسلامی داعش دامنه ای جنگ و نا آرامی های گسترده ای در انتظار کشورهای اسلامی آسیا و افریقا قرار گرفته است. بدون تردید که نمایندگان این گروه به اصطلاح خلافت اسلامی برای کسب بیعت به گروه های دیگر جنگجو در پاکستان، افغانستان و بلوچستان می روند و بعد از کسب بیعت فضای جنگ های پراگنده گروه های موجود در این کشورها حال و هوای دیگر به خود می گیرد. غرب گرچه با این بازی شیطانی خود به ریش اسلام بازی های شرقی می خندند ولی این آتش دیر یا زود دامن آنان را هم می گیرد. پراگندن احساسات و تمایلات عامیانه ای دینی و مذهبی و قومی و نژادی بین مردمان خوش باور مشرقی ها و افریقائی ها ریشه در برنامه های تجاوز کارانه سرمایه داری و بلاک امپریالیستی غربی به ویژه امپریالیسم امریکا دارد که متأسفانه در اذهان زود باور کشورهای اسلامی ترسوب می کند. حالا دولت های واپس گرای دنباله رو سرمایه داری هم به اشاره باداران امپریالیست خود دین و احساسات قومی و نژادی را به دنبال خود یدک می کشانند. در افغانستان دو رهزن و مزدور امریکا برای رئیس جمهور شدن کم بود که مردم احساساتی را به جنگ های خانه به خانه بکشانند که با پا درمیانی بادارش امریکا اکنون برای تقسیم این جیفه کنار هم بنشینند. شگفت آور این است که در این بازی ها و صف بندی ها به اصطلاح احزابی که خود را از جنس مترقی می دانند هم در عقب صف ها دیده می شد. عجبا که عقب مانی ذهنی در کشورهای اسلامی مثل افغانستان تا این حد گسترده است که حتی گروه های که ادعای مبارزه طبقاتی را دارند در این دسته بندی ها می پیوستند. یک کودک هم می داند که شعار و صف بندی های دینی و مذهبی، قومی و نژادی کاملا غیر عقلانی و تا مغز استخوان ارتجاعی است. در افغانستان تحجر و واپس گرایی تا بدانجا رسیده که دو شیاد می توانند تمام مردم یک کشور را به چالش بکشانند. در طویله مجلس برای خود قانونی بسازد که حقوق و امتیازات دایمی داشته باشند، و و و . . . .
نتیجه:
در عصر حاضر دین و دولت در کشورهای شرقی از حد متعارف خارج گردیده با ظهور خلافت داعش وضع کشورهای خاور میانه ای عربی وپیرامون بدتر و نا امن تر می گردد، فقرو بیکاری و بی سرپناهی افزایش می یابد و در افغانستان خرابی اوضاع بیش از قبل خواهد شد. به مصداق این شعر اقبال لاهوری:
متاع معنی بیگانه از دون فطرتان جوئی زموران شوخی طبع سلیمانی نمی آید
گریز از طرز جمهوری غلام پخته کاری شو که از مغز دوصد خر، فکر انسانی نمی آید
کلیات اقبال، ص ۱۳۵
۱- دکتر بهاوالدین پازارگاد، تاریخ فلسفه سیاسی، جلد دوم، تهران، ۱۳۳۴خ، صص۴۷۸-۴۹۹
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat