«من به نوع بشر اعتقاد دارم، و اعتقاد دارم که مردمی نوین، نسلهایی نوین، ظهور خواهند کرد. من امید فراوانی دارم که مردمی تواناتر از ما، بهتر از ما، در آینده به پا خواهند خواست.»
جمعه شب ۵ قوس، رائول کاسترو رئیس جمهور کوبا در نطقی تلویزیونی درگذشت رفیق فیدل کاسترو روز، رهبر انقلاب کوبا و رئیس جمهور پیشین آن کشور را اعلام کرد. رئیس جمهور کوبا گفت: «با اندوه بسیار به اطلاع مردممان و دوستانمان در سراسر قارهٔ آمریکا و در جهان می رسانم که امروز ۲۵ نوامبر ۲۰۱۶، در ساعت ۱۰ و ۲۹ دقیقه شب، فیدل کاسترو، فرماندهٔ کل انقلاب کوبا، درگذشت . . . بنا به خواست او، جسدش سوزانده خواهد شد.» رفیق فیدل کاسترو در هنگام مرگ ۹۰ سالش بود.
او ۸ سال پیش به علّت بیماری از سِمَت ریاست جمهوری کشور به طور کامل کناره گیری کرده بود و ۵ سال پیش نیز از همهٔ سمت هایش در حزب کمونیست کوبا کناره گرفته بود. دولت کوبا به مناسبت مرگ رفیق فیدل کاسترو، ۹ روز عزای رسمی اعلام کرده است. خاکستر او در گورستانی در شهر «سانتیاگو دو کوبا» در کنار خوزه مارتی، قهرمان ملّی کوبا، دفن خواهد شد.
فیدل کاسترو روز ۲۱ اسد ۱۳۰۵ (۱۳ اگست ۱۹۲۶) در منطقه یی روستایی در شرق کوبا به دنیا آمد. او در ۱۹ سالگی تحصیلات عالی را در رشتهٔ حقوق و علوم اجتماعی در دانشگاه هاوانا آغاز کرد. در دوران دانشجویی، در کارزارهای سیاسی متعددی در کوبا، و نیز در جمهوری دومینیکن و کلمبیا شرکت کرد. او در ۲۴ سالگی با مدرک دکترای حقوق از دانشگاه فارغ التحصیل شد. حدود یک سال و نیم پس از کودتای نظامی ژنرال باتیستا در اواخر حوت ۱۳۳۰/ ۱۹۵۲، فیدل کاسترو ۲۷ ساله به همراه برادرش رائول کاسترو (رئیس جمهور کنونی کوبا) و جمعی دیگر از چریک های ضد رژیم، در ۴ اسد ۱۳۳۲ (۲۶ جولای ۱۹۵۳) برای تسخیر پادگان های مونکادا در شهر «سانتیاگو دو کوبا» به این پادگانها حمله می کند. شش روز بعد از این حمله فیدل کاسترو دستگیر و محاکمه، و به ۱۵ سال زندان محکوم میشود. در همین محاکمه بود که او این گفتهٔ مشهورش را بیان کرد که «تاریخ مرا تبرئه خواهد کرد.» نزدیک به دو سال بعد، تحت فشار مردم، فیدل و رفقایش از زندان آزاد می شوند. سازمان مخفی «جنبش ۲۶ جولای» به رهبری فیدل کاسترو در همین ایّام بنیاد گذاری می شود. فیدل کاسترو پس از آزادی از زندان به مکزیک میرود تا یک جنبش مسلّحانهٔ توده یی را تدارک ببیند. همان جا بود که او با چه گوارا، انقلابی آرژانتینی، آشنا میشود. در ماه دسامبر ۱۹۵۶ (قوس ۱۳۳۵) فیدل و بیشتر از ۸۰ تن از یارانش با قایق «گرانما» از مکزیک به سمت کوبا حرکت می کنند و در ساحل شرقی کوبا پیاده میشوند. هدف این گروه، براندازی دیکتاتوری ژنرال باتیستا بود. پس از دو سال و اندی مبارزهٔ مسلحانه با نیروهای رژیم دیکتاتوری، سرانجام روز اوّل جنوریٔ ۱۹۵۹ (۱۱ جدی ۱۳۳۷) رژیم دیکتاتوری سقوط می کند، باتیستا به جمهوری دومینیکن می گریزد، و نیروهای انقلابی پس از عبور از «سانتیاگو دو کوبا»، روز ۸ جنوری وارد هاوانا، پایتخت کوبا، میشوند. دولت انقلابی مستقر میشود و فیدل کاسترو نخست در مقام ریاست نیروهای مسلّح قرار می گیرد، و پس از شش هفته، نخست وزیر کوبا میشود.
