عبدالله وفا نورستانی
گریه آبشار
ای آبشار گریه و شور و نوا ، چرا؟
سر را به سنگ میزنی بهر خدا چرا؟
شب تا سحر چو دیده من گریه میکنی؟
ماتم گرفته یی بمن بینوا چرا؟
***
!اشکم شده روان ز پس درد و داغ تو
سر میزنم به سنگ که تو از ما جدا چرا؟
شب ناله میکنم ، که شکست بال آرزو
ناید نوای هدهد شیرین ادا چرا؟
نابود باد کرگس و کفتار رو سیاه
دست غرض به کلبه این با «وفا» چرا؟
عبدالله وفا
ویانا - اتریش
25.10.2013
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat