به مناسبت صدمین سالگرد ۸ مارچ
دوشنبه، ۱۰ مارچ ۲۰۰۸
گرانبها ترين هديه ی خدا مادر است
استاد صباح
مادر الماسي است گرانبها که در روز ازل، در ظلمات و تاريکي روز اول خلقت به هر انسا ني عطا شده. موهبت خدايي که بدون در نظر داشتن مرزهاي خاکي، بي خبر از همه رفتارهاي نژاد پرستانه، به دور از هر گونه اختلافات طبقاتي و فرهنگي به مستمند و ثروتمند به يک نوع بخشوده شده. مادر رنگ نميشناسد. سياه و سفيد نميشناسد. در پيشگاه مادر رنگ نيست، فرق نيست. مادر تکه اي از خداست.
بنــــــــــــازم همت والای مــــــــــادر
به قـــــــربان قـــــــد و بالای مـــــادر
تن جـــــان و سر و پايم فــــــدا بـــــاد
بــــــــه راه صبر جـــــــانفرساي مادر
نمي رفتم به خــــواب راحت و خوش
نبــــــود از نغمه يي لالاي مـــــــــادر
فــروغش روشنايي بخش جانهــــاست
رخ همر جهـــــــــان آراي مــــــــادر
ادا نتوان كنـــــم حقش، اگــــــــــر سر
بريزم همچــــــو زر در پـــــــاي مادر
به كودك، بـــــوي مادر مـي دهد جان
نگيرد دايه هـــــرگز، جاي مـــــــــادر
همه شب دـــــيده گان من، بــــــود باز
كه باشد انـــــدر آن، مـــــاواي مـــادر
لبم را بوسه ها مــــــــــــي زد شبانگاه
لب شيــــرين شكـــــــــر زاي مـــــادر
مي عشق و وفـــــا، در كــام من ريخت
بـــــود اين مستي از صهباي مـــــــادر
مــــــرا با شيره ي جان، پرورش داد
دل پر مهــــــــــــر و پرغــوغاي مادر
نخستين حـــــــرف را، او يـاد من داد
منم يك قطره از در پــــاي مـــــــــادر
گلـم با آب مهر ش، چـون عجين گشت
بـــــــه سر باشد مرا، سوداي مـــــادر
نبي فـــــــــرموده انــــــدر شــــان مادر
كــــــه جنت هست، زيـــــــر پاي مادر .نعیتی
تمام تئوري جهان بطور ترديد ناپذيري به سمت يک نفر جهت گرفته شده اند و آنهم بسوي تو، مادر. - والت ويتمن
مادرم، قشنگ تر از حضور تو در هيچ جايي از كره خاكي نديده و نخواهم ديد. حضور تو آشيانه گرم كودكي و آرامش دوران جواني ام است، مادرم نگاه مهربان اما بي فروغت كه زيبا ترين چراغ زندگانيم است را دوست دارم. دلم مي گيرد، آن زماني كه براي برخاستن از زمين ياري مي طلبي يا آن زماني كه موهاي سپيدت بر روي پيشنايي ات خودنمايي مي كند. خطهاي زيبا و مهربان زير چشمانت غم را بر دل جوانم مهمان مي كند، غمي كه گاه نشان از جدايي دارد. تو ياري گر ديروزم بودي و دستان ناتوان، ظريف و كوچكم را در دستان گرمت مي فشردي و بي ريا و بي هيچ چشم داشتي تمام وجودت را نثارم مي كردي تا فقط، بخندم .
وجود مقدس و الهي ات را غبار پيري و ناتواني فرا گرفته اما باز نگاهت همان نگاه و دستانت همان دستان مهربان ديروز است. با چه زباني تو را وصف كنم، از کجاها سخن گويم، كه خود سراسر عشق، محبت و مهرباني هستي. مادر وجودم را از محبت سيراب كردي، مرا پروراندي، عشق و ايثار و محبت را چون ذراتي در نهادم روياندي، و در راه رشد و تعالي ام شكستي و به شكستنت افتخار كردي. قد خميده ات نشان از سال ها رنج و محنت دارد، رنج و محنت هايي كه حال براي تو پيري و فرسودگي به ارمغان آورده است.
ملل ديگر به دليل نقش محوري مادر در حيات بشر روزي به نام مادر و زن نامگذاري شده است و هر جا كه پايبندي به خانواده بيشتر بوده است، آيين اين روز با شكوه و معنويت بيشتر برگزار ميشود. در كشور هند به عنوان نمادي از تمدن و فرهنگ مشرق زمين، ۱۰روز براي مادر به شكل يك فستيوال جشن گرفته ميشود. بزرگداشت مادر در هند نيز نمادي از معنويت و مبارزه با شيطان دارد و به نام -دورگا پوجا- ، مادر و قديسه هندي كه بر اساس افسانه ها ۱۰دست و در هر كدام ابزاري براي مبارزه با شيطان داشته است، برگزار مي شود.
در گاهشمار زرتشتيان پنجم حوت روز زن و مادر است، در اين روز زرتشتيان لباس سفيد بر تن مي كنند و اسپند در آتش مي سوزانند و به احترام مادران سرود زندگي و زراعتي ميخوانند و از آنان قدرداني ميكنند.
ابوريحان در آثار الباقيه با اشاره به اين جشن مي گويد اين ماه چون دو معني خرد و بردباري، و نگهبان را به همراه دارد روز مناسبي براي نام گذاري روز زن بوده است. هديه دادن به زنان و استراحت كامل زنان و فراغت آنها از كار و فرمان برداري كامل مردان از زنان از ويژگيهاي مهم اين روز است.
در كشورهاي مسيحي نيز روز مادر به وسيله يك زن به نام آنا جارويس نهادينه شد. اين زن آمريكايي پس از مرگ مادرش در روز هشتم مارچ سال ۱۹۰۵به اين فكر افتاد كه از تمامي مادران كه در قيد حيات هستند تشكر كند. وي با نامه نگاريهاي بسيار به كشيشان فرقه هاي مختلف مسيحيت سرانجام موفق شد روزي را نام روز مادر نامگذاري كند. پس از تلاش موفقيت آميز آنا جارويس روز دوم ماه مه به عنوان روز مادر در سراسر دنياي مسيحيت شناخته شد. آنا جارويس كه هيچ گاه مادر نشد در سال ۱۹۴۸ در خانه سالمندان فيلادلفيا بدرود حيات گفت. تمام مصارف نگهداري و دفن و گراميداشت ياد اورا تاجران گل كه بيشترين سود را در روز مادر بدست مي آورند بر عهده دارند زيرا بر اساس آييني كه جارويس بنيان نهاد در اين روز به مادراني كه در قيد حيات هستند يك دسته گل ميخك سرخ هديه ميشود و بر مزار مادراني كه از اين دنيا رفتهاند يك سبد ميخك سفيد گذاشته مي شود.
در پرتگال و اسپانيا روز مادر ارتباط نزديكي با كليسا دارد. در اين روز مردم اين كشورها علاوه بر برپايي جشنهاي باشكوه چون سال نو ميلادي مراسم شكر گزاري به ياد مريم مقدس مادر حضرت عيسي مسيح به جا مي آورند. در كشورهاي اسلامي چون لبنان، سوريه و مصر اول بهار روز مادر است و در برخي از كشورها چون عربستان، پاكستان، قطر و امارات متحده عربي، جاپان، ايتاليا، استراليا روز مادر را در ماه مه گرامي مي دارند. تاريخچه روز مادر در يونان نيز به گذشته خيلي دور بر مي گردد و آنان روز تولد الهه مادر را به عنوان روز مادر جشن مي گيرند. اگر چه هر كشوري و مذهبي با فرهنگ خاص خود براي انتخاب روز مادر دليلي دارد، اما آنچه اهميت دارد قدر داني و تشكر از مقام مادر است، و اين مراسم بهانه اي است تا توجه بيشتري به زنان و مادران داشته و اثبات كنيم دوستشان داريم.