تغییرهای بنیادی در نظام اقتصادی-اجتماعی کوبا از همان ماههای اوّل حکومت انقلابی آغاز میشود. از جمله، نخستین قانون اصلاحات ارضی روز ۶ ثور ۱۳۳۸ تصویب میشود. در همان زمان، دولت اتحاد شوروی حمایت خود را از دولت انقلابی جدید کوبا اعلام می کند و توافق نامههای اقتصادی با آن امضا می کند. همزمان، دولت آمریکا که یکی از پایگاههای دست نشاندگان خود را از دست رفته می دید، با تعلیق واردات شکر از کوبا (که از مهم ترین محصولات صادراتی کوبا بود)، جنگ اقتصادی علیه کوبا را آغاز کرد. روز ۱۵ اسد ۳۹، دولت کوبا پالایشگاههای نفت، کارخانههای شکر، و شرکت های برق و تلفن آمریکایی را ملّی می کند. روز ۴ میزان ۱۳۳۹ فیدل کاسترو به نیویورک میرود و برای نخستین بار در مقام نمایندهٔ کوبا در مجمع عمومی سازمان ملل متحد سخنرانی می کند که نزدیک به ۴ ساعت و نیم طول می کشد. در این سفر که در زمان ریاست جمهوری آیزنهاور در آمریکا صورت می گیرد، هتل مخصوص مدعوین مجمع عمومی بدون دریافت پول پیش از هیئت کوبایی حاضر به دادن اتاق به آنها نمیشود. در نتیجه، فیدل کاسترو به دعوت «مَلکُم ایکس» در هتلی معمولی در منطقهٔ هارلم نیویورک اقامت می کند. آیزنهاور هیئت کوبایی را حتّی به مهمانی ناهاری که برای نمایندگان کشورهای آمریکای لاتین ترتیب داده بود دعوت نمی کند. فیدل به خبرنگاران گفت: «ما ناراحت نیستیم . . . من افتخار می کنم که با مردم فقیر و بی آلایش هارلم غذا بخورم. من به مردم بی آلایش و فقیر تعلق دارم.» در همین سفر بود که فیدل کاسترو جوان ۳۴ ساله با نیکیتا خروشچف نخست وزیر اتحاد شوروی، جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند، یوسیپ تیتو رئیس جمهور وقت یوگسلاوی، و جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر برای نخستین بار دیدار می کند. همین دیدارها نقطهٔ آغاز شکل گیری «جنبش غیرمتعهدها» در سال ۱۳۴۰ بود.
