چهارشنبه، ۱۰ جون ۲۰۱۵
عـاصـــــم شـــــرار
غم نامه
نديدم من حقيقت در دو چشمت
مگر شرف ندارى در روح و جسمت
نشايد يادت رود از دل روانه
نشد باور ترا در اين زمانه
تو گويى من دروغم راست نيستم
كمى ابرى شدم راست نيستم
و ليكن تو هرگز نديدى حال زارم
تو كردى هر لحظه بى دليل خارم
منم غوغا كنم از دل امشب برايت
زنم از نى نوايى چون به يادى رويت
نبودى دگر تو آن يار شيرين
نگو عشقم آن يار ديرين
همين روز ها دگر تركت كنم من
تو را از خاطرات حذفت كنم من
نريز اشكى كه دگر باور ندارم
به تنهايى سر به بالين گذارم
بس است اين نامه اهل خيانت
شدم تنها ولى كو ديگر راحت
"شرار" ام زين هم دنيا بيزارم
از برايت هر دم باورم كن بيقرارم
ثور ١٣٨٨
توجه!
کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است
کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد
Copyright©2006Esalat