برو در کشور ما بگرد و بنگر        

همه خراب اند با حال اپتر

شما با ریش و با پکول نازید        

ولی هر روزمیزنید دو صد عر.

تمام کسانی که در حکومت وحدت ملی شامل هستند در طول ۳۵ سال به جنگ و غارت و چپاولگری مشغول بودند. دولت وحدت ملی در حال حاضر برای تداوم قدرت جنایت کاران وغارت گران و برای تداوم نظام مافیایی حکومت فعلی به وجود می آید. حکومت برای تعیین چگونگی تقسیم چوکی ها و منصب ها است. مردم بر این باورند که تشکیل این حکومت به معنای تداوم قدرت چهره های گذشته است و در واقع نمی تواند تاثیر مثبتی در روند حکومتداری بگذارد.

امنیت و آرامش امروز در وطن به یک رویایی دست ‌نیافتنی و امنیت به یک کابوس وحشتناک تبدیل شده است. امنیت به دست کسانی هست که دیروز به منظور حرفه‌ ی شدن نشانه ‌زنی، عابرین را به گلوله می ‌بستند. به دست کسانی هست که افتخار خرابی این شهر را به گردن آویخته‌ اند. آنانیکه سالهای سال است که در مقابل ملت ستم دیده و مردم رنج کشیده زور گفتند، کشتند، بستند و بردند و از اموال بیت المال و از خون ملت قصرها، بلدنگها و آسمان خراشها ساختند و در مقابل دید جامعه بین المللی و قوای ناتو ثروت ملی را به تاراج میبرند و دستان شان بیشتر از گذشته و به خون بی گناهان آلوده شده است.

ماجرای قتل و ترور سران جمعیت

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها
چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها
کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد
او هنوز شکوفانست بین آدمها
کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند
غروب زمزمه پیداست بین آدمها
تمام پنجره ها بی قرار بارانند
چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها.

جناب ریس جمهور! سران جمعیت (بخصوص شورای نظار، اتحاد سیاف و حرکت که در پانزده سال اخیر جزو جرگه قدرت در ارگ بوده اند، داد می زنند که دولت، عاملان «قتل های زنجیره ای» نظامیان وابسته به جمعیت را پیگیری نمیکند. اینان در واقع حلقه مسئولیت و حسابگیری را به گردن خود شان می اندازند.

منظور آنها از «حکومت» و «دولت» چیست؟

شروع ترور ها از سید مصطفی کاظمی (حرکتی وابسته به شورای نظار) که از سوی انتحاری ها آماج قرار گرفتند، که خود مقامات و شخصیت های که حالا دولت را به اعمال در پیگیری عاملان ترور متهم می کنند، یا وزیر خارجه، یا وزیر داخله یا رئیس امنیت و یا رئیس ولسی جرگه یا والی و. . . بوده اند. از همان زمان فهیم قسیم و خلیلی معاونین چپ و راست رئیس جمهور بودند و حالا هم هستند؛ از همان زمان، بسم الله محمدی لوی درستیز و وزیر دفاع بوده حالا هم عر می زند. و تورن اسماعیل، عطا محمد (چور) هم در رأس مقامات عالیه قرار داشتند و حالا هم ستون پنداشته می شوند.

گذشته از این، بقیه در ولسی جرگه و جمع مشاوران ارشد رئیس جمهور و یا به حیث سفیران و فرماندهان اردوی ملی و پلیس، شورای امنیت ملی یا در رأس شورا های ولایتی و یا هم به عنوان متنفذان محلی، بر حال و حاضر در صحنه بوده اند و حالا هم هستند. پس هدف اینان منتقد و شاکی از این که دولت و حکومت نتوانسته سرنخ های ترور های شخصیت ها را کشف کند، چه کسانی است که تا حال از آسمان نازل نشده و یا در سیارۀ مریخ یا کره ماه سکونت گزیده اند! همین امنیت ملی از زمان عارف سروری، شروع تا امرالله صالح به طور کامل در اختیار حکومت حاکم قرار داشت. اسدالله خالد فرد نزدیک به سیاف، کرزی و فهیم. همین امنیت ملی از الف تا ی تحت اوامر شان است و هر روز هم از طریق مطبوعات و اعلامیه های رسمی دولت توضیح می دهند که آدرس اصلی ترور و تروریست ها، «شورای کویته» یا حلقات وابسته به آی اس آی است. پس آیا یک مهاجر دور از وطن، یک جوالی شهر و یک تاکسی ران کابل بیاید شبکه های ترور را برای شان رد یابی کنند؟

همه چیز روشن است و هیچ چیزی هم نا شفاف باقی نمانده است. خود منتقدان، هم دولت، هم حکومت، وهم قاضی اند و اردو و پلیس و امنیت ملی زیر ریش شان است. پس چه کم دارند که زبان به شکوه می گشایند و از «دولت» طوری یاد می کنند که گویا دولتی است که تشکیلاتش از کدام سیارۀ دیگر نازل شده و در نظر اینان کاملا ناشناخته است. یا دولت به طور کل پیچ و مهره اش بر ضد «مجاهدین» است و همدست گروه های طالب که به جان قوماندان ها و سیاسیون «مجاهدین – چپاولگران » ساطور برداشته اند! به شمول کرزی و صدها مشاور و سکرتر و دستکی ها، همه به اردوگاه اینان و اکنون نیز رییس اجرائیه، پنجاه پنجاه کابینه، وزارت داخله، معین ارشد امنیتی، معاونین امنیت ملی و. . . تعلق دارد؛ حتی یک مدیر در یک وزارت بدون مجوز و تایید دسته بندی های مقامات، مقرر نمیشود. از کی توقع دارند گره از مشکل شان بگشاید؟

قانونی، عبدالله، امرالله صالح، بسم الله محمدی، ملا معنوی، عتیق بریالی، جبار والی کابل و ده ها تن دیگر که قدرت حکومت و نظام بودند و هستند، توقع دارند که یک حمام چی و یا شیر فروش و کلینر بیاید ماجرا های ترور را تعقیب می کرد؟ مگر اوباما، آصف علی زرداری یا احمدی نژاد و خمینی، امام علی رحمان بیایند تحقیق کنند تا جنرال داود و ربانی و انجنیر عمر و مولانای سید خیل را چه نیروهای از صحنه حذف کرده اند؟ این درحالی است که طالبان به حیث پیش قراول جنگ و ترور، همواره اعلام می کنند که این کشتارها را ما انجام داده ایم. بنا برین، آیا اینان راه را گم کرده اند یا قصد گمراهی اذهان عامه دارند؟ آیا ما با یک سوژۀ طنز سیاسی سر و کار نداریم؟.

تورن اسماعیل می گوید- توپ و تانک ما را جمع کردند و مثل آشغال در یکجا سر هم ریختند و به عوض آن دختر آلمانی آوردند، دختر فرانسوی آوردند، دختر هالندی آوردند، دختر امریکایی را مسلح کردند، عسکر سفید پوست اروپایی آوردند، عسکر سیاه پوست افریقایی آوردند و فکر کردند که در اینجا امنیت آورده می توانند، اما نتوانستند. نظامیان خارجی قادر به تامین امنیت افغانستان نیستند و باید سهم بیشتر به مجاهدین داده شود. وی در تلاش ایجاد نهاد ویژه ای نظامی از مجاهدین پیشین است و در این باره با رییس جمهور کشور نیز گفتگو های شده است. با شخص جناب رییس صاحب دولت که یکی از مجاهدین است، در رابطه صحبت های مفصل داشتیم، و در مرکز افغانستان فعلاً نام نویسی و روی یک آجندا و مسودۀ تشکیل جهادی در سطح افغانستان کار می کنیم. وی تاکید می ورزد که هم اکنون حکومت در حال ترتیب طرح این نهاد ویژه است.

طالبان دولتی را بشناسیم

آنچه بیش از همه قابل تأمل واندیشه است اینست که، نه تنها در ریشه کن کردن سیستم و شیوه های قوماندان سالاری و حاکمیت تفنگ کار موثری صورت نپذیرفته، بلکه بصورت مستقیم و غیر مستقیم در تقویهء پایه های سیاسی و قدرت اقتصادی آنان موثریت روا داشته شده است. در حالیکه در اوضاع کنونی و در طی بیش از چهار سال این انتظار موجود بود که در عرصه های تأمین امنیت، بازسازی و قانونمداری، طرد فساد اداری و دولتی و سایر نابسامانی ها کار های بزرگی انجام میشد اما این مامول ها تحقق نیافته باقی مانده و خواست ملت برای ایجاد یک دولت قوی و نیرومند و پاسدار قانون و تأمین کنندهء امنیت و ادامه دهندهء بازسازی، تأمین کار و رفاه اجتماعی در حال بدل شدن به یأس تلقی میشود. افغانستان با این همه سلاح و سلاحدار به آتش زیر خاكستر می ماند كه هر آن امكان دارد با كوچكترین بی احتیاطی این آتش زیر خاكستر شعله ور گردد و حضور نیروهای جنگ سالار در ادارات مهم امنیتی و سیاسی به این وضعیت بیشتر دامن زده است، اما آیا با مسامحه كاری و میدان دادن به نیروهای جنگ سالار تحت عنوان نیروهای مقاومت و مبارز می توان از این واقعه جلوگیری كرد یا نه؟ بلكه می توان بر دامنه این تهدید نیز افزود.

دهها هزار میل سلاح نزد گروپ های مسلح وجود دارد كه عامل نا امنی در كل كشور هستند. اگر سلاح جمع آوری شده باشد، پس این همه زورگویی، درگیری، قتل و جنایت چگونه اتفاق می‌افتند. همین حالا تنظیم های حزب گلبدین، جمعیت ربانی، شورای نظار، اتحاد سیاف، وحدت اكبری، وحدت محقق، حركت های اسلامی و … كاملاً مسلح بوده، والیان و قوماندانان امنیه تنظیمی هر یك دهها میل سلاح در اختیار دارند. سرگروپها و بعضی از فرماندهان و مسوولان این تنظیم ها در دولت نیز شركت داشته ولی سلاحكوت های خود را حفظ كرده اند. حال كه در موجودیت نیروهای آیساف و ائتلاف بین المللی امكان درگیری های فرسایشی جبهوی بین گروپ های مختلف و متخاصم وجود ندارد، گروپ های مسلح صرف بخاطر كسب امتیاز و غارت دارایی های مردم به سلاح خفیف ضرورت دارند. سلاح های خفیف و مهمات را حفظ كرده، سلاح های دیگر چندان به درد شان نمی‌ خورند.

 از تمام سلاحكوت هایی كه توسط نیروهای امنیتی داخلی و خارجی تا حال كشف شده، در آن ها نه سلاح سبك و نه مهمات شان وجود داشته، كه این خود نشان می‌دهد سلاح های سبك تهدید كننده اصلی امنیت كشور بوده، همچنان در دست تنظیم ها و گروپ های مسلح باقی مانده است.

سلاحکوتهای قسیم فهیم و بسم الله محمدی در پنجشیر، امان الله گذر و قسیم جنگل باغ در کوهدامن، بصیر سالنگی در پروان، انواع گوناگون سلاح و مهمات تورن اسماعیل در هرات، سید حسام الدین و دار و دسته اش در دوشی، سلاح های قوماندانان فرید در كوهبند كوهستان، هزاران میل سلاح قومندانان پنجشیر، سلاح های عارف داوری در شهرستان، هزاران میل سلاح عطا در مزار، سلاح های علییار و ابوذر در بامیان، سلاح های ظاهر قدیر و قوماندان حضرت علی در ننگرهار و لغمان، اسلحه ۱۵۹ نفر از قوماندان حزب اسلامی، سلاح های ملا شیر محمد و عبدالرحمن جان، شیرعلم و سیاف و… گل آقای شیرزی از قندهار را چه وقت جمع آوری كردند؟.

سوال اینجاست آیا همین قوماندانانی كه در قعطات نظامی به پروسه ی دی دی آر پیوستند، ۲۰ در صد سلاح خود را تحویل داده اند؟ آیا ۸۰ در صد آنها را برای روز مبادا نگهداری نكرده اند و آیا با همین سلاحها همین امروز غارت و چپاول نمی كنند؟ انتقال این مقدار مواد مخدر به خارج از كشور، درگیری ها، راه گیری ها، اختطاف ها و قتل در شهرها حتی در پایتخت با كدام سلاح صورت می گیرند؟ قوماندانان نذیر و زلمی مجددی در بدخشان، قومندان عطا در مزار، حضرت علی و حاجی دین محمد، ملا شیر محمد و عبدالرحمن جان در هلمند، قاضی كبیر و بشیر چاه آبی در تخار، مطلب بیگ و پیرام قل در كندز، قوماندان سلام در غور، ، امان الله در شیندند، افراد اسماعیل خان در هرات، انجنیر غفار در ننگرهار، كشمیر در كنرها و … خلع سلاح شده اند؟ در جریان سه دهه جنگ بیشتر از یك و نیم ملیون میل سلاح خفیف از چار طرف وارد افغانستان شده است كه از آن جمله تا حال ۲۴ هزار میل آن جمع آوری گردیده.

اگر ۲۰ در صد آن زیر خاك پوسیده باشد، باز هم حدود یك ملیون میل سلاح در دست سرگروپها و اشخاص منفرد باقی مانده است، و این در حالی است كه ورود سلاح از پاكستان توسط طالبان و حزب اسلامی كماكان ادامه داشته هر روز بر انبار سلاح و مهمات در كشور ما افزوده می ‌گردد. جامعه جهانی اگر مایل است كه در مجموع سلاح از افغانستان جمع آوری گردد، باید سلاح قوماندانان و سرگروپ ها را از دست شان خارج سازد. در غیرآن ادعای شان مبنی بر خلع سلاح در افغانستان، خیالی و دروغ بیش نیست. امنیت یکی از همان اصطلاحات و اسمای بی مسمایی است که از زبان مسوولین دولتی وتریبیونها و بلند گوها در داخل و خارج کشور به مود روز و مود سال بدل گردیده، اما واقعیت خلاف آن است که می بینیم، میشنویم و احساس میکنیم.

زورگویی ها بی کفایتی مسولین بلند پایه دولتی استخدام اشخاص مفسد در رده های بلند دولتی غارت کمک های جامعه جهانی غارت بیت المال از سوی برخی وزیران، قوماندانان جهادی جنگسالار، والیان، ولسوالان و دیگر افراد در ولایات کشور جریان دارد. کرزی و یاران تفنگدارش در این چند سال تا جایی که توانستند به قانون شکنی روی آوردند و تا توانستند با دموکراسی، آزادی عقیده و بیان در کشور مقابله کردند و نقض حقوق بشر را گسترش دادند. عقب نشینی از برنامه ی عدالت انتقالی، تقلب در انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی، افزایش سانسور رسانه ها و خبرنگاران، گسترش قدرت جنایتکاران و حمایت قاطع از آنان، همه و همه نشان از این است که این رژیم به هیچ وجه با دموکراسی، حقوق بشر، مردمسالاری و عدالت اجتماعی اعتقادی ندارند. در اداره کرزی روز بروز بر تعداد جرم و جنایت افزود میگردد. چرا جرم و جنایت صد برابر شد؟ در روز روشن غارت مسلحانه، قاچاق احجار قیمتی، كودك ربایی، اختطاف كارمندان بین المللی، ترورهای سیاسی، غارت كمك های بازسازی، رشد عقاید منفور بنیادگرایی، زندانی ساختن زنان و رشد فعالیتهای روزافزون سرویس های جاسوسی خارجی و بخصوص همسایگان، رشد تولید و قاچاق مواد مخدر همه و همه کاریست که به شکلی از اشکال تفنگداران، زورگویان و قانون شکنان سهیم اند.