روز ۱۳ جدی ۱۳۳۹ دولت آمریکا روابط دیپلماتیک خود با کوبا را قطع می کند و سفارت خود در آن کشور را می بندد. کارزار سواد آموزی در کوبا در روز ۲۱ جدی همان سال با شعار «نمی گویم باور کن، ولی بخوان. خواندن یعنی رشد کردن» سال آغاز میشود. باربارا والترز، خبرنگار معروف آمریکا که سالها بعد (۱۹۸۸/۱۳۶۷) با فیدل کاسترو دیدار و مصاحبه کرد، گفت: «برای فیدل، آزادی با آموزش شروع میشود.» چندی بعد، در حمل ۱۳۴۰، در حدود ۱۵۰۰ تن از کوباییان مهاجرت کرده به آمریکا که توسط «سیا» آموزش دیده بودند، برای سرنگون کردن دولت انقلابی جدید از راه «خلیج خوک ها» به کوبا حمله می کنند که پس از ۷۲ ساعت شکست می خورند و نزدیک به ۱۲۰۰ تن از مهاجمان تسلیم می شوند. گفتنی است که وقتی معلوم شد مهاجمان در حال شکست خوردن هستند و خواستار عقب نشینی شدند، مسئولان «سیا» حمایت از آنها را قطع کردند و آنها را به حال خود رها کردند. فیدل کاسترو شخصاً فرماندهی و هدایت نیروهای دفاعی کوبایی را به عهده داشت و پس از پیروزی بر مهاجمان به خبرنگاران گفت: «خیلی اسیر گرفتیم، و جان یکی از آنها را که می گفت مرا بکشید، همان شب نجات دادم.«
در ماه دسامبر ۱۹۶۱ (قوس ۱۳۴۰) فیدل کاسترو اعلام کرد: «من کاملاً به مارکسیسم معتقدم . . . من همیشه کمونیست ها را انسان هایی قابل احترام و شایسته می دانستم.» ماه بعد او به صراحت گفت: «من یک مارکسیست لنینیست هستم و تا روزی که بمیرم مارکسیست لنینیست خواهم بود.» نزدیکی دولت انقلابی تازهٔ کوبا با اتحاد شوروی و دیگر کشورهای سوسیالیستی از همین زمان ها بیشتر شد. در اواسط بهمن ۱۳۴۰، جان اِف کندی رئیس جمهور وقت آمریکا فرمان محاصرهٔ اقتصادی و تحریم مالی و بازرگانی کوبا را صادر می کند. میزان سال بعد ۱۳۴۱ / اکتبر ۱۹۶۲، در پی استقرار موشک های میان بُرد هسته یی شوروی در خاک کوبا، تنش میان آمریکا و شوروی بالا می گیرد که به «بحران موشکی هسته یی « منجر میشود و نگرانی جهانیان را بر می انگیزد. در فاصلهٔ چند روز، اتحاد شوروی موشک هایش را از کوبا خارج می کند و در مقابل، آمریکا نیز همین کار را در ترکیه و ایتالیا می کند. چند ماه بعد از این «بحران»، فیدل کاسترو در حمل سال ۱۳۴۲ برای نخستین بار به اتحاد شوروی سفر می کند. این سفر شش هفته به درازا می کشد. فیدل کاسترو در این سفر نشان های قهرمان اتحاد شوروی، نشان لنین، و ستارهٔ طلایی را دریافت می کند که پیش از آن به هیچ شخصیت خارجی داده نشده بود.
بیشتر از دو سال بعد و بر شالودهٔ «جنبش ۲۶ جولای» که فیدل کاسترو ایجاد کرده بود، و بعدها به «حزب متحد انقلاب سوسیالیستی کوبا» تبدیل شده بود، در روز ۱۱ میزان ۱۳۴۴ (۳ اکتبر ۱۹۶۵) حزب کمونیست کوبا به رهبری فیدل کاسترو تأسیس شد. نخستین قانون اساسی سوسیالیستی کوبا نیز در دلو سال ۱۳۵۴ تدوین شد که در همه پرسی ملّی به تأیید مردم رسید. در پی تصویب این قانون اساسی و تغییر در سازمان دولتی کوبا بود که فیدل کاسترو در مقام ریاست شورای دولتی یا ریاست جمهوری کوبا قرار گرفت، و همزمان رئیس شورای وزیران شد که توسط مجمع ملّی کشور (پارلمان) انتخاب میشود. فیدل کاسترو در سال ۲۰۰۶/۱۳۸۴ پس از بیماری روده یی و جراحی، مسئولیت خود را به رائول کاسترو، برادر و یار قدیمی خود واگذار کرد و سرانجام در فبروری ۲۰۰۸ / حوت ۸۶ به طور کامل از همهٔ مقامهای دولتی خود کناره گرفت. مجمع ملّی کوبا چند روز بعد رائول کاسترو را به عنوان ریاست شورای دولتی برگزید.