روز مادر مبارک چيزي بالاتر از شادباش يک روز است، در لا به لاي اين کلمات حرفهاي ناگفته زيادي است.
روز مادر به تو تبریک و تجلا مادر
روز مادر به تو فرخنده و اعلا مادر
ایکه دادی تو مرا شیر ز لطف و ز صفا
باز روز تو بود بر تو تعالا مادر
ای مرا هستی تو معبود ز روی تعظیم
تو مرا هستی دوم رب مثنّا مادر
هر چه گویم من ناچیز ز اوصاف رخت
شعر من در سخن طبع تمنّا مادر…
آن همه ناز و صفایی که تو دادی بر من
نرود یاد من هنگام تصلّا مادر
تو مرا هستی سعادت، تو مرا هستی کرامت
زان سبب مدح کنم من بو تولّا مادر
همه این فخر و سیادت همه این عزّ و لیاقت
همه این فصح و بلاغت ز تو پیدا مادر)؟؟؟(
مادر، مادر هرچه در کتابهای لغت گشتم که کلمه ای پیداکنم تا بتواند مقام و منزلت ترا آن طور که شایسته و بایسته مقام والای تومی باشد، برساند و بزرگی ترا ستایش کند، نیافتم. بنابراین ترا به همان نام عزیز "مادر" خطاب می کنم، زیرا این کلمه کاخ منزلت و قدرت ترا تا عرش خدای تعالی، بالا می برد و می تواند معرف وجود و شخصیت تو باشد. تو آن گوهر یکدانه ای هستی که خداوند می بخشد و پس از مدتی میگیرد آن گاه که عطا فرمود زمین و آسمان را میبخشد و زمانیکه باز پس گرفت، زندگی و هستی را گرفته است.
آیا در دنیا بهتر از مادر وجود دارد؟ هرگز، زمانیکه به او می اندیشم تمامی ذراتی وجودم در برابر زحمات مادر تعظیم و تکریم می نماید و دلم می لرزد. که مبادا نتوانم قطره ای از دریای پر مهر مادر را جبران کرده بتوانم، در جهان عشق و محبت های گوناگون وجود دارد که هر کدام آتش است تا دل و جان را تابان و فروزان سازد اما اما، هیچ یک پاکی و صفای مهر مادر را ندارد، زیرا مهر و عشق و محبت که در قلب تو وجود دارد، لطف خدای است که از قید و بند همه آلایش ها پاک است، و خدا دادی است و در سرشت ما نهفته می باشد.
مادر اجازه بده که ترا بعد از خداوند بزرگ پروردگار خویش بنامم. همچنان در پیشگاهت افتم که چشمانم خاک خاک پای تو گردد. مادر عزیز تو در آسمان و من در زمین، خورشید محبت خود را بر دل و جانم بتابان، تا همیشه شاداب و خندان بمانم و گرنه در این دنیای بی محبتی خواهم مرد . مادر، مادر عزیزم در این دنیا هیچ چیز به اندازه ای تو برایم عزیز نمیباشد مادر عزیز وقتی آن همه زحمات شبانه روزی شما را در یاد می آورم ذره ذره ای وجودم می لرزد که مبادا نتوانم ذره ای از دنیای محبت و زحمات شما را جبران نتوانم .
مادر می دانم که خیلی زحمت کشیده ای، آن روز های که از صبح تا شب آن همه کار های طاقت فرسا را انجام می دادید و شبها نیز به خاطر ما قراری نداشتی خواب نداشتی، و با وجود آن همه خستگی و درد و رنج باز هم دست پر مهر آسایش به من می بخشیدید. مادر عزیز من فعلاً فقط می توانم بگویم که دوست تان دارم ...
مادر در این دنیا هیچ چیز با ارزش تر از شما وجود ندارد و نخواهد داشت، مادر لبخند های شما به من امید زندگی می دهد، مادر عزیز مرا در این جهان ظالم هر گز تنهایم نگذار زیرا با تو من زنده ام بی تو زنده نخواهم بود . مادر با بودن تو جاویدانه خواهم بود بمان تا جاویدانه بمانم. مادر از ته دل و زبان با تمام قدرت فریاد می زنم "دوستت دارم مادر"
اما مهمتر از هر چيز، فکر ميکنم معناي اين جمله اينست که من، سرشار از شادي و عشق در فکر شادي تو در اين روز هستم، روزي که متعلق به توست...
ای ستیغ قله های سرنوشت
زیرپای توست مفهوم بهشت
شیرتوخون رگ جان بشر
ای تویی مضمون ایمان بشر
توهوایی ما همه خواهان تو
تو کجائی ما همه حیران تو
تپ تپ دست تو لالایی ماست
تا توهستی اوج والایی ماست
عزت مفهوم ایثارازتواست
خود گذشتن نیزسرشارازتواست
دست ما بگرفتی وبالاشدیم
خود فسردی گرچه ما والا شدیم …
آرزوی حال بهترداشتن
لذت یک لحظه مادر داشتن (؟؟؟)
اولين مدرسه انسان، كانون «خانواده» است و اولين آموزگار و مربي و پرورش دهنده، «مادر» است، و او موجودي است كه همه استعدادها و عواطف و احساسات پاك و حياتي براي رشد و كمال و بالندگي آدميان در سرشت و فطرتش تعبيه شده است و آفريدگار توانا هر آنچه براي پروردن صحيح انسان در دوره هاي مختلف حيات، يعني نوزادي، كودكي، نوجواني، جواني و بزرگسالي، لازم و ضروري مي باشد در وجودش به وديعه نهاده است و او به طور فطري و طبيعي و بر اساس سرشت الهي خود در اوج عشق و علاقه و با ميل و شوق تمام و در حالي كه زيباترين جلوه هاي ايثار و فداكاري، رافت و شفقت، مهرورزي و محبت، رنج و مشقت، و تلاش و كوشش مدام و وقفه ناپذير در مراحل مختلف رشد و پرورش فرزند را به تجلي مي آورد، شخصيت سالم و جامع كودكان و نوجوانان را پايه گذاري مي نمايد و به استحكام بنيان هاي سلامت جامعه اهتمام مي ورزد.
بنابراين مفهوم اين سخن ژرف كه «بهشت زير پاي مادران است» فرجام همه تلاش ها و فعاليت ها و رنج ها و سختي ها و فداكاري هاي مستمر و خستگي ناپذير مادران را در تربيت و پرورش فرزندان سالم و صالح و مفيد و راهگشا براي جوامع بشري نمايان مي سازد، كه به راستي «بهشت» آماده و مهياي پذيرش گام هاي مادراني است كه با تربيت هاي الهي و مقدسشان جوامع پاك و سالم و رشد يافته و پويا را بنيان نهاده اند .زن رحمت خدا و ريحانه اي است از جانب حق، موجودي است كه خداوند تبارك و تعالي او را ظريف و زيبا با دنيایی پر از مهر و محبت آفريده است. زن حيثيتي را دارا است كه با تمام لطافت و عطوفتش در مواقع مهم و به جا ميتواند آنچنان رشادت و شهامتي از خود نمايان سازد كه شايد بسياري از مردان توانايي آن را نداشته باشند.
زن موجودي است كه همگام با مرد در مسير زندگي حركت ميكند و چه بسا در مواقعي پيش تر از او به حركت خود ادامه مي دهد. زن شخصيتي است كه فقدان وي مانعي بزرگ در مسير تكامل جامعه است و چه بسا آن جامعه هيچ گاه به درجات عالي و متعالي نرسد. سرگذشت هر یک از بزرگان و نخبگان جهان را كه مينگريم پشت سر هر يك زني رشيد و دلاوري را مي بينيم كه او را پرورش داده و به سوي درجات عالي رهنمون ساخته است.
مرد از دامان زن به معراج مي رسد. سرچشمه ها: زن را ستايش کنيم که مادراست، مادر هديه مقدس و تقدس مادر.