جنایتکاران جنگی افغانستان که جنایات و قساوت شان به مراتب نسبت به جنایتکاران بوسنی موحش تر و حیوانی تر است، همه طی دهسال گذشته بوسیله ملل متحد، امریکا و متحدانش در قدرت نصب شدند و بالاترین پست های دولتی برایشان داده شد و دست شان در هر جنایت و چپاول و فساد باز گذاشته شده است. به این هم اکتفا نکرده، به مرده هایشان لقب داده شد و به زنده ها اجازه داده شد که جنایات خود را ببخشند و برای فرار از هر گونه بازپرسی قانون خاینانه عفو بسازند. و حال به آنانی که بیرون از دایره قدرت مانده اند رشوه پیشکش میکنند که به اداره فاسد، مافیایی و پوشالی بپیوندند و مثل دیگر جانیان از نعمت های موجود بهره برند.

به دلیل این خیانت نابخشودنی غرب نسبت به مردم و وطن ماست که با وجود ده سال جنگ، کشتار دهها هزار هموطن بیگناه ما، بربادی و مصرف صدها میلیارد دالر هنوز هم وضعیت افغانستان از بد بسوی بدتر شدن روان است. بدون محاکمه جنایتکاران و تامین عدالت، افغانستان هرگز روی صلح، ثبات، آزادی و دموکراسی را نخواهد دید. و تا زمانیکه مردم افغانستان خود برای عدالت و آزادی تلاش و پیکار ننمایند، کسی این ارزشها را به آنان هدیه نخواهد کرد و وضعیت به همین منوال ادامه خواهد یافت.

تعدد و تداوم اختطاف ها، سرقت ها، قتلها، انفجارات و انواع بی امنی ها در کشور واقعیت تلخی است که ا ز سپیده دم دولت موقت آغاز شده، در دولت انتقالی تشدید و در دولت انتخابی به اوج خود رسیده است. در افغانستان بسیارى از فرمانداران محلى و ولایتى هم از اردو، پولیس و افسران امنیتی قبلاً فرماندهان جناح هاى مختلفى بوده اند كه براى سرنگونى طالبان در اواخر سال ۲۰۰۱ در جبهه اى واحد به آمریكا كمك مى كردند.

روزنامه گابرک چاپ روسیه نگاشته که امروز همه طالبان تحت فرمان ملا هیبت الله نیستند و در جریان گزارش خود چنین اضافه کرده:
عطا محمد در حدود سه هزار طالب دارد.
امان الله گذر حدود دونیم هزار طالب دارد.
بسم الله محمدى حدود دوهزار طالب دارد.
ادیب فهیم هزار و دو صد طالب دارد.
محمد محقق دو هزار و پنجصد و چهل طالب دارد.
فضل هادی مسلمیار هزار و پنجصد طالب دارد.
اسماعیل خان دو هزار و دوصد طالب دارد.
جنرال ملك هفتصد طالب دارد.
رووف ابراهیمى چهارصد طالب دارد.
اینها افرادى را حمایت نموده بنام طالب حمایت مادى و مالی می كنند تا به اعمال غیر مشروع و اهداف غیر انسانى شان دست یابند. بالفرض اگر ملا هیبت به پروسه صلح بپیوندد و همه سلاح و مهمات خود را تسلیم دولت كند باز هم ریشه طالب خشك نخواهد شد. طالبان دیروز از ملا عمر دستور می گرفتند ولى امروز نمیتوانیم از چنین وضعیتى سخن زد. طالب امروز ریشه مافیایى افراد بلند رتبه دولتى دارد كه خاتمه دادن به این مافیا، كار سهل نیست. بیشترین طالب امروز به فرمان عطا محمد فعالیت می كند.

 

ادامه دارد. . .

 شنبه، ۱۰ سپتامبر ۲۰۱۶

 

 

 

توجه:

کاپی و نقل مطالب از «اصالت» صرف با ذکر منبع و نام «اصالت» مجاز است

کلیه ی حقوق بر اساس قوانین کپی رایت محفوظ و متعلق به «اصالت» می باشد

Copyright©2006Esalat

 

www.esalat.org