رفیق فیدل کاسترو در دورهٔ فعالیتش در مقام های دولتی و حزبی، نقش برجسته و تأثیرگذاری در دستاوردهای تاریخی ملّت کوبا- بهرغم محاصرهٔ اقتصادی ویرانگر و کمرشکن آمریکا- در زمینه های گوناگونی از جمله آموزش، بهداشت و درمان، کشاورزی، محیط زیست، معادن، داروسازی، گردشگری . . . داشت.
کوبا زیر رهبری رفیق فیدل و حزب کمونیست این کشور و با وجود شش دهه تحریم های مخرب امریالیسم آمریکا به دست آوردهای شگرفی در عرصه های مختلف دست یافت. کوبای سوسیالیستی با نرخ بیکاری ۱.۷ و نرخ تورم ۱.۵ و حضور فعال زنان در عرصه سیاسی و اجتماعی (۴۸٪ نمایندگان مجلس کوبا زن هستند) و مبارزه با بیسوادی از آمریکا و بریتانیا و برزیل پیشی گرفت و با ۹۹/۸ باسواد، کشور دوم جهان بود.
اعتقاد راسخ رفیق فیدل به سوسیالیسم، و به تحوّل انقلابی قدرت دولتی، مشوّق مردم کوبا در راه تعیین آیندهٔ خود و به وجود آوردن سازمان های مردمی خودشان برای ادارهٔ کشور، پایان دادن به استثمار اقتصادی، و مخالفت با همهٔ اشکال ستم و تبعیض بود. یادگار رفیق فیدل و یاران او، کشور و ملّت آزاد کوباست که خودش دربارهٔ توسعه و تحکیم سوسیالیسم و ادای سهم در به وجود آوردن دنیایی فارغ از استثمار و ستم و تبعیض تصمیم میگیرد. ارثیهٔ معنوی و همیشه ماندگار فیدل کاسترو سازمان دهی چنان سیستم سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی در کوبا است که ضمن وفاداری به ارزش های سوسیالیستی، کوبا را در میان نسل جوان و انقلابی به نماد مبارزه با امپریالیسم یانکی و تجاوزگری امپریالیستی، و نماد همبستگی بینالمللی و آزادی خواهی تبدیل کرد. انقلاب کوبا و چهرههای برجستهٔ آن از جمله فیدل کاسترو و رفیق همراهش «ارنستو چه گوارا»، شخصیت های آرمانی و تاثیرگذار در دهههای گذشته در جنبش های اجتماعی و سیاسی همهٔ کشورهای جهان صرف نظر از نظام سیاسی حاکم در آنها، و الهام بخش مبارزهٔ نس لهای جوان، ایثارگر، و مبارز در پیکار با تجاوزگری و مداخله گری و «نظم نوین جهانی» امپریالیستی شدند که آمریکا از سالهای نخست دههٔ ۱۹۹۰/۱۳۷۰ بر جهان تحمیل کرد.
زیر رهبری فیدل کاسترو، کوبا در عرصهٔ جهانی نیز همبستگی بینالمللی شایانی با ملّتهای جهان نشان داد. کوبا علاوه بر کمکهای نظامی به جنبش های رهایی بخش، از جمله در آنگولا (پس از استقلال از پرتگال) و مقابله با نیروهای نظامی آفریقای جنوبی دورهٔ آپارتاید، در عرصههای سوادآموزی و پزشکی و درمان نیز وظایف انترناسیونالیستی خود را در حد امکان به بهترین وجه انجام داده است. شخص رفیق فیدل کاسترو، رهبر پرنفوذ و مردمی انقلاب کوبا، در آزاد کردن کشور و ملّت کوبا از یوغ کنترل امپریالیستی نقش برجستهای داشت و الهام بخش نسلهایی از رهبران و مبارزان انقلابی و هوادار سوسیالیسم در سراسر جهان، از جمله در اوج گیری جنبش چپ و به قدرت رسیدن دولتهای چپ گرا در آمریکای لاتین بود. رفیق کاسترو همواره حامی صادق و صمیمی و تزلزل ناپذیر ترقی خواهان در این قاره بود. پیوندهای دوستی فیدل کاسترو با هوگو چاوز، رئیس جمهور فقید ونزوئلا، و همکاری و هم فکری آنها، در پیروزی چپ گرایان در اکوادور، بولیوی، نیکاراگوا، پرو، و حتّی در قدرت گیری نیروهای ترقی خواه در برازیل، اوروگوئه، و آرژانتین تأثیرگذار بود. فیدل کاسترو از جنبش مردم چیلی به رهبری سالوادور آلنده، از جنبش آزادی خواه و استقلال طلب فلسطین، از جنبش سیاهان در آمریکا، و از جنبش های مردمی در الجزایر و مصر و آفریقای جنوبی و کشورهای دیگر سرسختانه دفاع می کرد.
فیدل کاسترو، رهبر بزرگ انقلاب کوبا، نهفقط مورد احترام دوستانش بود، بلکه دیگران هم به ذکاوت و قاطعیت و تأثیرگذاری او معترف بودند. در پیام تسلیت به مناسبت درگذشت فیدل کاسترو، نارندرا مودی رئیس جمهور راست گرای هند، فیدل کاسترو را «یکی از برجسته ترین شخصیت های قرن بیستم» خواند، و باراک اوباما گفت: «تاریخ، تأثیرگذاری عظیم این شخصیت یکتا بر مردم و جهان پیرامون او را ثبت و قضاوت خواهد کرد.» رفیق فیدل همیشه منافع ملّی کشورش را محترم و بسیار پراهمیت می دانست. او در کنگرهٔ حزب کمونیست کوبا در سال ۱۹۸۰/ ۱۳۵۹ گفت: «کوبا مشکلی ندارد که راه حلی برای اختلافهای تاریخی اش با آمریکا پیدا کند، ولی هیچ کس نباید از کوبا توقع داشته باشد که موضع خودش را عوض کند یا اصولش را زیر پا بگذارد. کوبا سوسیالیستی است و سوسیالیستی باقی خواهد ماند.» یکی از دشوارترین دورهها برای ملّت کوبا، دورهٔ پس از فروپاشی اتحاد شوروی و دیگر دولتهای سوسیالیستی در دههٔ ۱۹۹۰/۱۳۷۰ بود که دولت کوبا آن را «دورهٔ ویژه» خواند و مجبور به اجرای تصمیم های مالی و پولی و تجاری سختی برای گذار از این دوره شد. فیدل کاسترو در آن سالها شخصاً بارها به شهرهای کوبا سفر کرد و با مردم کوبا دربارهٔ مشکلی که پیش آمده است صحبت کرد تا هم حقیقت را بگوید و هم همراهی مردم با نمایندگان دولت را جلب کند، که در نهایت بسیار مؤثر بود. او در سال ۱۳۷۰ خطاب به کنگرهٔ حزب کمونیست کوبا گفت: «ما گامهایی را که برای ادامهٔ کار کارخانه هایمان، برای بیکار نشدن کارگرانمان، و برای گذران زندگی در این شرایط دشوار لازم است، برخواهیم داشت . . . و فرمولهای را برای نجات کشور، برای نجات انقلاب و سوسیالیسم، پیدا خواهیم کرد.» هنر رهبری و اوج پختگی سیاسی فیدل کاسترو