یکشنبه، ۱۶ جون ۲۰۱۳
مســـعــود «حـــداد»
به اقتباس از شعر محترم باری جهانی
(د مور وصیت او نصیحت)
دروغ است
ببخش ای مادرم قربان نامت
خدا حافظ الی روز قیامت
ترک کنم من این جهان را با خودم
میفرستم کافران را در عدم
مرا امشب بآغوش گیرد حوری
بنوشاند شراب انتحوری
عالم دین وارث پیغمبر است
شافع روز جزا و محشر است
او به من کرد قصه هائی از بهشت
قصه ای بی منتهای از بهشت
گفت اگر جان را دهی در راه دین
می برندت در بهشت عندالیقین
هرچه زودتر باید آنجا من روم
ای خوشا که سوی جنت می دوم
چه زیبا است، چه رعنا، حورجنت
چه شیرین! خرما و انگور جنت
گفت آنجا عسل هایش، فراوان
شیر جنت است در جوی ها، روان
زنزدت میروم ای مادر زار
در آن دنیا بود باقی دیدار
««»»»
ترا سوگند به آن یکتا خدایم
عزیز دل نکن تنها رهایم
اگر چندی هنوز هم بی قراریم
ولی با رفتنت ما خوار زاریم
چه خواهد کرد مادر آواره ات
با دو طفلِ خواهر بیچاره ات
فریبت میدهد ملای مکار
هرآن چیزیکه گوید باور مدار
عزیزانش همه خندان و خوش اند
به تحصیل اند و یا درعیش و نوش اند
ز آن جنت که بابا گفت بریدند
به هر شهری به خود خانه خریدند
سفر در لندن و پاریس نمایند
در آنجا ها با حوران جا بجایند
ترا ترغیب به آن دنیا نموده
به زیر واسکتت بم جا نموده
دروغ است، قصۀ حوری دروغ است
شراب و باغ انگوری دروغ است
عسل خواهی همین دنیا فراوان
کجا پشتش روی فرزند نادان!
نرو جانم ز نزد مادر خود
بمن مگذار غمِ خاکستر خود
توئی جانم، توئی هستی و بودم
فدای تو شود روحم، وجودم
مسعود حداد
۱۳ جون ۲۰۱۳
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat