پنجشنبه، ۱۲ مارچ ۲۰۱۵
جمال عبدالناصر نورزاد
عبدالناصر نورزاد استاد دانشکده زبان و ادبیات دانشگاه کابل:
تروریزم در جهان امروز شبیه کابوسی ترسناک جلوه گر است. این کابوس ترسناک بحدی برای جهانیان اذیت کننده است که همه بدون در نظرداشت پیشینه ی آن، خود را به دامان امریکا می اندازند و خواستار سرکوب آن می شوند. امریکا هم بعنوان ناجی حقوق بشر دست به ابتکار عمل زده و هنر نمایی می نماید.
خشونت، قصاوت، بیرحمی و توسل به راه های خشونت بار و خونین جهت اصول اهداف از قبل طرح شده، از معیار های تروریزم و افراط گرایی است. افراط گرایی در جهان امروز مرز ها را شکسته و به یک منطقه مشخص مختص نیست و نباید تروریزم و خشونت گری را مختص یک کشور، یک مردم و یک دین و اعتقاد دانست.
میان داعش و دیگر گروه های تندرو، مانند القاعده، بوکوحرام، گروه ابوسیاف در فلپین، جبهه النصره در سوریه و گروهگ های مستقر در شمال افریقا که گاهگاهی دست به عملیات های پیچیده ای تروریستی میزنند، نمی توان تفاوت قائل شد. حضور پُر رنگ گروه های رادیکال با پرچم های مختلف، نشان از گسترده شدن تفکرات تروریستی و بنیاد گرایانه دارد.
مرز مشترک میان این گروه های افراطی بحدی نزدیک است که با قتل سران و رهبران آن ها، فوراً با تغییر پرچم، با هم مدغم شده و سر از نو بر میدارند. تمام این گروه ها ظاهرا در مقابل اهداف غربی تهدید بالقوه محسوب می شوند ولی در پشت پرده، نقش موثری را در رسیدن غرب بخصوص امریکا به اهداف بلند مدتش جهت دستیابی به منابع زیر زمینی کشور های جهان سوم و کشور های که از منابع نفتی فراوانی برخوردارند، بازی می کنند. غرب در تبانی با کشور های عربی و با توسل به گروه های تروریستی به تمویل آن ها پرداخته و زمینه لشکر کشی های تازه را مساعد می سازد و از این طریق اذهان جهانی را روی سناریو های جدید که خود آن را ساخته و بافته است مصروف می سازد.
در گذشته گروه های افراطی در منطقه و جهان شکل گرفته اند که برای مدت مدیدی به تیتر روزنامه های جهان و در سرخط اجندای کشور های هژمونی خواه قرار گرفته اند. تفاوت میان این گروه های تروریستی به حدی اندک بوده که در کل یک تعریف برای همه بسنده کرده است آن هم ترور و خشونت!
تفاوت عمده میان داعش و القاعده در شکل گیری این گروه ها ریشه دارد. القاعده در دوران پس از آمدن شوروی سابق به افغانستان در سال ۱۹۷۹ شکل گرفت. دیدگاه های جهان شمولی و تفکرات راهبردی سرکرده های القاعده در ده سال جنگ علیه شوروی سابق و در حالی شکل گرفت که هزاران جنگجوی مسلمان از جمله اسامه بن لادن کنترل را در افغانستان در دست گرفتند. پس از آن دوران، القاعده شکل یک شبکه جهانی را به خود گرفت که با هدف ترغیب مسلمانان به تشکیل جبهه ای مشترک علیه قدرت های سکولار، به اهداف غربی و یا متحدان غرب حمله می کرد و در خفا تمام این ساز و کار ها منشا از سیاست های واشنگتن و لندن داشته است.
در حال حاضر با شکل گیری جبهه های وسیع هراس افگنی در جهان، امنیت جهانی تهدید می شود. تهدید امنیت جهانی به اجندای بین المللی مبدل می شود. این تهدید نیازمند طرح جامع برای یافتن راه های حل و مقابله با این گروه ها است. گروه های افراطی در اقصی نقاط جهان یا حضور مستقیم دارند و به جنگ های جبهه یی می پردازند و یا هم بوسیله اعضای خود دست به عملیات های تروریستی میزنند. از طرف دیگر با شکل گیری طیف وسیع از این گروه های تروریستی در جهان، کشور های مختلف جهان هم در مقابل این تهدید بالقوه صف آرایی میکنند. شکل گیری ائتلاف های وسیع ضد تروریزم متشکل از کشور های مختلف جهان نشان از جدی تر بودن روند روبه رشد افراط گرایی و خطرات برخاسته از آن دارد.