در این دوره به نمایش گذاشته شد. او و یارانش با درک شرایط دشوار اقتصادی در پیش روی، با برنامه ریزی حساب شده، تغییر سیاستهای اقتصادی لازمی را تدوین کردند که ضمن حفظ اصول پایه یی ادامهٔ ساختمان سوسیالیسم، غلبه بر پیامدهای ناخواسته و نامساعد فروپاشی دولتهای سوسیالیستی در کشورهای اروپای شرقی را که مهم ترین حامیان اقتصادی کوبا بودند، امکان پذیر کند. در این سالها افکار عمومی جهان یکپارچه در دفاع از ادامهٔ حیات کوبای سوسیالیستی بسیج شد. اینکه کوبای انقلابی توانست مرحله بهغایت دشوار اواخر دههٔ ۱۹۸۰ و سال های دههٔ ۱۹۹۰ را به سلامت پشت سر بگذارد و به ساختمان سوسیالیسم در شرایط ویژهٔ آن دوره ادامه دهد، در اساس محصول چنین رهبری هوشمندانهای از سوی رفیق فیدل کاسترو و دیگر رهبران انقلابی کوبا بود. پس از بیست و پنج سال که از آن روزها میگذرد، و از سر گذراندن بحران های جهانی دیگر، کوبای سوسیالیستی امروزه همچنان در راه توسعهٔ سوسیالیسم و یافتن راههای تازه برای بهبود شرایط زندگی مردم با موفقیت به پیش میرود. رفیق کاسترو گذار از این شرایط بسیار دشوار را «که مطلقاً هیچ کس باور نمی کرد که انقلاب کوبا بتواند از آن جان سالم به در ببرد» دستاورد مقاومت و سخت کوشی مردم کوبا، و یاری دوستانی مثل چین و ویتنام و ونزوئلا می دانست.
رفیق فیدل کاسترو در طول زندگی پرنشیب و فرازش همواره به انسانها و مردم زحمتکش عشق می ورزید. او اعتقاد راسخ و صمیمانه ای به عدالت اجتماعی داشت و در طول عمرش، چه در زمان جوانی و چریکی، و چه در زمانی که سیاستمداری پخته و جهان دیده و رهبری خردمند بود، هرگز تعهد به زحمتکشان را از یاد نبرد. رفیق کاسترو به همین دلیل دشمنان زیادی، بهویژه در همسایهٔ شمالی (آمریکا) داشت و دست کم ۶۳۸ بار به راههای گوناگون (از تیراندازی تا سقوط هواپیما و مسمومیت غذایی) مورد سوء قصد عوامل «سیا» قرار گرفت.
رفیق فیدل در آخرین حضورش و آخرین سخنرانی اش در کنگرهٔ حزب کمونیست کوبا در بهار امسال، گفت: «من به زودی ۹۰ ساله خواهم شد. من هم به زودی مثل همه خواهم بود. زمان مرگ همهٔ ما روزی فرا خواهد رسید، امّا اندیشه ها و آرمانهای کمونیستهای کوبایی گواه این خواهد بود که در این کرهٔ خاکی، اگر کسی با شور و کرامت و شایستگی کار کند، میتواند کالاهای فرهنگی و مادّیای تولید کند که انسان ها لازم دارند، و باید بدون تسلیم شدن برای آنها مبارزه کرد.«
تسلیمه نسرین، نویسنده و فعال حقوق زنان بنگلادشی، در مورد خصلت های انسانی و فروتنی رفیق فیدل می گوید: «کاسترو برای کوبا بهداشت و درمان رایگان و مدرسههای رایگان به یادگار گذاشت، و حتّی یک خیابان به نام او نیست و مجسمه ای به افتخار او برپا نشده است.«
میراث مبارزاتی و زندگی رفیق فیدل کاسترو برای نسلهای متعدد آینده الهام بخش و الگوی مبارزهٔ اجتماعی خواهد بود. او این امید را به همگان میداد که «من به نوع بشر اعتقاد دارم، و اعتقاد دارم که مردمی نوین، نسل های نوین، ظهور خواهند کرد. من امید فراوانی دارم که مردمی تواناتر از ما، بهتر از ما، در آینده به پا خواهند خواست.«
نامۀ مردم
توجه:
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat