Mon, 4 juli 2016 14:19 


نورالدین همسنگر

|
 

         

با درود ها ،شاد باشها وتبریکات صمیمانه به مناست عید سعید فطر، اینک نوشتهُ مختصر و سرودهُ خویش را در پیوند با عید، جهت نشر به سایت ارزشمند شما ارسال نمودم، از همکاری های همیشگی تان اظهار سپاس می نمایم. (همسنگر)

 

 عیدی که بعید است

 

 برای آنهایی که در سوگ جانسوز عزیزان  از دست رفته خویش، سفرهُ اشک و آه و ماتم گسترده اند،

برای آنهایی که در آتش داغ فقر و تنگدستی، بیکاری و بی پناهی، بیماری و بی داویی و دهها محرومیت تباه کن اجتماعی می سوزند،

برای آنهایی که از جفای بزرگ بیعدالتی ها، ظلم و استبداد مشتی از بی مایگان زور و زر زجر میکشند،

برای آنهایی که جنگ و جنایت همۀ هست و بود زنده گی شانرا نابود نموده و بخاک مبدل کرده است،

برای آنهایی که بار سنگین ناملایمات شرایط سخت و دشوار مهاجرت و آواره گی را بدوش می کشند،

عید جز تجدید رنجها و غمها، یاس و نا امیدی ها چیز دیگری نمی تواند باشد.

اما برای آنهایی که به بهای نابودی زنده گی، نامرادی و تیره روزی دیگران، با غصب و تاراج مال و دارایی مردم با بیگانه پرستی و وطنفروشی، چور و چپاول بیت المال، قاچاق و آدم ربایی، زور گویی، قتل و کشتار وحشیانۀ مردم بیدفاع و هزاران جنایت دیگر مالک ثروت بی شمار قصر های مجلل در داخل و خارج از کشور گردیده اند، ایام عید برای آنها  لحظه های شادی آفرین و لذت بخش است.

آری، در نتیجۀ عدم موجودیت یک حاکمیت ملی و مردم سالار و نبود عدالت واقعی تطبیق قوانین عدل و انصاف، جامعۀ ما سیر قهقهرایی خود را می پیماید.

بیایید بخاطر سعادت امروز و فردای مردم عذاب دیدهُ کشور و به منظور فراهم سازی شرایط زیست باهمی و حاکمیت مردمی و برگزاری یک عید واقعی  همگانی چون یک مشت واحد، فارغ از تمامی تعصبات قومی، قبیلوی، محلی و زبانی و با اندیشه فراخ  متحدانه تلاش و مبارزه نماییم تا باشد روزگارانی پدید آید که از یک عید سراسری تجلیل و بزرگذاشت بعمل آوریم.

همچو عید مایۀ سرور و شادمانی، سعادت و بهروزی های بی پایان  برای باشنده گان سرزمین واحد ما افغانستان عزیز خواهد بود.

به امید آنروز خجسته و پر میمنت عید را برای همه شاد و فرخنده آرزو می نمایم.

نورالدین همسنگر

 عید غربت

عید آمد و یکروز خوش آغاز نکردم

جز سفر غم، خوان دگر باز نکردم

ایام طرب وسعت یک فاجعه بگذشت

ز آن شکوه ای در بزم کس ابراز نکردم

عمرم همه در کنج قفس بیتو سرآمد

پر پر شدم و سوی تو پرواز نکردم

در شام پریشانی این دیر شکستم

اسباب خوشی با دلم انبار نکردم

از گرد غم آیینۀ دل گشت مکدر

دل پای وصال تو سرافراز نکردم

از بی سر و سامانی کس سود نجستم

ز آن کاخ مجلل بخود احراز نکردم

بگذشت همه زنده گیم کوی غریبی

در خلوت مهر تو غزل ساز نکردم

عید آمد برق خوشی از چشم ترم چید

هر بی خبری محرم این راز نکردم

از حسرت دیرینه بدل زهر جفا ریخت

زین درد بکس لب به سخن باز نکردم

 هالند- جولای ۲۰۱۶

نورالدین (همسنگر)

 

 

 

 

توجه!

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org