القاعده تنها با توسل به ابزار های سخت جنگی، نیاز های خود را بر آورده میساخت ولی داعش و گروه های نو ظهور در پهلوی ابزار های سخت و جنگی به طرح و سیستم بندی نقشه های سیاسی هم می پردازند. داعش ایده های بسا بلند پروازانه را دنبال میکند. تشکیل خلافت اسلامی، مبارزه با غرب و رهایی ملت های مسلمان از چنگ امریکا از شعار های عمده آن است. داعش با درآمد غنی نفت و کمک های زیر زمینی کشور های مخل در روند صلح جهانی، توانسته به یکی از پولدار ترین سازمان های تروریستی جهانی مبدل گردد. ساحه فعالیت این گروه هم وسیع است. کشور های عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، لیبیا، یمن، قسمت های از مصر ساحه فعالیت این گروه را احتوا میکند.
فعالیت های خشن و غیر معمول این گروه مانند سربریدن ها، سوزندان زنده انسان ها، فعالیت تخریبی تروریستی، عملیات های نظامی فعال در جبهه های جنگ به هدف تصرف مناطق مختلف، نشان از پیچیده گی ساختاری این گروه دارد. گروه داعش با فعالیت های منظم و نبرد های جبهه یی رودر روی با نیروهای نظامی کشور های مختلف، نمودار یک نظم پیچیده ای تروریستی است که نمیتواند بدون کمک کشور های بزرگ شکل گرفته و فعالیت کند.
کمک کشور های مختلف چون امریکا، انگلیس، اسرائیل، کشور های شیخ نشین عربی مانند عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، در شکل گیری این گروه موثر بوده است. زیربنای این گروه را، کمک های بی حد و حصر کشور های فوق الذکر می سازد. ولی در ظاهر ربودن و مطالبه پول از گروگان گیری، سرقت بانکهای دولتی، فروش نفت، تسخیر مناطق با منابع زیر زمینی رو بنای آن را می سازد.
پیشینه داعش و تفاوت آن با القاعده در این است که داعش تنها یک گروه تروریستی نیست. اگر داعش تنها یک گروه تروریستی باشد، پس چطور قادر به کنترول سرزمین های اشغالی است در حالیکه گروه های تروریستی در گذشته فقط در مغاره ها و زیر زمینی ها ستر و اخفا می بودند و بس و تنها زمانی از این مغاره ها بیرون می آمدند که عملیات تروریستی انجام میدادند. ولی در حال حاضر داعش مانند یک دولت دست به تصرف و کنترول شهر های بزرگ میزند و مانند یک دولت حکم صادر می کند و قانون وضع میکند. چرا غرب قادر به مهار این گروه نیست؟ ظرفیت کشور های غربی در راس امریکا، به مراتب بالاتر از آنست که نتواند یک گروه تروریستی را کنترول و خطرات برخاسته از آن را مهار نماید. گروه داعش، جدیدا ظهور یافته و در مقابل آن گروه های تروریستی دیگر همچون القاعده، تهدید بزرگی محسوب نمی شوند. داعش از نظر ایدئولوژی، اظهارات و اهداف بلند مدت خود با القاعده وجه اشتراک دارد و دو گروه زمانی به طور رسمی متحد یکدیگر محسوب می شدند. از این رو، این امر مستلزم یک راهکار جدید به هدف مقابله با داعش است. آمریکا اگر واقعا داعش را تهدید بالقوه جهانی حساب میکند، تنها باید مبارزه علیه تروریسم را بر هدف جدید، متمرکز سازد و از حاشیه روی ها دوری گزیند.
قسمیکه قبلا تذکر یافت داعش و القاعده بعنوان دو گروه تروریستی با هم یکسان هستند، اما نفس ظهور و نشات داعش با القاعده متفاوت است. داعش نتیجه گسترش و یا تحول یک گروه افراطی قدیمی نیست. اگرچه القاعده، به ویژه شاخه های این گروه در شمال آفریقا و یمن، همچنان خطرناک محسوب می شوند، اما اکنون داعش بزرگترین مخاطره در میان گروه های تروریستی است. این تفاوت بحدی فاحش است که گروه های دیگر افراطی تروریستی از محراق توجه ائتلاف جهانی افتاده است. بوکو حرام، القاعده، ابوسیاف، جبهه النصره و ده ها گروه های تروریستی دیگر از منشا اعتقادات باهم مشابه هستند ولی در عمل داعش خطرناکتر از همه عمل میکند و ساحه فعالیت های تروریستی اش خیلی ها وسیع است.
از سوی دیگر، داعش حدود ۳۰ هزار جنگجو دارد، سرزمین هایی را در عراق و سوریه اشغال کرده است، قابلیت های نظامی دارد، خطوط ارتباطی را کنترل می کند، زیرساخت های فرماندهی دارد، می تواند بودجه مورد نیاز خود را تامین کند و در عملیات نظامی فاجعه آمیز شرکت دارد. اگر داعش تنها یک گروه تروریستی ساده باشد، آنگاه چطور می توان فرماندهی نظامی را در سرزمین های اشغالی توسط این گروه توضیح داد؟ و چرا عملیات و راهبردهای مقابله با تروریسم و مقابله با شورشی گرایی که به طور نسبی در مقابله با القاعده موثر بود، علیه داعش نتیجه بخش نیستند؟! (دیپلماسی ایرانی ۱۰ دسامبر ۱۹۹۳)
برای مهار فعالیت های داعش و جلوگیری از گسترش کنترول این گروه بر سرزمین های دیگر، واشنگتن و دیگر همپیمانانش نیازمند یک راهبرد مقابله و کنترول تهاجمی استند تا بتوانند از یک سو فعالیت های این گروه و دیگر سازمان های تروریستی را مهار کند و از سوی دیگر، زمینه رشد افراط گرایی در میان جوامع مختلف را به حد اقل کاهش دهد.
داعش در نتیجه حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ شکل گرفت. در زمان شکل گیری، داعش تنها گروهی متشکل از سنی های افراطی بود که با آمریکایی ها می جنگیدند و در تلاش برای ترویج جنگ داخلی فرقه ای، به شهروندان شیعه عراقی حمله می کردند. این گروه در آن زمان به «القاعده عراق» معروف بود. ابومصعب الزرقاوی سرکرده این گروه در سال ۲۰۰۶ در حمله هوایی نیروهای آمریکایی کشته و در پی تصمیم قبایل سنی برای پیوستن به آمریکایی ها در جنگ علیه جهاد گرایان افراطی، القاعده در عراق به مرز نابودی نزدیک شد. اما این گروه مجددا در زندان های تحت کنترل آمریکا در عراق خود را احیا کرد: جایی که شورشی ها و عاملان حملات تروریستی با یکدیگر ارتباط برقرار کردند و شبکه ای یکپارچه را تشکیل دادند و ابوبکر البغدادی خود را به عنوان رهبر گروه معرفی کرد. در سال ۲۰۱۱ و با شروع اعتراضات علیه دولت بشار اسد رئیس جمهور سوریه و تبدیل شدن ناآرامی ها به درگیری های داخلی تمام عیار، گروه القاعده در عراق از آشفتگی سوء استفاده و سرزمین های را در شمال شرقی سوریه اشغال و آنجا را به مرکز عملیاتی تبدیل کرد و نام خود را به دولت اسلامی عراق و شام، داعش، تغییر داد.(همان منبع ۱۰ دسامبر ۱۹۹۳)
رشد داعش باعث عریان شدن اهداف این گروه شده است. داعش در صدد است تا با منزوی ساختن تمام گروه های تروریستی دیگر، سرزمین های زیادی را تصرف نماید و هم در صدد است تا مرز های خاورمیانه را در هم شکند و خود را بعنوان قدرت یکه تاز به اصطلاح "اسلامی" در منطقه معرفی کند.
داعش تنها معضل ضد امریکایی نیست بل برای کشور های خاور میانه، شمال افریقا، آسیای میانه و جنوب آسیا خطر جدی محسوب می شود. این گروه و گسترش تفکرات رادیکالی آن در مناطق مختلف جهان بخصوص حوزه تحت نفوذ شانگهای (روسیه، چین، ایران، هند و جنوب آسیا) خطر آفرین است و چه معلوم که از قضا این گروه برای ایجاد بحران در این حوزه از سوی ناتو و متحدانش شکل گرفته باشد. شایعات زیادی از تربیت رهبر نام نهاد این گروه ابوبکر البغدادی در واشنگتن و تل ابیب وجود دارد که میتواند مصداق اصلی بر ادعای شکل گیری این گروه به اساس پلان های از قبل طرح شده از سوی غربی ها برای ایجاد مشکل در منطقه باشند.
داعش یک گروه ایجاد شده برای ایجاد رعب و ترس میان کشور های دیگر است تا زمینه حضور مستقیم غرب بخصوص امریکا در آن مساعد شده و نیاز های نفتی این غول جهانی مساعد گردد. سرکوب داعش تنها صحنه سازی یی است که میتواند اعمال هژمونی خواه امریکا را در جهان توجیه کند و بس.
(«اصالت» در قبال مطالب منتشره در دیدگاه ها هيچ مسووليتي ندارد و با احترام به آزادي بیان و دموکراسي
نميخواهد سانسور نمايد و دست رد به سينه نويسنده گان بزند)